eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
963 دنبال‌کننده
428 عکس
550 ویدیو
247 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و عید سعید فطر عید یعنی کنارِ تو بودن           بی تو عیدی نمی‌شود معنا عید یعنی دَمی که بر کعبه             می‌زنی تکیه پیشِ ما آقا عید یعنی دمی که برگردی      بعد از آن روزها همه عید است جمعه‌ای که کنارِ ما باشی          جمعه‌یِ افتخارِ توحید است جلوه‌یِ نابِ رویِ ماه تویی         تو صراط و سراج و راهِ منی من غلامِ حریمِ نورِ خدا          شکرِ حق که تو پادشاهِ منی ماهِ رحمت گذشت و خالی ماند          دستِ این روسیاه شرمنده بنده‌ای ماند و عالَمی تقصیر            بنده‌ای بی‌قرار و درمانده قدرِ قدرِ خدا ندانستم          ترک جرم و خطا نمی‌کردم عیدِ فطر آمد و دوباره به جز            کوله‌ای معصیت نیاوردم زیرِ چترِ کتابِ بیداری             قول دادم به خالقِ کعبه پشت کردم به عهد و پیمانم            بار دیگر شکسته شد توبه باز هم از تو غافلم اِی وای        باز هم دلخوشم به غیر از تو از تو دارم نفس ولی انگار     هر نفس خواهشم به غیر از تو شکرِ نعمت به جا نیاوردم             حرکاتم هنوز شیطانی‌ست سینه‌ام را گناه کرده سیاه             نور از پشتِ ابر پیدا نیست ابرِ جرمِ مرا کنار بزن                   تو به دادِ دلم برس آقا می‌شود عیدِ فطر پاکیها            در نگاهت همیشه حس آقا سینه‌ام چون ستادِ استهلال            جمعه‌ها می‌شود رصدخانه با هلولِ تو می‌شود خورشید                    قمری در مدارِ جانانه چه نمازی امامِ آن موعود         چه نیازی که قبله در محراب چه بهاری بدونِ فصلِ خزان           چه دمی نوکر است با ارباب @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره سالروز تخریب بقیع و روضه‌ی‌ِ امام حسن مجتبی علیه السلام دیروز میانِ کوچه امروز بقیع این غربت و غم‌هایِ تو بی‌پایان است دیروز غمِ سیلی و رویِ نیلی امروز حرم خاکی و سرگردان است آقایِ غریب و بی‌کسِ خاکِ بقیع حتّی غمِ کوچه مانعِ صبرت نیست آهسته بگویم دلِ زهرا خون است یک شمع و چراغ هم رویِ قبرت نیست یک روز میانِ کوچه‌ای تنگ کسی.... با ضربه‌یِ سیلی بدنت لرزانده حالا تویی و حریمِ خاکی اِی وای در صحن خودِ فاطمه روضه خوانده اِی وای خدایِ من حسن وای حسن در قلبِ گلم غصّه و غم جا دارد او دیده چه آمد به سرم در کوچه او حکمِ عصایِ دستِ زهرا دارد دیروز جگر سوخته و پاره شده تیر و تن و تابوت و کفن و خونین بود امروز کسی که صحنِ او ویران کرد می‌گفت خرابی‌اَش به نفعِ دین بود بازیچه‌یِ دنیا شده دین واویلا سهم حسن و حسین و زینب شد درد اِی منتقمِ غصّه‌یِ زهرا مهدی جانِ حسن و حسین و زینب برگرد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره - شهادت امام جعفر صادق علیه السلام کاش جایِ این‌همه شاگرد یک عبّاس داشت تا بماند پایِ دین پایِ امامَش بیشتر پیرمردِ سالخورده پابرهنه می‌دوید جایِ دلجویی به او می‌زد حرامی نیشتر شهر شهرِ مرتضی بود و تمامِ روضه‌ها بویِ بی‌تابی و دلتنگیِ مادر داشتند دستِ او شد بسته امّا میخِ در خونی نشد در هجومِ فتنه اهلِ خانه سنگر داشتند آتش آمد حال و روزِ اهل خانه زار شد دستِ ناموسِ ولی بر رویِ پهلویش نبود پیرمردِ موسپیدِ شهر افتاد از نفس جایِ سیلیِ جفا بر رویِ بانویش نبود سایه‌یِ شمشیر را بر رویِ سر هر چند دید خنجری از پشتِ سر ضربه نزد بر گردنش بر رویِ نیزه سرِ او قاریِ قرآن نشد بعد او دعوا نشد اصلاً سرِ پیراهنش بعد او هرگز جسارت بر حریمِ او نشد بعد او هرگز اسارت سهم ناموسَش نبود او زمین افتاد امّا دخترش سیلی نخورد خواهرش هم رد نشد از کوچه‌یِ آل یهود روضه یعنی عمّه جانم زینب و کاخِ یزید کعبِ نی بالا و پایین می‌رود پیشِ حرم روضه یعنی بی‌حیایِ سرخ‌مویِ بی‌ادب چانه می‌زد بر سرِ قیمت... کجایی دلبرم؟! ۱۴۰۰/۳/۱۴📃 @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره مناجات روضه‌های فاطمیه و کربلا دعا کن بمانم کنارِ علی دعا کن که تقدیر یارم شود دعا کن شهادت نصیبِ من و..... تمامیِ ایل و تبارم شود بریدم از این و از آن که خودت بدوزی دلم را به این چادری منم روسیاه و شما مادری نگو از پسرخوانده‌ات دلخوری گناهان نگاهِ مرا کور کرد ندیدم اگر سوره‌یِ نور را چه غافل شدم از قیام و عِقاب ولی گیسویم زد صدا گور را نفهمیدم و مویِ من شد سپید نفهمیدم و عمرِ من شد هَدر نفهمیده‌ام معنیِ روضه را چه شد با شما بینِ دیوار و در چه آمد سرَت مادرِ مهربان شنیدم که با سر تو خوردی زمین به جایِ علی فضِّه شد یاورت زنانه شده روضه‌ها بعد از این تو خوردی زمین شیشه‌ها خُرد شد زمین مانده بارِ حرم فاطمه دوبازویِ شیرِخدا بسته بود زمین‌گیر شد مادرم فاطمه عجب روضه‌ای شیر مأمورِ صبر حرم مانده و خِیلِ کفتارها تو خوردی زمین پیشِ چشمِ علی که خورده زمین دخترت بارها شبیهِ تو شد پهلویش زخمی و...... شبیهِ علی بازویش بسته بود شبیهِ حسن قلبش آزرده شد شبیهِ حسین است دیدَش کبود ولی نَه تو دیدی سری رویِ نی نَه مولا علی رفته بزمِ شراب حسن نیمه‌شب در خرابه نبود حسینت ندید اِضطرابِ رباب اَمان از دلِ دخترت فاطمه اَمان از غمِ کوچه‌بازارِ شام اَمان از هجومِ نگاهِ پلید بخوان ندبه تا ساعتِ اِنتقام @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره وفات شهادت‌گونه‌یِ حضرت اُمِّ‌کلثوم سلام‌اللّه‌علیها روضه می‌خوانْد و گریه‌هایش را هدیه بر شاهِ بی‌کفن می‌کرد گاه‌گاهی حسین وایْ حسین گاه‌گاهی حسن حسن می‌کرد روضه می‌خوانْد و گریه‌هایش را هدیه بر روحِ مادرش می‌کرد گاه با روضه‌هایِ کوچه‌یِ غم گاه گودال خوانده غش می‌کرد روضه می‌خواند و پایِ هر روضه رنگِ او می‌پرید و تب می‌کرد یادی از خیمه‌هایِ سوخته و .... غیرتِ فارسُ‌العرب می‌کرد روضه می‌خواند و اشکِ چشمانش رویِ گونه چو لاله گل می‌کرد یادی از اکبرِ زمین‌گیر و .... هِقْ‌هِقِ خاتمِ رُسل می‌کرد روضه می‌خواند و با نوایِ خود آسمان و زمین پریشان کرد العجل گفت و روضه‌خوان‌ها را بر سرِ خوانِ ندبه مهمان کرد روضه می‌خواند و یادِ آن روزی که حرم پابرهنه شد را کرد مثلِ زینب دعا برایِ فرج ناله‌ها از فراقِ آقا کرد @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام هادی علیه السلام افتاده‌ای در بستر و تب کرده‌ای امّا... وقتی که دست و پا زدی دشمن نخندیده دارد حسن از غصّه‌یِ تو می‌زند ناله اَمّا کسی پیشِ عزادارت نرقصیده نامِ تو را بردم که دلها سامرایی شد مثلِ همیشه خرجیِ کرب‌وبلا دادی هر چند می‌سوزد وجودِ تو نمی‌سوزد ... وقتی که می‌بندی دو چشمَت... خیمه‌ها هادی با دیدنِ جسمِ کفن‌پوشَت حسن می‌زد در لحظه‌یِ تشییعِ پیکر بر گریبان چاک اَمّا لگد بر سینه‌ات مَرکب نمی‌کوبد هرگز نمی‌ماند تنِ بی‌جانِ تو بر خاک می‌گفت... عمّه‌جان... مگر بابا مسلمان نیست؟! اِی کاش جسمِ پاره‌پاره دفن می‌کردند تا حرفِ تدفین بر لب آمد ده نفر با اَسب... از گودیِ غم‌هایِ زینب سر درآوردند می‌دانم آقا بر عبایت ردِّ پا افتاد می‌دانم آقاجان تعارف شد به تو مَشروب اَمّا به پیشِ چشمِ ناموست نکوبیدند بر رویِ دندان‌ها و لب‌هایِ شما با چوب آتش گرفته خانه‌ات... اَمّا شما بودی... شد با نگاهِ نافِذت قلبِ حرم آرام دشنام داده بی‌حیا حتماً شما گفتی اینجایِ روضه زیرِ لبهایت سه‌بار "الشام" دروازه‌یِ ساعات... عمّه‌جانتان زینب از بام‌هایِ خانه می‌بارید آقا سنگ خسته شده دختر... عقب اُفتاده اَمّا زجر... سرعت به این‌سان راه رفتن می‌دهد با چنگ چنگی به گیسویش زد و او را کشید اِی وای یک بارِ دیگر کَنده شد از ریشه موهایش یک بارِ دیگر با لگد بر پهلویش کوبید یک بارِ دیگر خواست یاری از عموهایش دارد شکایت می‌کند از روزگارِ خود دارد حکایت‌های سختی از اسیری‌اش از آبله‌هایِ دو پایِ زخمی‌اش می‌گفت دارد میانِ مشت... دندانهای شیری‌اش دندانِ شیری از دهانش زود افتاده از یاد باید برد ایّامِ عزیزی را چون در خرابه می‌پَرد از خواب دردانه گوید به عمّه زود معنا کن کنیزی را در سامرا با روضه‌یِ کرب و بلا و شام ای کاش ناله می‌زدم همراه با آقا من روضه‌خوانم ندبه‌خوانم سائلت هستم امشب بده خرجیِ راهِ کربلایم را @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها سر ُو کارم اگرچه با اَشک است روزگارم کنارِتان خوب است بهتر از این نمی‌شود ارباب زندگی در جوارتان خوب است زندگی با شما چه شیرین است هر کجا بیرق است صحنِ خداست خودتان گفته‌اید هر جا که..... روضه‌ای خوانده‌ایم کرب‌وبلاست حرفِ دلتنگیِ حرم آمد آمدم تا که سیر گریه کنم گوشه‌یِ صحنتان نشستم با.... ذکرِ نِعمَ‌الاَمیر گریه کنم روضه‌یِ امشبِ حرم سخت است اوّلِ روضه کنجِ گودال است دست و پا می‌زدی و خواهر دید بی‌سبب تب نکرده... بدحال است تو نفس می‌زدی نفس‌هایش... شد بریده... بریده... واویلا لگد آمد زبانِ شاعر لال شمر... مَقتَل رسیده واویلا آخرین لحظه‌هایِ عمرِ تو ابتدایِ عزایِ زینب بود پیشِ چشمَش غروب زیرِ سُم... تنِ صدچاک نامرتّب بود این یکی از تنَت عبا کَنده آن یکی برده است پیراهن ساربانی بریده انگشتت بینِ نامَحرمان... خدایا... من !!! همه‌یِ عمر بوده رویِ سرم عَلَمِ غیرتِ علمدارم با خودم فکر می‌کنم... آری معجری بر رویِ سرم دارم !!! پابرهنه کشیده‌اند مرا پایِ سر بینِ کوچه و بازار باورت می‌شود که سیلی زد به گُلت پیرمردِ مَردم‌دار هر کسی ضربه‌ای به تو زده بود طعنه‌ای هم به خواهرت می‌زد هر نگهبان که می‌رسید از راه لگدی هم به دخترت می‌زد همه‌یِ روضه یک طرف امّا وای از بزمِ شام و هلهله‌ها پیشِ چشمِ ربابه می‌دادند صِله‌ها را به شمر و حرمله‌ها دیدنِ لرزِ کودکان سخت است لبِ قاری و خیزران... سخت است روضه‌یِ عمّه‌جان و نامحرم العجل... صاحب‌الزّمان سخت است @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره روضه‌یِ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها تو نان‌رسانِ زمین و زمانه‌ای بانو سرِ گرسنه سرَت را به خاک‌ها مَگُذار عذابِ عمّه شده گرد و خاکِ گیسویت نشسته بر مویِ تو لخته‌خون وُ گرد و غبار تمامِ عرش و زمین ریزه‌خوارِ این حرم و.... به پیش صاحب آن تکّه‌هایِ نان افتاد نمی‌شود که بگویم چه شد ولی آن شب چقدر گوهر بِشْکسته از دهان افتاد پدر نبود و به سر صبرِ دختر آمده بود عمو نبود و حرم را چقدر هوُ کردند به رویِ زانویِ کم‌جانِ او سری بود و...... میانِ روضه‌یِ گل غنچه را دِرو کردند سلام حضرتِ بابا سلام بویِ بهشت چه آمده به سرِ من سرَت پُر از زخم است مرا بِبر که سَنان فوق‌العاده بد دَهن است بِبر که زجرِ لَعین بی‌حیا و بی‌رحم است بیا و زحمتِ من کَم کن از سرِ عمّه که زخمِ خنجرِ شمر از کنایه خوب‌تر است چقدر جایِ لگد رویِ پهلویم دارم چقدر رَدِّ لگد رویِ چادرِ سِپر است شبیهِ مادرتان ندبه‌خوان و حیرانم تمامِ روضه‌یِ من شد شبیهِ فاطمیه نوایِ العجل الغوث می‌رسد بر گوش از این خرابه و یاسِ ملیحِ فاطمیه @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره‌ مدح و مرثیه‌یِ حضرت‌ علی‌ علیه‌السلام و روضه‌یِ حضرت‌ زهرا سلام‌ اللّه‌ علیها لایقَت نیستم ولی آقا جانِ زهرا مرا جواب نکن صاحبِ خانه خانه‌ات آباد نوکرم خانه‌ام خراب نکن مجرم و عاصی‌ام قبول ولی..... عاشقِ ذکرِ یاعلی هستم جز حریمت نمی‌روم جایی دل به اَلطافِ حیدری بستم جانِ زهرا و زینب و کُلثوم جانِ عبّاس و مجتبیٰ و حسین رَد نکن از حرم گدایت را اَلدَّخیل اَلدَّخیل شاهِ حُنین به تو آورده‌ام پناه علی به تو که سرپناهِ اَفلاکی روضه‌ات را بخوانم آقاجان؟! روضه این است چادری خاکی روضه این‌است که دو دستَت را فتنه‌هایِ مدینه می‌بندد می‌نشیند غلاف بر بازو وَ به اَشکَت سقیفه می‌خندد مَحرمی پیشِ صاحبِ حرمی رویِ خود بینِ خانه می‌گیرد خونِ سینه به میخ و دیوار است یاس با تازیانه می‌میرد روضه‌یِ یاسِ قدکمانی‌ را شاه در گوشِ چاه می‌گوید قصّه‌یِ رویِ ارغوانی با ناله و اشک و آه می‌گوید شاهِ مظلومِ آسمان حیدر چشم‌برراه و ندبه‌خوانی تو مثلِ زهرا همیشه منتظرِ..... مهدیِ صاحب‌الزّمانی تو 📃حرم حضرت علی علیه السلام @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام سجّاد علیه السلام سخت است ببینی بدنی رویِ حصیر است اِنگار نَه اِنگار که این جسمِ اَمیر است آئینه‌یِ صد تکّه‌یِ زهراست ولی آه .... تَن مانده وُ سر بر رویِ نِی بینِ مسیر است زیباست ولی خاکی و خونی و پریشان این منظره تصویرِ مُراعاتِ نظیر است زنجیر وُ غُلِ جامعه هستند گُواهم که زخمِ‌زبان قاتلِ اصلیِ اَسیر است از زخمِ عمیقِ دلِ دلدار نگوئید یک عمر همین زخمْ فقط همدمِ پیر است با چشمِ خودش دید نوکِ خنجرِ کُندی در فکرِ به هم ریختنِ فکرِ عشیرهَ‌ست چه گوشه‌یِ گودال چه در گوشْ به هر حال لشکر همه‌ِ‌جوره‌‌ پِیِ تاراجِ ذخیره‌َست اِی زهر به دادِ دلِ بیچاره رسیدی این مرگ برایم به خدا خِیرِ کثیر است اَلشّام چه‌ها بر سرِ این قافله آورد !!! تا صبحِ فرج روزِ حرم تیره‌یِ تیره‌َست 📃۱۴۰۱/۵/۳۰ @sehreashk110 @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره میلاد امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف کمتر به دنبالِ تو می‌گردم ولی تو .... هر روز می‌آیی سراغِ این گدایت در هر قنوتِ هر نمازت توبه کردی جایِ منِ آلوده حینِ ربّنایت شد انتظارِ من خلاصه در همین که .... هر جمعه نَه .... گه‌گاه گویم لَیتَ شِعری تو منتظر هستی نه من آقایِ خوبم در وصف تو هرگز نیاید‌‌ بیتِ شعری این طاقِ نصرت‌ها که می‌بینی بهانه‌َست تا این دلِ واٰ مانده قدری با تو باشد امّا خودت می‌دانی اِی آقایِ خوبم هستم به نامت تا قیامت خوب یا بد خوبی ندیدی از من امّا شاهِ خوبان بر این غلامِ خانه‌زادِ خود عطا کُن این اَفضلُ‌الأَعمالِ امشب باشد آقا با یک زیارت‌نامه دل را کربلا کُن من آرزو دارم که با تو پایِ بیرق پایِ پیاده در مسیری ناب باشم اِی کاش می‌شد یک شبِ جمعه کنارت کرب‌وبلا در حائِرُ‌الارباب باشم ای کاش می‌شد با دو چشمِ خود ببینم قامت در آن محراب وقتِ عشق بستی من پایِ آن منبر دو زانو می‌نشینم که تو بگویی از عمو وُ مشک وُ دستی .... که رویِ خاکِ داغِ طَف حرف از شرف زد مردیِ او مثلِ شهنشاهِ نجف بود بعد از عمو هر شب رقیّه با خودش گفت آن روزها هر چشمِ بد با او طرف بود یادش‌به‌خیر آن روزهایی که عمو بود مویِ بلند وُ نازِ لبخند وُ دلی گرم بعد از عمو چه بر سرم آورد دنیا ؟! رفتم سفر با عدّه‌ای وِلگردِ بی‌شرم‌ بعد از عمو چه پایِ سر چه کنجِ ویران یک لحظه آیا این سه‌ساله در امان بود هر لحظه‌ام روضه شد وُ هر روضه‌ام آه ذکرِ لبم أدرکنی یا صاحب‌زمان بود @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره میلاد حضرت معصومه سلام اللّه علیها آسمان زیرِ پر وُ بالِ تو باشد وقتی.... دخترت گوشهِ‌نگاهی به تو می‌اندازد با همین گوشهِ‌نگاهش به خدا این دختر.... روز و شبهایِ پدر مادرِ خود می‌سازد جنسِ او جنسِ گل است و رنگِ او رنگِ خدا رحمت است و برکت زیرِ قدومش جاری چشمِ او باز که شد چشمه‌یِ پاکی جوشید کارِ مخلوق شده دلبری و دلداری خلقتِ کوُن و مکان بسته وُ وابسته‌یِ اوست دختری که می‌شود سوره‌یِ کوثر باشد می‌شود فاطمه باشد تا که از نُه فَلک وُ ..... جِنُّ و حوری و مَلک اِنس و بشر سر باشد فاطمه دخترِ نور است که شد مادرِ عشق فاطمه اُمِّ‌أبیهاست تولّایِ علی فاطمه ذکرِ حسن شورِ حسینیِ حرم جان وُ حِلمایِ نبی جنّةُ‌الأعلایِ علی دختر از جنسِ بهشت است اگر فاطمه شد .... اوجِ آمالِ بهشت است غبارِ حرمش از عنایاتِ خداوند به تهران این است شهرِ ما شکرِ خدا هست کنارِ حرمش اهلِ قم نَه .... همه جایِ وطنم ایران نَه .... دو جهان نَه ... همه‌یِ فُلک و فَلک عبدِ شماست کیستی حضرتِ معصومه که فردایِ جزا از شفاعت‌شده‌هایِ تو به وَاللّه رضاست سِرِّ عالم به رضایِ تو امانت دادند تو که هستی که شدی مخزنُ‌الأسرارِ رضا حاجتِ بابَ‌الحوائج دیدنِ لبخندت صِله‌یِ جشنِ شما تذکره‌یِ کرب‌وبلا تو اگر نوکرِ خود را به رضا بسْپاری می‌شود قبلِ محرّم زائرِ صحنِ کرم ندبه‌خوانیم به همراهِ شما می‌آید .... اربعین ماه که با او برویم آه حرم 📄۱۴۰۳/۲/۱۹ حرم سیدالکریم علیه السلام @sehreashk