eitaa logo
سراج منیر
579 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
126 ویدیو
24 فایل
📘مجموعه اى از مطالب: 🔹تفسيرى ♦️حديث و شرح حديث 🔹اعتقادی ♦️اخلاقی 🔹تاريخى ♦️تربیتی 🔹احکام شرعى ♦️پاسخ به شبهات و سوالات 🔹داستانهای کوتاه و آموزنده ♦️و ........ ⚡️ارتباط با ادمین: @MahdiHashtroudi ما را در تلگرام نيز t.me/serajemoniir دنبال کنيد
مشاهده در ایتا
دانلود
❣️امیرالمومنین علیه السلام در سوره مبارکه شمس ☀️ سخن گفتن از فضائل امیرالمومنین علیه السّلام دشوار است؛ چرا که رسول خدا صلّی الله علیه و آله در شأن و منزلتش فرمود: «خداوند متعال برای برادرم علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خودش نمی‌تواند آنها را شمارش کند. هر کس به یکی از فضائل علی اقرار کند، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد حتی اگر در روز قیامت به اندازه گناهان همه‌ی جن و انس گناه کرده باشد. هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانه‌ای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند. هر کس به فضیلتی از فضائل علی گوش فرا دهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، می‌آمرزد؛ و هر کس به نوشته‌ای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است، خداوند گناهانی را که او با چشمش مرتکب شده می‌بخشد.» 📕بحار الانوار ج 38 ص 196 👇سوره شمس یکی از سوره‌های قرآن است که مناقب و فصایل امیرالمومنین علیه السلام را بیان کرده است. در اینجا برآنیم یک مورد از آن فضائل را بیان کنیم: ✅ یکی از یاران امام ششم نقل می‌کند که از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام درباره كلام خداوند عزّ و جلّ: «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» پرسیدم و ایشان فرمود: مقصود از خورشید در این آیه، رسول خدا صلی الله علیه و آله است كه خداوند با او دین مردم را برایشان آشكار كرد. عرض كردم: «وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا» یعنی چه؟ ایشان فرمود: ماه در این آیه، امیر مؤمنان علیه السلام است كه از پی رسول خدا صلی الله علیه و آله برآمد و پیامبر علم را در علی علیه السلام دمید. عرض كردم: «وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا» به چه معنا است؟ امام فرمود: مقصود از تاریکی در این آیه، پیشوایان جور هستند، كسانی كه بدون توجه به خاندان رسول خدا صلّی الله علیه و آله در امر (خلافت) خودسری كردند و در جایگاهی نشستند كه خاندان رسول خدا صلّی الله علیه و آله به آن سزاوارتر از آنان بودند و این گونه دین خدا را با جور و ستم پوشاندند. پس خداوند از كار آنان حكایت كرد و فرمود: «وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا». عرض كردم: تفسیر «وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا» چیست؟ فرمود: منظور از روز و روشنایی که تاریکی را کنار می‌زند، آن امام از فرزندان حضرت فاطمه سلام الله علیها است كه از او درباره دین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌­پرسند و او برای هر كس كه بپرسد، آن را روشن می گرداند، پس خداوند سخن وی را حكایت كرد و فرمود: «وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا» که مقصود همان قیام مهدی موعود است. 📘 کافی ج 8 ص 50 آری امیرالمومنین در این سوره به ماه تشبیه شده است همانگونه که نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: «مَثَل من در میان شما مَثَل خورشید و مَثَل علی علیه السلام، مَثَل ماه است، پس چون خورشید ناپدید شد، با ماه، راه هدایت خود را بیابید.» 📗 تاویل الآیات ج 2 ص 803 امام صادق در ادامه فرمودند: مقصود كلام خداوند متعال از «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» در سوره شمس، امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام است كه پروردگارش وی را پاك گردانید. 📙 تفسیر قمی ج 2 ص 422 در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💪 اشجع‌الناس‌،علی‌علیه‌السلام فرمود: معاویه؛ نامه نوشته ای که برای من و یارانم پاسخی جز شمشیر نداری! به راستی که در اوج گریه، انسان را به خنده وا میداری! • فرزندان عبدالمطلب را کجا دیدی که پشت به دشمن کنند؛ و از شمشیر بهراسند؟! کمی صبر کن هماورد تو به میدان می آید به زودی آنچه می‌جویی تو را بجوید و آنچه از آن میگریزی، در نزدیکی خود خواهی یافت... 📚 نهج‌ البلاغه نامه ۲۸ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💎 غيرت ناموسی در بيان امير بيان در زمان خلافت امیرالمومنین‌علیه‌ السلام به آن حضرت گزارش رسید که در مسیر راه ها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمی‌کنند بسیار برآشفت و ناراحت شد. در میان مردم سخنرانی کرد و در خطبه ای به آنها فرمود: نبّئت انّ نسائکم یُدافعنَ الرّجال فی الطّریق، _ اما تَستَحیون؟! _ " لَعَن اللّه مَن لایُغار" به من خبر رسیده است که زنان شما در مسیر راه‌ها با مردان تنه به تنه می‌شوند! آیا حیاء نمی کنید؟! • خداوند لعنت کند کسی را که غیرت به خرج نمیدهد... 📚 وسائل‌الشیعه ج 20 ص 235 در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❌ شبهه: اهل تسنن ادعا می کنند شخصی به اسم «حکیم بن حزام» در کعبه به دنیا آمده، پس این ویژگی، منحصر در امیرالمؤمنین نیست. ✅ پاسخ: دشمنان امیرالمومنین (ع)‌ به دلیل حسادت و کینه، از همان روزهای نخست ظهور اسلام برای کنار زدن ایشان برنامه‌ ریزی کردند و انکار فضائل امام (ع)‌ یا جعل فضیلت‌های مشابه برای دیگران، یکی از اقدام‌های دشمنان بوده است. ❌ ولادت حکیم بن حزام در کعبه شیعیان مدعی انحصار ولادت امیرالمومنین (ع) در کعبه هستند و این که هیچ شخص دیگری جز ایشان در کعبه به دنیا نیامده است، حال آن که بر اساس برخی نقل‌ها حکیم بن حزام از یاران پیامبر اکرم (ص) نیز در کعبه به دنیا آمده است. بنابراین اگر به دنیا آمدن در کعبه، فضیلت‌ به شمار می‌آید، نباید شیعیان آن را به امیرالمومنین (ع) مختص کنند و حکیم بن حزام نیز دارای آن بوده و اگر چنین ولادتی برای حکیم بن حزام فضیلت نیست، بی‌شک در مورد امیرالمومنین نیز همان گونه خواهد بود. ✅ تواتر احادیث ولادت امیرالمومنین (ع) در کعبه و فضیلت آن حاکم نیشابوری از عالمان اهل تسنن تصریح می‌کند: «فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ؛[1] این رویداد که فاطمه بنت اسد (س) امیرالمومنین (ع) را داخل کعبه به دنیا آورد، دارای گزارش‌های متواتر است.» 📙 المستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 550 شمس الدین ذهبی نیز همین سخن حاکم نیشابوری را پذیرفته و آن را نقل کرده است. 📓 تلخیص المستدرک علی الصحیحین ج 3 ص 483 👈 انحصار ولادت در کعبه به امیرالمومنین (ع) شیعیان بر این باورند که تنها شخصی که در طول تاریخ داخل کعبه متولد شده، امیرالمومنین (ع) است. اما اهل تسنن این خصوصیت را برای حکیم بن حزام نیز نقل کرده‌اند. برخی از آنها بدون نقل هیچ روایتی آن را بیان کردند، اما برخی دیگر با استناد به برخی روایات، این مطلب را ادعا کرده‌اند. ♦️ ساختگی بودن احادیث ولادت حکیم بن حزام در کعبه منشأ و ریشه تمام احادیثی که مضمون آن به دنیا آمدن حکیم بن حزام در کعبه می‌باشد، به دو نفر بازمی‌گردد؛ «زبیر بن بکّار» و «مصعب بن عبدالله». این دو نفر از نوادگان زبیر بن عوام؛ یکی از یاران خاتم الانبیاء (ص) هستند. مخالفت زبیر با امیرالمومنین (ع)‌ در جنگ جمل مشهور است و فرزندان او نیز همین مسیر را طی کردند. جالب آن که حکیم بن حزام هنگامی که در مورد ولادت خویش سخن می‌گوید به چنین ویژگی مهمی اشاره نمی‌کند. 📔 أنساب ‏الأشراف ج ‏1 ص 99 📒 الطبقات ‏الكبرى ج ‏8 ص 13 ولی نوادگان پسرعموی او یعنی زبیر، چنین ویژگی‌ای را برایش جعل می‌کنند. با چشم‌پوشی از ضعف این دو راوی، دلیل جعل چنین حدیثی را باید در میل و رغبتی جستجو کرد که «زبیریان» و خاندان زبیر نسبت به حکیم داشتند. 👈 حکیم بن حزام کسی بود که در سال فتح مکه مسلمان شد و یکی از کارهای ناپسند او پس از اسلام، احتکار بود. او به شدت به عثمان علاقه‌مند بود و پس از خلافت ظاهری امیرالمومنین (ع)‌ میلی برای بیعت با ایشان نداشت و در جنگ‌های امیرالمومنین (ع) دیده نشد. 📕 الصحيح من سيرة الإمام علي عليه السلام ج ‏1 ص 100-99 در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🟢 «ملائکه»، راه را شلوغ کرده‌اند ... امام صادق علیه‌السّلام در روایتی فرمودند: 🔸 روزی رسول خدا (ص) در جمع اصحاب نشسته بودند که هراسان از جای خود بلند شده و حرکت کردند و به استقبال جنازه‌ای رفتند. 🔹 هنگامی که جنازه را آوردند، فرمودند که آن را روی زمین بگذارند و امر کردند که صورتش را باز کنید و خطاب به مردمی که در آنجا جمع بودند فرمودند: چه کسی این شخص را می‌شناسد؟ 🔸 امیرالمؤمنین علیه‌السّلام که آنجا حضور داشتند، صدا زدند: من او را می‌شناسم؛ او از قبیله «بنی‌ریاح» است؛ او هرگاه مرا می‌دید، می‌ایستاد و می‌گفت: 📋 أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ 🔻 من به خدا تو را دوست دارم! 🔹رسول خدا (ص) فرمودند: يا علی‌! جز مؤمن تو را دوست ندارد و جز کافر با تو دشمنی ندارد؛ هفتاد هزار قبیله از فرشتگان که هر قبیله بر هفتاد هزار قبیله زعامت دارد، در تشییع جنازه‌اش شرکت کرد‌ه‌اند. 🔸 سپس خود رسول خدا (ص) او را از درون جامه‌های کهنه به در آورد و غسل داده، کفن نمود و بر وی نماز گزارد و فرمود: 📋 إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تُضَايِقُ بِهِ الطَّرِيقَ وَ إِنَّمَا فُعِلَ بِهِ هَذَا لِحُبِّهِ إِيَّاكَ يَا عَلِيُ‌ 🔻فرشتگان راه را شلوغ کرده‌اند و همه این‌ها بدان خاطر است که این میّت تو را دوست داشته است يا علی‌! 📚المحاسن ج ۱ ص ۱۵۱ ✍️ به محشر آخرين حرفم همين است كه مولايم اميرالمؤمنين است در اين دنيا و آن دنيا شُعارم «خدايا من علی را دوست دارم» در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🕌 اعتکاف و احکام آن (9) 🕌 🚶خروج از مسجد 👇در موارد ذیل معتکف مى‏تواند از مسجد خارج شود: ⬅️ براى گواهى دادن در دادگاه. ⬅️ براى تشییع جنازه، در صورتى که میت ‏یک نحوه وابستگى به معتکف داشته باشد به طورى که شرکت در تشییع جنازه او از ضرورت‌هاى عرفى او به حساب آید. ⬅️ و براى انجام سایر کارهاى ضرورى عرفى یا شرعى، خواه واجب باشد یا مستحب، مربوط به امور دنیوى باشد یا اخروى ولى مصلحتى در آن نهفته باشد. ♦️و در این موارد، بر معتکف واجب است از مسجد خارج شود: ⬅️ براى انجام غسل جنابت. ⬅️ براى پرداخت طلب دیگران،در صورتى که نتواند در مسجد آن را بپردازد. ⬅️ براى انجام کار واجب دیگرى که لازم باشد از مسجد خارج شود. 🔺کسى که خارج شدن از مسجد بر او واجب شده باشد ولى تخلف کند و خارج نشود، هر چند گناه کرده است ولى اعتکاف او باطل نیست، 👈 مگر کسى که با حال جنابت در مسجد توقف کند. 👇اگر به جهت ضرورت از مسجد خارج شد،این امور را باید مراعات کند: ▪️بیش از مقدار ضرورت و نیاز بیرون مسجد نماند. ▪️در صورت امکان زیر سایه ننشیند، بلکه مطلقا ننشیند، مگر در حال ضرورت. ▪️بنا بر احتیاط واجب نزدیکترین راه را انتخاب کند. 🔺اگر به جهت ضرورت از مسجد خارج شود و به قدرى طول بکشد که صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف باطل است. 🔺اگر به سبب فراموشى از مسجد خارج شود، بنا بر قول مشهور مراجع معظم تقليد اعتکافش باطل نیست. ❓اگر کسى از روى فراموشى محل اعتکاف را ترک کند،اعتکافش چه حکمى دارد؟ 🥀 آیت الله تبریزى: ظاهر این است که اعتکافش باطل مى‌‏شود. ❓در مواردى که مى‌‏توان از مسجد خارج شد آیا مى‌‏توان نشست ‏یا در سایه رفت ‏یا در جماعت ‏حاضر شد؟ 🥀 آیت الله صافى: جواز بیرون رفتن براى جماعت مورد اشکال است. ❓خارج شدن معتکف از مسجد در موارد ذیل چه حکمى دارد؟ الف: براى وضو و غسل مستحبى و مسواک زدن. ب: جهت تلفن زدن به خانواده در موارد غیر ضرورى و امور متعارف. ج: جهت دیدار با خانواده در بیرون و در حیاط. 🌷آیت الله خامنه‌‏اى: الف:جایز است اما زیاد معطل نشود. ب: در موارد ضرورى اشکالى ندارد و در موارد غیر ضرورى اگر امور مستحبى را در بر بگیرد و طول هم نکشد اشکالى ندارد. ج: در بعضى موارد اشکالى ندارد، مثل رسیدگى امور خانواده و دیدن فرزندان که عدم دیدار باعث مفسده و اشکالاتى مى‌‏شود. 🥀 آیت الله بهجت: ضابطه کلى در موارد جواز خروج اين است که هر کارى که خروج براى آن عقلا یا شرعا یا عادتا لازم است از امور واجبه باشد یا راجحه چه متعلق به امور دنیا باشد یا امور آخرت ولى باید اقرب طرق را مراعات نماید و اقتصار کند بر مقدار حاجت و ضرورت، البته خروج هم به قدرى طول نکشد که محو صورت اعتکاف شود. 🌷آیت الله سیستانى: به احتیاط واجب جایز نیست،مگر در مورد حاجت ضرورى باشد. 🥀 آیت الله تبریزى: خارج شدن معتکف از مسجد در موارد مذکور جایز نیست. 🥀 آیت الله فاضل: مانعى ندارد،ولى تلاش کنند این امور با سرعت انجام شده و هر چه سریعتر به مسجد بر گردند. 🌷آیت الله مکارم: الف:براى وضو و غسل مستحبى اشکالى ندارد و براى مسواک که مقدمه آن باشد نیز اشکالى ندارد. ب:اشکال ندارد. ج:اشکال دارد. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🕌 اعتکاف و احکام آن (10) ⭕️ قطع اعتکاف براى شناخت‏ حکم قطع اعتکاف باید اقسام آن را شناخت. 🔷 اقسام اعتکاف: واجب معین: پس از شروع قطع آن جایز نیست. واجب موسع : پس از تکمیل دو روز، قطع آن جایز نیست. مستحب: پس از تکمیل دو روز، قطع آن جایز نیست. 🔺توضیح: اگر اعتکاف،واجب معین باشد، یعنى وقت مشخص داشته باشد، مثلا نذر کند از ۲۱ تا ۲۶ ماه رمضان در مسجد معتکف شود، همین که اعتکاف را شروع کرد اتمام آن واجب و قطع آن غیر جایز است. و اگر اعتکاف، واجب موسع باشد، یعنى وقت آن وسعت دارد، مثلا نذر کرده باشد که امسال، یا در این ماه سه روز معتکف شود، یا اعتکاف مستحب باشد، تا قبل از تکمیل دو روز مى‌‏تواند آن را رها کند، مثلا در روز اول، شب اول یا روز دوم، ولى اگر اعتکاف را رها نکرد و در مسجد ماند تا غروب روز دوم در این صورت، بر او واجب است که اعتکاف را کامل کند و روز سوم را بماند. 👌 انسان مى‌‏تواند از آغاز، هنگام نیت، شرط کند که اگر مشکلى پیش آمد-مثلا بگوید اگر هوا سرد شد-اعتکاف را رها مى‌‏کنم، در صورت پیش آمدن مانع، رها کردن اعتکاف اشکال ندارد، حتى در روز سوم. 🔺در اعتکاف نذرى، انسان مى‌‏تواند هنگام خواندن صیغه نذر شرط کند که اگر مانعى پیش آمد اعتکافم را رها کنم. ❓آیا معتکف مى‌‏تواند به هنگام نیت اعتکاف شرط کند که هر زمان خواست از اعتکاف خود رجوع کند؟ اگر بعد از نیت ‏حکم شرط خود را ساقط نمود، آیا شرط او ساقط مى‌‏شود یا خیر؟ 🥀 آیت الله تبریزى: مى‌‏تواند شرط کند و با اسقاط ساقط نمى‌‏شود. ❓اگر شرط رجوع در وقت نذر کردن براى اعتکاف باشد چه حکمى دارد؟ 🥀 آیت الله تبریزى: مثل شرط کردن در زمان نیت اعتکاف است و چنانچه اعتکاف را به عنوان وفاء به نذر مزبور انجام دهد، حتى در روز سوم مى‌‏تواند رجوع کند. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سراج منیر
برخی از مردم تصور می‌کنند در صورتی می‌توان در مسجد اعتکاف کرد که روزه قضاء رمضان نداشته باشند؛ در حا
یکی از برداشت‌های نادرست و رایج در اعتکاف ایام البيض این است که برخی از معتکفان فکر می‌کنند در ایام اعتکاف همچون زائران خانه خدا هستند که نباید به آینه نگاه کنند. در حالی که هیچ سخنی درباره معتکفان مبنی بر دوری از نگاه به آینه در منابع دینی به میان نیامده است، اگر چه می‌فرمایند بهتر ترک این کار است. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️ فرازي از خطبه متقين (خطبه همام): 🔷 «يَمزَج الحلم بالعلم و القَولَ بالعَمَل» ♦️پرهيزگار و متقى بردبارى و دانش را به هم آميخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است. ⭐️ آفات علم بى عمل‏ مرحوم مجلسى در جلد دوم بحار الانوار كه درباره علم است، از صفحه 26 به بعد روايات عالم بى عمل را آورده است و ما از آن منبع و منابع ديگر به بعضى آفات علم بى‌عمل اشاره مى‌‏كنيم: 1️⃣ علم بى عمل موجب نابودى و از بين رفتن علم است. در روايتى از رسول گرامى (ص) چنين آمده است: «انّ العِلمَ يَهْتِفُ بالعمل فَان اجابه و الّا ارتَحَلَ عنه» علم عمل را ندا مى‌‏كند، اگر جواب داد كه هيچ وگرنه از وجود آن عالم كوچ مى‌‏كند». 📘 بحار الانوار ج 2 ص 33 از اين روايت استفاده مى‌‏شود كه علم نوعى انگيزه در انسان ايجاد مى‌‏كند و فقط مثل دوستى عزيز انسان را صدا مى‏زند، اگر پاسخ گفتى با تو است، و اگر پاسخ ندادى، علامت بى‏‌اعتنائى گرفته، و ديگر منتظر تو نمى‌‏ماند، و از تو جدا مى‌‏شود. علم تحريك مى‌‏كند، ولى هرگز مجبور نمى‏‌كند، يعنى اين طور نيست كه هر عالمى به صرف علم داشتن عامل باشد، و علم او، او را به مرحله عمل كشد، خير، علم فقط مى‏‌خواند تا چه كسى جوابش دهد! در مكتب اسلام عالم به كسى مى‏‌گويند كه عمل به عملش كند گرچه كم عمل باشد، يعنى ملاك عالم بودن تنها به علم نيست، به عمل بعد از علم است. در روايتى از رسول اكرم (ص) آمده است: «الا و انّ العالم مَنْ يعمل بالعلم و ان كان قليلَ العمل» «آگاه باشيد كه عالم كسى است كه به علم عمل كند گرچه كم عمل باشد». 📗 بحار الانوار ج 76 ص 373 عنوان عالم در اين مكتب بسته بر عمل است، اگر عمل بعد از علم بود مى‏‌توان به او اطلاق عالم كرد، گويا بعد از علم آموختن صبر مى‏‌كنند تا ببينند اين آدم به علم خود عمل مى‌‏كند يا نه، اگر كرد در جامعه اسلامى به عنوان عالم شناخته مى‌‏شود. مثل اينكه بگويند كسى كه دكتر شده تا عمل نکند و علم را در بوته عمل نگذارد، مدرك به او داده نمى‌‏شود و به عنوان پزشك به او اطلاق نمى‌‏شود. مولى على (عليه السلام) مى‌‏فرمايند: «انَّكم الَى العَمَل بما عَلِمتُم أحوج منكم الى تَعَلُّم مالم تَكُونُؤا تَعْلَمون» شما به عمل به آنچه مى‌‏دانيد محتاجتريد تا يادگيرى آنچه ياد نگرفته‌‏ايد . 📕 ميزان الحكمه ج 6 ص 503 يعنى عمل به آنچه مى‌‏دانى بهتر از يادگيرى آن چيزى است كه نمى‏‌دانى. در روايتى ديگر نيز مى‌‏فرمايند: بر عالم است كه عمل به آنچه مى‌‏داند كند، سپس دنبال يادگيرى آنچه نمى‌‏داند برود. 📒 ميزان الحكمه ج 6 ص 503 در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🏴 15 رجب وفات حضرت زينب (س) تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند ؟! تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر و حیّ خود باشم ؟ یاری ام کن! وفات جانسوز عقیله بنی هاشم، عالم بدون معلم، اسوه صبر و استقامت و پيام رسان کربلا، حضرت زینب کبری (س) تسلیت باد. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
﷽ ‏ ‏✳️ شايعات اقتدار دشمن (1) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ سوره آل عمران آيه 173 📖 همان کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است. 📌شأن نزول برای این آیه دو شأن نزول روایت شده است: 1️⃣ در بحث از شأن نزول آیه قبل اشاره شد که ابوسفیان تصمیم به بازگشت گرفت که البته افرادی مانند عکرمه پسر ابوجهل، خالد بن ولید، عمرو عاص و حارث بن هشام بر این بازگشت و حمله مجدد اصرار داشتند، بویژه می‌گفتند حالا که فرد شجاع و قدرتمند آنان حمزه را کشته‌ایم چرا به آنان مجال دهیم؛ و اشاره شد که پیامبر (ص) نیروهای مجروح را برای مقابله با حمله احتمالی ابوسفیان بسیج کرد و به سمت حمراء الاسد حرکت داد. در روایات آمده خبر حرکت آنان به ابوسفیان رسید و او ترسید و شخصی را دید که در حرکت به مدینه است؛ وی را خواست و به او وعده اموال زیادی داد به این شرط که وقتی به مسلمانان رسید آنان را بترساند و خبر دهد که قریش با لشکری عظیم در حال تدارک حمله دوباره هستند. او آمد و به مسلمانان را در حال حرکت دید و به آنها گفت: قریش لشکر عطیمی جمع کرده و بزدوی طلایه‌داران لشکر آنان به شما خواهند رسید؛ و خود با لشکریانش به سوی مکه گریخت. اما برخلاف انتظار، آن جماعتی که به دستور پیامبر (ص) حرکت کرده بودند گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است! آنگاه جبرئیل از طرف خداوند نازل شد و خبر هزیمت لشکر قریش را آورد و این آیات نازل شد که: همان کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است. پس به نعمتی و فضلی از خداوند بازگشتند و هیچ گزندی بدانان نرسید و …» 📘 تفسير قمي ج ‏۱ ص۱۲۴-۱۲۶ 📗 مجمع البیان ج ۲ ص ۸۸۸-۸۸۹ و در روایات متعددی از شیعه و سنی از قول ابورافع نقل شده که گوینده این سخنان (که خدا مار را بس است و …) امیرالمومنین (ع) بود. 📕 كنز الفوائد ج ‏۲ ص ۱۹ 📒 مناقب آل أبي طالب ج ‏۱ ص۱۹۴ 📔 كشف الغمة في معرفة الأئمة ج ‏۱ ص ۳۱۷ 📓 كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين (ع) ص ۳۷۵ 📙 نهج الحق و كشف الصدق ص ۱۹۸ 📘 تأويل الآيات الظاهرة ص ۱۳۱ 2️⃣ شأن نزول دیگری که برای این آیه مطرح شده، ظاهرا مربوط به جریان اعلام برائت از مشرکین است: از امام باقر (ع) روایت شده است که هنگامی که پیامبر اکرم (ص) امیرالمومنین (ع) و عمار یاسر را به سوی اهل مکه فرستاد، برخی گفتند: چرا این جوانک را فرستاد و بهتر بود که دیگری را به مکه می‌فرستاد چرا که مکه پر است از بزرگان و رجال قریش؛ به خدا سوگند که کافر شدن بهتر از این وضعیتی است که برای ما پیش آمده؟! پس به سراغ حضرت علی (ع) و عمار رفتند و آنان را از اهل مکه و اینکه آنان علیه ایشان شدت به خرج خواهند داد و کار را بر ایشان دشوار خواهند کرد، ترساندند. حضرت علی (ع) فرمود: «خداوند ما را کافی است و چه نیکو کارگزاری است» و به راه خود ادامه دادند. چون به مکه وارد شدند خداوند پیامبرش را از سخن آنها به حضرت علی (ع) و پاسخ وی بدانها آگاه کرد و نام‌های آنان را در کتابش نازل کرد و این همان سخن خداوند است که فرمود: آیا ندیدید «کسانی را که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است؛ پس به نعمتی از خداوند و به فضلی برگشتند که هیچ گزندی بدانان نرسید و از رضایت خداوند پیروی نمودند و خداوند صاحب فضل عظیم است.» 📚 تفسير عياشي ج ‏۱ ص ۲۰۶ 📌 نکته‌ای درباره نحوه نزول قرآن کریم تصور اغلب افراد این است که تمامی آیات قرآن تنها یکبار نازل شده‌اند؛ در حالی که شواهدی وجود دارد که گاه یک آیه چه‌بسا در دو موقعیت مستقل نازل شده باشد؛ و چه‌بسا روایاتی که بیان می‌دارد هر سال جبرئیل یکبار کل آیات نازل شده از قرآن را بر پیامبر عرضه می‌کرد و در سال پایانی عمر ایشان دوبار عرضه شد (که در ادبیات محققان این رشته این واقعه به «عرضه اخیره» معروف است) نیز مویدی بر این مدعا باشد. اگر این سخن درست باشد چه‌بسا یکی از عللی که شأن نزول‌های متعددی برای یک آیه مطرح شده؛ و یا گاه شأن نزولی برای یک آیه مکی مطرح شده که عموما آن سوره را مدنی دانسته‌اند ویا بالعکس، همین امر بوده است؛ ر این صورت، از درست بودن یک شأن نزول به لحاظ قراین تاریخی، منطقا نمی‌توان نادرست بودن شأن نزول دوم را نتیجه گرفت. در مورد فوق نیز چه‌بسا بتوان هر دو شأن نزول را درست دانست. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🏴حضرت زینب سلام الله علیها: نحن وسیلته فى‏ خلقه و نحن خاصته و محل‏ قدسه و نحن حجته فى غیبه و نحن ورثه انبیائه... وسیله‏ ارتباط خدا با مخلوق‏هاى او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکیها، راهنماهاى روشن خدا و وارث پیامبران اوهستیم‏. 📚 شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 16 ص 211 🏴 فرا رسیدن سالروز وفات صدف دریای ایثار و عصمت، اسوه صبر و بردباری حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🗣 آیت الله جوادی آملی سرّ اشتهار حضرت زینب (س) به عقیله بنی هاشم این است که: برخی ها عاقل نیستند و به دنبال تحصیل عقلند، برخی ها عاقلند و عقل برای آنها به صورت حال است یعنی وصفِ دیرپا نیست [بلکه] گاهی هست و گاهی نیست، برخی ها عاقلند و عقل برای آنها به منزله یک وصف مَلکه است، برخی ها عاقلند که عقل برای آنها به منزله فصل مقوّم است؛ آنها که عقل برای آنها به منزله فصل مقوّم بود، به تمام معنی عقیله اند. حسین بن علی (ع) عقیله بنی هاشم است و زینب کبری (س) عقیله بنی هاشم. این «تاء»،«تاء» مبالغه است نه «تاء» تأنیث. وقتی می گویند انسان خلیفهًْ لله است نه خلیف الله، برای این است که این «تاء»، «تاء» مبالغه است همان طوری که می گوئیم فلان شخص علامه است، بنابراین، هم وجود مبارک حسین بن علی (ع) عقیله بنی هاشم است هم وجود مبارک زینب کبری؛ عقل برای اینها به منزله فصل مقوّم بود. اگر کسی عقل برای او فصل مقوّم بود، کمالات از او نشأت می گیرد، مقهور اوست نه مسلّط بر او. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
◾️◾️ ۱۲ کتاب درباره زندگی و سیره حضرت زینب سلام الله علیها ◾️◾️ ۱. زینب سلام الله علیها من المهد إلى اللحد 👈 دانلود مطالعه ۲. زینب الکبری و دورها فی النهضة الحسينية 👈 دانلود ٣. موسوعة سيرة أهل البيت (جلد ۳۶) 👈 دانلود ۴. السیدة زينب رائدة الجهاد في الإسلام 👈 دانلود ۵. العالمة 👈 دانلود ۶. بانوی کربلا 👈 دانلود ۷. ناسخ التواریخ (بخش زندگانی حضرت زینب سلام الله علیها) 👈 دانلود ۸. زينب« عليها السلام» سر من أسرار أهل الكساء« عليهم السلام» 👈 مطالعه ۹. زينب الكبري 👈 مطالعه ۱۰. عصمة الحوراء زينب (عليها السلام) 👈 مطالعه ۱۱. نگاهی به مقام حضرت زینب 👈 مطالعه ۱۲.مجموعة وفيات الائمة (عليهم السلام) ويليه وفاة السيدة زينب (ع) 👈 مطالعه در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️نام و لقب و کنیه حضرت زینب سلام الله علیها ✅ معروف‌ ترین نام ایشان، (س) است و ایشان تنها شخصیت غیر معصومی است که طبق روایتی (در صورت صحت روایت) نام ایشان از طرف خداوند، توسط جبرائیل بر حضرت رسول اکرم (ص) نازل گشته است. 🔺نقل است که؛ هنگامی که حضرت (س) به دنیا آمد، قنداقه ایشان را خدمت حضرت رسول اکرم (ص) بردند. در این هنگام؛ 📋«فَهَبَطَ جِبرَائِيلُ يَقرَأُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) السَّلَامَ مِن اللهِ الجَلِيلِ وَ قَالَ لَهُ : سَمِّ هَذِهِ المَولَودِةِ زَینَبُ(س)» ♦️جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و از طرف خداوند متعال سلام رساند و گفت : نام این مولود را زینب(س) نامگذاری کن! 📕 زینب الکبری (س) من المهد الی اللحد (قزوینی) ص ۳۵ 👤«آیت الله یوسفی غروی» مورخ شیعه در این باره می نویسد : «اینکه مشهور شده (زینب) را (زینت پدر) و (زینة أب) معنا می کنند، و نیز اینکه گفته می شود پیامبر اکرم (ص) به پیشنهاد جبرئیل (ع) اسم حضرت را زینب گذاشت، اینها ریشه و سندی ندارد و پیش از حضرت زينب (س) نیز اين نام در بین عرب رایج بود؛ بعنوان نمونه زینب دختر پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س)، زینب بنت جحش دختر عمۀ پیامبر(ص) که بعد همسر ایشان شد، و نیز زینب دختر حمزه سیدالشهداء (س)! زینب در اصل نام درختی [یا گلی] زیبا و خوش بو در بیابان بوده که عرب این نام را برای دختران برگزیده بود. همانگونه که صاحب لسان العرب می نویسد : «الزَّيْنَبُ شَجَرٌ حَسَنُ المَنْظَر طَيِّبُ الرَائِحَةِ، وَ بِهِ سُمِّيَت المَرأَةُ» زینب نام درختی خوش منظر و خوش بویی است و همچنین از آن به عنوان نام زن استعمال می شود. همچنانکه در میان غیر عرب نیز نامگذاری دختران بنام بعضی گلها و گیاهان معمول است.» 🔷 در تاریخ و روایات برای برای ایشان، القاب فراوانی نقل شده است، همانند : «عالمة غير معلّمة/ فهمة غير مفهّمة/ كعبة الرزايا/ نائبة الزهراء/ نائبة الحسين/ مليكة الدنيا/ عقيلة النساء/ عديلة الخامس من أهل الكساء/ شريكة الشهيد/ كفيلة السجّاد/ ناموس رواق العظمة/ سيّدة العقائل/ سرّ أبيها/ سلالة الولاية/ وليدة الفصاحة/ شقيقة الحسن/ عقيلة خدر الرسالة/ رضيعة ثدي الولاية/ البليغة/ الفصيحة/ الصدّيقة الصغرى/ الموثّقة/ عقيلة الطالبيّين/ الفاضلة/ الكاملة/ عابدة آل عليّ/ عقيلة الوحي/ شمسة قلادة الجلالة/ نجمة سماء النبالة/ المعصومة الصغرى/ قرينة النوائب/ محبوبة المصطفى/ قرّة عين المرتضى/ صابرة محتسبة/ عقيلة النبوّة/ ربّة خدرالقدس/ قبلة البرايا/ رضيعة الوحي/ باب حطّة الخطايا/ حفرة عليّ و فاطمة/ ربيبة الفضل/ بطلة كربلا/ عظيمة بلواها/ عقيلة القريش/ الباكية / سليلة الزهراء/ أمينة اللّه / آية من آيات اللّه / مظلومة وحيدة/ عقيلة بنی هاشم» 📘 فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى (رحمانی) ص ۶۳۷ 👤«سید محسن امین»، حضرت زینب (س) را به سبب سختی‌های بسیاری که در زندگی دید، (از قبیل درگذشت حضرت رسول اکرم (ص)، شهادت و سختی‌های مادرش، شهادت پدرش امیرالمؤمنین (ع)، شهادت برادرش امام مجتبی (ع) فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین (ع) و بستگان و سایر شهدا، و به اسارت رفتن در کوفه و شام) «ام المصائب» نیز لقب داده‌اند. 📗اعیان الشیعه ج ۷ ص ۱۳۷ ✨ «مرحوم قزوینی» در کتاب خود در ادامه روایت فوق، نقل می کند که؛ هنگام ولادت حضرت زینب (س)، جبرائیل گریست و رسول اکرم (ص) علت گریه جبرائیل را پرسید و او عرضه داشت : 📋«إِنَّ حَيَاةَ هَذِهِ البِنتِ سَوفَ تَكُونُ مَقرُونَةََ بِالمَصَائِبِ وَ المَتَاعِبِ مِن بِدَايَةِ عُمرِهَا إِلَى وَفَاتِهَا» ♦️همانا حیات این دختر از ابتدای عمرش تا زمان وفاتش مقرون به مصیبت ها و سختی ها خواهد بود. 📙 زینب الکبری (س) من المهد الی اللحد (قزوینی) ص ۳۵ ▪️درباره کنیه حضرت (س) نیز محل اختلاف است که برخی کنیه [اُمّ کُلثوم] و برخی کنیه [ام الحسن] نوشته اند. 👤«مرحوم شیخ احمد رحمانی همدانی» می نویسد : 📋«تُكَنَّى بِاُمِّ كُلثُومِ كَمَا تُكَنَّى بِاُمِّ الحَسَنَ أَيضَاً وَ يُقَالُ لَهَا : زَينَبُ الكُبرَى لِلفَرقِ بَينَهَا وَ بَينَ مَن سُمِّيَت بِاِسمِهَا مِن أَخَوَاتِهَا، وَ كُنِّيَت بِكُنيَتِهَا، كَمَا أنَّهَا تَلقَّبَت بِالصِدِّيقَةِ الصُّغرَى لِلفَرقِ بَينَهَا وَ بَينَ اُمِّهَا الصِدِّيقَةِ الكُبرَى فَاطِمَةِ الزَّهرَاءِ(س)» ♦️حضرت زینب(سلام الله علیها) به کنیه ام کلثوم معروف بوده همانگونه که کنیه ابوالحسن داشته است. همچنین به ایشان زینب کبری لقب دادند، آن هم به خاطر اینکه بین ایشان و بین خواهری نامش زینب صغری بود، فرق گذاشته شود. همچنان که به ایشان صدیقه صغری گفتند که بین مادرشان فاطمه(س) که صدیقه کبری است، فرق گذاشته شود. 📚 فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی ص ۶۳۶ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️ حضور حضرت زینب سلام الله علیها در واقعه کربلا! ✅ در نهضت ، در در چند موقِف نام حضرت (س) آمده است : 🔰شب عاشورا : امام سجاد (ع) فرمود : وقتی امام حسین (ع) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب (س) فرمود، حضرت زینب (س) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛ صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد. امام حسین (ع) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود : 📋«يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ» خواهرم! پرهیزکاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن. 📔الارشاد (شیخ مفید) ج ۲ ص ۹۴ 🔰پس از شهادت حضرت علی اکبر (ع) : در مقاتل آمده است که حضرت زینب (س) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر (ع) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند. وقتی زینب کبری (س) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر (ع) مواجه شد. خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر (ع) انداخت. در این حین از آنجایی که امام حسین (ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند، نعش علی اکبر (ع) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند. 📓 اللهوف (سید بن طاووس) ص ۱۱۴ 🔰هنگام شهادت حضرت علی اصغر (ع) : طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین (ع) در روز عاشوراء استنصار می‌کرد، نداى استغاثه امام (ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین (ع) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب (س) فرمود : 📋«نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ» ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم. حضرت زینب (س) طفل شیرخوار را نزد امام حسین (ع) آورد، و به آغوش پدر داد. 📔اللهوف ص ۱۱۶ 🔰قبل از شهادت عبدالله بن حسن (ع) : طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین (ع) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله (ع) در کنار زینب کبری (س) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛ از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب (س) فرار کرد و خود را به امام (ع) در گودال قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد. 📒 الارشاد (شیخ مفید) ج ۲ ص ۱۱۰ 🔰هنگام وداع امام حسین (ع) : هنگامی که امام حسین(ع) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود : 📋«یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً» ♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید. 📕 اللهوف ص ۸۲ سپس حضرت فرمود : 📋«يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ» ♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما! 📗بحار الانوار ج ۴۵ ص ۴۷ 🔰آخرین لحظات حیات امام حسین (ع) در قتلگاه : طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب (س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد : 📋«یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟» ♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو تماشا می‌کنی؟! 📗الارشاد ج ۲ ص ۱۱۲ 🔰هنگام شهادت امام حسین (ع) : وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین (ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره امام در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم (ص) عرضه داشت : 📋«وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ» ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(علیه السلام) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است. 📘 مناقب ابن شهرآشوب ج ۴ ص ۱۱۳ 🔰هنگام هجوم به خیمه‌ها : شمر بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع) وارد خیمه شد و وقتی با امام سجاد (ع) رو به رو می شود، قصد کشتن امام سجاد (ع) را کرد، که در این هنگام حضرت زینب (س) خود را روی امام (ع) انداخت و فرمود : 📋«وَاللهِ لَایُقتَلُ حَتَّی اُقتَلُ» ♦️به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم. که حضرت(س) به این وسیله آن پلید را از قصدش منصرف کرد. 📚المنتظم (ابن جوزی) ج ۵ ص ۳۴۱
🔰مجلس عبیدالله در کوفه : شیخ مفید نقل می کند که اهل بیت امام حسین (ع) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب (س) در بین آنها با بی اعتنایی به ابن زیاد وارد کاخ شد و به گوشه ای از کاخ رفته و کنیزان حضرت دور تا دور حضرت قرار داشتند. در این هنگام عبیدالله پرسید : 📋«مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟» ♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟ کسی به او جواب نداد. سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد. دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت : 📋«هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)» ♦️این زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول اکرم(ص) است. 📙 الارشاد ج ۲ ص ۱۱۵ - ۱۱۶ بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب (س) را شناخت، چنین گفت : 📋«كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟» ♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(س) جواب داد : 📋«مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلَاً!» ♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم. ⚠️ (اين معنا براى عبارت مذکور داراى مسامحه است که ما آن را در (اينجا) توضيح داده‌ايم) 📓 اللهوف ص ۱۶۰ 🔰مجلس یزید در شام : وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد. و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند. در این حین حضرت زینب (س) خطاب به یزید لعین فرمود : 📋«یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى‏ بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد» ♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ها قرار داده‏‌اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏اى، پرده‏‌هاى حرمت آنان را دريده، چهره‏‌هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي‌گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ها و قلعه‏‌ها و بيابان‌ها به آنان مي‌ نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟ 📔 بحار الانوار ج ۴۵ ص ۱۳۴ يک نکته قابل تأمل که از کلام حضرت زينب (س) مي‌توان استفاده کرد (اينجا) 🔰در مدینه : بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت علیهم السلام و ایراد خطبه توسط امام سجاد (ع)، حضرت زینب کبرى (س) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم (ص) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به حضرت رسول خدا (ص) عرضه داشت : 📋«یَا جَدَّاهْ! إِنِّی‏ نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا» ♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین (ع) را براى تو آورده‏ ام. زینب (س) پیوسته گریه مى‏ کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادر زاده‏ اش على بن الحسین (ع) مى‏ نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى‏ شد. 📒 بحار الانوار ج ۴۵ ص ۱۴۷ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❌ شبهه سر بر چوبه محمل زدن حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه هنگام دیدن راس برادر ✅ اصل روایت را ابتدا علامه مجلسی نقل می‌کند که شخصی به نام «مسلم جصّاص(گچکار)» نقل می‌کند که؛ من در کوفه مشغول تعمير و گچکاری دارالعماره بودم که اسراء را وارد کوفه کردند. سپس حضرت زینب (س) هنگامی که با سر مبارک برادر رو به رو شد. 📋«فَنَطَحَتْ جَبِينَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَيْنَا الدَّمَ يَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا» ♦️پیشانی خود را به چوبه‌ی محمل زد و خون را دیدم که از زیر مقنعه‌اش بیرون می‌زد. 📕 بحار الانوار ج ۴۵ ص ۱۱۴ ✍️بررسی روایت : ♦️این روایت را علامه مجلسی در بحار الانوار بدون سند یا به اصطلاح «مرسل» نقل کرده و خود مرحوم مجلسی نیز به مرسل بودن آن اذعان کرده است و در ابتدای روایت می‌گوید : «أَقُولُ رَأَيْتُ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ الْمُعْتَبَرَةِ رُوِيَ مُرْسَلًا عَنْ مُسْلِمٍ الْجَصَّاصِ» در بعضی کتب معتبر از مسلم جصاص روایتی مرسل از مسلم جصاص نقل شده است. این اذعان شخص بزرگوار علامه مجلسی به نامعتبر بودن این روایت تاریخی کافی است. 👈 حديث مرسل : حدیثی که مقابل خبر مسند می‌باشد، و خبری را که همه یا برخی از راویان آن از سلسله سند حذف و اتصال اسناد آن به معصوم قطع شده باشد؛ فرقی ندارد که نام راوی یا راویان از ابتدای سلسله سند یا از وسط و یا از آخر آن حذف شده باشد و یا راوی آن مشخص نباشد. ♦️علاوه بر مرسل بودن این گزارش، شخص «مسلم الجصاص» نیز مجهول است که موجبات ضعف سند را از جهتی دیگر نیز فراهم می‌کند. ♦️مرحوم شیخ عباس قمی منشاء این روایت جصاص را دو کتاب «نورالعین» و «منتخب طریحی» می داند و در نقد سند آن می نویسد : ذکر محامل و هودج، در غیر خبر مسلم جصاص نیست و این خبر را گرچه علامه مجلسی نقل کرده؛ لیکن مآخذ آن منتخب طریحی و کتاب نورالعین است که حال هر دو کتاب بر اهل فن پوشیده نیست. 📘منتهی الآمال ج ۱ ص ۵۶۹ ♦️کتاب «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» معروف به «منتخب طریحی»، نوشته فخرالدین طریحی از علمای قرن یازدهم است. از آنجا که این کتاب کشکول گونه به صورت نامستند و بدون تحقیق تالیف شده، بسیاری از کتاب شناسان و حدیث پژوهان از آن انتقاد کرده اند. به عنوان نمونه مرحوم میرزا محمد ارباب می گوید که در کتاب منتخب مسامحات بسیار به کار رفته و روایت مختص به آن اعتباری ندارد. 📗عاشورا پژوهی با رویکرد تحریف شناسی (صحتی سردرودی) ص ۷۱ ♦️کتاب «نور العین فی مشهد الحسین (ع)» نیز کتابی بسیار ضعیف و نامطمئن است که حتی نویسنده آن نیز به درستی مشخص نیست. مرحوم «علی بن عبدالله بحرانی ستری»، از فقها و مراجع تقلید امامی قرن سیزدهم و چهاردهم، کتاب نورالعین را کتابی سراسر کذب و افترا و بهتان می خواند و بیان می دارد اشعاری که در این کتاب به اهل بیت و امام حسین (ع) نسبت داده شده آن قدر از نظر فصاحت و بلاغت و وزن و قافیه ضعیف است که نمی توان آن ها را به افراد عادی نسبت داد، چه برسد به فصیح ترین و افراد عرب! 📙 قامعه اهل الباطل (بحرانی ستری) صص ۲۰-۷۷-۹۰ ♦️به نظر می‌ رسد که علامه مجلسى این مطلب را از منتخب طریحى نقل کرده است؛ زیرا علیرغم آنکه مشهور شده است که ماخذ این روایت کتاب نورالعین است، در گزارشی که در آن کتاب آمده است، سخنی از داستان سر به محمل کوبیدن نیست، بلکه طبق نقل این کتاب، اساساً محملی بر روی شتران نبوده تا زینب(س) سرشان را به چوبه آن بکوبند! این کوباندن سر در نسخه چاپى مقتل الحسین (ع) منسوب به أبى مخنف، نیز نیامده است. ♦️بر اساس گزارش های متقدمین، اسراء را با شتر بدون جهاز می بردند تا ناراحتى ببینند و تنها در این روایت است که وجود محمل بر روی شترها ذکر شده است. اساسا محمل یک وسیله محترمانه است و هیچ‌کس آن‌ را براى اسیر خود انتخاب نمی‌کند. لذا محملی وجود نداشت که به فرض حضرت زینب (س) سر خود را به آن بکوبند. این مطلبی است که شیخ مفید و سید بن طاووس، شیخ طوسی آنرا بیان نموده اند. به عنوان نمونه، راوی نقل می کند من در کوفه بودم و تجمع مردم کوفه را مشاهده کردم در حالی که مردم هم برای دیدن آن از خانه هایشان بیرون آمده بودند ؛ «فَلَمَّا أُقْبِلَ بِهِمْ عَلَى الْجِمَالِ بِغَيْرِ وِطَاءٍ» پس وقتی کاروان اسراء کربلا نزدیک شد، دیدم اهل بيت(ع) را سوار بر شتران بى‏ جهاز کرده اند. 📚 امالی شیخ طوسی ص ۹۱ افزون بر این، در خود اشعارى که در این روایت به امام سجاد (ع) نسبت داده شده به صراحت آمده است؛ «تُسَيِّرُونَا عَلَى الْأَقْتَابِ عَارِيَةً» ما را بر شتران برهنه سوار کردند. 📓بحار الانوار ج ۴۵ ص ۱۱۴ روشن است که منظور حضرت شخص وى نیست، بلکه تمام اسرا را این‌ گونه سوار کردند. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️ هجرت به شام و وفات حضرت زینب سلام الله علیها ✅ در مورد علت هجرت حضرت زینب (س) به سرزمین شام چهار دلیل بیان شده است : 1️⃣ تبعید ایشان به مصر توسط یزید! حضرت زینب (س) پس از بازگشت از شام به مدینه، از هر فرصتی استفاده می کرد و در هر مجلس و محفلی چهره ی پلید یزید و یزیدیان را افشاء می نمود و مردم را به قیام علیه یزید تحریک می کرد. این خبر توسط فرمانداران و جاسوسان به یزید رسید و او فهمید که اگر زینب کبری (س) در مدينه بماند، سرزمين حجاز را بر ضد دستگاه يزيد می شوراند، زيرا زينب (س) در مدينه همواره رسواگر حكومت يزيد بود و مردم را بر ضد او مي‌شوراند و هدف شهيدان كربلا را بيان می كند. بنابراین یزید دستور داد او را از مردم دور کنند و به مصر تبعید نمایند تا از نزدیک ایشان را زیر نظر داشته باشد. حضرت به مصر تبعید شد و به نقل برخی منابع در مصر از دنیا رفت. 📔 اخبار الزینبات (یحیی بن حسن عبیدلی) ص ۱۱۵ و بنابر نقل برخی دیگر از منابع حضرت مدتی در مصر ماند و بعد از اینکه همسرش عبدالله بن جعفر که تاجر بود به شام آمد، برای دیدن همسرش از مصر به شام عزیمت کرد و در این سفر در شام از دنیا رفت. 📒 السیده زینب (شریف قرشی) ص ۲۹۹ 2️⃣به خاطر در امان ماندن از واقعه حرّه! منظور از واقعه حَرّه، همان برخورد خشونت ‌آمیز لشکر شام به دستور یزید به فرماندهی مسلم بن عقبه (مُسرف) با قیام مردم مدینه در سال ۶۳ بود. فرمانده سپاه شام، مسلم تا سه روز اموال و نواميس مردم مدينه را بر لشكر خود مباح نمود. در اين فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از ساير مسلمين ده هزار تن به قتل رسيدند. سپاه بى حياىِ شام شروع به غارت و هتك حرمت نواميس مسلمانان كردند. در اين حادثه با هزار دختر باكره زنا كردند، و هزار زن بى شوهر باردار شدند، كه آنها را «اولاد حرّه» ناميدند. 📒 شرح نهج البلاغه (ابن ابى الحديد) ج ۳ ص ۲۵۹ 3️⃣ به خاطر قحطی در سرزمین حجاز و مخصوصا مدینه! علت مسافرت حضرت زينب (س) از مدينه به شام، اين بود كه قحطی شديدی در حجاز و مدينه پديد آمد. عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب (س) تصميم گرفت به همراه زینب کبری (س) به شام سفر كند، و پس از نابودی قحطی، به حجاز بازگردد. 📕 نزهة اهل الحرمین (سید حسن صدر) ص ۳۹ 4️⃣ همراهی با عبدالله به شام جهت سرکشی به باغات و اراضی عبدالله! عبدالله بن جعفر در شام صاحب مزرعه و باغستان بود و از طرفی آب و هوای شام نیز بسیار مطلوب و سرزمین سر سبزی بود. پس عبدالله به شام سفر کرد و زينب کبری (س)‌ نیز در اين سفر به همراه شوهرش بود و حضرت (س) در مدت اقامت در آنجا، مریض شد و از دنیا رفت. ✍️نقد و بررسی احتمالات : ۱) احتمال اول : اكثر راویانی كه عبیدلی از آنان روایت نقل كرده است، مجهول هستند و در كتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثری از آن روایان نیست. و زینبی كه در مصر (قاهره) دفن شده است، «زینب بنت‏ یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب» است. 📗 اعیان الشیعه ج ۷ ص ۱۴۲ ۲) احتمال دوم : حضرت زینب (س) به نقل مشهور در سال ۶۲ هجری قمری، یعنی یکسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفته است و واقعه حره در مدینه در سال ۶۳ هجری اتفاق افتاده است و در صورت صحت تاریخ وفات ایشان در آن سال، مطمئنا ایشان این واقعه را درک نکرده است و دیگر اینکه اهل بیت علیهم السلام به امامت امام سجاد (ع) در آن سال وقوع حادثه حره در مدینه حضور داشتند و دلیلی ندارد که حضرت به خاطر این حادثه آن هم به سرزمین شام رفته باشند؟! ۳) احتمال سوم : در تاریخ هیچ نقلی درباره وقوع حادثه قحطی و خشکسالی در مدینه گزارش نشده است و مدینه از شهرهای مهمی است كه مثل بسیاری از شهرهای مهم دنیا برای آن تاریخ‏ های متعددی نوشته‏ اند. بعضی از این كتاب‏ها به حوادث مهمی كه در مدینه اتفاق افتاده مثل سیل، آتش گرفتن حرم رسول اكرم (ص) وزیدن باد سرخ و ... پرداخته‏ اند. اگر چنان قحطی و گرسنگی در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این كتاب‏ های تاریخی درباره آن بحث می‏ شد، در حالی كه چنین چیزی مطرح نشده است. ۴) احتمال چهارم : اینكه گفته شده است كه عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و باغ و اراضی داشته و همراه همسرش جهت‏ سركشی یا بهره برداری از آن‏ها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب (س) درگذشته است مطلب بی‏ اساسی است و در هیچ یك از كتب تاریخی از چنین مزرعه‏ ای اسمی به میان نیامده است. ✅ نتيحه: هيچکدام از احتمالات مذکور قابل اعتماد نيستند و علت وفات آن حضرت در شام از مجهولات تاريخ می‌باشد. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🕌 مرقد حضرت زینب سلام الله علیها ✅ در مورد محل دفن حضرت زینب (س) سه دیدگاه وجود دارد : الف) شام : نقل مشهور این است که قبر مطهر حضرت زینب (س) در شام است و این مکان اکنون در جنوب دمشق قرار دارد و به سبب وجود حرم حضرت زینب (س)، این منطقه «شهرک السیدة زینب (س)» نام گرفته است. عماد الدین طبری در «كامل بهائی» می نویسد : «رُوي أنَّ أُمَّ كُلثُومَ(س) أُختَ الحُسَينِ (ع) تُوُفِّيِت بِدَمَشقَ وَ ثَبَتَ مَا يَقُولهُ البَعضُ مِن أَنَّ زَينَبَ(س) هِي أُمُّ كُلثُوم» روایت شده است که ام کلثوم(س) خواهر امام حسین (ع) در دمشق وفات یافته و ثابت شده است که زینب (س) همان ام کلثوم است. 📘 كامل بهائی ج ٢ ص ٣٠٢ ب) مدینه : برخی از مورخان، قبرستان بقیع در مدینه را محل دفن ایشان دانسته‌ اند. سید محسن امین عاملی می نویسد : «يَجِبُ أن يَكونَ قَبرُها فِي المَدِينَة المُنوَّرةِ فَإنَّهُ لَم يثبت أنَّها بَعدَ رُجُوعِها لِلمَدِينةِ خَرَجَت مِنهَا» قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در مدینه منوره می باشد و بعد از رجوعش از شام به مدینه، اینکه مجدد از مدینه خارج شده باشد، ثابت نشده است. 📕 اعیان الشیعة ج ۷ ص ۱۴۰ ج) مصر : برخی نیز مرقد مطهر حضرت زینب کبری (س) را در مصر دانسته ‌اند. این بارگاه در قاهره در منطقه سیدة زینب قرار دارد و به مقام السیدة زینب (س) و مسجد السیدة زینب (س) مشهور است. یحیی بن حسن عبیدلی طبق نقلی می نویسد : «تُوفِّيَت زَينبُ (س) بِنتَ عَلِی (ع) سَنَةَ ٦٢ مِن الهِجرَة وَ دُفِنَت بِمَخدَعِهَا بِدَارِ مُسلِمَة المُستَجدّة بِالحَمرَاءِ القَصوَى» دختر امام علی (ع) در سال ۶۲ هجری درگذشت و بدن ایشان در خانه «مسلمه بن مُخلّد» در منطقه «الحمراء القُصوى»(منطقه ای بین قاهره و شهر فسطاط) در مصر دفن شد. 📚 اخبار الزینبات (عبیدلی) ص ۱۱۵ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📜توسل عالم اهل تسنن به ساحت نورانی ! ✅یکی از ویژگی‌ های حضرت زینب گره‌گشایی از آحاد مردم حتی از غیر شیعیان است و این خصلت بر سایر مذاهب مخفی نمانده است. به عنوان نمونه، «مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی» از مشاهیر و علمای اهل‌ تسنن (م۱۳۰۸ ه.ق)، از قول «شیخ عبد الرحمن بن حسن بن عمر الاجهوری» فقیه مالکی مصری (م۱۱۹۸ ه.ق) چنین می‌نویسد : در کتاب شیخ عبدالرحمن اجهوری که نامش «مشارق الانوار فی آل البیت الاخیار» است خواندم که: «در سال 1170 برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود، به مقام سیده زینب (س) که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، و به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است؛ «آلِ طَاهَا! لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لَا سِواكُمْ بِمَا لَكُمْ آلآءُ مَدحُکُم فِی الکِتَابِ جَاءَ مُبِینَاً اَنبَاتُ عَنهُ مِلَّةٌ سَمحَاءُ وَ..» ♦️ای آل طاها! تنها شما به خاطر نعمت هایی که از آن بهره مند شدید بر ما ولایت دارید. مدح و منقبت شما اهل بیت، آشکارا در کتاب خدا آمده است و الی آخر. 📚 نور ألأبصار فی مَناقب آل بَیت ألنّبیّ ألمخْتار(ص) شبلنجی، صص۳۸۲_۳۸۳ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💢جایگاه ویژه حضرت زینب (س) ▪️امام حسين (ع): يا أُختاه لاتَنسيني في نافِلَةِ اللَّيلِ ▫️اى خواهرم! مرا در نماز شب فراموش نكن. ▪️امام سجّاد (ع): إنَّ عَمَّتي زَينَبَ مَعَ تِلكَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها في طَرِيقِنا إلَى الشّامِ ما تَرَكَتْ [تَهَجُّدَها] لِلَيلَةٍ ▫️عمّه ام، زينب، با وجود همه مصيبت ها و رنج هايى كه در مسيرمان به سوى شام به او روى آورد، حتّى يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت. 📚وفيات الأئمه ص ۴۴۱ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔷 حضرت زینب (س) و مقابله با اندیشه جبر پس از حادثه عاشورا مزدوران يزيد، با استفاده از ترویج عقیده جبر، شروع به تبليغ كردند و پيروزى ظاهری يزيد را خواست خدا قلمداد كردند. «عبيدالله بن زياد» پس از شهادت اما حسين (ع) مردم را در مسجد بزرگ كوفه جمع كرد تا قضيه را به اطلاع آنها برساند. او قيافه مذهبى به خود گرفت و گفت: «الحمدلله الذى أظهر الحق و نصر أمير المؤمنين و أشياعه و قتل الكذاب بن الكذاب»، (ستايش خدا را كه حق را پيروز كرد و امير المؤمنين(يزيد) و پيروانش را يارى كرد و دروغگو پسر دروغگو را كشت!!) اما متقابلاً حضرت زينب و حضرت على بن الحسين (ع) كه از شگرد تبليغى دشمن آگاه بودند، اين پايگاه فكرى بنی اميه و هدف قرار داده با سخنان متين و مستدل خود بشدت آن را كوبيدند و يزيد و يزيديان را مسئول اعمال و جناياتشان معرفى كردند. يكى از جلوه هاى بر خورد اين دو تفكر، هنگامى بود كه زنان و كودكان حسينى را وارد كاخ عبيد الله بن زياد كردند. آن روز عبيد الله در كاخ خود ديدار عمومى ترتيب داد و دستور داد سر بريده امام حسين - عليه السلام - را در برابرش بگذارند. آنگاه زنان و كودكان را وارد كاخ نمودند. زينب، در حالى كه كم ارزش ترين لباسهاى خود را به تن داشت و زنان و كنيزان اطراف او را گرفته بودند، به صورت ناشناس وارد مجلس شد و بى اعتنا در گوشه اى نشست. عبيدالله چشمش به او افتاد و پرسيد: اين زن كه خود را كنار كشيده و ديگر زنان گردش جمع شده اند، كيست؟ زينب پاسخ نگفت. عبيدالله سؤال خود را تكرار كرد. يكى از كنيزان گفت: او را زينب دختر فاطمه دختر پيامبر اسلام (ص) است. عبيدالله رو به زينب كرد و گفت: ستايش خدا را كه شما خانواده را رسوا ساخت و كشت و نشان داد كه آنچه مى گفتيد دروغى بيش نبود. زينب پاسخ داد: ستايش خدا را كه ما را به واسطه خود گرامى داشت و از پليدى پاك گردانيد. جز فاسق رسوا نمى شود و جز بد كار، دروغ نمى گويد، و بدكار ما نيستيم، ديگرانند (يعنى تو و دار و دسته است هستيد) و ستايش مخصوص خداوند است. ⬅️ ديدى خدا با خاندانت چه كرد؟! ⬅️ ما رأيت الا جميلا! آنان كسانى بودند كه خدا مقدر ساخته بود كشته شوند و آنها نيز اطاعت كرده و به سوى آرامگاه خود شتافتند و بزودى خداوند تو و آنان را (در روز رستاخير) با هم روبرو مى كند و آنان از تو، به درگاه خدا شكايت و دادخواهى خواهند كرد، اينك بنگر آن روز چه كسى پيروز خواهد شد، مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه! پسر زياد (از سخنان صريح و تند زينب و از اينكه او را با نام مادر بزرگ بد نامش يعنى مرجانه خطاب كرد) سخت خشمگين شد و خواست تصميم سوئى بگيرد. يكى از حاضران بنام«عمرو بن حريث» گفت: امير! اين يك زن است و كسى زن را به خاطر سخنانش موأخذه نمى كند. پسر زياد بار ديگر خطاب به زينب گفت: خدا دلم را با كشته شدن برادر نافرمانت حسين و خاندان شورشگر و سر كشت شفا داد. زينب گفت: به جانم قسم مهتر مرا كشتى، نهال مرا قطع كردى و ريشه مرا در آوردى، اگر اين كار مايه شفاى توست، همانا شفا يافته اى. پسر زياد كه تحت تأثير شيوائى كلام زينب قرار گرفته بود، با خشم و استهزا گفت: اين هم مثل پدرش سخن پرداز است، به جان خودم پدرت نيز شاعر بود و سخن به سجع مى گفت. زينب گفت: زن را با سجع گويى چكار؟ (حالا چه وقت سجع گفتن است؟) ابن زياد مى خواست وانمود كند كه هر كس بر حسب ظاهر در جبهه نظامى شكست بخورد، رسوا شده است، زيرا اگر او بحق بود در جبهه نظامى غالب مى شد. زينب كبرى (س) كه بخوبى مى دانست پسر زياد از چه ديدگاهى سخن مى گويد پايگاه فكرى او را در هم كوبيد، و با اين سخنانش اعلام كرد كه معيار«شرف و فضيلت»، حقيقت جويى و حقيقت طلبى است، نه قدرت ظاهرى. زينب اعلام كرد كه كسى كه در راه خدا شهيد شده رسوا نمى شود، رسوا كسى است كه ظلم و ستم كند و از حق منحرف شود. عبيدالله بن زياد انتظار داشت زينب مصيبت ديده، و عزيز از دست داده، با يك طعنه، به زانو در آيد، اشك بريزد و عجز و ناله كند! اما زينب شير دل سخنان او را در دهانش شكست و غرورش را درهم كوبيد. در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✔️ نمی‌خواهم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب بیفتد... ▪️یحیی مازَنی گوید: من در مدینه مدت بسیاری همسایه حضرت امیرالمومنین علی (ع) بودم، ولی به خدا سوگند هرگز زینب کبری (س) را ندیدم و صدای او را هم نشنیدم. 👈 و كانَت اِذا اَرادتِ الخروجَ لِزيارةِ جدّها رسولِ اللّه تَخرجُ ليلاً و الحسنُ عن يَمينها و الحسينُ عن شِمالها و أميرُالمؤمنين اَمامُها 👈 هنگام زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) شبانه از خانه بیرون می‌رفت؛ در حالی که برادرانش حسن و حسین علیهما‌ السلام اطراف او و امیرالمؤمنین علی (ع) پیش رویش راه می رفتند. ▫️ وقتی به قبر مطهر رسول خدا (ص) نزدیک می‌شدند، مولا علی (ع) جلو می‌رفت و نور چراغ را کم می‌کرد. 🔸 روزی امام حسن (ع) از امیرالمومنین (ع) درباره این کار سؤال کرد. مولا علی (ع) فرمود: 👈 أخشىٰ أن يَنظُرَ أحدٌ الى شَخصِ اُختكَ زَينب 👈 می‌ترسم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب بیفتد. 📘 زينب الکبری (النقدی) ص ۲۲ 📕وفیات الائمة عليهم‌ السّلام ص ۴۳۵ در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💎 «دعای مُعَلّی» دعايی فوق العاده برای ماه رجب 🔸 یونُس ابن ظَبیان گفت: ماه رجب بود و نزد مولایم حضرت صادق علیه السلام بودم. مُعَلَّی بن خُنَیس وارد شد و سخن از دعای در ماه رجب به میان آمد. معلّی عرض کرد: 🔸 يا سَيِّدِي! عَلِّمْنِي دُعَاءً يَجْمَعُ كُلَّ مَا أَوْدَعَتْهُ الشِّيعَةُ فِي كُتُبِهَا. 🔸 ای سرور من! دعایی به من بیاموز که جامع همه (خیراتی) باشد که شیعه در کتاب هایش نوشته و به ودیعه گذارده است. پس حضرتش فرمود: ای معلّی! بگو: 🔹«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ، وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِيرُ، وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فَقْرِي، وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي، وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِي، يَا قَوِيُّ يَا عَزِيزُ! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ!» 🔹خدايا شكيبايى شاكرانت، و كردار ترسيدگانت، و باور عبادت ‏كنندگانت را از تو مى‏ خواهم، خدايا تو برتر و بزرگى، و من بنده بينوا و تهي دستم، تو بى ‏نياز و ستوده‏ اى، و من بنده‏ خوارم. خدايا بر محمّد و خاندانش درود فرست، و عطاى اين خواسته ‏ها را بر من منت بگذار به توانگرى ‏ات بر تهيدستى‏ ام،و به بردبارى ‏ات بر نادانى ‏ام، به توانت بر ناتوانى ‏ام اى عزيز. خدايا بر محمّد و خاندانش آن‏ جانشيان پسنديده درود فرست، و مرا از كارهاى دنيا و آخرت نسبت به چيزى‏ كه بى‏ تابم كرده كفايت كن اى مهربان‏ترين مهربانان. 🌷 سپس حضرت فرمود: يَا مُعَلَّى! وَ اللَّهِ لَقَدْ جَمَعَ لَكَ هَذَا الدُّعَاءُ مَا كَانَ مِنْ لَدُنْ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ إِلَى مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه وآله. 🔸 ای معلّی! به خدا قسم! این دعا، جامع همه دعاهای از زمان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام تا زمان حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله است. 📚 اقبال الاعمال ج 3 ص 210 در دو پيام رسان ايتا و تلگرام به ما بپيونديد 👇👇👇 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 @serajemoniir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃