eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
964 دنبال‌کننده
430 عکس
558 ویدیو
247 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - مبعث حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم رَبَّنایِ بر لبِ تو می‌نوازد گوشِ جان را کرده‌ای سرمستِ نجواهایِ خود کَرُّوبیان را عاشقانه‌هایتان برده‌َسْت قلبِ عاشقان را حضرتِ رزّاق با دستِ تو داده نانِمان را در محبّت بی‌نظیری رحمةٌ لِلعالمینی تو امیرِ قلبِ زهرا و امیرالمؤمنینی آسمان مثلِ تو را دیده نَه وَاللّههِ ندیده نُه فَلَک درد و بلایت را به جانِ خود خریده خالقِ هستی چنان عاشق صدایت را شنیده آفرین گفته به خود وقتی شما را برگزیده ای دلیلِ خلقتِ اَفلاک و اَو اَدنیٰ محمّد بیرقِ عشقِ تو را برده علی بالا محمّد اِقْرَأ بِاسْمِ رَبِّکْ از حالا رسولُ‌اللّه هستی بعد از این فرمانروایِ کُلِّ حزبُ‌اللّه هستی معنیِ توحید و وحدت روحِ سِرُّاللّه‌ هستی تو نبی بعد از شهادت بر ولیُّ‌اللّه هستی اَشهدُ اَنَّ علی گفتی که هستی شد به‌نامت من که باشم مرتضی می‌گفت من هستم غلامت بعد از امشب ای اَمینِ مکّه بر سر تاج داری ناخدا... در راه... دریاهای بَس مَوّاج داری درّه‌یِ تنهایی و کوهی پُر از آماج داری گرچه تو لیلُ‌المَبیت و لیلةُالمعراج داری تو نخواهی دید در راهِ خدا بُن‌بست هرگز از غریبی دَم نخواهی زد چو حیدر هست هرگز پرچمِ دینِ خدا بر دوشِ خَتمُ‌المرسلین است مصطفی عینُ‌الیقین حِصنِ‌حَصین حبلُ‌المتین است بهترینِ بندگان در آسمان‌ها و زمین است او که می‌گوید فقط حیدر امیرالمؤمنین است از مدینه تا نجف فریادِ دینداری علی جان ذکرِ هر شب‌زنده‌دار و ندبه‌یِ زاری علی جان @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی عید مبعث حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم جا برایِ واژه‌ای نو وا کنید با نیایش عشق را پیدا کنید پا‌به‌پای عشقبازی تا کجا ؟! تا صدای قاریِ غارِ حرا دور از دنیایِ خوش‌رنگ و لعاب فارغ از حرص و حریصی ُو حساب با نوایِ عالیِ مردی عجیب یاحبیبُ یاطبیبُ یامُجیب عاشقی مکتب‌ندیده در نیاز آسمان درهای رحمت کرد باز اَلقرض شیرین شد آن دَم داستان وحی آمد مصطفیٰ  إِقرأ  بخوان مصطفی مبهوت و مات و شوکـِّه شد پرسشی حرفِ امینِ مکــِّه شد من کجا رفتم کلاس و مکتبی؟! تا بدانم یا بخوانم مطلبی مُرشدِ حق گفت: این امرِ خداست آنکه علمش کامل و بی‌انتهاست باز کن کامَت به ذکرِ نابِ حق بر زبان جاری کن آیاتِ علق آمدم با حکمِ عرشِ داوری بعد از این تو رهبر و پیغمبری سینه‌اش گنجینه‌یِ اَسرار شد در مسیرِ عشق پرچمدار شد ثبت کرد عرشِ خدا این لحظه را مصطفی محمود برگشت از حرا خانه‌دار آمد به استقبالِ او دید نور تازه‌ای در حالِ او ماجرایِ دلبر دیرین شِنُفت أَشهدی خالصتر از آئینه گفت بعد از این بانو که نَه..... پیش از وجود پیش از ایجاد و دستورِ سجود جنگِ دین و کفر هر جا در گرفت پرچمِ اسلام را حیدر گرفت مصطفیٰ بود و علی ُو نشرِ نور صبر و ایثار و فداکاری ُو شور بذرِ ایمان با گذشتَش رشد کرد پشتِ کفر و شرک و عصیان خُرد کرد عمرِ خود وقفِ هدایت کرد و بس با خدا بود و خدا را هر نفس..... شکر می‌کرد و توانَش می‌گذاشت تا که ایمان را درون سینه کاشت رحمتِ عرشِ خداوندِ جَلی‌ست رهبرِ دین است و سربازش علی‌ست روزِمبعث   روزِ حق   روزِ خداست روزِ دین   روزِ نیایش   روزِ ماست روزِ لبــِّیکی برایِ بندگی شاهراهِ  مستقیمِ زندگی گفتم از لبـِّیک و قلبم می‌زند نقشِ رویِ دوشِ خاتم می‌زند یادِ عمرِ رحمةٌلِلعالمیٖن آن سفارشهایِ ختم‌المرسلین کودکی بر رویِ دوشِ پیرِ عشق تا غروبِ قصِّه‌یِ دلگیرِ عشق کاروانِ دلبرِ ما از وطن می‌رود بیرون خدایا وایِ من کودکی در مَهد و طفلی در بغل تشنگی ُو روضه‌یِ شهد و عسل شیعه هر روز و شبَش تاب و تب است روز مبعث هم به یادِ زینب است عیدِ ما روزِ قرارِ قافله‌َست لحظه‌ای که انتظارِ نافله‌َست کوچه‌هایِ شهر و طاقِ بی‌کسی عمــِّه و دلتنگی ُو دلواپسی جمعه‌هایی که امیدِ کعبه نیست چاره‌ای جز اشک و آه و ندبه نیست منجیِ اسلامِ  ایزد بازگرد مهدیِ آل محمــــَّد بازگرد @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته_ عید مبعث حضرت رسول‌اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم به نامِ خدایی که خلقت نموده قدم را قلم را حرم را عَلم را وَ ربّی که از رویِ نظم آفریده زمین و زمان و دَم و بازدم را به نقّاشِ لوحی که نقشی کشیده که مثلَش ندیده مثالَش ندارد به نقش‌آفرینی که کرده مشخّص زمان و مکان و وجود و عَدَم را به یاری که یاری کند بی‌توقّع به حجِّ حرم عمره یا که تَمتُّع به بالِ ملائک به حالِ مَناسِک به آن بنده که کشته در خود منم را به والیِ مُلکِ قَطیف و سلیمان به چشم‌انتظارِ پریشانِ کنعان به اَیّوب و یونس به یعقوب و یوسف به هر کس صدا می‌زند باورم را منم بنده‌یِ رحمت و لطفِ معبود منم زیرِ دِیْنِ کراماتِ ایزد به قصدِ رضایِ اَحد قُربِ احمد شَوَم اهلِ صَلّوا بر آلِ محمَّد چهل روز نجوا چهل روز یارب چهل روز و شب خلوت بنده با رب چهل روز باران چهل روز و شب آه چهل روز در سجده‌هایِ مرتّب دعا و نیایش مناجات وخواهش سلام و رکوع و قنوت و ستایش مُباهاتِ توحید و خورشیدِ تمجید شود عزّتِ بندگانِ مقرب مَلَک نُه فَلک را خبردار کرده اَمین را خدا میر و سالار کرده زمین و زمان جشن می‌گیرد آری سرودِ سُرور است آوایِ امشب از این پس شما خاتم‌المرسلینی مُرادِ مریدانِ عین‌الیقینی اَمیر دلِ سیّدالمؤمنینی علّی در رکابِ تو سربازِ مذهب زمین و زمان بی‌قرارِ نگاهت عَلم را علی می‌زند در سپاهت به عشقِ تو زَد قیدِ هر خوابِ راحت که باشد پناهِ همه در پناهت تویی اُسوه‌یِ بندگیِ خدایت نفسهایِ تو در مسیرِ هدایت تویی بی‌قرارِ مناجات و نجوا قرارِ خدا نغمه‌یِ ربَّنایت علی در پناهِ نگاهِ تو سر کرد که هستی که حیدر خودش را سِپر کرد دلیلم اُحد... ماجرایِ مَبیت و... هزاران روایت که درد و بلایت... به جان می‌خرد جان و جانانِ زهرا تویی مُقتدایِ ولیِ دو دنیا ولی‌ُّاللَّهِ اعظمِ آسمانها که تا پایِ جان ایستاده به پایت به این مفتخر بوده که اهلِ دین است مُریدِ اَبَرمردِ عشق و یقین است علی بنده‌یِ خانه‌زادِ تو بوده تو داری به مولایِ عالَم ولایت پیمبر تو بودی پیامت علی بود به نامی چرا که به نامَت علی بود به وقت نزولِ کلامِ الهی سَرت روی پایِ امامت علی بود علی جانشین و علی جانِ شیرین علی جانِ دین و علی جلوه‌یِ دین علی شیرِ جبهه علی میرِ غَزوه علی سِیْرِ مذهب علی پیرِ آئین علی یاعلی ذکرِ معراجِ خاتم علی می‌دهد لقمه‌نان دستِ حاتم کشید هرکجا اَبرو در هَم بدانید که بَرهَم بریزد خدا اُردویِ کین علی بوده احمد محمَّد علی بود در او جلوه‌هایِ نبی مُنجلی بود به شرطِ ولایت رسالت قبول است نبی بوده محمود و تاجِ سَرَش این... خدایا به حقِّ علی و پیمبر بده امشب عیدیِ نابی به نوکر برایم رقم کُن شبی در حرم تا بگویم که افتاده آه از سر زین!!! محمَّد حسین است که سر ندارد به نیزه سرَش رفته پیکر ندارد تنَش مانده عُریان چرا در بیابان بگو العجل آه مادر ندارد 📃۱۴۰۰/۱۲/۹ @sehreashk @sehreashk_hoseinimani
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود مبعث حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم بهونه نگیرید شبْ شبِ نوره‌ پیر و جَووُن دست بالا بگیرید شبْ شبِ شادی شبْ شبِ شوره حاجتاتونو حالا بگیرید حالا با ذکرِ رسول‌اللّه پا می‌ذاریم تو آسمونا حالا با شورِ اَبَ زهرا ما جا داریم تو دلِ مولا صلّی اللّه علیک یا ختمُ المرسلین /۴/ سر وُ کارِ عاشق با رنگ و ریا نیست عاشقی فقط یه رنگه رو لبِ پیمبر جز ذکرِ خدا نیست عاشق این طوری قشنگه می‌خونه آیه‌هایِ پاکی کسی که رازِ خلقتِ خاکه جانانه و جانِ جهانه علی به عشقش سینه‌چاکه‌ صلّی اللّه علیک یا ختمُ المرسلین /۴/ با زمزمه‌هایِ شیرینِ محبّت آهنگ و آوایِ یارب تو شبِ رسالت با تبِ ولایت تُحفه می‌خوام از رجب با لاٰ اِلٰهَ اِلّا اللّه به عشقِ صحنِ رسول‌اللّه صدام می‌ره تا به مدینه ذکرمِه یاعلی ولیُّ اللّه مولا مولا علی امیرالمؤمنین /۴/ @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یا محمّد یامصطفی یامصطفی /۴/ به دستورِ خالقِ مطلق بخون علق‌ پیغمبرِ حق به آسمونا شدی مُلحق رسولِ حق به حقّی و از حق و با حق یا محمّد یامصطفی یامصطفی /۴/ رویِ لبِت آیاتِ نوره‌ مبعثِ تو موسمِ شوره عاشقت از پلیدی دوره بهشت واسهِ مطیعِ دستورِ تو جوره یا محمّد یامصطفی یامصطفی /۴/ عرش با دعات شبا سحر کرد راز و نیاز چشماتو تر کرد نذرِ نگات شمس و قمر کرد خدا علیِ خودشو واسه‌َت سِپر کرد یا محمّد یامصطفی یامصطفی /۴/ لیاقتِت پیغمبریه مقامت اوجِ برتریه زهرایِ تو چه دختریه‌ هر کسی خط گرفته از تو حیدریه اسداللّه علی علی علی علی /۴/ ذکرِ علی خیلی شیرینه مثلِ عسل رو لب می‌شینه کور بشه هر کی نمی‌بینه آقایِ ما حیدر امیرالمؤمنینه اسداللّه علی علی علی علی /۴/ @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود عید مبعث حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم سبک دارم حس می‌کنم.... حرا ستاره‌بارونه شادی تو مکه مهمونه /۲/ به امرِ حق نبی داره سوره‌یِ عشقو می‌خونه /۲/ تاجِ رسالتِ احمد اومد از عالمِ بالا خودِ خدا شهادت‌ داد محمّداً رسول‌اللّه یامصطفی رسول‌اللّه /۳/ اسلامه تنها راهی که می‌رسه بنده به خالق /۲/ الگویِ عاشقا تنها می‌تونه باشه یه عاشق /۲/ اسوه‌یِ نیکِ رفتار و کردارِ کامله احمد رحمتِ حق به دین‌دار و دشمنِ باطله احمد یامصطفی رسول‌اللّه /۳/ خدا می‌دونه عمریه بُغضی دارم تویِ سینه /۲/ چی می‌شه راهی شَم سویِ..... صحن و سرات تو مدینه /۲/ نذار این آرزو تویِ دلم بمونه یا اَللّه منو یه دفعه مهمون کُن تو حرم رسول اللّه یامصطفی رسول‌اللّه /۳/ از حرمِ رسول‌اللّه پل می‌زنه دلِ زارم تا شیش‌گوشه‌یِ دلدارم با کاروانِ عاشورا عازمِ کعبه‌‌یِ یارم باز نگرانِ شیرخواره‌َم قافله‌یِ غمِ دلها راهیِ شهرِ نیرنگه بگید آقا نره کوفه که دامنا پر از سنگه آقام یا اباعبداللّه /۳/ @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود عید مبعث حضرت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم سبک اسمت که میاد ..... ذکرِ آسمون صلواتِ بر رسول‌اللّه خنده می‌شینه رو لبِ فاطمه و مولا حرا چراغونه دلا غزلخونه ذکرِ لبامونه مدد رسول‌اللّه /۳/ تاجِ رسالت رو سرِ مصطفی می‌شینه شاهِ ولایت اوّلین سربازِ این دینه‌ احمده پیغمبر فاطمه‌َشِه کوثر ذکرِ لبِ حیدر مدد رسول‌اللّه /۳/ قرآن می‌خونه آسمونا می‌گه ماشااللّه ایمان می‌گیره جا تویِ سینه‌یِ این دنیا مکّه پر از نوره دلم پر از شوره بساطِ عشق جوره مدد رسول‌اللّه /۳/ حسین از تواِه تویی از کرب‌وبلا آقا قلبت می‌تپه تویِ هر فرازِ عاشورا سلامِ آلُ‌اللّه هدیه به ثاراللّه می‌ریم حرمُ‌اللّه حسین حسین مولا /۳/ @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته عید مبعث حضرت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم می‌توانم آسمان را آسمانی‌تر ببینم عرش را سُبّوح‌گویِ حضرتِ داور ببینم می توانم نُه فلک را غرق در تسبیحِ سبحان فرش را از عرشِ یزدان سرتر و برتر ببینم عشق را تصویر سازم عاشقی تک‌تاز باشم سرزمینِ گونه‌ها و دیده‌ها را تر ببینم می‌توانم شهپرِ قدّوسیان با ذکر بَندم در نیازم بال سازم باز و او اَدنیٰ ببینم می‌توانم در میانِ این‌همه عصیان و طغیان حفظ سازم خویش را تا عالمی دیگر ببینم گر چه بی طغیان گذشته این چهل سال از حیاتم با عبادت می‌توانم اربعینی سر ببینم اربعینی آه و زاری گریه و شب‌زنده‌داری‌ دور از مال و مَنال و با خیالِ وصلِ باری آری آری اربعینی غار منزلگاهِ او شد روزها راز و نیاز و اشکِ شب همراهِ او شد با خدا بود و خدا دید و خدا شد فکر و ذکرش مهربانی را دو سر بین خالقش دلخواهِ او شد پلّه‌هایِ نردبانِ عالَمِ بالا چو طی کرد آسمان دید آسمان هم خیره بر هر آهِ او شد آمد از افلاک پیغامِ خدا اِقْرأ محمّد بی‌گمان در آسمان خلّاق خاطرخواهِ او شد گفت با جبریٖل من اُمِّی‌ام امّا با نگاهی عالِم عالَم شد و وِردَش کلام‌اللّهِ او شد خواند اِقْرأ بِاسمِ ربِّک رفت و در کوثر وضو کرد گفت تکبیرِ نماز و قاصدِ درگاهِ او شد از حرا آمد فرود و در کنارِ کعبه تابید مصطفی شمسُ‌البشر شد مصطفی خورشیدِ توحید جاهلیت شد تمام و شد مَرام اسلام اسلام شد مبلّغ تا که سازد در زمین اعلام اسلام زنده کرد از آیه‌هایِ زنده‌یِ قرآن زمین را از فداکاری و ایثارش گرفته نام اسلام همدمَش شد طعنه‌یِ کفّار و جهلِ آشنایان خورد خاکستر به رویش تا شود مادام اسلام خونِ دل خورد و کتک خورد در اُحد دندان تَرَک خورد حفظ کرد با این‌همه درد و غم و آلام اسلام بعد او شد وارثِ درد و غمَش زهرایِ اطهر قصّه‌یِ دیوار و درب و مادری در دام اسلام پهلویِ زهرا شکست و دستِ مولا را عدو بست‌ صِیحِه زد روح‌الامین ای وای بر اسلام اسلام مزدِ رأفت مزدِ رحمت مزدِ ایثارش چنین شد دختر از ضربِ غلافِ کینه‌ها نقشِ زمین شد @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود عید مبعث حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم سبک لبات تفسیرِ زینب..... تماشا کُن حرا رو ببین نورِ خدا رو ببین رویِ نکویِ غرقِ نورِ مصطفی رو ببین رخسارِ دلبندِ خدا بدرُالدُّجا رو صلَّی اللّهُ علیک اَباَالزّهرا رسول‌اللّه /۳/ بخون احمد که آهنگِ صدات دل می‌بره بخون قرآن خدا این آیه‌ها رو می‌خره بخون با صوتِ داووُدی بخون آهنگِ خشنودی بخون از فتح و بهبودی بگو طاغوت تو نابودی صلَّی اللّهُ علیک اَباَالزّهرا رسول‌اللّه /۳/ مَلک با حکمِ مهمون رسید از چرخِ گردون اومد و بالشو پهن کرد زیرِ پایِ آقامون شده مکّه با ستاره‌یِ آسمون چراغون صلَّی اللّهُ علیک اَباَالزّهرا رسول‌اللّه /۳/ تو معنایِ یقینی تو ختم‌ُالمرسلینی تو شرحِ آیه‌هایِ عشقِ ربُّ‌العالمینی یگانه الگویِ راهِ امیرالمؤمنینی صلَّی اللّهُ علیک اَباَالزّهرا رسول‌اللّه /۳/ علی می‌گیره از تو مشقِ مردی و صفا می‌گیره فاطمه‌َت تو مکتبِ عشقِ تو پا حسن از تو کرامت رو حسین از تو شجاعت رو ابوفاضل شهامت رو می‌آموزن نبی صلَّی اللّهُ علیک اَباَالزّهرا رسول‌اللّه /۳/ @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحر طویل عید مبعث حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم رجب و سفره‌یِ انعام رجب و جلوه‌یِ ایّام رجب و ظلمت و اندوه و تباهی همه ناکام غصّه بس آمده مبعث /۲/ چلّه‌ای گریه و زاری چلّه‌ای شب زنده‌داری چلّه‌ای گرمِ عبادت در دلِ کوه به غاری چلّه‌ای دور زِ مال و مِکنت و هر چه که داری چلّه‌ای در طلبِ یک نگهِ حضرتِ باری چلّه‌ای اشک زِ خوفِ داوری از دیده جاری چلّه‌ای سنگ مُتکّا و تُشَک هر خَس و خاری‌ چلّه‌ای از همه جز حضرتِ یزدان مُتواری چلّه‌ای در طلبِ دوست چنان بازِ شکاری چلّه‌ای با حق و از هر چه که جز اوست فراری چلّه‌ای کرد محمّد تجربه بی‌کس و کاری جبرئیل آمد و این‌سان به نبی داد قراری یا محمّد پس از این تو خَلفِ پروردگاری چه قراری چه نگاری چه بهاری چه بهاری إِقرأ اِی احمدِ مختار جهان مستِ ندایت‌ حکمِ حق کرده زِ اَفلاک و سماوات جدایت بعد از این سرورِ لوُلاکی و عرش است گدایت یا رسول‌اللَّه از این پس می‌زند خاک صدایت مُرشدِ وحی شود حاملِ پیغامِ خدایت‌ انبیا در طلبِ گوشهِ نگاهی و دعایت اولیا ریزه‌خورِ خوانِ کرامات و عطایت‌ مروه و سعی و صفا جمله هواخواهِ صفایت‌ کعبه و بیت‌الحرامند غبارِ کفِ پایت یوسف و دلشدگان جمله هواییِ هوایت‌ کاسه در دست سلیمان که فقیرم به سَرایت چه نوایی چه صدایی چه گدایی چه گدایی عرش از صوتِ مناجاتِ تو لرزید محمّد فرش با داشتنت بر همه بالید محمّد نور از رویِ تو تابیده به خورشید محمّد شور داده صلواتِ تو به توحید محمّد خلقتِ تو سببِ خَلَقْتُ الاَفلاک محمّد رحمتت شاملِ آب و آتش و خاک محمّد شدّتِ خشمِ تو بر کفر خطرناک محمّد روزگارِ دشمنت محشر اَسَفناک محمّد عاشقت هستم و ذکرم صلوات است محمّد صلواتت به خدا از حسنات است محمّد گر چه قلبم همِه دَم در عرفات است محمّد کامِ من تشنه‌یِ جامی زِ فرات است محمّد که حسین از تو و از توست‌ هر آنکس که حسینی‌ست زین سبب قلبِ هواییِ تو بین‌الحرمینی‌ست چه هوایی چه صفایی وای عجب کرب‌وبلایی مبعثت آمده و سویِ نگاهم به مدینه‌َست دیدنِ گنبدِ خضرایِ تو سودا و به سینه‌َست حرمت تکّه‌ای از جنّتِ حق رویِ زمین است نِیْ غلط گفتم و اصلاح کنم عرشِ برین است ای مدینه ای مدینه ای مدینه @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته مبعث حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم چهل روز در سجده همراهِ دوست چهل روز زاری به درگاهِ دوست به قصدِ تقرُّب چهل روز و شب به خلوتگهِ عشق دلخواهِ دوست شب و روز مشغولِ راز و نیاز سحر تا شبانگاه با آهِ دوست جدا از زن و مال و دنیا شدن رسیدن به اَللّه اَللّهِ دوست به امّیدِ دیدارِ پروردگار وَ راهِ وصالِ خدا راهِ دوست به دنبالِ یک خانه از نورِ عشق تمنّا و گریه به بنگاهِ دوست چو همراهِ جانانه شد روح و جان ندا آمد از عرش قرآن بخوان ندایِ خداوندِ خود گوش کُن مِیِ وصل را تا گلو نوش کن به فرمانِ حق علمِ مطلق علق بخوان و ندانم فراموش کن برایِ خدا با رضایِ خدا هر آنکس جز او گفت خاموش کن بگو لاٰ اِلٰهُ و بمان رستگار از این نغمه عشّاق مدهوش کن برو خاک تا اوجِ افلاک را به نقشِ خداوند منقوش کن به دلدار بِسپار دل را و باز به دلداده‌یِ عشق آغوش کن چو جبریٖل احمد به ذاتِ اَحد رسانید افلاک لبخند زد خدا عشق را با نبی در حرا به امیدِ توحید پیوند زد طلوعِ نخستینِ این آفتاب دلِ همسرش را به دین بند زد محمّد هم آرام شد تا علی دلش را به دریایِ دلبند زد بِلادِ غم و کفر شد شهرِ نور هوا بر سرِ آرزومند زد به نامِ نبی و علی عرشِ حق دگر هر چه را آفریدند زد فَلک فُلک و مُلک و مَلک آمدند درِ خانه‌یِ این دو زانو زدند اگر دینِ اسلام شد پایدار پیام آوری داشت پرهیزکار رسولی امین و کریم و صبور سزاوارِ توصیفِ پروردگار در اوصافِ او بس همین نکته که شده وقفِ او حیدر و ذوالفقار اَشِدّا به کفّار و با مؤمنین رحیم است و هادی و آئینه‌وار تجلّایِ یکتاپرستیِ ناب تسلّایِ چشمانِ در انتظار محمّد سرآغاز و پایانِ دین همان تکسوارِ محمّد تبار به امیدِ تکمیلِ دین سالهاست دعایِ فرج آخرین بیتِ ماست @sehreash
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم                        غزل پیوسته_ عید مبعث حضرت رسول‌اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم به نامِ خدایی که خلقت نموده  قدم را قلم را حرم را عَلم را وَ ربّی که از رویِ نظم آفریده زمین و زمان و دَم و بازدم را به نقّاشِ لوحی که نقشی کشیده که مثلَش نیامد مثالَش نیاید به نقش‌آفرینی که کرده مشخّص زمان وُ مکان وُ وجود وُ عَدَم را به یاری که یاری کند بی‌توقّع به حجِّ حرم  عمره یا که تَمتُّع به بالِ ملائک به حالِ مَناسِک به آن بنده که کُشته در خود منم را به والیِ مُلکِ قَطیف و سلیمان به چشم‌انتظارِ پریشانِ کنعان به اَیّوب و یونس  به یعقوب و یوسف  به هر کس صدا می‌زند باورم را منم بنده‌یِ رحمت و لطفِ معبود منم زیرِ دِیْنِ کراماتِ ایزد به قصدِ رضایِ اَحد قُربِ احمد  شَوَم اهلِ صَلّوا بر آلِ محمَّد چهل روز نجوا چهل روز یارب چهل روز وُ شب خلوتِ بنده با رب چهل روز باران چهل روز و شب آه چهل روز در سجده‌هایِ مرتّب دعا و نیایش مناجات وُخواهش سلام وُ رکوع وُ قنوت وُ ستایش مُباهاتِ توحید وُ خورشیدِ تمجید شود عزّتِ بندگانِ مُقرّب مَلَک نُه فَلک را خبردار کرده اَمین را خدا میر وُ سالار کرده زمین وُ زمان جشن می‌گیرد آری سرودِ سُرور است آوایِ امشب از این پس شما خاتم‌ُالمرسلینی مُرادِ مریدانِ عین‌ُالیقینی اَمیر دلِ سیّدالمؤمنینی علّی در رکابِ تو سربازِ مذهب زمین وُ زمان بی‌قرارِ نگاهت عَلم را علی می‌زند در سپاهت به عشقِ تو زَد قیدِ هر خوابِ راحت که باشد پناهِ همِه در پناهت تویی اُسوه‌یِ بندگیِ خدایت نفسهایِ تو در مسیرِ هدایت تویی بی‌قرارِ مناجات وُ نجوا قرارِ خدا نغمه‌یِ ربَّنایت علی در پناهِ نگاهِ تو سر کرد که هستی که حیدر خودش را سِپر کرد دلیلم اُحد... ماجرایِ مَبیت وُ... هزاران روایت که درد وُ بلایت... به جان می‌خرد جان وُ جانانِ زهرا تویی مُقتدایِ ولیِ دو دنیا ولی‌ُّاللَّهِ اعظمِ آسمانها که تا پایِ جان ایستاده به پایت به این مفتخر بوده که اهلِ دین است مُریدِ اَبَرمردِ عشق وُ یقین است علی بنده‌یِ خانه‌زادِ تو بوده تو داری به مولایِ عالَم ولایت پیمبر تو بودی پیامت علی بود به نامی چرا که به نامَت علی بود به وقتِ نزولِ کلامِ الهی سَرت روی پایِ امامت علی بود علی جانشین وُ علی جانِ شیرین علی جانِ دین و علی جلوه‌یِ دین علی شیرِ جبهه علی میرِ غَزوه علی سِیْرِ مذهب علی پیرِ آئین علی یاعلی ذکرِ معراجِ خاتم علی می‌دهد لقمِه‌نان دستِ حاتم کشید هرکجا اَبرو در هَم بدانید که بَرهَم بریزد خدا اُردویِ کین علی بوده احمد محمَّد علی بود در او جلوه‌هایِ نبی مُنجلی بود به شرطِ ولایت رسالت قبول است نبی بوده محمود وُ تاجِ سَرَش این... خدایا به حقِّ علی وُ پیمبر بده امشب عیدیِ نابی به نوکر برایم رقم کُن شبی در حرم تا بگویم که افتاده آه از سرِ زین!!! محمَّد حسین است که سر ندارد به نیزه سرَش رفته پیکر ندارد تنَش مانده عُریان چرا در بیابان بگو العجل آه مادر ندارد   @sehreashk