13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 به ما میگن که بعد از جمهوری اسلامی ما به دین شما کاری نداریم، دینتون رو ببرید تو خونههاتون و تو جامعه نیارین
✅ خب جمهوری اسلامی هم همینو میگه، میگه عرق خوری و لخت شدنتون رو ببرید تو خونههاتون و تو جامعه نیارید
⚠️ در واقع دعوا سر اینه که چه چیزی بیاد تو جامعه، دین خدا یا دین شیطان!
👈 کل داستان در دنیا همینه، دقیقا بلایی که سر مسیحیت آوردن در دهه های گذشته و باعث منزوی شدن مسیحیت شد ولی الان ....
#دهه_فجر
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🤲 «امر به دعا برای حضرت صاحب الأمر ارواحنا فداه»
🔺سیرهٔ تربیتی اهلبیت علیهم السلام نسبت به اصحاب خاصّ خود ...
❇️ جناب «یونس بن عبدالرحمٰن» شخصی است که از امام صادق تا امام رضا علیهم السلام را درک کرده و از پرورشیافتگانِ خاصّ مکتب اهلبیت علیهم السلام به شمار میرود.
🔹 روایات متعددی در فضیلت جناب «یونس» از امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است که در یکی از این روایات آمده است که راوی گوید:
➖سَمِعْتُ اَلرِّضَا عَلَيْهِالسَّلاَمُ يَقُولُ: ... يُونُسُ فِي زَمَانِهِ كَسَلْمَانَ اَلْفَارِسِيِّ فِي زَمَانِهِ.
➖از امام رضا علیهالسلام شنيدم که میفرمود: «یونس» در این زمان، همانند جناب «سلمان» در زمان خودش است.
📒رجال کشّی ج 2 ص 781
⬅️ حال، جناب یونس بن عبدالرحمن که پیوسته تحت تربیت و عنایت حضرات معصومین علیهم السلام به ویژه حضرت ثامن الحجج علیه السلام بوده، اینگونه نقل کرده و میگوید:
♦️أَنَّ الرِّضَا علیهالسلام کَانَ یَأْمُرُ بِالدُّعَاءِ لِصَاحِبِ الْأَمْرِ بِهَذَا: ....
🔻حضرت علی بن موسی الرضا عليهما السلام پیوسته ما را امر مینمود تا با این «دعا» برای حضرت صاحب الامر، حجة بن الحسن العسکری علیهماالسلام دعا کنیم:
«اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَ خَلِیفَتِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ وَ لِسَانِکَ الْمُعَبِّرِ عَنْکَ بِإِذْنِکَ ...»
📗جمال الأسبوع (سیدبنطاووس) ص 511-506
📌 این دعا به صورت کامل در کتاب شریف مفاتیح الجنان بعد از دعای عهد، با عنوان
«دعا برای امام عصر علیهالسلام»
آمده است و معارف و مضامین بسیار والایی در آن ذکر شده است.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سراج منیر
👥 عوامل نفوذی یهود در صدر اسلام (47) ✳️ برنامههای یهود برای نفوذ در سازمان حکومتی پیامبر ⬅️ جزئ
👥 عوامل نفوذی یهود در صدر اسلام (48)
✳️ برنامههای یهود برای نفوذ در سازمان حکومتی پیامبر
⬅️ جزئیات برنامههای خليفه اول در نفوذ به سازمان حکومتی پیامبر:
گفته شد مأموریت دوم ابوبکر این بود که سازمانی تشکیل دهد، و گروهی را گرد هم آورد که به خلافت وی پس از پیامبر (ص) معتقد باشند. و ادعا کرديم شواهدی بر تشکیل سازمان توسط ابوبکر و رهبری وی بر آن داريم:
♨️شاهد هشتم: شهادت دروغ
مدتی از بیعت مردم با ابوبکر گذشت، علی علیهالسلام با ابوبکر بیعت نکرد و این برای دستگاه غاصب خلافت خوشایند نبود؛ از اینرو تصمیم گرفتند ایشان را به هر شکل ممکن به مسجد بیاورند.
عمر و قنفذ و شماری از اصحاب رسول خدا (ص) به سمت خانه حضرت حرکت کردند و ایشان را به اجبار به مسجد آوردند. در مسجد بین علی علیه السلام و ابوبکر سخنانی رد و بدل شد. ابوبکر ترسید کلمات حضرت در مردم نفوذ کند و آنان را تحت تأثیر قرار دهد و مردم ایشان را یاری کنند؛ بنابراین همانجا حدیثی با این مفاد جعل کرد:
«از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: خداوند سبحان برای ما اهل بیت، نبوت و خلافت را باهم قرار نداده است.»
امیرمؤمنان فرمود: آیا از اصحاب رسول خدا (ص) کسی شاهد بود؟
عمر گفت: خلیفه رسول خدا (ص) راست میگوید. من از رسول خدا (ص) همین سخنان ابوبکر را شنیدم. ابوعبیده بن جراح و سالم مولی ابیحذیفه و معاذ بن جبل هم تصدیق کردند و گفتند ما از رسول خدا (ص) این مطلب را شنیدیم. (بحار الانوار ج 28 ص 274)
✅ یکی از دلایل جعلی بودن این حدیث، آن است که رسول خدا (ص) از ابتدای بعثت تا زمان رحلتشان در موارد متعددی و در حضور افراد مختلف، از خلافت و جانشینی علی (ع) سخن گفتند، به گونهای که اهل تسنن در کتابهای خود این موارد متعدد را آورده و نتوانستهاند تکذیب کنند. بنابراین چنین حدیثی نمیتواند صحت داشته باشد.
✅ از سوی دیگر، معنا ندارد این خبر تنها برای پنج نفر گفته شده باشد؛ حال آنکه خلافت امری بسیار مهم است و رسول خدا (ص) میبایست آن را برای همه مردم بازگو میکرد؛ همانگونه که روز غدیر خم در ابلاغ خلافت علی (ع) چنین کرد.
✅ دلیل دیگر بر جعلی بودن حدیث آن است که عمر با قرار دادن علی بن ابیطالب در شورای شش نفره برای تعیین خلیفه سخن خود را نقض کرد.
امام علیهالسلام در پاسخ به ابن عباس که ایشان را از رفتن به شورا منع کرد، چرا که نتیجهای جز خلافت عثمان در پی ندارد، فرمود: حضور من ثابت میکند عمر مرا بر خلافت اهل میداند، در حالیکه در گذشته گفته بود رسول خدا (ص) فرمود: نبوت و خلافت در یک خانه جمع نمیشود. عمر با قرار دادن من در این شورا آنچه را که روایت کرده بود، با فعل خود، تکذیب کرد. (بحار الانوار ج 28 ص 295)
💤 ادامه دارد ....
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🕌 برخى از احکام جا گرفتن در مسجد
🔸اگر کسى در مسجد جايى براى خود بگيرد و ديگرى نگذارد که از آنجا استفاده کند، حق او را غصب کرده است.
🔸کسى که در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند بايد دوباره نمازش را در محل ديگرى بخواند.
🔸گذاشتن رحل (اثاث و وسائل، مانند سجاده و عبا و...) براى نشستن در مسجد، مانند نشستن است، يعنى صاحب رحل، حق اولويتى نسبت به آن مکان پيدا مىکند و ديگران نمىتوانند جاى او را بگيرند، در صورتى که رحل و چيزهايى مثل سجاده و عبا باشد که تمام محل نماز خواندن يا قسمت عمده آن رابگيرد، نه مثل گذاشتن مهر يا تسبيح يا مسواک و شانه و امثال اينها.
بنابراين با گذاشتن مهر يا تسبيح و حتى هر دو حقى براى او ثابت نيست و ديگران مىتوانند، بردارند و در آن مکان نماز بخوانند.
🔸 بين گذاشتن رحل و آمدن فرد نبايد فاصله زياد باشد، به طورى که آن مکان معطل بماند، پس اگر رحلى بگذارد و برود و برنگردد در صورتى که بدون برداشتن نتوان در آن محل نماز خواند، ديگران مىتوانند آن را بردارند ولى کسى که آن را بر مىدارد، ضامن نگهدارى آن است تا صاحبش برگردد.
🔸اگر شخصى که در جايى از مسجد نشسته است، برخيزد و از آن محل صرف نظر کند، حتى اگر رحلى گذاشته و رحل را برندارد، ديگران مىتوانند آنجا را بگيرند. ولى تصرف در رحل او جايز نيست، مثلا نمىتوانند بر سجاده او نماز بخوانند.
❓سوال:
شخصى در مسجد، جهت نماز جماعت، رحل گذاشته و بيرون رفته و جماعت برپا شده و صاحب رحل مراجعت نکرده است در اين صورت به محض منعقد شدن نماز جماعت، حق او از آن مکان ساقط شده و ديگرى مىتواند جاى او را تصرف کند يا نه؟
✅ پاسخ:
بعد از منعقد شدن جماعت، احتياط آن است که تا امام به رکوع رکعت اول نرفته جاى او را اشغال نکنند، و به محض رکوع امام، حق او ساقط مىشود.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️ جايگاه مرد و زن در خانواده (33)
📖 .... وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیا كَبیراً
سوره نساء آيه 34
📖 .... و آن زنانی که از سرکشیشان بیم دارید، پس پندشان دهید و در بسترهای خواب رهایشان کنید و آنان را بزنید؛ پس اگر اطاعتتان کردند پس علیه آنان بهانهای مجویید؛ همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است.
📌درباره ماده «هجر» برخی بر این باورند که این ماده، در اصل بر دو معنای مستقل دلالت دارد:
یکی «قطع» و «قطیعه» است، که در این معنا نقطه مقابل «وصل» است، چنانکه «هجران» به معنای جدایی و فراق میباشد؛
و دیگری محکم کردن و بستن چیزی، [چنانکه «هجار» طنابی است که با آن شتر نر را مهار میکنند و «فحل مهجور» شتری است که بر او افسار و زمام گذاشته باشند.] (معجم المقاييس اللغة، ج۶، ص۳۴)
👈اما دیگران نشان دادهاند که معنای دوم هم به همان معنای اول برمی گردد؛ چرا که با این کار امکان مهجور و جدا کردن حیوان از آنچه خود حیوان میخواهد میسر میشود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۳۳)
🔹بدین ترتیب اصل معنای ماده «هجر» درگیر شدن با دیگری و جدا شدن از اوست، خواه این قطع ارتباط، با بدن باشد یا با زبان یا با دل؛ چنانکه «وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ» (نساء/۳۴) منظور جدایی جسمانی است؛ ولی در آیه «إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان/۳۰) منظور جدایی و رها کردن قلبی (شاید هم قلبی و هم زبانی) است؛ و در آیه «وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلا» (مزمل/۱۰) به نظر میرسد هر سه مد نظر باشد. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۳۳)
🔺به تعبیر دیگر، این ماده دلالت دارد بر رها کردن و جدایی در جایی که ارتباطی بین آنها وجود داشته است؛ [چنانکه «مهاجر» کسی است که از سرزمینی که مدتها در آن زندگی کرده جدا شود] (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۱، ص۲۶۲)؛ و نه هرگونه ترک و جدایی، بلکه ترک کردنی که از روی بغض و ناراحتی [و یا همراه با اینها] باشد، چنانکه وقتی با نارحتی از شنیدن ادامه سخن کسی روی گردان میشوی تعبیر «هجرتَ الرجل» را به کار میبرند. (مجمع البيان، ج۳، ص۶۸)
🔸همچنین کلمه «هَجر» به معنای «هذیان گفتن» و سخنان بیهوده و ناسزا بر زبان راندن هم به کار میرود (مُسْتَكْبِرينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُون؛ مومنون/۶۷) و گفتهاند از این باب است که انسان به خاطر مرض یا عصبانیت و … حالت طبیعی خود را ترک کرده است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۱، ص۲۶۲)
♦️این ماده وقتی به باب مفاعله میرود (مهاجرت) یک نوع استمرار را با خود دارد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۱، ص۲۶۳)؛
و موید این مطلب آن است که در قرآن کریم، وقتی در خصوص مسائل عادی اجتماعی: «وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلا» (مزمل/۱۰) ، «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ» (مدثر/۵) و یا خانوادگی: «وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ» (نساء/۳۴) وقتی دستور جدایی میآید با صیغه ثلاثی مجرد است؛ اما وقتی مساله هجرت دینی و از مسیر باطل جدا شدن و در مسیر حق قرار گرفتن مطرح میشود، از باب مفاعله استفاده میشود که به طور ضمنی استمرار و همیشگی بودن این حرکت به سوی مقصد الهی را در خود دارد؛ مانند:
«أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها» (نساء/۹۷)
«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهاجِرُوا» (انفال/۷۲)
«وَ مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِه» (نساء/۱۰۰)
«وَ الَّذينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ» (نحل/۴۱)
و نیز رواج خود کلمه «مهاجر» (نساء/۱۰۰؛ و بویژه تعبیر: قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى رَبِّي، عنکبوت/۲۶) و «مهاجرین» (توبه/۱۰۰ و ۱۱۷؛ نور/۲۲؛ احزاب/۶؛ حشر/۸؛ ممتحنه/۱۰) و «مهاجرات» (ممتحنه/۱۰).
📍این ماده و مشتقاتش ۳۱ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️ کدام سخنگو؟
🌷امام کاظم علیهالسلام خطاب به هشامبنحکم فرمود:
ای هشام! گويندگان سخن سه گروه هستند:
1️⃣ سودکنندگان؛ کسانی هستند که همواره یاد خداوند در ذهن و زبان آنها جاری است،
2️⃣ سالم ماندگان؛ کسانی که سکوت پیشه کرده و کم سخن میگویند،
3️⃣ هلاکشدگان؛ کسانی که در مورد موضوعات باطل و بیثمر سخن میگویند .
🔹آن حضرت در ادامه فرمود: خداوند بهشت را بر هر انسانی زشتگفتار، بدزبان و بیحیا حرام کرده است، کسی که هیچ واهمهای ندارد چه میگوید و در موردش چه میگویند.
👆يا هِشَامُ! الْمُتَكَلِّمُونَ ثَلَاثَةٌ فَرَابِحٌ وَ سَالِمٌ وَ شَاجِبٌ فَأَمَّا الرَّابِحُ فَالذَّاكِرُ لِلَّهِ وَ أَمَّا السَّالِمُ فَالسَّاكِتُ وَ أَمَّا الشَّاجِبُ فَالَّذِي يَخُوضُ فِي الْبَاطِلِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَاحِشٍ بَذِيءٍ قَلِيلِ الْحَيَاءِ لَا يُبَالِي مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ فِيهِ
📕تحف العقول ص 394
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
👌صفح يا عفو؟
🔸انَس بن مالک در خانه رسول خدا (ص) خدمت میکرد.
میگوید: رسول اکرم (ص) در بسیاری از اوقات روزه میگرفتند و بعد هم غذای بسیار سادهای، چه هنگام سحر و چه افطار میخوردند و معمولًا افطاری ایشان یک مقدار شیر بود که من تهیه میکردم. یک شب که ایشان با عدهای از صحابه بودند خیلی دیر به منزل آمدند، آن قدر دیر که من خیال کردم ایشان در منزل یکی از اصحاب افطار کردهاند.
🔹من هم شیر را خودم خوردم و بعد هم رفتم و خوابیدم. وقتی که رسول اکرم (ص) آمدند حس کردم که ایشان هنوز افطار نکردهاند (ظاهراً انس بن مالک از کسی پرسید که آیا رسول اکرم صلی الله علیه و آله امشب جایی مهمان بودند و او گفت نه). هیچ چیز دیگری هم در دسترس نبود. رفتم و خودم را مخفی کردم. ایشان وقتی دیدند چیزی موجود نیست رفتند و خوابیدند. انس که خود قصه را بازگو کرده است و نه رسول اکرم، میگوید: رسول اکرم(ص) تا زنده بودند چیزی در این مورد به روی من نیاوردند.
🔸این را میگویند صفح. قرآن میفرماید عفو کنید و صفح کنید. صفح با عفو تفاوت دارد. وقتی کسی کار خطایی میکند هم استحقاق معاقبه و مجازات دارد و هم استحقاق ملامت. عفو، گذشت از مجازات است ولی صفح یک درجه بالاتر است. صفح این است که انسان نه تنها آن مجازات معمول را انجام نمیدهد بلکه اصلًا نامش را هم نمیبرد، به روی طرف هم نمیآورد، اسمش را هم نمیبرد و لهذا اولیاء الله همیشه مقامی بالاتر از عفو دارند یعنی عفو آنها بهصورت صفح است.
📙آشنایی با قرآن (شهيد مطهری) ج ۷ ص ۲۰۴
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سراج منیر
✳️ داستانهای پیامبران در قرآن ♦️داستان حضرت ادریس علیه السلام حضرت ادریس علیه السلام از پیامبران ا
✳️ داستانهای پیامبران در قرآن
♦️داستان حضرت ادریس علیه السلام
▪️نسب ادریس نبی
به گفته بسیاری از منابع، «ادریس» همان «اخنوخ» یا «خنوخ» است که نزد اهل کتاب، یکى از پیامبران پیش از حضرت نوح علیه السلام بوده و کتابهاى فراوانى به او نسبت داده شده است.
نسب ادریس در کتاب مقدس و در بیشتر کتابهاى تاریخى و تفسیرى به این ترتیب آمده است: «ادریس» «اخنوخ» بن یرد (یارد، یارید) بن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم علیهم السلام.
▫️در مجمع البیان آمده که او جد پدر نوح است و در تورات سِفر تکوین باب پنجم مىنویسد:
یارد ۱۶۲ سال زندگى کرد و خنوخ را به دنیا آورد و از خنوخ، متوشالخ به دنیا آمد. سپس متوشالخ را «لمک» نام مى برد و گوید: از «لمک» نوح به دنیا آمد.
▪️جایگاه ادریس در علم و تمدن
حضرت ادریس علیه السلام را منشاء و معلم بسیاری از علوم دانستهاند.
علامه طباطبائی زنده ماندن یاد او در بین فلاسفه و احترام آنها به او و اینکه آنها نسل به نسل او را سرچشمه اصول علم میدانند را دلیل بر این میداند که او از قدیمىترین پیشوایان علم بوده که افکار بشرى را به سمت استدلال و دقت در بحث، و جستجوى از معارف الهى سوق دادهاند، و یا اینکه او اولین ایشان بوده است.
▫️همچنین گفتهاند او اولین کسی است که علم نجوم را به الهام الهی استخراج نمود. و زمین را به چهار ربع تقسیم نمود و در هر ربعی پادشاهی که به امور آن قیام کند معین نمود.
▫️در دعای روز اول ماه رجب نیز به علم ادریس علیه السلام اشاره شده است:
«وَ مُعَلِّمَ إِدْرِیسَ عَدَدَ النُّجُومِ وَ الْحِسابِ وَ السِّنِینِ وَ الشُّهُورِ وَ أَوْقاتِ الْأَزْمان»
«و تعلیم دهنده به ادریس عدد ستارگان، و حساب و سالها و ماه ها و اوقات زمانها را».
💤 ادامه دارد ....
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌴 قومی که عمر جاوید خواستند
🍁در حديثی از امام صادق عليه السلام آمده است که فرمود:
▪️در روزگاران گذشته، قومی نزد پیامبر خود آمدند و گفتند: از خداوند بخواه مرگ را از میان ما بردارد.
آن پیامبر دعا کرد و خداوند استجابت فرمود و مرگ را از میان آنان برداشت.
▪️با گذشت ایام، به تدریج جمعیت آنها زیاد شد، به طوری که ظرفیت خانهها گنجایش افراد را نداشت. کمکم کار به جایی رسید که سرپرست یک خانواده صبح زود از خانه بیرون میرفت تا برای پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر افراد تحت تکلفش، نان و غذا تهیه و به ایشان رسیدگی کند. این مسئله موجب شد که افراد فعال، از کار و کسب و طلب معاش زندگی باز بماندند.
▪️از این رو، ناچار نزد پیامبر خویش رفتند و از وی خواستند آنها را به وضع سابقشان بازگرداند و مرگ را میان آنان برقرار کند.
پیامبر دعا کرد و خداوند دعای او را اجابت فرمود و مرگ و اجل را در میان ایشان برقرار کرد
📔بحار الانوار ج 6 ص 116
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷به بهانه ۲۲ بهمن🌷
❓ایام الله چیست و به چه روزهايی ايام الله گفته میشود؟
✅ خداوند در قرآن کريم فرموده است:
✨و لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (ابراهیم/5)
✨و به راستی ما موسی را با آیات و معجزههای خود فرستادیم (و دستور دادیم) که قوم خود را از تاریکیها به سوی نور خارج کن و ایام الله را به آنان یادآوری کن که بیگمان در این یادآوری عبرتهایی برای هر انسان پرصبر و پرسپاس خواهد بود.
♦️معنای ظاهری ایام الله یعنی روزهای خدا، اما با توجه به آنکه همه روزها روز خدا هستند، ولی به حضرت موسی دستور داده میشود که مردم را به ایام الله متذکر کن، پس معلوم می شود که ایام الله به روزهای خاصی گفته میشود که امتیازی بر روزهای دیگر دارد که تحولاتی در زندگی و سرنوشت مردم پدید آمده است.
⬅️ بسیاری از مفسرین، ایام الله را به نعمتهای الهی که به مردم ارزانی داشته است، تفسیر کردهاند و برخی نیز به اتفاقات مهمی که در زندگی ملتها رخ داده است و نابودی دشمنان خدا را در پی داشته است، ایام الله گویند، کما اینکه در بعد از آیه شریفه «ایام الله» اشاره دارد که موسی به قوم خود گفت: به یاد آورید نعمتهای خدا را بر خودتان که شمارا از فرعونیان نجات داد، همانهایی که عذاب سختی را بر شما تحمیل کرده بودند، پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را برای خدمتکاری زنده نگه میداشتند، و در این ماجرا آزمایشی بزرگ بود. (ابراهيم/6)
💢 به هر حال یادآوری روزهای بزرگ اعم از روزهای پیروزی و یا روزهای سخت و طاقت فرسا، نقش مؤثری در بیداری و هوشیاری ملتها دارد و با الهام از همین پیام آسمانی است که ما خاطره روزهای بزرگی مانند پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی میداریم که از مصادیق ایام الله است و باید خاطره آن حفظ شود.
♨️ در ادامه آیه شریفه فوق میفرماید:
در این تذکر و یاد آوری «ایام الله» نشانهها و عبرتهایی هست برای کسانی که صبور و شکور هستند و برای هر دو هم صیغه مبالغه آورده است، یعنی کسانی که خیلی صبر میکنند و خیلی شکر میکنند و اینان کسانی هستند که در برابر مصائب و مشکلات بیتابی و بیصبری نمیکنند و در هنگام پیروزی و فراوان شدن نعمتهای الهی هم مغرور به دنیا و دچار غفلت از پروردگار نمیشوند.
✳️ یادآوری یوم الله 22 بهمن، یعنی، یادآوری رشادتها و فداکاریها و شهادتطلبیهای ملتی منسجم و خداجوی و پیرو ولایت و رهبری که با ایثار خون خود ثابت کرد که «خون بر شمشیر و حق بر باطل پیروز است.»
✳️ یادآوری 22 بهمن، یعنی، یادآوری تجلی حکومت الله در روی زمین، روزی که برّندهترین سلاح معنوی، یعنی، ایمان، پیروزی آفرید.
❇️ روزی که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبل الله » رژیم ستمشاهی دوهزار و پانصد ساله طاغوتیان به زبالهدانی تاریخ سپرده شد و ثابت کرد آوای «الله اکبر» از رگبار «مسلسل» قویتر و نیرومندتر است.
❇️ 22 بهمن به ما آموخت که در مبارزه با دشمنان اسلام، فقط باید بر خدا تکیه داشت گرچه دست از سلاح تهی باشد. و وابستگی به شرق و غرب هرچند به سلاحهای مدرن مجهز باشند، در برابر نیروی هماهنگ مردمی که با سلاح ایمان مبارزه میکنند، بیاثر است.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃