eitaa logo
اطلاع رسانی مراسم استان سمنان
3.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1هزار ویدیو
36 فایل
﷽ توفیقی حاصل شد تا دراینجا بیاد #فاطمه_زهرا(س)امام علی(ع) ، امام حسین(ع) و امام زمان (عج) باشیم. آی دی ارسال پوسترمراسم @etelaresanimarasematesemnan توجه :هر مسئولیتی درقبال آگهی های ارسالی تنها بر عهده فرستنده آن خواهد بود. التماس دعای فرج🤲
مشاهده در ایتا
دانلود
💐چون مهر، بزرگ و بی نشانی مادر آرام دل و عزیز جانی مادر‌ 💐ای کاش همیشه جاودان می‌بودی آن قدر که خوب و مهربانی مادر 🌹 جشن بزرگ میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها 🌹 به مدت سه شب همراه با نماز مغرب و عشاء 🌹 چهارشنبه 21 دیماه ؛ سخنران: حجت الاسلام روشن بین 🌹 پنجشنبه 22 دیماه ؛ سخنران: حجت الاسلام دیانی 🌹 جمعه 23 دیماه ؛ اجرای ویژه برنامه های شاد جشن میلاد https://eitaa.com/joinchat/184877239Cacd22b37d8 🌼⃟•°➩http://eitaa.com/baaghfadak
💐چون مهر، بزرگ و بی نشانی مادر آرام دل و عزیز جانی مادر‌ 💐ای کاش همیشه جاودان می‌بودی آن قدر که خوب و مهربانی مادر 🌹 جشن بزرگ میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها 🌹 به مدت سه شب همراه با نماز مغرب و عشاء 🌹 چهارشنبه 21 دیماه ؛ سخنران: حجت الاسلام روشن بین 🌹 پنجشنبه 22 دیماه ؛ سخنران: حجت الاسلام دیانی 🌹 جمعه 23 دیماه ؛ اجرای ویژه برنامه های شاد جشن میلاد https://eitaa.com/joinchat/184877239Cacd22b37d8 🌼⃟•°➩http://eitaa.com/baaghfadak
هدایت شده از داستانهای آموزنده
در خواب پسر شهیدش را می‌بیند پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه...چی می‌خوای برات بفرستم؟ مادر می‌گوید: 🔸چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم... می‌دونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀 پسر می‌گوید: 🔹نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون! بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد! قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن... خبر می‌پیچد! 🔸پسر دیگرش، این‌ را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند... حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند! 🔹قرآنی را به او می‌دهند که بخواند! به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه! میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!» 🔸مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند: 🔹«جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨ 🌹"" 📙شهیدان زنده اند. اثر گروه شهید به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم...♥️ ویژه برنامه ی شهادت مادر سادات🥀 🕊به میزبانی دختران اصیلا🕊 _ زمان : از چهارشنبه ۱۴ آذر به مدت ۳ شب🗓
ساعت ۱۷:۳۰
🕠 مکان : خیابان شهدا کوچه شهدای ۱۸ داخل کوچه فرعی اول ، سمت چپ درب کرکره ای ، نمای آجری یک طبقه _ 🖤هیئت دخترانه اصیلا🖤 @asiladot مراسمات سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «مادر» آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادر میخ در و ضرب لگد... از درد، مادر... در روی مادر، میخ در پهلوی مادر از روی در بگذشت ده‌ها مرد... مادر سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه! چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر برخاستم غرق عرق از خواب هذیان این خانه بی‌تو بی‌فروغ و سرد مادر از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابید گردیده روی بوترابت زرد مادر دیشب دعا کردم که مهدیمان بیاید پایان پذیرد این شب پر درد مادر سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «بهانه‌ی خلقت» هجده بهار، مُنتَهَی الآمال گشته بود بلبل ز هجر، بی‌پر و بی‌بال گشته بود از نور گوهری که به خلقت بهانه بود طاغیِ مستِ شب‌زده بدحال گشته بود با چشم‌های خیس خودش دید کودکی مادر میان کوچه لگدمال گشته بود وقتی برای بستن خورشید آمدند یاس سفید، مضطرالاحوال گشته بود گل پاسبان در، شرر شر به جان در پهلو به میخ، منزل الاجلال گشته بود مغلول کینه‌ها شده آیات «هل أتی» ابلیس، بهر محسن او، آل گشته بود از خون طفل، یا ز سر تازیانه‌ها چشمان خیس فاطمه بی‌حال گشته بود سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
هدایت شده از سروده‌های تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم «مرهم» کجا مرهم یک سینه‌ی بشکسته غلاف است؟ حمایت ز ولایت ز ولی، امر خلاف است؟ کجا بستن ره، راهزنی شیوه‌ی مردی است؟ و سیلی و لگد جایز بر روی عفاف است؟ ولو مزد رسالت نبوَد حرمت این بیت میان رحِم و میخ مگر تاب مصاف است؟ ولو نیست غم دست و ورم موقع تغسیل سیه خنده‌ی آن دیو سیه نیز ز لاف است؟! شب است و نظر ماه بود کوچ شبانه و بغضم به گلو چون گره کور کلاف است سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems