eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
181 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد حضرت عبّاس علیه السلام از آفتابِ عشق روشن‌تر ندیدیم این ماه را از آن نکوتر آفریدیم الماس آوردیم و بر یاقوتِ احساس خاکِ قدمهایِ پیمبر آوردیم افلاک را چشم‌انتظارِ باده‌یِ عشق دیدیم و ساقی بهرِ کوثر آفریدیم احساس را با شاخه‌هایِ سوسن و یاس آمیخته بانویِ محشر آفریدیم از کوثر و احساس و یاس و نور و رحمت این‌بار صبرِ ذاتِ داور آفریدیم با حاٰ و سین و یاٰ و نون اِعجاز کردیم دلدار و عشقِ ناب و دلبر آفریدیم در عرش صحبت شد که عاشق کیست فیِ‌الفور‌ در وصفِ آن ساقیِ لشکر آفریدیم عبّاس یعنی عاشقی و عشق و ایثار فرمانروا یعنی اباالفضلِ علمدار اِی بند بندِ آسمان‌ها ریزه‌خوارت ماهِ بنی‌هاشم بنی‌آدم دچارت نورِ دو چشمِ مادرِ آداب و ایثار شاهِ اَدب سلطان فقط داند عَیارت بازویِ بازویِ خدا بازویِ حیدر برقِ نگاهِ نافذِ تو ذوالفقارت شد بوسه‌گاهِ پنج رهبر دستِ پاکت آسوده آلُ‌اللَّه بُوَد در سایه‌سارت قدَّت قیامت قامتَت قَدْ قامتِ عشق آری اطاعت از اِمامت اعتبارت بالابلندِ معرکه در محضرِ یار شد سربه‌زیری‌ و ارادت افتخارت آرامِ قلبِ زینب و سردارِ ارباب دشمن فراری گاهِ رزم و کارزارت وقتی کمر بر یاریِ ارباب بستی پشتِ سپاهِ کفر را دَرهم شکستی عَبدِ خدا اِی رَهروِ راهِ پیمبر ساقیِ لشکر ثانیِ ساقیِ کوثر در مکتبِ اُمُّ‌البنین آموختی درس درسِ اطاعت از گلِ زهرایِ اطهر خونِ علی جاری‌ست در رگهایت امّا دانی حسین‌ِابنِ‌علی را شاه و سرور تو فاطمی خویی و زهرا بانویِ توست‌ هرگز نخواندی زینبت با لفظِ خواهر سرمشقِ مشقِ عشق را تو می‌نویسی فرمانروایِ عشق‌بازانی به لشکر اینجا شدی باب‌الحوائج دستهایت اسبابِ حلِّ مشکلاتم روزِ محشر تا بیرقِ کرب‌وبلا در دست داری هرگز نمی‌آید صدایِ آهِ مادر اِی اشک‌هایت هم‌چو آبِ مشک جاری اِی دستگیرِ عالم آیا دست داری ؟!   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحرِ طویل میلاد حضرت عبّاس علیه السلام انگشتِ تحیّر به دهانِ ادب و خانه‌یِ شاهِ عرب و جلوه‌ای از عشق شیرینیِ لب چون رطب و بوسه‌یِ شاهِ عرب و جرعه‌ای از عشق ای صورتِ عشق و همه‌یِ عشق و خودِ عشق اباالفضل آن‌شب نگاهِ آسمان سویِ زمین بود چشمانِ ماه و اَختران سویِ زمین بود آن‌شب شبِ یک شاخه از نورُ‌الیقین بود آن‌شب شبِ پیروزی و فتحُ‌المبین بود آن‌شب رکابِ خاک را زیبا نگین بود آن‌شب شبِ بی‌باکیِ اسلام و دین بود آن‌شب گرفتارِ زمین عرشِ برین بود حور و مَلک چشم‌انتظارِ بهترین بود آن‌شب فَلک پروانه‌یِ اُمُّ‌البنین بود لبخند بر لبهایِ شاهِ مؤمنین بود شادی میانِ چشمِ زینب موج می‌زد شمسِ ولا دارای ماهی بی‌قرین بود ماهِ بنی‌هاشم اباالفضلِ دلاور آمد پناهِ زینب و جانِ برادر مولا ابوفاضل دخیلم یا اباالفضل اِی تکیه‌گاهِ عالمِ لاهوت عبّاس انگشتریِ عشق را یاقوت عبّاس اِی قبله‌گاهِ وادیِ ایثار عبّاس پشت‌وُپناهِ خیمه اِی سردار عبّاس ای ساقیِ آب و وفا و جود عبّاس ای باقیِ باقی به تار وُ پود عبّاس ای چهره‌یِ نورانیِ اُمّید عبّاس ای ماهِ آلِ هاشم و توحید عبّاس بابایِ فضل و رحمت و اَلطاف عبّاس تفسیرِ عین و شین‌ و حرفِ قاف‌ عبّاس باب‌الحوائج رافعِ حاجات عبّاس بعد از ائمّه برتر از سادات عبّاس ای هاشمی ای فاطمی ای حیدری رو ای یکّه‌تاز و مردِ میدان‌ساز عبّاس یا کاشفَ‌الکربِ‌الحسین عبّاس عبّاس فرمانروایِ غیرت و عشق و وفایی دارد حریمت یا ابوفاضل صفایی تو سرنشینِ مَرکبِ جوش و خروشی تو همنشینِ زینب ‌و بیرق به دوشی رویت زیارتگاهِ فرش و کهکشان‌هاست خویت‌‌ مثالِ مادرِ سادات زهراست کویت تمامِ آرزومندیِ دلهاست در کربلا پرچم به دستانِ تو زیباست اِی تکسوارِ کربلا عبّاس عبّاس فرمانده‌یِ کُلِّ قوا عبّاس عبّاس ای وای اگر بیرق زِ دستانَت بیفتد ای وای اگر تا علقمه راهت بیفتد ای وای اگر دستانت از پیکر بیفتد راهِ سه‌شعبه سویِ چشم و سر بیفتد وای از عمودِ آهنین از رأسِ خونین از معجری که از سرِ خواهر بیفتد أدرک برادر ای حسین نورِ دو دیده فرشِ رَهَت می‌سازم این چشمِ دَریده چشمانِ این عاشق به دستانت اباالفضل ای ساقیِ بی‌دست قربانت اباالفضل   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد حضرت عبّاس علیه السلام زیرِ شهپرهایِ اُمّیدِ عَلم هستم خدا شکرِ تو واجب شده چون در حرم هستم خدا در حریمِ عشق امشب عشقبازی واجب است دستِ من می‌لغزد امّا حضرتِ رب کاتب است حرفهایِ من نَه آن مقدار دارد اعتبار تا بگویم از مقامِ تکسوارِ افتخار شرزه‌شیری آمد از نسلِ امیرالمؤمنین قرصِ ماهی هاشمی بر دامنِ اُمُّ‌البنین مادرِ عشق و ادب قنداقه را در بر گرفت بسته شد لَعلِ کنایه ذکرِ یاحیدر گرفت چشمهایِ آسمان خیره سویِ مهتاب شد بند بندِ قلبِ مادر روزِ اوّل آب شد آب شد امّا گُلش را نذرِ عشقی ناب کرد پاره‌یِ جان و تنَش را فانیِ ارباب کرد بوسه بر دستَش علی زد دستِ او بوسیدنی‌ست چشمهایش مست شد مستیِ عاشق دیدنی‌ست لب‌به‌لب شد سینه‌یِ نوزاد از عشقِ امام روزِ اوّل اشکِ بابا کرد مشقِ او تمام مشقِ عبّاسِ علی دلدادگی در زندگی‌ست زندگیِ مردِ حق در مردی و آزادگی‌ست حِجِّیِ نامِ ابوفاضل هزاران درس داشت درس‌هایی که درونِ جانِ دشمن ترس کاشت شد الف اللّهُ‌اکبر بر قد وُ بالایِ او باٰ همان بِسمِ‌‌اللَّهِ زیبایِ بر لبهایِ او واٰو وارد در ولایت در ولا معنا شدن غرق در تفسیرِ نابِ وَحْدَهُ اِلّا شدن فاٰ فضیلت در سجود و در قُعود و در قیام فصلِ فضل و جودِ مردی مَحو در نورِ امام چون الف بارِ دِگر پیدا شد از ایثار بود رازِ باقی بودنِ ساقی وفا در کار بود ضاد‌‌ ضدِّ هر که ضدُّ و روبه‌رویِ دلبر است ضربِ شَستی که نشان از ذوالفقارِ حیدر است لام لاٰ غیر از خداوند و هر آنکس با خداست لَیْتَ شعری ؟! آرزویِ شاه و سرلشکر کجاست ؟! لَیْتَ شعری؟! یابنَ‌زهرا دور ماندم از شما غافل از تو مانده‌ام هر چند خواندم از شما ای که با نامِ عمو عبّاس می‌آیی ببین نقش بسته بر لبم نامِ یَلِ اُمُّ‌البنین کامِ خشکِ ساقی و مشکی که اشکش‌ می‌چکید قلب‌هایی که برایِ بازگشتش می‌تپید قصّه‌یِ آن دست‌هایی که به پایِ نخل ماند روزِ میلادی مرا با روضه‌هایِ دل کِشاند پابه‌پایِ آب آبِ خیمه‌هایِ شعله‌ور یا اباصالح مرا با نیزه‌یِ سرها بِبر نیزه‌ای دیدم که از پهلو به آن آویخته ماهتابی که از آن خون رویِ شن‌ها ریخته در نگاهِ شرمِ چشمِ نیزِه غم اُردو گرفت رو به اَطفالِ حرم با خونِ دیده رو گرفت در ولایت مَحو بودن درسِ عبّاس است وُ بس تا شهادت با ولایت پیشه‌یِ یاس است وُ بس چادرِ خاکیِ زهرا بیرقِ ساقی‌ست تا...... نامِ ساقی در جوانمردی اگر باقی‌ست‌ تا..... روزِ محشر دست‌هایش شافع و سنگر شود برگِ بُردِ فاطمی و شیعه‌یِ حیدر شود شیعه را عبّاس معنا کرده در کرب‌وبلا شیعه یعنی پابه‌پایِ عشق رویِ نیزه‌ها   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت عبّاس علیه السلام همه‌یِ پهلووُنا پیشِ تو کم می‌آرن اباالفضلِ علی همه‌یِ گردن‌کشا سر رویِ پاهات می‌ذارن اباالفضلِ علی دو عالم مستِ تواِه اباالفضلِ علی دلم پابستِ تواِه اباالفضلِ علی تمومِ دلخوشیمه اباالفضلِ علی که روزیم دستِ تواِه اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ یه نگاهت دوایِ .... هر چی درده به خدا اباالفضلِ علی پسرِ اُمُّ‌البنین خیلی مَرده به خدا اباالفضلِ علی تو ماهِ آسمونی اباالفضلِ علی سپاهِ آقامونی اباالفضلِ علی تو عشقِ امروزی و.... اباالفضلِ علی پناهِ فردامونی اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ خوش به حالِ هر کسی اسمتو رو لب داره اباالفضلِ علی نامِ تو قرار تویِ.....‌ دلِ زینب می‌آره اباالفضلِ علی دلاور چو حیدری اباالفضلِ علی تو اُمّیدِ مادری اباالفضلِ علی یک‌تنه برا حسین اباالفضلِ علی خودت صد تا لشکری اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ تویِ هر مجلسی که حرفی از سقّا می‌شه اباالفضلِ علی مهمونِ هیأتیا به خدا آقا می‌شه اباالفضلِ علی پیچیده شمیمِ یاس اباالفضلِ علی آره اینجا کربلاست اباالفضلِ علی یوسفِ گمشده‌یِ..... اباالفضلِ علی فاطمه مهمونِ ماست اباالفضلِ علی یل امُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ قرارِ بعدیِ ما با چشایِ پُرِ اشک اباالفضلِ علی کویِ بین‌الحرمین کنارِ میدونِ مشک اباالفضلِ علی ان‌شاءاللّه کربلا اباالفضلِ علی برایِ ما عاشقا اباالفضلِ علی یه روزی روضه‌یِ مشک اباالفضلِ علی می‌خونه خودِ آقا اباالفضلِ علی اباصالح بیا حجةابن‌الحسن /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته‌‌ میلاد حضرت عبّاس علیه السلام اُفقِ چشمِ تو می‌گفت دلَت دریایی‌ست‌ دست و بازویِ تو وُ هر نفست مولایی‌ست‌‌ چشم واٰ کرده‌ای و چشمِ حقیقت واٰ شد چشمه‌یِ دیده‌یِ تو کوثری و زهرایی‌ست‌ هر چه باشد تو علی‌زاده و غیرت نَسَبی وَجنات و حرکاتَت همگی بابایی‌ست‌ چشمِ خورشید شده خیره به خاکِ قدمَت نورِ خاکِ قدمِ یار عجب غوغایی‌ست این چه سِرِّیست خدا که پَر وُ پا می‌گیرد همه‌یِ منظره‌ها دیدنی و رویایی‌ست چشمِ اَفلاک تو را دید و به دل‌دل افتاد عرش پیشِ قدمِ اَبوالفَضائل افتاد قدمت رویِ دو چشمِ آسمان‌ها سقّا دهَنِ یوسفِ کنعان مانده از حیرت واٰ حاتم و خِضر و سلیمان سائلانِ حرمت صبرِ اَیّوب سر آمد از فراقِ تو بیا بت‌شکن با تبرش ذکرِ اباالفضل گرفت وَ شکسته کمرِ بُت‌گر و بت‌ها یک‌جا درد آمد به سراغِ پسرِ مریم گفت تو شفایی تو دوایی ساقیِ عاشورا با عصا موسیِ عمران اژدها ساخت ولی .... با نگاهِ تو فراری می‌شود بحران‌ها دیگر از درد نگویید که درمان آمد پسرِ شاهِ ولا وزیرِ سلطان آمد این اباالفضل بخواهد همه‌جا جا داریم جایِ خوبی به دلِ علی و زهرا داریم او اجازه بدهد اهلِ حریمِ حَسنیم گوشه‌یِ خیمه‌یِ ارباب مُتکّا داریم برگه‌یِ سبزِ عمو رُخصتِ مَحرم شدن است پس از آئینه شدن جایِ تماشا داریم آب سیراب شد از طبعِ بلندِ عبّاس با اباالفضل بمانید که آقا داریم سرخوش از باده‌یِ دیدارِ ولی باید شد پایِ این بیرقِ حق حکمِ تولّا داریم علّتِ عزّت عبّاس وِلا محوری است پای تا سر به خداییِ خدا حیدری است پایِ عبّاس بمان حکمِ حرم می‌گیری محترم زنده‌ای‌ آری محترم می‌میری زندگی می‌شود از بندگیِ خالص پُر بر رویِ زانویِ اربابِ کرم می‌میری حافظِ جانِ تو وُ روح وُ روانت عَلم است عشق داده وعده که دور وُ بَرَم می‌میری با همین چشمِ تَری که هدیه‌یِ فاطمه است زنده‌ای و با همین چشمِ تَرَم می‌میری آرزویت بوده همواره حسینی باشی غرقِ خون پایِ عَلم کنجِ حرم می‌میری با اباالفضلِ علی در حرمِ اربابی چشم‌ بر راهِ ظهورِ کرمِ اربابی   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دو بیت میلاد حضرت عبّاس علیه السلام پسرِ شیرِخدا شیرِ سپاهی وَاللّه اسداللّهی و بر شانه‌یِ تو بیرقِ شاه تپشِ قلبِ تو می‌گوید از عشقِ ارباب ذکرِ تو شد لَکَ لبّیک اباعبداللّه   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت عبّاس علیه السلام برو برو برو دیگه با من از غم‌ها نگو دارُالشّفا رسید دیگه چیزی از دردا نگو مردِ مَردا یا کاشفَ‌الکرب‌الحسین ذکرِ زهرا عبّاس علمدارِ حسین یا ابوفاضل /۴/ می‌گرده قنداقه دورِ سرِ اربابِ کرم صاحبِ بیرقه عبّاسه علمدارِ حرم شرزه شیره پسرِ اسداللّهِه ضربِ قلبِش یاعلی ولیُّ اللّهِه یا ابوفاضل /۴/ آسمونا می‌خواد سرشو بذاره زیرِ پاش‌ چه دستایی داره درست مثِه دستایِ باباش عالَم زیرِ.....‌ چترِ حمایتش نشست عبّاس اومد قیمتِ یوسفو شکست یا ابوفاضل /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد سرداران کربلا سبک فرشته به دنبالِ فرشته ..... حضرت عبّاس علیه السلام اباالفضل دوایِ هر چی درده اباالفضل خدایی خیلی مَرده خدا رو شکر می‌کنم که عشقِ.... اباالفضل منو دیوونه کرده چشمه‌یِ احسان و سخایی ابوفاضل تو حیدرِ کرب‌وبلایی ابوفاضل قبله‌یِ قلبِ اولیایی ابوفاضل فرمانده‌یِ کُلِّ قوایی ابوفاضل دخیل ابوفاضل /۴/ به دنیا خوش اومدی پهلوون قدمهایِ تو رویِ چشمِمون تو که بالا میاری سرت رو خَم می‌شه آقا سرِ آسمون حلِّ تمومِ مشکلایی ابوفاضل امضایِ حکمِ کربلایی ابوفاضل بنده‌یِ مخلصِ خدایی ابوفاضل آئینه‌یِ شاهِ ولایی ابوفاضل دخیل ابوفاضل /۴/ امام سجّاد علیه السلام زینتِ محراب و مُهر و دینه نوه‌یِ امیرالمؤمنینه خطبه‌هاش مثلِ امیرِ خیبر زیبا و رِسا و دلنشینه پسرِ اربابِ کرامت علی مولا قد قامتِش خودِ قیامت علی مولا سفیرِ کربلایِ ایثار علی مولا صاحبِ مَسندِ امامت علی مولا علی علی علی مولا /۴/ جا داره تمومیِ آسمون بذاره سر زیرِ پایِ آقام سجده‌هاش محبّت آفرینه دوسْت دارم سجّادی شِه سجده‌هام فرمانروایِ عالمینه علی مولا وارثِ بر حقِّ حسینه علی مولا عیدیِ عاشقا تو راهه علی مولا براتِ بین‌الحرمینه علی مولا علی علی علی مولا /۴/ کربلا رویامه زیارتِ کربلا بهشته آقا همین روضه‌ها ان‌شاءاللّه قسمتم باشه که.... بیام تا حرم با این رفقا دیدنِ صحنت آرزومه حسین جانم اشکایِ روضه آبرومه حسین جانم شبایِ جمعه زیرِ بیرق حسین جانم انگار ضریحت روبه‌رومه حسین جانم حسین یا ثاراللّه /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات ماه رمضان و حضرت عبّاس علیه السلام گنهکارم ولی این شد شعارم اباالفضلی خدا را دوست دارم اباالفضلی امیدم رحمتِ اوست اگر چه مجرم وُ خاطی وُ زارم اباالفضلی شدم دلبسته‌یِ او گرفتارِ نگاهِ لطفِ یارم اباالفضلی خدایم مهربان است به فضل و مغفرت اُمّیدوارم اباالفضلی دو دستم را گرفته به احسانِ حریمِ او دچارم اباالفضلی گرفتارِ حسینم گرفتاریِ دلبر افتخارم اباالفضلی به راهِ یار چشمَم خدا را شکر من چشم‌انتظارم اباالفضلی تو عفوم کُن خدایا که جز عفوِ تو اُمّیدی ندارم   @sehreashk
غزل شب نهم محرم الحرام ۱۴۴۵ sehreashk.jpg
5.96M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام بر سرم آوار شد دنیا چه می‌بینم خدا دستها اینجا عَلم آنجا بدن مانده کجا؟! مشکِ پاره‌پاره قلبش سوخته چون دیده است که دَریده دیده را با تیرِ کینه بی‌حیا از قد وُ بالایِ سقّایم کمی مانده فقط رویِ خاکِ داغ اُفتاده تنی بی‌ دست‌وُپا گرگهایِ دشت او را تکّه تکّه برده‌اند در بغل هم می‌شود بُرد این بدن تا خیمه‌ها از چه می‌خواهد بماند در میانِ مَقتلَش از سکینه شرم دارد یا ربابه یا هوا ..... در کنارِ علقمه از بویِ زهرا پُر شده دوست دارد بی‌گمان عبّاس عطرِ یاس را جان به رویِ چادرِ خاکیِ مادر می‌دهد پایِ روضه مرتضی گفته بیا مهدی بیا 📃۱۴۰۲/۵/۴ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل فاطمیه و حضرت عبّاس علیه السلام روضه‌هایِ بانویِ آب و نوایِ  آب   آب تشنه‌هایِ خیمه می‌گویند ساقی آب  آب مادرِ باران به خاک افتاده و خورشید را خاکِ غم می‌دید در حالی که می‌بوسد کتاب پاره‌هایِ مشک و دل همراهِ تیر و خون و اشک ضربِ سنگینِ عمودی رویِ فرقِ آفتاب ظاهراً ماهِ حرم با صورت افتاده زمین در حقیقت فاطمه در علقمه گفته جواب ..... پاسخِ ایثار و احساسِ علمدارِ حسین شد رضایِ حضرتِ یاس و اَخاٰ اَدرک خطاب دستهایی رویِ شنها بود و بازویی کبود چشمهایی تار و چشمی چشمه‌ای از خون و آب مژده اِی اُمُّ‌البنین فرزندِ تو سقّا شده فاطمه عبّاس را کرده چو اربابم حساب @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قصیده میلاد حضرت عبّاس علیه السلام به لبخندِ علی سوگند  با سربندِ یازهرا به‌هم می‌ریزد این آقا زمین‌را آسمانها را به میدان می‌زند تا که مَلک در نُه‌فَلک گوید که در تاریخ شد تکرار علیِ عالیِ اَعلا صدایِ هوهویِ شمشیرِ او چون ذوالفقاری بود که بر هم ریخت با هر ضربه‌اش کاخِ منافق‌ها یلِ‌اُمُّ‌البنین مثلِ امیرالمؤمنین حیدر نَه با یک دست با توحید کَنده دربِ خیبر را درِ این خانه سائل عزّت و تکریم می‌بیند به جایِ نان گرفتن می‌شود او نان‌رِسان اینجا گدایِ خانه‌‌یِ ماهِ بنی‌هاشم اگر باشی تو در اَفلاک سلطانی  تو در محشر شدی آقا رگ و ریشه  بُن و بَند وُ خصالِ حیدری دارد نگو عبّاس می‌آید بگو آمد خودِ مولا «اَلا یا اَیُّهاَالسّاقی أَدِرکأساً وَناٰوِلهاٰ» ابوفاضل‌ اگر داری چه آسانند‌ مشکل‌ها بخوان قرآنِ نازل قُلْ هُوَاللّهُ اَحَد  وَاللّه ندارد مثلِ حق مخلوقِ امشب تا اَبد همتا ببین قرآنِ ناطق بازویِ این ماه می‌بوسد وَ می‌ریزد علی علمِ خودش در کامِ او  ذَقّاٰ ندیدم مثلِ این ساقی  أَناالفانی هُوَالباقی همین بی‌دست می‌گیرد دو دستم در دوتا دنیا چه در دنیا  چه در عقبیٰ سرِ این سفره می‌مانم چه در دنیا چه در عقبیٰ دَهد او آب و نانم را رقیّه بر رویِ دوشِ عموجان ناز خواهد کرد ربابه می‌شود راویِ این روضه علی لالا علی لالا  عمو پُر کرد مشکِ خالیِ خیمه ندارد قولِ مردِ خیمه‌گاهِ ما نشد وَاللّه سری بر نیزه پهلو زد ربابه سر به زیر انداخت چه‌ها شد در حرم  خلخال و معجر  آه و واویلا صدایِ آهِ عمّه  آمد و شد بسته چشمِ ماه بخوان ندبه که می‌آید تقاصِ غصّه‌‌یِ زهرا @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُخمّس میلاد حضرت عبّاس علیه السلام از مُریدانِ علی مولایِ خیبراَفکنم سائلِ هر ساله‌ام نَه شب‌به‌شب در می‌زنم با رفیقانت رفیق و با مُعاند دشمنم می‌تپد قلبم به عشقت وقفِ تو روح وُ تنم من اباالفضلی‌ام وُ دَم از تولّا می‌زنم قطره‌ای ناچیزم و رو سویِ دریا می‌کنم ذرّه‌ام امّا خدایا میلِ طوبی می‌کنم بنده‌ام امّا نفس را نذرِ مولا می‌کنم دَم که از تو می‌زنم در جا گِره وا می‌کنم تا اَبد هر جا که گیرم رو به آقا می‌زنم رو به تو کردم نبین این روسیاهی را ببین .... می‌زنم بر سینه‌ام سنگِ یلِ اُمُّ‌البنین مادرِ نوکر ‌فدایِ مادری که با یقین .... گفت اولادم به قربانِ امیرالمؤمنین من فقط جارو در این صحنِ مُصفّا می‌زنم سربه‌زیری و حیا آموختی از مادرت زورِ‌‌ حیدر داشت گر چه بازویِ آب‌‌آورت‌‌ جِنُّ و اِنس وُ خاکیان بودند در زیرِ پَرت تا عَلم برداشتی کُون و مکان شد لشکرت با خودت گفتی فقط زانو در اینجا می‌زنم تو علمداری ولی زانو زدی پایِ عَلم اَخم کردی تا نیفتد خنده از لعلِ حرم تا تو باشی در حرم معنا ندارد هَمُّ و غم چشمِ نامحرم نمی‌افتد به سویِ این خِیَم از غیورِ خیمه‌ها ضرب‌المثل‌ها می‌زنم تا عمو باشد نمی‌ارزد در این خیمه دلی تا علمدار است او حل می‌شود هر مشکلی تا بماند دستِ خالی نیست هرگز سائلی تا زمین افتاد او با نیشخندی قاتلی .... گفت با خنجر شرر بر قلبِ زهرا می‌زنم علقمه لرزید وقتی صحبت از گودال شد از حرم تا قتلگه هر گوشه صد جنجال شد بعدِ پیراهن نصیبِ گرگها جنجال شد او که پهلو زد به نیزه نوبتِ اطفال شد دامنی شد ندبه‌خوان حرف از تمنّا می‌زنم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی میلاد حضرت عبّاس علیه السلام مهتابِ حرم صاحبْ‌عَلم شیرِ دلیری غم می‌بری از قلبِ همه عشقِ امیری پورِ‌‌ اسداللّهی و شیرِ حرمُ‌اللّه بی‌دست شدی تا که فقط دست بگیری @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی میلاد حضرت عبّاس علیه السلام امیرالمؤمنین بوسید بازو شده ارباب مستِ چشم وُ ابرو عَلم برداشتی کرب‌وبلا گفت علی حقُّ و علی حیُّ‌‌ و علی هوُ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت اباالفضل علیه السلام اباالفضل قرصِ ماهِ ..... امیرالمؤمنینه اباالفضل تکیه‌گاهِ .... حریمِ عشق و دینه پناهِ بی‌پناههِ یلِ اُمُّ‌البنینه صاحبِ مَرامِ علی جلوه‌یِ قیامِ علی کربلا رو یک نفره می‌کنه به نامِ علی مردِ مردایِ تمومِ دنیاست یا اباالفضلِ العبّاس پرچمِ آقام همیشه بالاست یا اباالفضلِ العبّاس آقام آقام آقام یا ابوفاضل یا باب‌الحوائج /۴/ اباالفضل پهلوونهِ‌ اباالفضل بی‌بدیله‌ اباالفضل مهربونه کفیلِ این قبیله اباالفضل ای امیدِ .... بلافصلِ عقیله ساقیِ سپاهِ حسین میر وُ تکیه‌گاهِ حسین تویِ سختیایِ زمان .... تو شدی پناهِ حسین قبله‌یِ قلبِ حسینِ زهراست یا اباالفضلِ العبّاس پرچمِ آقام همیشه بالاست یا اباالفضلِ العبّاس آقام آقام آقام  یا ابوفاضل  یا باب‌الحوائج /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود ( شور ) میلاد حضرت عبّاس علیه السلام یا اَباَالغِربَة معنیِ غیرت یا ابوفاضل همه‌یِ عزّت ای فرمانروایِ بلافصل اباالفضل سردارِ سپاهِ غم و عدل اباالفضل ذکرِ روزِ ظهورِ مهدیِ زهرا اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل /۴/ یا اَخاَ الارباب جلوه‌یِ ایثار با تو شد مهتاب آسمونِ تار ای تکرارِ حیدرِ کرّار علمدار پرچمدارِ لشکرِ دلدار علمدار ای سردارِ سپاهِ مهدیِ زهرا علمدار علمدار علمدار علمدار اباالفضل   اباالفضل  /۴/ پسرِ حیدر پسرِ زهرا قمرِ خیمه قَدَری وَاللّه رَجزت اِی شیرِ نَشْعَتِین یاحسین ذکرِ هر روزت با شور و شین یاحسین آوایِ تو همراهِ مهدیِ زهرا یاحسین یا حسین یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور ( زمزمه ) حضرت عبّاس علیه السلام قمرالعشیره یعنی .... ماهِ خیمه‌هایِ حسینی نافذُ‌البصیرة یعنی همه‌جا برایِ حسینی تو مطیعِ تامِ امامی تو عَلم به دوشِ ولایی‌ چه مقامی داری آقا که .... همه رویایِ شهدایی ابوفاضل ابوفاضل /۴/ تو شهیدِ مکتبِ عشقی تو اُمیدِ شاهِ وفایی تو مدافعِ حرمُ‌اللّه تو اباالفضل عشقِ خدایی یه نگات دوایِ تمامِ .... همُّ و غمُّ و مشکله وَاللّه دوایِ هر غصّه و دردی دمِ یا ابوفاضله وَاللّه وقتی اسمت به لبِ ما می‌شینه اهلِ نجاتیم‌ تویِ خطِّ تو که باشیم به خدا تویِ صراطیم ابوفاضل  ابوفاضل /۴/ صراط‌المستقیمِ ما عشقِ عبّاسِ علیه‌ پسرِ اُمُّ‌البنینه مثِه مادر فاطمیه مثلِ مادر چشم‌به‌راهِ .... قرصِ ماهِ سامرایی جمعه‌ها ذکرِ تو اینه مهدیِ زهرا کجایی ابوفاضل  ابوفاضل /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور ( سرود ) میلاد حضرت عبّاس علیه السلام علی قمردار شده کِل می‌کشن ستاره‌ها شبِ علمدار شده به صف شدن شاه و گدا اهلِ حرم شاهِ کرم دم می‌گیرن یا اباالفضل ذکرِ علی ذکرِ حسین ذکرِ حسن یا اباالفضل اباالفضل ماهِ منیرهِ اباالفضل عشقِ امیره اباالفضل دستمو می‌گیره اباالفضل اَلدّخیل اباالفضل /۳/ شبِ یلِ اُمُّ‌البنین شبِ ادب شبِ حیاست ذکرِ امیرالمؤمنین یا اباالفضل یا زهراست مشک و علم لوح و قلم دم می‌گیرن یا اباالفضل این نوکرا برایِ این دم می‌میرن یا اباالفضل اباالفضل جَلواتِ مولا اباالفضل وَجناتِ زهرا اباالفضل صلواتِ آقا اباالفضل اَلدّخیل اباالفضل /۳/ @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شعرخوانی کربلایی حسین ایمانی به مناسبت میلاد حضرت عباس علیه السلام در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در جوار ضریح امامزاده طاهر ابن زین العابدین علیه السلام در مدح تو گفتند خیلی دست می گیری گفتند پای معجر ناموس می میری باب الحوائج هستی و داروی هر دردی آقا خلاصه می کنم مثل علی مردی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات ماهِ مبارکِ رمضان و گریزِ روضه‌یِ حضرت عبّاس علیه السلام ابرِ باران‌زده‌ کُن چشمِ گنهکارِ مرا بِچکان اشکِ مرا تا بکِشد بارِ مرا اوّلِ ماهِ مبارک به مبارک خبری زنده کُن این دلِ بیچاره و بیمارِ مرا چقَدَر دور شدم از تو وُ دربارِ کرم چقَدَر سخت کند نامه‌یِ من کارِ مرا همه‌یِ نامه پر از جرم وُ سیاهی وُ خطاست بزن آتش رمضان لوحه‌یِ کردارِ مرا قلمِ عفو بکش رویِ بدی‌هایم خوب صاف وُ شفاف کُن این آیِنه‌یِ‌‌‌ تارِ مرا عبدِ آلوده و شرمنده صدا زد العفو بپذیر و برسان وقتِ سحر یارِ مرا سحری می‌رسد از سمتِ حرم رهگذری که کند زمزمه این روضه‌یِ سالارِ مرا حرفِ دستِ قلم وُ مشکِ حرم خواهد شد تیرها حَصر کند جسمِ علمدارِ مرا چقَدَر تیر رویِ پیکرِ سردار نشست چقَدَر مسخره کردند عزادارِ مرا تا حرم بر سر وُ سینه زد وُ واویلا گفت برسان منتقمِ غصّه‌یِ دربارِ مرا @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی مناجات ماه رمضان و روضه‌یِ حضرت عبّاس علیه السلام به مشکِ پاره‌یِ سقّایِ عطشان به آن گهواره‌یِ خالی و باران به آهِ مادرِ بی‌تابِ خیمه از این بنده خدایا رو مَگردان @sehreashk
IMG_20240714_175852_968.png
17.8M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل تاسوعا  مدح حضرت عبّاس علیه السلام به علمدار قسم این عَلم  از آنِ خداست پرچمِ عشقِ علی تا به اَبد پابرجاست هر کسی خادمیِ خانه‌یِ ارباب کند در دو دنیا به خداییِ خدا که آقاست أَیُّهاَالنّاس علمدار اگر عبّاس است رَفَعَ‌اللّه  عَلم  تا به قیامت بالاست این چه سِرّی‌ست که سرداریِ لشکر با اوست این چه رازیست که رویایِ تمامِ شهداست وقتِ شمشیر زدن حیدرِ کرّار شده رو به محراب که شد فاطمه در حالِ دعاست قمرِ خیمه که خورشید از او نور گرفت پهلوانی که قرارِ دلِ این کودک‌هاست آسمان زیرِ پَرش بود ولی بال‌وُپرش وقفِ دین شد که ببینیم سعیدُالسُّعَداست تا نفس داشت در این خانه فقط خدمت کرد پسرِ اُمِّ‌بنین مظهرِ ایثار وُ وفاست یا اباالفضل دَمِ منتقمِ عاشورا ذکرِ زوّارِ حرم در نجف وُ کرب‌وبلاست 📄۱۴۰۳/۴/۲۳ @sehreashk