eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
932 دنبال‌کننده
365 عکس
464 ویدیو
168 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت امام جواد علیه السلام خراسان روضه می‌گیرد مدینه می‌زند ناله رضا مرثیه می‌خواند شده مضطر اباصالح دلی آتش گرفته سینه‌ای بی‌تاب می‌سوزد نشسته کنجِ حجره پایِ این بستر اباصالح جهنّم کرده مَحرم خانه‌یِ شاهِ دوعالَم را اَمان از کینه‌یِ همسر زده بر سر اباصالح عذاب و دلهره سهمِ عزیزانِ رسول‌اللّه چه در خانه چه در کوچه به‌چشمِ‌تر اباصالح.... به ما با گریه می‌گوید چه شد در کاظمین ای‌وای گریزِ روضه‌اش مثلِ همیشه شد حسین اِی‌وای غریبی دست‌وُپا می‌زد ولی دورش نَشد جنجال نبوده کنجِ حجره روضه مثلِ گوشه‌یِ گودال نشد بر سینه سنگینیِ پایِ ظالمی اِحساس نرفته رویِ نِی سر زیرِ پا جسمی نشد پامال نشد اَنگشتر و پیراهن و عمّامه‌ای غارت نبوده بینِ چنگی معجر و آویزه و خلخال کبوترها به فکرِ سایه‌ای بالایِ سر بودند هراسان در بیابان پابرهنه نیستند اَطفال کسی اَهل و عَیالت را اسیری می‌بَرد؟! هرگز کسی پایِ سرِ بر نِی کنیزی می‌خرد؟! هرگز پریشان روضه می‌خوانم ولی پیکر پریشان نیست خدا را شکر زیرِ سُمِّ مَرکب جسمِ عریان نیست اگرچه مَحرمت با دیدنِ اشکِ تو می‌خندد ولی ناموسِ تو همراه با گرگِ بیابان نیست نمانده پیکرِ صد پاره‌یِ تو روی ریگِ داغ زبانم لالْ ناموسِ تو سرگردان و حیران نیست جوانِ خانه‌یِ سلطان جوانی اِرباً اِرباٰ شد پدر از خیمه می‌آمد ولی در پایِ او جان نیست علی‌اکبر علی‌اکبر علی‌اکبر هزاران آه تمامِ دشت می‌خندند بر حالِ نَزارِ شاه هوایِ کاظمین و کربلا دارم به سر سلطان غلامِ بی‌بها را بینِ این روضه بخر سلطان دوباره کاروان‌ها راه افتادند و جا ماندم بیا و کُن به حال و روزِ این نوکر نظر سلطان به حقِّ این جوان و آن جوان که رویِ بوریا حرم آمد حرم این سینه‌زنها را بِبر سلطان علیِ مُلکِ طوسی و نگاهت حکمِ پابوسی بزن امضا‌یِ حکمِ اربعین را زودتر سلطان بده اذن زیارت حال و روزم را خدایی کن بیا قبل از مُحرّم ندبه‌خوان را نینوایی کن @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت امام جواد علیه السلام خراسان روضه می‌گیرد مدینه می‌زند ناله رضا مرثیه می‌خواند شده مضطر اباصالح دلی آتش گرفته سینه‌ای بی‌تاب می‌سوزد نشسته کنجِ حجره پایِ این بستر اباصالح جهنّم کرده مَحرم خانه‌یِ شاهِ دوعالَم را اَمان از کینه‌یِ همسر زده بر سر اباصالح عذاب و دلهره سهمِ عزیزانِ رسول‌اللّه چه در خانه چه در کوچه به‌چشمِ‌تر اباصالح.... به ما با گریه می‌گوید چه شد در کاظمین ای‌وای گریزِ روضه‌اش مثلِ همیشه شد حسین اِی‌وای غریبی دست‌وُپا می‌زد ولی دورش نَشد جنجال نبوده کنجِ حجره روضه مثلِ گوشه‌یِ گودال نشد بر سینه سنگینیِ پایِ ظالمی اِحساس نرفته رویِ نِی سر زیرِ پا جسمی نشد پامال نشد اَنگشتر و پیراهن و عمّامه‌ای غارت نبوده بینِ چنگی معجر و آویزه و خلخال کبوترها به فکرِ سایه‌ای بالایِ سر بودند هراسان در بیابان پابرهنه نیستند اَطفال کسی اَهل و عَیالت را اسیری می‌بَرد؟! هرگز کسی پایِ سرِ بر نِی کنیزی می‌خرد؟! هرگز پریشان روضه می‌خوانم ولی پیکر پریشان نیست خدا را شکر زیرِ سُمِّ مَرکب جسمِ عریان نیست اگرچه مَحرمت با دیدنِ اشکِ تو می‌خندد ولی ناموسِ تو همراه با گرگِ بیابان نیست نمانده پیکرِ صد پاره‌یِ تو روی ریگِ داغ زبانم لالْ ناموسِ تو سرگردان و حیران نیست جوانِ خانه‌یِ سلطان جوانی اِرباً اِرباٰ شد پدر از خیمه می‌آمد ولی در پایِ او جان نیست علی‌اکبر علی‌اکبر علی‌اکبر هزاران آه تمامِ دشت می‌خندند بر حالِ نَزارِ شاه هوایِ کاظمین و کربلا دارم به سر سلطان غلامِ بی‌بها را بینِ این روضه بخر سلطان دوباره کاروان‌ها راه افتادند و جا ماندم بیا و کُن به حال و روزِ این نوکر نظر سلطان به حقِّ این جوان و آن جوان که رویِ بوریا حرم آمد حرم این سینه‌زنها را بِبر سلطان علیِ مُلکِ طوسی و نگاهت حکمِ پابوسی بزن امضا‌یِ حکمِ اربعین را زودتر سلطان بده اذن زیارت حال و روزم را خدایی کن بیا قبل از مُحرّم ندبه‌خوان را نینوایی کن @sehreashk @sehreashk_hoseinimani