eitaa logo
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
216 دنبال‌کننده
97 عکس
6 ویدیو
0 فایل
حوزه مطالعه: ۱-سیاست بین‌الملل و مطالعات غرب آسیا ۲-تاریخ تحولات و جامعه‌شناسی سیاسی ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
در ساعات گذشته نظام‌الدین قیصاری و عبدالرشید دوستم از رهبران سابق جنبش ملی افغانستان بعد از مدتها با یکدیگر به آشتی رسیدند. قیصاری و دوستم هر دو از رجال ازبک افغانستان محسوب میشوند که در دوران حکومت جمهوری روابط پرفراز و نشیبی با یکدیگر داشتند. قیصاری بعنوان یک رهبر جوان که پدرش یک بازرگان مشهور در شمال افغانستان بود؛ بعنوان فرستاده دولت در زمان کرزی و اشرف غنی در منطقه فاریاب محسوب میشد. گویا دولت کابل در عصر جمهوری همواره قصد داشت تا با برجسته‌سازی قیصاری، بدیلی در برابر رهبران مهم ائتلاف شمال مانند دوستم و عطامحمدنور ایجاد کند؛ البته بهبود مقطعی روابط وی با دوستم نیز باعث میشد تا حکومت مرکزی از قدرت سیاسی و اقتصادی او احساس خطر کند که از همین‌‌رو وی در دوران اشرف‌غنی بازداشت شد. وی پس از پیروزی طالبان در افغانستان در آستانه فرار به ازبکستان دستگیر شد و پس از آزادی در صدد بیعت با طالبان برآمد. در طول سه سال گذشته وی همواره خواستار ورود ترک‌تباران افعانستان (ترکمن‌ها و ازبک‌‌ها) به ساختار امارت اسلامی جهت تشکیل دولت فراگیر شده‌است. ولی در حال حاضر پس از سه سال وی بیعت خود را با طالبان شکسته و دست دوستی سمت مارشال دوستم دراز کرده‌است. مهمترین دلیل این تغییر وضع را در کنارگذاشته شدن کاظمی‌قمی بعنوان یکی از مهمترین شخصیت‌های ۲۵ سال اخیر جمهوری اسلامی در پرونده افغانستان میدانم. قیصاری در طول سه سال گذشته ارتباط خوبی با کاظمی‌قمی داشت و حال با تغییر مسیر پرونده با تغییر دولت در تهران او نیز موضع خود را تغییر داده‌است. وی که با دعوت طالبان به افغانستان آمده بود ارتباط خوبی با تهران داشت و مهمترین دست ایران در بین ازبک‌های افعانستان بود؛ تاجاییکه حتی بدلیل همین رابطه خوب در تهران فعالیت اقتصادی میکرد. ✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
در روزهای گذشته "جان پرسکات" معاون سابق نخست وزیر بریتانیا در دوره تونی‌بلر درگذشت. پرسکات در هیئت حاکمه بریتانیا مهمترین نماد سوسیالیسم گیدنزی موسوم به "خط سوم" محسوب میشد. زندگی او دو گرانیگاه جالب داشت: نخست اینکه پرسکات کسی بود که از فضای کارگری وارد تحصیل در علم اقتصاد و حتی دریافت مقام نجیب‌زادگی در سال ۲۰۱۰ شد و نکته دوم اینکه وی از معدود کارگزاران چپ در بریتانیا بود که از فضای فکری به فضای سیاست رسمی متصل کرد و از همین رو شخصیت محبوبی در فضای سیاسی بریتانیا محسوب میشد؛ محبوبیتی که حتی پس از افشای روابط او با منشی‌اش دچار چالش نشد. در کنگره حزب کارگر در سال ۱۹۹۴ تحت تاثیر ادبیات آنتونی گیدنز، برای نخستین بار تغییراتی در نظامنامه حزب کارگر پدید آمد. راه سوم آنتونی گیدنز ترکیب سرمایه‌داری و سوسیالیسم و تکیه بر اهمیت کنش بازار و مفاهیمی همچون "فرصت‌برابر" بود که پیشتر در ادبیات فیلسوفانی مانند جان رالز گفته شده‌بود. مهمترین تغییر در مرامنامه حزب کارگر مربوط به بند چهارم و تاکید بر ملی‌سازی صنایع بود که ازاینرو بسیاری از سیاستهایی که از دوره هارولد لاسکی بین دو جنگ جهانی در حزب گذاشته شد بوسیله تیمی از رجال جدید حزب کارگر تغییر داده شد. افرادی همچون آنتونی کراسلند، آلستر کمپل و جان پرسکات از جمله مهمترین این افراد در حزب کارگر بودند. ثمره این تغییرات، بوجود آمدن مفهوم "کارگر جدید" در ادبیات این حزب بود. تغییراتی که سبب شد این حزب پس از دو دهه دوری از قدرت در سال ۱۹۹۷ با کسب بی‌سابقه ۴۱۸ کرسی مجددا به اریکه قدرت بازگردد. پرسکات در دوران معاونت نخست‌وزیر، وزیر حمل و نقل هم محسوب میشد. وی از بانیان پروتکل کیوتو در باب گازهای گلخانه‌ای با تیم بیل‌کلینتون در واشنگتن بود. جنجالی‌ترین رفتار او مخالفت با خصوصی‌سازی راه‌آهن و افزایش عوارض جاده‌ها بود که سروصدای زیادی در محافل مطبوعاتی بریتانیا ایجاد کرد؛ سیاستهایی که ریشه در سوسیالیسم سبز و بعضا تعهد بلر به سوسیالیسم مسیحی داشت. بعد از پایان کار تونی‌بلر وی هم تقریبا از سال ۲۰۰۷ حضورش در محافل سیاسی کمرنگ شد. امروز در تقابل جناح چپ و میانه حزب کارگر، با انزوای طرفداران کوربین، کایر استارمر از جناح میانه‌ این حزب به قدرت رسیده‌است. هر چند که بحرانهای اقتصادی اخیر باعث شده که حتی حزب محافظه‌کار هم به برخی سیاستهای چپ روی بیاورد. ✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
پس از مارس ۲۰۲۰ و توافق پوتین و اردوغان در مسکو بر سر توقف حملات در شهر ادلب برای نخستین بار هیئت تحریر‌الشام از روز گذشته دست به عملیات مهم و غافلگیرانه "ردع‌عدوان" در شمالغرب سوریه زده‌است. عملیاتی که بواسطه نیروهای ویژه هیئت تحریر‌الشام با حمایت پهپادی آنان انجام میشود.  گفته شده که حدود ۳۰ شهر و روستا بوسیله نیروهای هیئت تحریر تصرف شده‌است. حتی تصاویر تاییدنشده‌ای از حضور این نیروها در جاده M5 در شبکه‌های اجتماعی دیده میشود. اما چه چیزی باعث شد تا "ابومحمد جولانی" سرکرده هیئت تحریرالشام در شرایط فعلی دست به انجام چنین عملیاتی بزند. این روند از ژوئن ۲۰۲۲ و تعارضات او با ارتش ملی (جیش‌الوطنی) بر سر گذرگاه الحمران در جرابلس آغاز شد وی با تشکیل پراکسی کوچکی بنام "احرار عولان" در پی بدست گرفتن این گذرگاه تجاری برای ارتباط با گروه SDF برآمد. سرانجام در فوریه ۲۰۲۳ جولانی "گروه الشهباء" را برای کنترل بهتر بر استان حلب در برابر ارتش ملی بوجود آورد. در طول یکسال گذشته و با توجه به تنازع میان حزب‌الله لبنان و اسراییل، بسیاری از نیروهای نزدیک به بشار، از تیپ امام باقر تا حزب‌الله لبنان به سمت جبهه جنوبی متمایل شدند که این خلا نیرو در طول یکسال گذسته بوسیله بمبارانهای سنگین ادلب بوسیله هواپیماهای روسی جبران شده‌است. هدف این بمبارانها عدم تمرکز هیئت تحریر جهت انجام عملیاتی ورای ادلب با توجه به خلا نسبی در جبهه شمال بود. از بهار امسال و پس از ترور مشکوک ابوماریای قحطانی مرد شماره دو هیئت که پیشتر به اتهام همکاری با روسیه دستگیر شده بود این بمبارانها شدت یافت. هیئت تحریر برخلاف اینکه برآمده از ساختار القاعده در سوریه بود؛ پس از تشکیل شورای فتوا بوسیله جولانی خود را به نیروی مستقل از القاعده تبدیل کرد و امروز بدنبال همکاریهای بین‌المللی و شناسایی جهانی است. آنچه در مصاحبه سال گذشته جولانی با فرانس۲۴ میبینیم وی حتی قصد دارد "دولت مدرن اسلامی" را جایگزین امر "جهاد" کند. تشکیل دولت تکنوکرات موسوم به "انقاذ" هم جزئی از این روند بوده‌است. همکاری با ترکیه بدلیل اینکه حیات این گروه وابسته به تجارت با آنکاراست و از سوی دیگر همکاری امنیتی با ائتلاف در طول چهار سال گذشته، چیزی که در همکاری پهپادهای ائتلاف در ترور مخالفین جولانی و منشعبین از هیئت تحریر رخ داد زمینه ساز شناسایی بین‌المللی این گروه است. این همکاری تا جایی است که اخبار متواتری از حضور مستشاران اوکراینی در ادلب برای کمک پهپادی به هیئت در طول ماههای گذشته به گوش میرسید. از ماه سپتامبر بسیاری از ناظران بر این امر تاکید داشتند که جنس رزمایشهای هیئت تحریر تغییر کرده است و بزودی عملیاتی از طرف آنها با توجه به تضعیف حضور حزب‌الله لبنان و متحدین ایران در حومه حلب انجام خواهد شد. بنظر میرسد هدف او دستیابی به جاده راهبردی M5 و در سطح بالاتر تصرف حلب است. و اما گرچه روابط جولانی و ترکیه روابط نوسانی بوده‌ و بعضا او با گروههای نزدیک به ترکیه همچون لشگر حمزه و ارتش ملی دچار چالش شده‌است ولی امروز ترکیه به چنین عملیاتی بدلیل نفوذ در عمق سی متری سوریه و اسکان  آوارگان سوری در خاک ترکیه نیاز دارد. گرچه ارتش ترکیه بصورت مستقیم جز در نزاع ارتش ملی با گروه کردی SDF شرکت نمیکند ولی گروههای متحد ترکیه در اتاق عملیات هیئت تحریر موسوم به اتاق فتح‌المبین حضور دارند که مهمترین این گروهها "جبهه‌وطنی" است. از همین رو برخی تحلیلگران بازدید ماه گذشته فرمانده نیروی زمینی ارتش ترکیه "سلجوق بایرکتاراوغلو" از عفرین و ادلب را در همین راستا تحلیل میکنند. البته برخی دیگر از ناظران اعتقاد دارند حملات دو روز گذشته جولانی با همکاری ناتو و اوکراین و جهت ممانعت از عادیسازی روابط ترکیه و سوریه رقم خورده‌است. نگارنده معتقد است ترکیه و ناتو هر دو از چنین عملیاتی ذینفع هستند. ناتو جبهه نوینی علیه ایران و روسیه باز میکند و ترکیه هم بدنبال حریمی داخل خاک سوریه برای اسکان سوری‌ها و رهایی از بحران آوارگان است. ✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
پیشروی سریع نیروهای هیئت تحریرالشام که شباهت عجیبی به تحرکات نیروهای واکنش سریع سودان دارد برآیند خلا قدرتی است که در یکسال گذشته در شمال سوریه وجود داشته‌است. بخشی از این خلا قدرت، مربوط به فرسایش ارتش سوریه در طول ۱۵ سال بحران سراسری است. دست‌و‌پنجه نرم کردن با لایه‌های پیچیده‌‌ای از بحرانهای سیاسی و اجتماعی به همراه صدها مورد تهاجم هوایی اسراییل به تاسیسات و زیرساخت‌های نظامی باعث شده که ارتش سوریه در اصل یک ارتش فرسوده باشد. از سوی دیگر نیروهای مقاومت نیز در طول ۱۴ ماه گذشته اولویت خود را نزاع با اسراییل تعریف کرده‌اند و همین باعث تراکم نیروها و نفرات در جنوب لبنان و محور جولان شده‌است. در مورد روسیه هم ماموریت اصلی برای گروه واگنر، پرونده اوکراین و قاره آفریقاست. با آغاز جنگ اوکراین بخش مهمی از نیروهای روسیه خاک سوریه را ترک کردند. در کنار "خلا امنیتی" در شمال سوریه شاهد هستیم که ناتو و با درجه‌ای از تخفیف، ترکیه از چنین حرکتی ذینفع هستند. ترکیه با وجود روابط پرنوسان با تحریرالشام و اینکه معارض همسویی گروهای کُرد SDF و YPG با دولت سوریه است و بحران موجود را به معنی همکاری بیشتر دولت اسد و کردها تفسیر میکند؛ ولی از ایجاد حریم در شمال سوریه بدلیل سیاست اسکان آوارگان ذینفع است و نزاع ارتش‌ملی با SDF را مکمل پیشروی جولانی میبیند. از سوی دیگر ناتو هم بدنبال ایجاد جبهه جدیدی علیه ایران و روسیه در خاک سوریه است که سفر ماههای گذشته مستشاران اوکراینی به ادلب از این منظر معنا می‌یابد. در نهایت حرکت نیروهای هیئت تحریر را میتوان به معنی آخرین مین‌گذاری‌های بایدن بین پوتین و ترامپ تنها چند هفته مانده به ترک کاخ‌سفید تحلیل کرد؛ مین‌گذاری قبلی بایدن مربوط به اعطای مجوز به زلنسکی جهت حمله موشکی بردبلند به خاک روسیه است و حال تحرک اخیر تحریرالشام نیز در همین جهت قابل تفسیر میباشد. ✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
از خطرات فضای تحلیل مسائل غرب‌آسیا در رسانه‌های ایرانی، هم‌کاسه کردن رفتار سیاسی نتانیاهو و اردوغان در قبال مسایل سوریه است. اگر چه اسراییل و ترکیه هر دو دارای تعارض با بشار اسد هستند ولی تعارض این دو از دو زاویه متفاوت است. در این میان تعارضات امریکای بایدن در حوزه روژاوا یا التنف هم با راهبرد اسراییل و ترکیه علیرغم اشتراک دارای تفاوت میباشد. در تعارض امروز هیئت تحریرالشام با دولت دمشق و گروه YPG، ترکیه از پیشروی تحریرالشام ذینفع است. این کشور در پی ایجاد منطقه حائل در شمال سوریه است تا آوارگان سوری را اسکان دهد. از سوی دیگر با جدی شدن تعارض اسراییل و سوریه در یکسال اخیر، اردوغان خطر برخورد ترکش‌های این نزاع به ترکیه را احساس میکند و ایجاد منطقه حائل در راستای در امان ماندن از این ترکش‌های محتمل است. از سوی دیگر اردوغان در دو سال گذشته پیامهای متعددی را برای عادیسازی روابط با سوریه فرستاده‌است که بی‌اعتنایی اسد به این پیامها هم در بکارگیری این اهرم فشار موثر بوده است. البته ترکیه سعی دارد تا نقش پوشیده‌ای در حمایت از جولانی داشته باشد چون حمایت از تحریرالشام جهت چنین عملیاتی ناقض همکاریهای روسیه و ترکیه در شمال سوریه است ضمن اینکه روابط ترکیه با جولانی نیز نوسانی است و دولت نجات و تحریرالشام بنوعی رقیب ارتش‌ملی و دولت موقت سوریه(نزدیک به ترکیه) میباشد ولی بهرحال ترکیه مهمترین متحد جولانی محسوب میشود. ولی تعارضات اسراییل با دولت سوریه را نمیتوان از این جنس دانست. اختلافات سوریه و اسراییل نسبت به جبهه مقاومت و مسئله جولان معنا می‌یابد. البته در نزاع تحریرالشام با گروههای کُردی، اسراییل با YPG همسویی بیشتری دارد. حمایت از مسئله کردستان در طول یک قرن اخیر سیاست اصولی اسراییل بوده‌است از سیاست پیرامونی بن‌گورین و روابط خانوادگی بارزانی با اسراییل تا استوری‌های اینستاگرام امروز فرزند نتانیاهو در حمایت از تشکیل کردستان بزرگ در همین راستا معنا می‌یابد؛ چیزی که دولت ترکیه مهمترین معارض آن است. بنابراین هم‌کاسه کردن اردوغان و نتانیاهو در تعارض با اسد دارای پیشفرضی غیردقیق است. ✅@Seidnima70‌‌
عقب‌نشینی این چنینی ایران از عمق راهبردی غرب آسیا یعنی سوریه به نظر میرسد که در راستای "توافق جدید"ی است که پیش‌زمینه‌های آن در حال انجام میباشد. بخشی از این "توافق جدید" در یادداشت اخیر جواد ظریف در مجله فارن افرز به آن اشاره شد. به نظر میرسد که این توافق در راستای تغییر خط‌مشی کلان در جمهوری اسلامی در ماههای گذشته است. پیشتر حسن روحانی در مورد موانع توافق در دولت نخست ترامپ گفته‌ بود که مانع اصلی توافق با امریکا در آن دوران پرونده سوریه بود. حال بنظر میرسد آنچه که در این ساعات در حال رخ دادن است در راستای توافق با تیم ترامپ باشد؛ در پیش گرفتن خط‌مشی سیاست خارجی که چیزی شبیه به دکترین سیناترا در دوره گورباچف است. در آن برهه نیز شوروی در راستای تضمین ناتو برای عدم ورود به شرق، دکترین سیناترا و رها کردن بلوک شرق را عملیاتی کرد که از نخستین پیامدهای آن فروپاشی دیوار برلین بود. بنظر میرسد مکمل دکترین سیناترا در داخل چه بسا تصویب FATF در مجمع تشخیص باشد. ✅@Seidnima70
رادیو مفسر// سیدنیما موسوی
با فروپاشی دولت بشار اسد، محتمل‌ترین سناریو تبدیل سوریه به یوگسلاوی خاورمیانه است. بدیل نظام کنونی در سوریه مجموعه نچسبی از مخالفین هستند که در طول ۱۵ سال گذشته با وجود داشتن دشمن مشترک(حزب بعث) هر هفته انشعاب و جبهه جدیدی از آنان ساخته و پرداخته شده‌است. حال در وضع دسترسی به قدرت این شکافها بیش از پیش عیان خواهد شد؛ زیرا در صورت سقوط بشار اسد هیچ یک از گروهها دست بالاتر را در تحولات نخواهند داشت و چه بسا تا سالها درگیریهای خونینی بین کردها، تحریرالشام، ارتش آزاد، بقایای حزب بعث و در سطح پایینتر بین شاخه‌های درونی این ائتلافها شکل بگیرد که ثمره آن متلاشی شدن تمامیت ارضی سوریه است. در آن صورت دیگ پرفشار سوریه پس از ترکیدن محتویات خود را بر روی کشورهای منطقه خواهد ریخت و کشورهای دیگر هم از تحولات آن تاثیر خواهند گرفت. تحریرالشام اگر چه طالبان را الگوی خود میداند ولی جامعه قبیله‌ای افغانستان و نقش طالبان بعنوان نماد پشتونوالی سیاسی از پایان قرن ۱۹ تاکنون بسیار متفاوت از جامعه چندپاره سوریه است که تلفیق ناهمگون قومیتها و فرهنگ فرانکوفون میباشد. تنها الگوی وحدت سوریه، ناسیونالیسم مهاجم عربی است که از "سلطان الاطرش" دروزی در دهه ۱۹۲۰ تا "ادیب شیشکلی" کُردتبار در دهه ۱۹۵۰ و حافظ اسد علوی ذیل آن رفتار سیاسی خود را سامان دادند. ناسیونالیسم مهاجم اگر نتواند دشمن بزرگی برای خود تعریف کند دچار تضادهای درونی میشود. تمایل تاریخی سوریه برای اثرگذاری بر تحولات سیاسی لبنان از این منظر قابل بحث است. نقش سوریه و ارتش در حفظ انسجام آن را میتوان با نقش ارتش پاکستان در همگون کردن چند اقلیت پنجابی، سندی، بلوچ، پشتون و ... با ساختار نظامی مقایسه کرد. قطعا محتمل‌ترین سناریو چنانچه در بالا گفته شد؛ فروپاشی تمامیت ارضی سوریه و بالکانیزه شدن آن بعد از جنگ داخلی خواهد بود. وضعیتی که کمابیش در دوران قیمومیت فرانسه در سوریه وجود داشت و اقوام مختلف همچون دروزیان و علویان پس از ۱۹۲۰ دارای خودمختاری در سرزمین تحت قیمومیت فرانسه بودند. ✅@Seidnima70