eitaa logo
سیر الی الله
443 دنبال‌کننده
379 عکس
123 ویدیو
29 فایل
وب سایت کتابخانه سیر الی اللّه : http://seireelallahbook.blog.ir سخنرانی تصویری آیت اللّه طهرانی: aparat.com/maktabevahyorg صفحه اینستاگرام: instagram.com/seireelallah
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📿 | ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ 🕯 حدیث: " إنّ صَلاتَنا ذِكرُ و دعاُ و قُرآن " | ١ | 📜 ترجمه: " ترکیب نماز از ذکر و دعا و قرآن است ! " ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ ✍🏻 شرح از سیدالطائفتین قدس سره: ❖. معنای نماز این نیست که از اول تا آخرش پنج دقیقه طول بکشد؛ یک نماز دوساعت طول می کشد، یکی چهار ساعت طول می کشد. مثلا نمازهایی که اصحاب میخواندند با سوره های طویل، سوره مریم ، سوره کهف، سوره بقره و.... و یا همین نمازهایی که در طول شب های ماه رمضان وارد است که انسان در نماز یک ختم قرآن بکند، معنایش این نیست که انسان مدام قرآن را خارج از نماز بخواند؛ انسان باید قرآن را در نماز بخواند. اصلا اصل وضع قرائت قرآن ، در نماز است. مسلمان های زمان پیغمبر وقتی می گفتند: " برو قرآن بخوان! " یعنی برو نماز بخوان. قرآن خواندن یعنی نماز خواندن! ❖. می گویند که : اگر انسان فلان ذکر را در نماز بگوید ، صورت نمازی از بین میرود! مثلا اگر بعد اینکه انسان حمد و سوره خواند، دلش بخواهد صد تا لااله الاالله بگوید و بعد به رکوع برود، یا در رکوع که رفت هزار بار استغفار بکند و سربردارد، می گویند: صورت نماز از بین می رود، صورت نماز باید محفوظ باشد ! صورت نماز کجاست؟! چه کسی صورت نماز را معین کرده است؟! در کدام‌ آیه و روایتی برای نماز صورتی معین شده است، تا اینکه ما اعمالمان را طبق آن صورت ، کم و بیش کنیم؟! صورت نماز همین است که انسان رو به خدا بایستد! شما هر جای نماز که بخواهید قرآن بخوانید و ذکر بگوید و دعا کنید، جزء نماز است! ❖. آن وقت در هر رکعت نمازی که انسان می خواند، اول یک تعریفی از پروردگار می کند و سلام و علیکی می کند که آن سلام و علیک ، سوره حمد است و بعد شروع می کند به قرآن خواندن. بعد از اینکه به سجده افتاد و دعا کرد و بعد سر از سجده برداشت دو مرتبه در خلال نماز ، یک سلام علیکی می کند و یک تحمید و بعد از اینکه حمد را خواند دیگر بروید سوی قرآن ، هر چه دلتان میخواهد قرآن بخوانید! و ببینید ما چقدر دور افتادیم، چقدر ! نماز های ما منحصر شده است به " قُل هُوَاللهُ أَحَدٌ " و قرآن متروک شده است؛ در حالتی که باید در نماز قرآن خواند و سوره های مختلف خواند. قرآن باید در نماز خوانده شود! ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~ 📚 منابع: ۱. عوالی اللئالی، ج۳، ص ۸۵ ۲. شرح فقراتی از دعای افتتاح، ص ۱۰۲ - ۱۰۴ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ 📌. اثر سوء خیالات و مطالب هرزه در نفس 📚. سیدالطائفتین علامہ سید محمد حسین حسینے طهـرانے قدس اللہ سرہ در کتاب "مطلع انوار ، ج۱۱ ، ص ۴۴۵ " آورده اند: ❖ . خيالات و مقالات هرزه، ذهن را كج و معوج مى‏ كنند، فكر را از استقامت باز مى‏ دارند؛ اقوال پليد و نيات خلافِ واقع، افكار را آشفته مى‏ كنند. يكى از رساله‏ هاى شيخ رئيس ابوعلى سينا، رساله عهد اوست. در آن رساله با خدايش پيمان بسته است كه مقالات و رُمان‏ ها و افسانه‏ هاى هرزه نخواند؛ كه رُمان مسموم و آلوده، رهزن درست‏ انديشى انسان مى‏ گردد، حتّى در خواب‏ هاى انسان اثر مى‏ گذارد كه انسان خواب‏ هاى آشفته مى‏ بيند. وقتى در محضر مبارك استاد، جناب علّامه طباطبائى رضوان الله تعالى عليه بودم، سخنانى از حالات شبش به ميان آورد و فرمود: " هر وقت در روز مراقبت من قوى‏ تر است، مشاهداتى كه در شب دارم زلال‏تر و صافى‏ تر و روشن‏ تر است. " 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ ❖ دست انسان به یک پر چادر فاطمه زهرا باشد، او را بس است! قدس سره 📚 سالک آگاه، ج۱ ، ص ۱۷۹ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ 🕯. | ۰۱ 📌. موضوع : عدم در خواست مزد از سوی انبیاء 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت ، ص ۲۹-۳۱ 📥. دانلود: فایل pdf _____________ ✍🏻. قالَ اللهُ الحكيمُ فى كتابِه الكريم: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏. | سوره شورى: آیه ۲۳ | جاى ترديد و شبهه نيست كه جميع انبياء و پيغمبرانى كه از ساحت مقدّس ربوبى برانگيخته شده‏ اند، از امّت خود هيچگونه مزد و پاداشى طلب ننموده‏ اند، هيچ مالى و جاهى نخواسته‏ اند، هيچ حقّى را براى خود از حقوق مردم ذخيره نكرده‏ اند، هيچ كس را به استخدام و بيگارى نگرفته‏ اند. در قرآن مجيد در پنج مورد در سوره شعرآء، آيات ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴ و ۱۸۰ كه شرح حال حضرت نوح و لوط و هود و صالح و شعيب بيان شده، به يك نسق و منوال پاسخ آنها را به قوم خود بيان ميكند كه هر يك از آنها گفتند: وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى‏ رَبِّ الْعالَمِينَ «من از شما هيچگونه پاداش و مزدى در خواست نمى‏ كنم؛ پاداش من فقط بر خداى تعالى پروردگار جهانيان است.» ❖. آرى حقّ مطلب همين است كه پيمبران از امّت خود و غير آنها اجری نخواهند و مزدى طلب ننمايند؛ چون مزد هر كس بر عهده كسى است كه او را اجير كرده و مأموريّت داده است. پيمبران از جانب خدا آمده‏ اند و دعوت آنها مبنى بر وحى و اتّصال به عالم غيب بوده است، بنابراين مزد آنان نيز بر باعث و آمر آنان، يعنى خداوند تبارك و تعالى است. و اين حقيقت را میتوان دليل بر صحّت نبوّت و دعوى پيغمبرى گرفت؛ چون كسى كه از ناحيه غير خدا بر مردم حكومت كند، خواهى نخواهى براى منظور و مقصدى حكومت ميكند، همان منظور و مقصد اجر و مزد او خواهد بود و وصول به آن هدف، پاداش و جزاى او محسوب میشود. و چون بنا به فرض، به مقام توحيد نرسيده و انگيزه او الهى نبوده است، هر چه منظور و هدف او عالى باشد، باز در عين حال خالى از شوائب افكار نفسانى نيست، گرچه مال و زن و فرزند نباشد، لكن از حبّ جاه و دواعى مخفيّه ديگر خالى نبوده و نخواهد بود. و همان جنبه وزن اجتماعى و محبوبيّت ملّى و آمريّت و مطاعيّتى كه در خود میبيند بزرگترين هدف و آرزوى اوست. ❖. فقط پيمبرانند كه چون حجاب قلب آنها مرتفع گشته و به أسرار عالم اطّلاع پيدا نموده و رمز موت و حيات و تكامل را دريافته و از عوالم و منازل سلوك به وطن حقيقى رسيده و ابديّت را إدراك نموده‏ اند و جان آنها با خداى خود مرتبط شده و گفت و شنود داشته‏ اند، أعمال آنها فقط و فقط خالصاً لِوَجهِهِ الكَريم بوده و در مقابل زحمات و لطماتى كه در راه تبليغ شريعت و هدايت مردم بر خود هموار ميدارند مزدى نمى‏ خواهند؛ مزد آنان فقط رضاى خدا و انجام مأموريّت و نفس هدايت مردم است و بس. اگر بنا بشود پيمبرى براى خود مزد بخواهد آن حرّيّت و آزادى در تبليغ از دست ميرود، و خواه ناخواه جرأت تبليغ شديد در مقابل أفرادى كه از آنها مزد گرفته ندارد؛ چون شرم و حيائى در شخص مورد إحسان پيدا میشود كه او را در مقابل إحسان كننده پست و زبون ميكند و از قاطعيّت تبليغ ساقط مى‏ نمايد. ❖. حضرت رسول أكرم محمّد بن عبدالله صلّى الله عليه وآله وسلّم نيز از اين حكم كلّى استثناء نشده‏ اند و از مردم هيچ تقاضاى مزدى ننموده‏ اند. در سوره أنعام كه مكالمه آن حضرت را با قوم خود بيان مى‏ فرمايد، خداوند به آن حضرت امر ميكند كه: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرى‏ لِلْعالَمِينَ «بگو من از شما هيچ پاداشى نمیخواهم؛ نزول قرآن در مقابل مزد و جزائی نيست، و نازل نشده است مگر براى آنكه موجب تذكّر و يادآورى جهانيان گردد و آنها را بيدار كند.» | سوره انعام: آیه ۹۰ | پيغمبر عظيم الشّأن نيامده تا آنكه بارى بر گُرده مردم بگذارد و در مقابل دعوى نبوّت، آنها را به تعب بيندازد و حاصل كار و دسترنج آنها را ببرد و از كار و كسب آنان به نفع خود استفاده كند؛ قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ. «بگو من از شما مزدى نمى‏ خواهم و شما را به سختى و رنج نمى‏ افكنم، و من از نزد خود چيزى نمى‏ آورم و سخنى نمى‏ گويم.» | سوره ص: آیه ۸۶ | | | _____________ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ 🕯. | ۰۲ 📌. موضوع : مزد رسالت پیامبر اکرم 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت ، ص ۳۲-۳۴ _____ ✍🏻. در آيات قرآن دو مورد به چشم مى‏ خورد كه حضرت رسول أكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم در مقابل نبوّت و زحمات رسالت مزد و اجر از امّت خود خواسته‏ اند. بايد در اين دو مورد با دقّت مطالعه نمود و حقيقت را دريافت. • اوّل: درسوره فرقان، آیه ۵۷ : قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِيلًا. «بگو اى پيغمبر من از شما مزدى طلب نمى‏ كنم؛ مزد من همان راهيست كه مردم بسوى خداى خود بجويند و آن طريقى است كه بسوی پروردگار خود پيدا كنند.» • دوّم: در سوره شورى، آیه ۲۳ : قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏ «بگو اى پيغمبر من از شما مزدى نمى‏خواهم مگر آنكه با نزديكان من محبّت و مودّت بنمائيد.» ❖. با دقّت و توجّه در اين دو آيه مباركه أوّلًا استفاده میشود كه در حقيقت اين دو چيز كه مورد استثناء قرار گرفته‏ اند، دو حقيقت جداگانه نداشته و در واقع دو استثناء بر عموم قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً و قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وارد نشده است؛ بلكه حقيقت اين دو مستثنى يك چيز بيش نبوده ولى داراى دو عنوان و معرّف بوده است. در آيه اوّل راه پيدا نمودن بسوى خدا استثناء شده و در آيه دوّم مودّت ذوى القربى. اين دو عنوان داراى يك حقيقت واحده هستند؛ راه خدا همان مودت ذوى القربى است و مودت به ذوى القربى همان راهى است كه بنده براى وصول به مقام توحيد اتّخاذ ميكند. و نتيجه بعد ازضم اين دو آيه به يكديگر چنين مى‏ شود كه: " اى پيغمبر بگو من از شما هيچ مزدى طلب نمى‏ كنم مگر آنكه شما با مودت به نزديكان من راهى بسوى خداى خود اتخاذ كنيد. " ❖. بنابراين با ملاحظه انحصار اين دو استثناء از عموم آيه، و ملاحظه اتحاد اين دو معنى نتيجه چنين مى‏ شود كه: مودّت ذوى القربى يگانه راه بسوى خداست و تنها راه بسوى خدا مودت به ذوى القربى است و بس؛ يعنى هر مسلمانى كه بخواهد مزد پيغمبر خود را داده باشد حتما بايد در راه وصول به مقام توحيد و اتصاف به صفات حضرت حق جل وعلا در تكاپو باشد، و وصول بدين مقام و اتصاف بدين صفات فقط و فقط در سايه مودت به ذوى القربی حاصل خواهد شد. ❖. و ثانيا اين استثناء منافات با عموم آيات داله بر عدم مزد و اجر ندارد؛ و به عبارت ديگر به مستثنى منه خود استثنائى در واقع نمى‏ زند و به لسان اهل ادب استثناء منقطع است؛ زيرا آياتى كه دلالت دارد بر آنكه پيغمبران و پيغمبر اسلام اجر و مزد طلب نمى‏ كنند، منظور اجر و مزدى است كه راجع به خود آنان باشد و عائد بر خود آنان گردد، و اما اجر و مزدى كه عائد مردم شود كه همان اتصاف به صفات ربوبى و خروج از عالم بهيميت و وصول به ذروه انسانيت است، منظور و مقصود هر پيغمبرى است و هدف پيغمبر اسلام نيز چنين بوده است. ❖. بنابراين، اين دو آيه كه در آنها استثناء واقع شده است يك حقيقت مسلم را بيان مى‏ كنند و آن علت غائى و انگيزه رسالت و داعى بر بعثت است. و اين راجع به خود امت پيغمبر أكرم است و عائد آنان خواهد بود؛ نه اجر و مزدى است كه به پيغمبر برسد، و موجب نقص ديگران و زيادى در مال و مآل و حيثيت و جاه پيغمبر أكرم گردد؛ مانند پدرى كه به فرزندش بگويد: من در مقابل تمام رنج ها و زحماتى كه در دوران طفوليّت و صباوت و جوانى براى تربيت و تعليم تو و براى سلامتى و دفع آفات از تو متحمل شدم، هيچگونه پاداشى توقع ندارم الا آنكه يك فرد سالم با تربيت و منظم و مؤدب به آداب بوده باشى. شاهد بر اين معنى آنكه خداوند تبارك و تعالى در سوره سبأ خطاب به پيغمبر أكرم نموده مى‏ فرمايد: قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ. «بگو آنچه مزد و پاداش، من از شما درخواست نموده‏ ام براى خود شماست؛ مزد و اجرى كه عائد من گردد فقط بر خداست نه بر شما.» | | _____ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
🕯. | ۰۳ 📌. موضوع : حقیقت معنای محبت 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت ، ص ۳۵-۳۷ ___ ✍🏻. از ضم دو آيه سابق الذكر به يكديگر استفاده نموديم كه پيمودن راه خدا همان مودت اهل بيت است و بدون آن كسى راه به خداى خود نخواهد يافت. حال در سر اين مطلب و تأثير محبت در صلاح عمل ودر روش تكاملى انسان بحث مینمائيم و براى توضيح اين حقيقت ميگوئيم كه: محبت عبارت است از جاذبه نفس و كشش روحى حبيب نسبت به محبوب. اين كشش به حسب أفراد و شرائط ديگر مختلف است، و نيز از نقطه نظر تأثير محبوب و درجه فعاليت آن در نفس محب نيز متفاوت است. محبوب هر چه بوده باشد خواه انسان ويا حيوان و جماد و سنگ يا موجود ديگرى،به هر مقدار كه آثار جمال و محاسن او در نفس محب اثر بيشترى داشته باشد، به همان درجه اين قوه كشش و جاذبه در محب شديدتر خواهد بود و تعلق نفس محب به محبوب بيشتر خواهد شد ❖. وچون صفات و آثار هر موجود از توابع و لوازم نفس و روح آن موجود است، بنابراين به علت اين جاذبه و كشش روحى نفس محب به محبوب، آثار و صفات محبوب در محب منعكس خواهد شد، تابه سر حدى كه اگر جاذبه بين دو نفس به اندازه‏ اى باشد كه درهر حال از يكديگر غفلت نداشته باشند، گوئى آن دو، چنان نفس هايشان در هم آميخته و به يكديگر جوش خورده و متصل و يا متحد شده است كه هر دو داراى نفس واحدى شده‏ اند. در اين حال تمام آثار و صفات محبوب در محب طلوع ميكند؛ چون بنابه فرض اين آثار، آثار محبوب است؛ و بنابر رابطه محبت و جاذبه روحى محب، نفس محبوب در كارگاه وجودى محب حكمفرما میشود و بجاى نفس او آمر و ناهى خواهد بود؛ ودر اينصورت به تبع نفس محبوب، آثار و صفات آن نيز در نفس محب پيدا خواهد شد؛ واين راه سريعترين راه اتصال به ارواح طيبه است ❖. بسيار ديده شده است كه عاشقى متصف به اوصاف محبوب شده است گرچه از اختيار او خارج بوده است، يادر هنگام مرض و ابتلاء معشوق، او نيز مريض و مبتلى گرديده است در حالى كه أصلا از مرض و ابتلاء معشوق خبرى نداشته است. بسيارى از علوم و ادراكات محبوب خود به خود در نفس محب پيدا میشود. محب بدون رابطه مادى و حسى از امور محبوب اطلاع پيدا ميكند و بااو در پنهانى گفت و شنود دارد و از گزارشات و جريانات او موبه مو خبردار ميگردد. و از اين بالاتر صفات محبوب در حبيب طلوع ميكند؛ ممكن است شخصى مبتلى به صفات رذيله مانند حسد،بخل،حب مال و شَرَه و غيره باشد، وچون عشق به معشوقى ورزيده كه در او صفت ايثار وگذشت و عفت بوده است، او نيز خواه ناخواه متصف به عفت و ايثار شده است. عشق به بی حيا عاشق باكمى حيا را بى‏ حيا گرداند و عشق به باحيا عاشق بى‏ حيا را باحيا كند. محبت به شخص مالدوست شخص منفق را حريص و محبت به منفق شخص حريص را منفق گرداند. عشق به عالم و دانشمندى خاص، علوم و ادراكات او را بطور اجمال، و بالاتر آنكه بطور تفصيل در نفس عاشق جلوه‏ گر كند. و محبت شديد به بعضى از طوائف جهال مانند بعضى از طبقات نِسوان، دانشمندان ورزيده را كودن و جاهل گرداند ❖. چون اين مقدمه واضح شد ميگوئيم كه: اگر كسى محبت به شخص ستمگر و ظالمى داشته باشد گرچه او خود نيز مايل به ستم و تجاوز نباشد، ولی خود به خود روحيه ظالمانه در او پيدا میشود. واگر كسى محبت به شخص عادل و منظم و مستقيمى داشته باشد كه طهارت و تقوى در روح او مهر خورده و به باطن او سرايت كرده است، خود به خود داراى صفت عدالت و استقامت و طهارت خواهد شد. بنابراين بر أفرادى كه طالب راه خدا هستند لازم و حتم است كه خود را به صفات خدا درآورند و اين معنى بدون تحصيل محبت خداوند محال است؛ يعنى اگر كسى در تمام عمر به كارهاى خير مشغول باشد واز بدی ها اجتناب كند، ولى محبت خدا را در دل نپروريده باشد، جان اواز صفا و وفا كاملا تهى بوده و مانند قبرى است كه روى آنرا با نقش و نگار زينت نموده باشند. جان و حقيقت انسان همان قوه جاذبه و كشش روحى اوست وگرنه با ديوار ساكن و قبر خراب چه تفاوتى دارد.عمل صالح كه از جان زنده و روح صفا و محبت بر نخيزد چون گوشوار و دست بَرَنجَنى است كه در دست مرده و در گوش او آويزند.ولى اگر با محبت توأم شد، مانند زينتى كه به انسان زنده آرايش دهند، موجب كمال و مزيّت او خواهد بود. محب خدا بواسطه أعمال نيك، دائما محبت خدا را در دل خود شديد ميكند و با مخالفت هواى نفس و موافقت رضاى محبوب عشق خدا را در دل زياده ميگرداند، تا به حدى كه مورد رضاى او واقع شده، از هواى خود بيرون آمده، به هواى دوست زنده است. در اينحال خدا در وجود او حكومت ميكند، تمام أعمال و رفتارش خود به خود به اراده خدا خواهد شد؛ كأنه از خود خالى گرديده و از خدا سرشار است. از حركت به خود دست كشيده و به حركت خدا متحرك است | | ___ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ 🕯. | ۰۴ 📌. موضوع : محبت سریع ترین راه کمال 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت ، ص ۳۶-۴۰ 📥. دانلود: فایل pdf ___________ ✍🏻. دين مقدّس اسلام كه خاتم اديان است و از نقطه نظر روابط روحى و طبيعى كاملترين نظامات و دستورات را متكفّل است نيز ميزان صحّت و سلامت أعمال را بر معيار محبّت اندازه‏ گيرى كرده است، و سريع‏ ترين راه را براى وصول به مقام انسانيّت و توحيد در جلوى راه بشر قرار داده است؛ و آن محبّت به رسول خدا و أقارب آن حضرت است. ❖. مقصود از أقارب أفرادى هستند كه به مقام طهارت مطلق در آمده، و طهارت در جان و روح و خيال و نفس و عقل و در سرّ و سويداى آنان رسوخ نموده، از تمام شوائب شرك بر آمده، و در هيچ موطنى از مواطن نفس آنان غير از خدا و آثار و صفات او چيزى را نتوان يافت؛ أفرادى هستند كه در هر حال چشم از عوالم كوتاه و ظلمانى طبيعت برداشته و به جمال أبديّت دوخته‏ اند؛ افرادى هستند كه حكومت شهوت و غضب و خيال در وجود آن ها مفهومى ندارد، پيوسته به حيات عقل زنده و به نور خدا منوّر و به مقام بلوغ و كمال انسانى رسيده‏ اند؛ أفرادى هستند كه به علّت عبور از مراحل كوتاه و تاريك هوى، ديگر در افق آنان شوائب نفس أمّاره و ميل حيوانى و حيات حسّ و توابع آنها نيست. آنان در حرم امن و امان الهى سكنى گزيده‏ اند و به نور حقّ، منوّر شده‏ اند و گناه كه لازمه آن غفلت است در آنها مصداقى ندارد. آنان به طهارت حضرت حقّ، مطهّر و به عصمت ذات مقدّس او معصوم گرديده‏ اند. ❖. بديهى است كه عشق و محبّت بدين افراد، انسان را به افق فكرى و وجودى آنها نزديك ميكند، و هر چه اين محبّت شديدتر گردد، انسان بدان افق نزديكتر می گردد. و بالملازمه، صفات و روحيّات و اخلاق و بالأخره ملكات و عقائد پاك آنان در انسان ظهور خواهد نمود. محبّ خاندان عصمت، اهل عبادت و تقوى و ايثار و گذشت و انفاق و بذل جان و مال در راه خدا خواهد شد. ❖. محبّت مانند برقى كه بر خرمن بگذرد و ناگهان آنرا تبديل به كومه خاكستر كند، صفات رذيله از قبيل حسد، بخل، قساوت قلب، شره، جبن و غيره را مى‏ سوزاند و در وجود محبّ بر باد فنا مى‏ دهد؛ و معلوم است كه اين است راه خدا و بس. يعنى سريع‏ ترين راه و بهترين و كامل‏ ترين و آسان ترين راه وصول به مقصد است. ❖. بخلاف آنكه انسان بدون عشق و محبّت آنان بخواهد اين راه دور و دراز را به پاى خود و به اتّكاءِ عمل خود طى كند؛ هيهات كه به مقصد برسد. هر روز كه گامى جلو گذارد شوائب نفس امّاره و خواطر شيطانى، او را چند گام به عقب مى‏ برد، و دائماً مانند حمار طاحونه به دور خود مى‏ چرخد؛ و كُلَّما ازْدادَ سَيرُهُ لا يَزِيدُ مِنَ اللَهِ إلّابُعدًا. عاقبة الأمر با تلاش بسيار و زحمت فراوان با دست تهى، غارت زده، سرمايه از دست رفته، با هزاران حسرت و ندامت، دنيا را ترك گفته و جان مى‏ سپارد. | | __________ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ 🕯. | ۰۵ 📌. موضوع : آیات حب و بغض 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت، ص۴۳-۴۶ 📥. دانلود: فایل pdf ✍🏻. اُس و مخ دين و طى راه خدا،محبت به خدا و منسوبين به اوست ولذا بهترين و سريع‏ترين راه براى اين مقصود تحصيل محبت است. وبه عكس شديدترين درجات گناه، توجه ومحبت به اهل معاصى و دشمنان خداست؛چون محبت به أفراد منحرف و ستمگر در دل اثر قساوت و شقاوت ميگذارد و دل را به نقش دل آنان منقش ميگرداند و بدين وسيله صفات و روحيات آنان در دل ظهور و به تبع آن، كردار و أعمال آنان در انسان پيدا ميشود. ❖. لذا نفسِ محبت به دنيا وزخارف زودگذر آن گناه شمرده شده است؛ «كلا بَل تُحِبّونَ العاجِلةَ - هرگز! بلكه شما دنياى نقد و عاجل را دوست ميداريد»|۱| و محبت به جمع‏ آورى مال و ذخيره كردن آن گناه شمرده شده است؛ «و تُحِبُّونَ المالَ حُبًّا جَمًّا - ومال دنيا را بسيار دوست ميداريد»|۲| ❖. گذشته از آنكه منكرات يكايك گناه شمرده شده است، محبت به كارهاى قبيح و انتشار آن در بين جامعه اسلامى و مؤمنين نيز گناه شمرده شده،بلكه چون اين محبت خود مولد گناه و سرچشمه پيدايش معاصى است داراى كيفرى بسيار سخت خواهد بود؛ «إِن الذينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الفاحشَةُ في الذينَ آمنوا لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ في الدُّنيا وَ الآخِرةِ و الله يَعلمُ وَ أَنتُمْ لا تَعلَمُونَ - حقا كسانى كه دوست دارند أعمال زشت و ناپسند در بين مؤمنين رواج يابد، عذابى دردناك براى آنها در دنيا و آخرت خواهد بود؛وخدا ميداند و شما نمیدانيد»|۳| ❖. وهمچنين نفس محبت به غير خدا، به محبت استقلالى،و محبت به بتها و به أفرادى كه انسان آنها را مورد تبعيت و اطاعت خود قرار ميدهد و به عنوان شركاء خدا محسوب میگردند، شديداً در قرآن مورد انتقاد قرار گرفته است؛ «و مِنَ الناسِ مَن يَتخذُ مِن دُونِ الله أَنداداً يُحِبونَهُم كَحُبِّ الله وَ الذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لله - برخى از مردم شريكانى را در برابر خدا اختيار میكنند كه آنان را همانند دوستى و محبت به خدا، دوست میدارند، ولى كسانى كه ايمان آورده‏ اند با شدتى بيشتر خداوند را دوست ميدارند»|۴| ❖. در مقابل اين آيات كه جداً انتقاد از محبت دنيا وجمع مال و شركاى خدا و غيره میكند، آياتى است كه بنحو أتم از محبت به خدا و اولياى خدا تمجيد و تحسين مینمايد؛ «قُل إِن كُنتُم تُحِبونَ الله فَاتبِعُوني يُحبِبكُمُ الله وَ يَغفِر لَكُم ذُنُوبَكُم - بگو اى پيغمبر: اگر محبت به خداى داريد بايد از من پيروى كنيد تا بالنتيجه شما نيز مورد محبت خدا واقع شويد وگناهان شما را بيامرزد»|۵|معلوم میشود كه محبت به خدا گرانمايه‏ ترين و شريفترين موهبت از مواهب الهى است كه اورا خدا موضوع كلام قرار داده وبرآن اطاعت از رسول خدا را مترتب نموده است، در حاليكه ممكن بود بگويد: اگر میخواهيد بهشت برويد يا جهنم نرويد،يا جامعه شما اصلاح گردد،يا داراى نفس متقى گرديد و غير اينها. ولى ملاحظه میشود كه فقط محبت به خدا را عنوان قرار داده و نفس اطاعت از رسول خدا را به عنوان لازم غيرقابل انفكاك، ملازم آن قرار داده است ❖. و در جائى كه مؤمنين رااز ارتداد میترساند و به آنها از اين عاقبت وخيم بيم میدهد و غناى خود و رسول خود رااز ايمان و ارتداد آنان بيان میفرمايد، جماعتى از مؤمنين را كه محبّت به رسول خدا دارند و رسول خدا به آنان محبت دارد، معرفى مینمايد كه آنان پس از ارتداد شما ايمان خواهند آورد، و بهترين معرف آنها در كمال و مزاياى انسانى محبت آنها به رسول خدا است؛«يا أَيها الذِينَ آمنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دِينِهِ فَسَوفَ يَأْتي الله بِقَومٍ يُحِبهُم وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤمنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِين - اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! هر كس از شما كه ازدين خود برگردد، در آينده خداوند به جاى مرتدين جماعتى را خواهد آورد كه خدا آنها را دوست داشته و آنان نيز خدا را دوست ميدارند، در مقابل مؤمنين خاشع وخاضع بوده و در مقابل كافرين با عزت رفتار میكنند»|۶| ❖. ودر آيه ديگر محبت به طهارت و تزكيه نفس را بهترين معرف و شاهد مزايا و كمال افراد ميگيرد؛ «لَمَسجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقوى‏ مِن أَوَّلِ يَومٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتطَهَّرُوا وَ الله يُحِب الْمُطَّهِّرِين- سوگند كه مسجدى كه تأسيس آن از ابتداى‏ أمر براساس تقوى وخشنودى خدا بوده است؛ سزاوار است كه در آن نماز بگزارى! زیرا که درآن مسجد، مردانی هستند که دوست دارند پاک وپاکیزه و مطهر گردند والبته خداوند پاکان و پاکیزه شدگان را دوست دارد»|۷| | | ____ 🖇. مصادر: ۱. قیامت،‌ آیه۲۰ ۲. الفجر، آیه۲۰ ۳. نور، آيه۱۹ ۴. بقره، آیه۶۵ ۵. آل عمران، آیه۳۱ ۶.‌ مائده، آیه۵۴ ۷. توبه، آیه۱۰۸ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
🕯. | ۰۶ 📌. موضوع : روایات حب و بغض - ۱ 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت، ص۴۷-۵۶ ____ ✍🏻. محبّت به دشمنان خدا و رسول چنان اثر قوى در نفس انسان ميگذارد كه به كلّى زمينه نفس را از ايمان خالى میكند و رائحه‏ اى از آن باقى نمیگذارد. و در اين صورت أعمال صالحه انسان چون خس و خاشاكى خواهد بود كه در سرزمين خشك و بی آب و علف روئيده، هيچ بو و طراوتى و جمال و زيبندگى نخواهد داشت. مثال عمل صالح به انضمام محبّت به دشمنان دين، مثال گل و گياهى است كه در مزابل روئيده باشد؛ اگر فرضاً ظاهرى فريبا داشته باشد ولى باطن و اصل آن متعفّن و زشت است. ❖. در كتب أخبار أبوابى راجع به حبّ و بغض وارد شده است. در اين أخبار كه مجموعاً میتوان گفت به حدّ تواتر رسيده است، اصل حبّ و بغض را از اصول دين شمرده و بقيّه أعمال صالحه را از متفرّعات آن قرار داده است. ❖. أبوعُبَيده حَذّاء از حضرت صادق عليه السّلام روايت ميكند كه: « كسى كه براى خدا دوست داشته باشد هر كس يا هر چيزى را كه مورد محبّت خداست، و مبغوض بدارد هر كس يا هر چيزى را كه مورد بغض خداست، و در راه خدا بذل و اعطاء بنمايد؛ چنين مردى از افرادى است كه ايمان او به سرحدّ كمال رسيده است.» |۱| ❖. و سعيد أعرج از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام حديث ميكند كه: « از محكمترين دستاويزهاى ايمان آن است كه دوست داشته باشى هر چه را كه خدا او را دوست دارد، و دشمن داشته باشى هر چه را كه خدا دشمن دارد، و عطا كنى در راه خدا هر چه را كه‏ خدا عطاى آن را دوست دارد، و منع كنى در راه خدا هر چه را كه خدا منع آنرامى‏ پسندد.» | ۲ | ❖. فُضَيل بن يَسار ميگويد: « از حضرت صادق عليه السّلام سؤال كردم از حبّ و بغض كه آيا اين دو از ايمان محسوب میشوند؟ حضرت فرمودند: مگر ايمان غير از حبّ و بغض چيز ديگرى هم هست؟ سپس اين آيه را بعنوان استشهاد تلاوت فرمودند كه: " خدا ايمان را در نزد شما محبوب گردانيد و آنرا در دل هاى شما زينت داد، و كفر و فسوق و عصيان را در نزد شما مكروه و زشت جلوه داد؛ افرادى كه چنين باشند آنان راه يافتگانند.» |۳| ❖. و نيز از حضرت صادق عليه السّلام روايت است كه: « از حضرت رسول اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت كرده‏ اند كه آن حضرت به اصحاب خود فرمودند: كداميك از دستاويزهاى ايمان محكمتر است؟ اصحاب گفتند: خدا و رسول خدا داناترند. و بعضى از اصحاب گفتند: نماز. و بعضى گفتند: زكات. و بعضى گفتند: روزه. و بعضى گفتند: حجّ و عمره. و بعضى گفتند: جهاد. حضرت فرمودند: تمام اين امورى را كه ذكر نموديد داراى فضيلت و شرافتند، ولى محكمترين دستاويزهاى ايمان نيستند. وليكن محكمترين دستاويز ايمان همان محبّت در راه خدا و بغض در راه خدا و دوست داشتن دوستان خدا و تبرّى و دورى از دشمنان خداست.» | ۴ | ❖. و نيز جابر جُعفى از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام حديث ميكند كه آن حضرت فرمودند: «اگر بخواهى بدانى كه در تو خيرى هست در دل خود نظر بيفكن؛ اگر ديدى دل تو اهل طاعت خدا را دوست دارد و از اهل معصيت متنفّر است، بدان كه در تو خير وجود دارد و خداوند تو را دوست دارد. و اگر ديدى كه دل تو از اهل طاعت خدا متنفّر است و اهل معصيت را دوست دارد، بدان كه در تو خيرى وجود ندارد و خداوند نيز از تو بيزار است؛ چون انسان ارتباط كامل با محبوب خود دارد، بلكه با محبوب خود جنبه اتّحاد و معيّت دارد.» | ۵ | | | ___ 🖇. مصادر: ۱. اصول کافی، ج۱، ص ۱۲۴ ۲. اصول کافی، ج۲، ص ۱۲۵ ۳. اصول کافی، ج۲، ص ۱۲۵ ۴. اصول کافی، ج۲، ص ۱۲۵ ۵. اصول کافی، ج۲، ص ۱۲۶ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
﷽ 🕯. | ۰۷ 📌. موضوع : روایات حب و بغض - ۲ 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت، ص۵۷-۶۰ ________ ✍🏻. مرحوم راوندی حدیث میکند که: « روایت شده است که حضرت باری تعالی به حضرت موسی خطاب فرمود: " آیا تا بحال برای من عملی انجام داده ای؟! " حضرت موسی عرض کرد: برای تو نماز خواندم، روزه گرفتم، صدقه داده ام، و ذکر تو را بجای آورده ام. خداوند خطاب فرمود: " و اما نماز، دلیل و برهان بر ایمان و شخصیت تُست، و روزه سپر از آتش است، و صدقه سایه رحمت خداست، و ذکر خدا موجب نور است؛ و تمام اینها راجع به خود تست. ای موسی! برای من چه عملی انجام داده ای؟! " موسی عرض می کند: بارپروردگارا ! مرا بر عملی که فقط برای تو است راهنمایی بفرما؟ حضرت حق خطاب می کند: " آیا برای خاطر من با دوستی از دوستان من طرح دوستی و محبت ریخته ای؟ و آیا برای خاطر من از دشمنی از دشمنان من تنفر و بیزاری جسته ای؟! " حضرت موسی از این خطاب خدا دانست که بهترین کردار ها حب و بغض در راه خداست! » ❖. سپس مرحوم راوندی میگوید: « مردی از اهالی کَرمَند شتربان حضرت ابوالحسن الرضا علیه السلام بود هنگامی که آن حضرت متوجه خراسان بودند. چون خواست از نزد حضرت مراجعت کند، عرض کرد: یابن رسول الله ! مرا به صفحه ای از خط خود تشریف کنید تا بدان تبرک جویم. و این مرد از عامه بود. حضرت از خط خود، این مکتوب را به او مرحمت فرمودند که: دوستدار آل محمد باش و اگر چه فاسق هستی ، و دوستدار دوستداران آل محمد باش گر چه دوستداران آنان فاسق باشند! »| ۱ | ❖. برید بن معاویه می گوید: «در نزد حضرت امام محمد باقر علیه السلام بودم که مردی از اهل خراسان که پیاده از آنجا حرکت نموده بود بر حضرت داخل شد و پاهای خود را بیرون آورد نشان داد که همه شکافته و پاره پاره شده بود. عرض کرد: یابن رسول الله ! به خدا سوگند که انگیزه حرکت من از خراسان تا اینجا جز محبت شما و اهل بیت نبوده است. حضرت فرمودند: به خدا سوگند اگر پاره سنگی ما را دوست داشته باشد ، خدا او را با ما محشور گرداند؛ و مگر حقیقت دین غیر از محبت چیز دیگری است؟ خداوند در قرآن می فرماید: ای پیغمبر! به مردم بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا شما نیز مورد محبت خدا قرار گیرید. و نیز می فرماید: انصار مدینه مهاجرینی را که از مکه بدانجا هجرت کردند دوست داشتند. و مگر دین غیر از محبت چیز دیگری است؟! » | ۲ | ❖. انس روایت می کند که: « روزی مردی از مردمان بیابانی نزد رسول خدا آمد و هر وقت که شخصی بیابانی به خدمتش مشرف می شد، گفت و شنودهای تازه که رخ می داد بسیار برای ما مسرت بخش بود. آن مرد عرض کرد: ای پیامبر خدا ! برای من ساعت قیامت را تعیین بنما ! در این حال موقع نماز رسید. چون حضرت نماز را بپا داشتند گفتند : آن مرد سائل کجاست؟ عرض کرد : من حاضرم ای رسول خدا ! حضرت فرمود: برای قیامت خود چه تهیه دیده ای؟! عرض کرد: من عمل فراوانی ندارم ، نماز زیادی ندارم ، روزه فراوان ندارم ، مگر آنکه خدا و رسول خدا را دوست دارم. حضرت رسول فرمودند : مرد با محبوبش پیوستگی و اتحاد دارد.» | ۳ | ( یعنی تو با پیغمبر خدا و با خدا معیت داری. و معلومست که این خبر بسیار عظیم و مسرت آمیز است ) | | _________ 🖇. مصادر: ۱. بحارالانوار ، ج ۶۹، ص ۲۵۲ ۲. بحارالانوار ، ج۲۷، ص ۹۵ ۳. بحارالانوار ، ج۱۷، ص ۱۳ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی
🕯. | ۰۸ 📌. موضوع : نقد دیدگاه عامه در معنای " قربی " - ۱ 🖋. تالیف: علامه طهرانی قدس الله سره 📚. منبع: خلاصه ای از رساله مودت، ص۷۳-۷۷ ____ ✍🏻. در تفاسير و روايات شيعه خلافى نيست كه مقصود از «مودت فى القربى» مودت أقرباء و نزديكان حضرت رسول اکرم است. و اما در تفاسير اهل تسنن «قربى» را به معانى مختلفى تفسير نموده‏ اند. ما براى روشن شدن حقيقت امر، تمام معانى‏ اى راكه آنها براى اين لفظ ذكر نموده‏ اند بيان نموده و پاسخ آنها را نيز ذكر مینمائيم. ❖. معناى اول كه نسبت به جمهور از مفسرين اهل تسنن داده شده است آنكه: خطاب به قريش است و مزدى كه مورد سؤال واقع شده است دوست داشتن آنهاست پيغمبر را، چون آن حضرت با آنها قرابت رحمى داشتند؛ و علت آن بود كه چون آنها پيغمبر را مبغوض داشتند و تكذيب ميكردند به جهت آنكه پيغمبر متعرض آلهه آنان میشد، پيغمبر از طرف خدا مأمور شدند كه به آنها خطاب نموده بگويند كه: اگر ايمان نمى‏ آوريد لاأقل به علت قرابت رحمى كه با شما دارم با من مودت كنيد و بغض و عداوت را كنار بگذاريد. اين معنى را فخر رازى در تفسير خود در ذيل آيه شريفه ذكر نموده و از شَعْبى نسبت به ابن عبّاس ميدهد.|۱| و در «مجمع البيان» نسبت به ابن عباس و قتادة و مجاهد و جماعت ديگرى ميدهد. |۲| و در تفسير «روح المعانى» آلوسى |۳| و تفسير «روح البيان» شيخ إسمعيل حقّى، اين معنى را تقويت نموده و ترجيح ميدهند. |۴| ولكن در تفسير «كشّاف» به عنوان «قيلَ» يعنى به عنوان احتمال ضعيف و بيان قولى از أقوال ذكر ميكند.| ۵ | ❖. وليكن همانطور كه در تفسير «الميزان» علامه طباطبائى بيان فرموده است، اين معنى صحيح نيست؛ به دليل آنكه معنى أجر و مزد هنگامى تحقق پيدا ميكند كه در مقابل عملى قرار گيرد، و چون آن عمل يا نفعْ به كسى برسد در مقابل آن مزد و پاداش دهد. و سؤال حضرت رسول الله از قريش كه مزدِ مرا از دعوى پيغمبرى، مودت و دوستى با من قرار دهيد، در هر حال صحيح نيست؛ زيرا يا قريش كه بغض پيغمبر را در دل داشتند ايمان نياورده بودند، و يا آنكه ايمان آورده بودند؛ در صورت اول أجر و مزد معنى ندارد، چون در مقابل زحمات حضرت رسول چيزى از آن حضرت اخذ ننموده‏ اند و استفاده‏ اى نكرده‏ اند تا در مقابل آن، مودت به آن حضرت بعنوان أجر و مزد معنى داشته باشد. و در صورت دوم كه ايمان آورده باشند ديگر حقيقت بغض مفهومى ندارد تا آنكه مودت، اجر رسالت قرار گيرد، چون ايمان به پيغمبر أكرم با بُغض به آن حضرت كاملًا تنافى دارد. |۶| ❖. معناى دوم آنكه: خطاب حضرت به أنصار مدينه باشد و مراد از قربى همان معناى اول باشد؛ يعنى اى أنصار مدينه كه ايمان آورده‏ ايد، من در إزاى رسالت مزدى نمیخواهم الا آنكه به جهت قرابت رحمى و نسبتى كه با من داريد با من مودت بنمائيد. چون بنابر نقل آلوسى در «روح المعانى» از بعضى از تواريخ، مادر حضرت عبدالمطّلب سَلمى بنت زيد النّجاريّة بوده است و همچنين دائی هاى حضرت آمنه مادر آن حضرت، از أنصار مدينه بوده‏ اند. |۷| ❖. و اين معنى نيز صحيح نيست، زيرا اولا: در محبت و مودت أنصار مدينه به آن حضرت جاى شك و شبهه نيست، و معنى ندارد كه آن حضرت آنان را به مودت خود دعوت كند؛ أنصار در وهله اول با نهايت عشق و صميميت حضرت را از مكه به مدينه دعوت كردند و سپس از آن حضرت پذيرائى كامل نمودند. و همچنين تمام مهاجرين را در خانه‏ هاى خود مأوى دادند و از هر گونه إحسان مالى و جانى در حق آنها دريغ ننموده بلكه آنها را بر نفس خود مقدم داشتند. چون محبت آنان نسبت به مؤمنين مكه تا اين حدّ است، نسبت به رسول الله تا چه حد خواهد بود. در اين صورت چه معنى دارد كه حضرت رسول أكرم با وجود اين محبت و مودت سرشارى كه به آن حضرت داشتند، متوسل به مودت آنان از جهت قرابت و خويشاوندى بسيار دور گردد و آنها را به محبت خود دعوت كند؟! و ثانياً: عرب احترامى براى قرابت از جهت مادر و زن قائل نبوده است كه حضرت بدين وسيله خود را قوم و خويش معرفى كند. عرب قبل از اسلام نسبت و قرابت رَحِمى را از ناحيه زنان جدا مى‏ دانست و فقط اسلام است كه زنها را در قرابت داخل كرد و بين اولاد پسران و اولاد دختران از نقطه نظر قرابت و رحميّت تساوى قائل شد | | _ 🖇. مصادر: ۱. تفسیر فخررازی، ج۲۷، ص۱۶۴ ۲. تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۸ ۳. تفسیر روح المعانی، ج۲۵، ص۳۱ ۴. تفسیر روح البیان، ج۸، ص۳۱۱ ۵. تفسیر کشاف، ج۴، ص۲۲۱ ۶. تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۴۳ ۷. تفسیر روح المعانی، ج۲۵، ص۳۰ 💟| @seire_elallah1 |☜کانال معرفتی