eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
909 دنبال‌کننده
372 عکس
466 ویدیو
178 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته _ارتباط قرآن و امام حسین علیه السلام_عاشورایی کاف و ها و یا و عین و صاد هم دنبالتان سوره یِ وَالفجر شد تفسیر در گودالتان خط به خط تفسیر اَلبرهان و علمِ مجلسی کُلِّ قرآن خداوند است شرح حالتان سوره یِ کوثر تلاوت کردم و مادر رسید تا بیندازد به روی شانه هایم شالتان بی قرار وصلی و فرصت گرفتی تا شود آیه های عاشقی آرایه یِ اقبالتان آیه ای از سوره یِ تکویر نازل شد حسین در مسیر بازگشت اسب خونین یالِتان بوسه بر لبهای قاری می زند ختم رسل خیزران خورده لبَت در محضرِ اَطفالتان امشبی را در حرم مهمانی و فردا حسین... می زنی یک گوشه یِ گودال دست و پا حسین خواهرت از روی تلِّ خاک می بیند تو را خنجر کُندِ حرامی می کند غوغا حسین مادرت زهرا میان روضه اَت غش می کند پیرمردی با عصایش می زند لب را حسین بر سرِ پیراهنی که مادرِ تو دوخته می شود پیش نگاه دخترت دعوا حسین "زینتِ دوش نبی روی زمین جای تو نیست" قاریِ قرآن سرت بر نیزه دارد جا حسین ردِّ پایِ مَرکبِ کوفی کجاها که نبود روضه یِ مکشوفه شد... معجر ...حرم... زنها....حسین روضه ها سنگین تر از این است انگشتر کجاست؟ این طرف پیکر زمین افتاده امّا سر کجاست!؟ دختری که لاله یِ گوشَش گرفته گفت که... زخمهایم می شود خوب عمّه جان ... معجر کجاست!؟ دامنی می سوزد و زینب اسارت می رود از حرم گهواره را بردند آب آور کجاست!؟ بر زمین افتاده انگشتِ بریده یاحسین ساربان هم دستِ پُر می رفت...انگشتر کجاست!؟ کودکی ترسیده از غوغای آتش در حرم زیر لب می گفت راهِ خانه یِ حیدر کجاست!؟ بی سرِ سوریه مثل بی سر گودال گفت زینب کبری تک وتنها شده دلبر کجاست!؟ @sehreashk @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی روضه یِ گودال و امام حسین علیه السلام نگو از گوشه یِ گودال... مُردم نگو از سیلی و اَطفال... مُردم نگو خَنجر... نگو حَنجر... نگو سَر نگو معجر... نگو خلخال... مُردم ۹۷/۶/۱۸📃 @sehreashk @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - شهادت امام باقر علیه السلام دست و پا زد همه یِ خاطره ها را می دید تَهِ گودال تنی با لگدی می چرخید تب سراغِ بدنِ بی رمقش آمده بود لبِ او مثلِ لبِ جدِّ غریبش خشکید مانده بغضی به گلو پنجه گِره شد در مو دشمنی نیزه یِ خود بر لب و دندان کوبید لحظه یِ رفتنِ او آمده و مادر هست خنجری از پسِ سر داشت چرا می بُرّید همه یِ روضه همین است سری بر نیزه قافله ناله کنان بود و سَنان می خندید یادگاریِ غروبِ غمِ عاشورا بود ندبه خوان در نظرش کَعبِ نِی آمد... لرزید ۹۷/۵/۲۷📃 @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی امام باقر علیه السلام و کربلا خودم دیدم به رویِ نیزه سر را حریمِ بی حریم و خون جگر را خودم دیدم که در خورجینِ خولی... چه با سرعت سَنان کرده خبر را ۹۷/۵/۲۷📃 @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی امام باقر علیه السلام و کربلا تب دارم و انگار حرم می سوزد پایِ سَرم و بال و پرم می سوزد این خاطره از خاطرِ من پاک نشد می گفت رقیّه... معجرم می سوزد ۹۷/۵/۲۷📃 @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدایی از تهِ گودال می‌رسید ... بریدند گلو نشد پسِ سر ضربه‌یِ شدید بریدند چه گرد و خاکِ عجیبی به پا شد و خواهر ندید خنجرشان را ولی شنید بریدند غروب هر کسی از خیمه تحفه‌ای می‌برد رسید نوبتِ انگشترِ شهید بریدند @sehreashk