🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
این جهان و آن جَهــان ،
هــر زمان و هـــر مَکان ...
یِک عشق دارم ، یِک کلام ،
آن هَـم تویی ، پس وَالسّلام ...
#علی_اسکار
#تو
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
نیستی ، پاک نمیشوی ، در کتیبه ی قلب اَم
حَک شُــدهای ، تاریخ ساز است ، عشقِ من و تو
#علی_اسکار
#عشق
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
با اُمید شعر میگویم و
چشمِ من
خیره بـه راه اَت مانده
جواب دوستت دارم های مرا
خواهی گفت
این را ، عشق به من فهمانده
#علی_اسکار
#انتظار
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
دیده بُگشا ، شب آغاز شُد ، ماه حاضر است
پیراهنِ عشق مان را ، مثلِ گُرگ ها میدَریم
#علی_اسکار
#آغاز
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
دعـوت هستید به شـب ...
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️💤♨️
بیدار بودیم و کودکانِ صلح جو ، در خواب مُرد اَند
مَرگ بر جنگ و وجدان هایی که به خواب رفت اَند
#علی_اسکار
#وجدان
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
لطفاً فوروارد کنید 🌷
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
ای شاعِر ان ، از چَشم و رُخِ یار اَم ، غَزل نَگویید
مَگر از حِسادت های من و شعر هایَم ، خَبر نَدارید
#علی_اسکار
#یار_من
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
یِک روز ، یکــ فَصل ، یکــ سال ،
صَبر سَر آمد ، تــا کِی اِنتظار ...
میوه ی عشقَم ، رِسیده اَست ،
پُر از نیازِ چیدن اَم ، دستِ تو کو ...
#علی_اسکار
#نیاز
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
اُکسیژن را چه نیاز است ، وقتی تو هَوا ی من ی
به هنگامِ نفس تنگی هـا ، تــــو تنها دَوا ی من ی
#علی_اسکار
#نفس
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
با فکرِ گذشته
دوست داشتن اَت دَر یاد
من و یک دلِ بیتاب
حالا تک تکِ خاطره ها
خبرِ تو را میگیرند
از این دلِ عاصیِ ناآرام
#علی_اسکار
#بیتاب
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
در خیابان بودم شب ی ...
اَبری نبود ،
امّا باران میبارید از خانه ای اَبر ی ...
بچه ای زمین خورده ، از کینه هایِ قدیم ی
چتر ی بُردم تا خیس نباشد ،
گونه هایَش از بارانِ اَشک ....
صاحبِ خانه رسید ،
چَتر اَم شکست ،
کودکی یَخ کرد ، در دستِ تُند بادِ جُنون ...
میبَرم با خود کودکِ تنهایِ شب را
از خیابانِ عقاید های کُهنه رَد کُنم ...
گُذر کردیم از زمان ،
جلوتر ، پُل ی از عشق یافتیم ...
اینجا دهانِ رَعد و بَرق ها بسته است
کودک ، بُغض و رَنج هایش را انداخت به دور ...
اُمید بیدار میشود ...
باز چشم های من خیس شد ،
از بارانِ شوق ...
#علی_اسکار
#کودک
#پست_مجدد
🌹🌹 @sepideye_shear
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar
♨️♨️♨️
مَگر میشود تو را دید و شِعر ی نَسُرود
قَلم اَم گفت : چـه میخواهی بِنویس اَم
و مَرا دید ، که فقط میلِ نِگَریستَن داشت
#علی_اسکار
#قلم
🌹🌹 @Sepideye_shear_oscar