💢هر کسی که نمیداند جنگ نرم یعنی چه؟ این متن را بخواند 👇
📡تعریف «جنگ نرم» به زبان ساده
🌱کشاورز فقیری بزغالهای را از شهر خرید.
همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز میگشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله را از آن فرد بگیرند، میتوانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند.
اما چگونه میتوانند این کار را عملی کنند؟
مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این اوباش ضعیف نمیتوانستند و نمیخواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند. برای همین فکر کردند و تصمیم گرفتند که از یک حقه استفاده کنند.
🔷 وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک میکرد...
🌱 یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد.
بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانههایت حمل میکنی؟»
مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شدهای؟ این سگ نیست! این یک بز است.»
ولگرد گفت: «نه اشتباه میکنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی مردم فکر میکنند که دیوانه شدهای.»
مرد روستایی به حرفهای آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه داد.
در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است.
🌱در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد.
مرد روستایی خندید و گفت: «آقا این بزغاله است و نه یک سگ»
ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟ به نظر میرسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد. این یک سک است»
... و به راهش ادامه داد......
روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟
اما آن قطعاً یک بز بود.
فهمید هر دو نفر اشتباه میکردند
اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است.
🌱آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمیگشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریدهای؟»
مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید که این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریدهام»
مرد روستایی پس از جدا شدن از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود.
با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد.
اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود.
🔸در همین زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت:
«عجیب است! من تا به حال کسی را ندیدهام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند. نکند فکر میکنی که این یک بز است؟»
🌱مرد روستایی دیگر واقعاً نمیدانست که این حیوان بز است و یا یک سگ.
برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند.
اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست.
بز را که فکر میکرد دیگر سگ است آنجا رها کرد و به روستا برگشت.
ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند.
❎ با این حقه اوباشها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند.
📢مراقب باشیم رسانه ها با این روش، داشته هایمان و از همه مهمتر اعتقاداتمان را از ما نگیرند!
⬅️ و موضوع این داستان همان معنای "جنگ نرم" است.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📆 22 ذی الحجه: سالروز شهادت ميثم تمار
↙️ نام کاملش میثَم تمّار اَسَدی کوفی است.
بعضی از محققان، میثم را ایرانی دانستهاند، اما چون برده زنی از بنیاسد بوده، به این قبیله منسوب شده است.
حضرت علی (ع) میثم را از آن زن خرید و آزاد کرد. وقتی نامش را پرسید، گفت: نامم «سالم» است. حضرت به او فرمود: پیامبر اکرم (ص) مرا آگاه کرده که والدین عجمیات، تو را میثم نامیدهاند.
میثم سخن حضرت علی (ع) را تصدیق کرد و نامش را به میثم تغییر داد و کنیهاش ابوسالم شد. کنیه دیگر او ابوصالح بود.
میثم در بازار کوفه خرما میفروخت و از این رو، به او لقب تمّار دادند.
⬅️ صالح، شُعَیب، عِمران و حمزه از جمله فرزندان میثم تمّار بودند که با مصاحبت اهل بیت (ع) بزرگ شدند. فرزندان آنان نیز از اصحاب و راویان امامان شیعه بودند. از آن جمله علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم از متکلمان شیعه امامیه و از نخستین مؤلفان کتابهای کلامی است.
↖️ ویژگیها: سخنوری و پیشگویی حوادث
میثم، شخصی حاضرجواب بود؛ هنگامی که به نمایندگی معترضان بازار کوفه، در دربار عبیدالله بن زیاد سخن گفت، ابنزیاد از منطق، سخنوری، فصاحت و بلاغت او در شگفت ماند. خطابههای او بر ضد حکومت امویان، وی را در میان دشمنان این حکومت بارز ساخت.
میثم، مرگ معاویه را پیشگویی کرد. و خبر شهادت امام حسین (ع) را برای زنی مکّی به نام جبله، گفت. او همچنین از پیش، از دستگیریاش توسط سرکرده طایفه خود و شهادتش به دستور ابن زیاد و آزادی مختار از زندان خبر داد.
به این جهت میثم را صاحب علم منایا و بلایا میدانند که از مان مرگ و حوادث و امتحانات سخت آگاهی دارد.
◀️زمان آشنایی او با امير المومنين (ع)
درباره حضور میثم در جنگهای دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، روایتی نیامده است. میتوان حدس زد که او در اواخر عمر آن حضرت، با ایشان آشنا شده است. روایاتی که از میثم نقل شده نیز مربوط به دوران پایانی حکومت امام علی (ع) است. روایت مربوط به حمله یاران معاویه به نواحی هِیت و اَنبار و کشتن عدهای از زنان و کودکان آنجا، از آن جمله است.
🔼 میثم و واقعه کربلا
در سال ۶۰ قمری، کمی پیش از قیام امام حسین و حادثه کربلا، میثم برای عمره رهسپار مکه شد. چون امام را نیافت، سراغ او را از امّسلمه گرفت. امّسلمه او را از احوال امام آگاه نمود. میثم که عازم بازگشت به کوفه بود، از امّسلمه خواست به امام سلام برساند و بگوید نزد خداوند با امام دیدار خواهد کرد.
🔽 میثم تمار تألیفاتی داشته است. یکی از آنها تفسیری است که از علی (ع) آموخته بود.
در روایتی، میثم، خطاب به عبدالله بن عباس گفته است که امام علی (ع) تأویل قرآن را به وی آموخته است. زمانی که میثم به عمره رفت، به ابن عباس گفت هر مطلبی درباره تفسیر قرآن میخواهد، از وی بپرسد. ابنعباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت. چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابنزیاد خبر داد، ابنعباس که گمان میکرد میثم این خبر را از روی غیب گویی به او داده است، به وی بیاعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند. میثم او را از این کار بازداشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابنعباس پذیرفت و پس از مدتی همه اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.
میثم، کتابی هم در حدیث داشته است که فرزندانش از آن، روایاتی نقل کردهاند. پارهای از روایات آن در منابع موجود است. این احادیث دربردارنده موضوعاتی چون حبّ و بغض به اهل بیت (ع)، برتری مسجد کوفه بر بیتالمقدس، چهار بار اقرار به زنای محصنه و حدّ آن و معلومکردن قاتل جوانی اَعرابی برای بازماندگاناش به دست علی (ع)، است.
♦️ خبر امام از شهادت وی
امام علی (ع) میثم را از چگونگی شهادتش، قاتل وی و آویختهشدنش به درخت نخلی که آن را به او نشان داده بود، آگاه ساخته و به او بشارت داده بود که پاداش مقاومت او در برابر خواست ابن زیاد آن است که در آخرت، کنار امام در درجهای شایسته خواهد بود. گفته شده است میثم کنار آن درخت نماز میخواند و با آن سخن میگفت.
میثم خبر شهادتش را که از زبان امام علی (ع) شنیده بود، برای دیگران نقل میکرد.
بنا به روایتی، او و حبیب بن مظاهر در میان جمعی، خبر شهادت را بیان کردند، اما حاضران، آنان را تکذیب و تمسخر کردند.
آگاهی وی از شهادتش تا بدان حد بود که وقتی او را برای به صلیب کشیدن می بدند کسی به او گفت ای میثم میتوانستی کاری بکنی که گرفتار این ساعت نشوی میثم در پاسخش گفت: به خدا سوگند که این در خت خرمایی که مرا بر آن میآویزند جز برای من رشد نکرده و من نیز جز برای چنین روزی خود را آماده نساختهام.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سراج منیر
📆 22 ذی الحجه: سالروز شهادت ميثم تمار ↙️ نام کاملش میثَم تمّار اَسَدی کوفی است. بعضی از محققان، می
🩸درباره دستگیری و قتل میثم، دو روایت وجود دارد.
🔺 روایت نخست از شهادت او
به روایتی، ابن زیاد از طرف یزید بن معاویه، خلیفه اموی (۶۰تا۶۴ق)، مأمور شد میثم را که میدانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی (ع) است، بهدار بیاویزد.
در پی آن، میثم در راه بازگشت از عمره، در قادسیه (در پانزده فرسخی کوفه) به دست مأموران ابنزیاد دستگیر شد. در زندان، میثم با مختار که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیشگویی کرد و سرانجام به دستور ابنزیاد بهدار آویخته شد.
🔺 روایت دوم از شهادتش (قطع زبان میثم)
به روایت دیگر، میثم به درخواست عدهای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار کوفه، همراه آنان نزد ابنزیاد رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد. عَمروبن حُرَیث، امیر کوفه از طرف ابن زیاد که عثمانی مسلک و دشمن اهل بیت بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغگو و دوستدار دروغگو خواند، اما میثم خود را راستگو و دوستدار راستگو (حضرت علی) معرفی کرد. ابنزیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دستها و پاهایش را قطع میکند و او را بهدار میکشد. میثم اگرچه میتوانست تقیه کند، شهادت را برگزید و گفت امام علی او را آگاه کرده است که ابنزیاد چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید. به دنبال آن، ابنزیاد برای این که این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد تنها دستها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانه عمرو بن حُرَیث بهدار کشند. میثم بالای چوبهدار با صدای بلند از مردم میخواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او درباره فتنههای بنی اُمیه و فضائل بنیهاشم سخنانی میگفت. عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را بر گرد او دید، شتابزده نزد ابنزیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابنزیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در اسلام بر دهانش لجام نهاده شد.
👆به روایتی دیگر، عمرو بن حریث که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود، از ابنزیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابنزیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد. میثم با یادآوری این مطلب که ابنزیاد نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دستها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📅 22 ذی الحجه: واقعه هرشی و توطئه ترور پیامبر
پيامبر اكرم (ص) پس از غدير در شب بیست و دوم ذی الحجّه به سمت مدينه حركت كرد.
منافقین كه آمدن پيامبر اکرم (ص) را به مدينه برای خود خطرناک مىدانستند و می ترسیدند که مبادا آن حضرت پیام غدیر را در مدینه بازگو کند و راه را بر آنان ببندد، تصميم گرفتند پيامبر خدا (ص) را قبل از رسيدن به مدينه به قتل برسانند تا به خيال خود امامت و خلافت را از مسيرخود منحرف سازند.
♦️به همين علت در كوههاى «هرشی»، بین راه مکه و مدینه پنهان شده و در مسيرى كه بايد شتر پيامبر (ص) از آنجا عبور مىكرد و دارای پرتگاهی بود قرار گرفتند تا در فرصت مناسب نقشه شوم خود را با رم دادن مرکب پیامبر (ص) و یا حمله به آن حضرت پیاده کنند.
♦️ جبرئيل نازل شد و به پيامبر (ص) عرض كرد: چهارده نفر در گردنه هرشی كمين كردهاند تا شتر شما را رم بدهند.
پیامبر اکرم (ص) عدّه ای از نزدیکان را خبر کرده و تدابیر امنیتی را اعمال نمودند.
یکی از یاران مهار شترِ حضرت را در دست گرفته و به پیش می رفت. هنگامی که به گردنه های کوه هرشی رسیدند، منافقین سعی کردند با پرتاب سنگ ها و ابزارهای خود شتر پیامبر (ص) را رم بدهند که پیامبر اکرم (ص) نهیب زد و فرمود: آرام باش بر تو چیزی نیست.
از این رو مرکب آرام گرفت و به راه خود ادامه داد.
⬅️ آنگاه عمّار و حذيفه شمشيرهاى خود را كشيده، به دنبال آنان رفتند و منافقين با مشاهده این شرائط پا به فرار گذاشتند امّا در آسمان رعد و برقی زده شد و چهره آنها معلوم گشت و توسط همراهان حضرت شناسایی شدند و حضرت نیز همه آنها را دید و شناخت .
❇️ وقتی پیامبر اکرم (ص) وارد مدینه شد و به نماز ایستاد منافقین آمدند و در صف های نماز جای گرفتند حضرت پس از نماز رو به نمازگزاران فرمود:
به خدا قسم شما را می شناسم و می توانم از بین جمعیّت شما را بیرون کشیده گردن بزنم! امّا می ترسم آیندگان بر من عیب بگیرند که پیامبر اسلام (ص) وقتی کارش سر و سامان پیدا کرد اطرافیان خود را گردن زد!!
در نتیجه منافقین رسوا و توطئه آنها خنثی گردید.
✔️ از آن پس اصحاب، حُذيفه را منافق شناس مىدانستند، امّا پيامبراکرم (ص) حُذيفه را از بردن نام و افشای منافقین منع كرده بود.
📔 تفسیر قمی ج ۱ ص ۱۷۴
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✳️ هفده اسم امیرالمومنین علی علیهالسلام
پیامبر اکرم (ص) در مورد امیرالمومنین علیهالسلام فرمود:
«لِعَلِيٍّ سَبْعَةَ عَشَرَ اِسْماً»
«علی دارای هفده اسم است».
ابنعباس از آن حضرت درخواست کرد که آن اسامی را بیان کنند.
نبی مکرم اسلام (ص) فرمود:
1. «اِسْمُهُ عِنْدَ اَلْعَرَبِ عَلِيٌّ»
«اسم او نزد عرب، علی است»
2. «وَ عِنْدَ أُمِّهِ حَيْدَرَةُ»
«اسم او نزد مادرش، حیدره است»
3. «وَ فِي اَلتَّوْرَاةِ إِلْيَا»
«اسم او در تورات الیا است»
4. «وَ فِي اَلْإِنْجِيلِ بريا»
«اسم او در انجیل بریا است»
5. «وَ فِي اَلزَّبُورِ قريا»
«اسم او در زبور قریا است» [1]
6. «وَ عِنْدَ اَلرُّومِ بظرسيا»
«اسم او در میان رومیان، بظرسیا است» [2]
7. «وَ عِنْدَ اَلْفُرْسِ نَيْرُوزُ»
«اسم او در نزد فارس، نیروز است»
8. «وَ عِنْدَ اَلْعَجَمِ شميا»
«اسم او نزد عجم، شمیا است»
9. «وَ عِنْدَ اَلدَّيْلَمِ فريقيا»
«اسم او نزد دیلم، فریقیا است»
10. «وَ عِنْدَ الكرور شيعيا»
«اسم او نزد اهالی کرور، شیعیا است»
11. «وَ عِنْدَ اَلزِّنْجِ حيم»
«اسم او نزد اهالی زنج، حیم است»
12. «وَ عِنْدَ اَلْحَبَشَةِ تَبِيرُ»
«اسم او نزد مردم حبشه، تبیر است»
13. «وَ عِنْدَ اَلتُّرْكِ حميرا»
«اسم او نزد مردم ترک، حمیرا است»
14. «وَ عِنْدَ اَلْأَرْمَنِ كِرْكِرُ»
«اسم او نزد ارمنیها، کرکر است»
15. «وَ عِنْدَ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلسَّحَابُ»
«اسم او نزد مومنین، سحاب است»
16. «وَ عِنْدَ اَلْكَافِرِينَ اَلْمَوْتُ اَلْأَحْمَرُ»
«و اسم او نزد کافرین، مرگ سرخ است»
17. «وَ عِنْدَ اَلْمُسْلِمِينَ وَعْدٌ وَ عِنْدَ اَلْمُنَافِقِينَ وَعِيدٌ»
«و اسم او نزد مسلمانان، وعد، و نزد منافقین، وعید است».
❇️ رسول خدا (ص) در ادامه فرمود:
«وَ عِنْدِي طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ وَ هُوَ جَنْبُ اَللَّهِ وَ نَفْسُ اَللَّهِ وَ يَمِينُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛
«و علی نزد من طاهر و مطهر بوده و اوست جنب الله و نفس الله و یمین الله عزوجل».
حضرت رسالتپناه مقصود از آیه
«وَ يُحَذِّرُكُمُ اَللّٰهُ نَفْسَهُ»
«و خدا شما را از (عقاب) خود میترساند»
را امیرالمومنین علی علیهالسلام دانسته و فرمود:
مراد از
«بَلْ يَدٰاهُ مَبْسُوطَتٰانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشٰاءُ»
«بلکه دو دست (قدرت) خدا گشاده است و هر گونه بخواهد (بر خلق) انفاق میکند»،
حضرت علی علیهالسلام است.
📙الفضائل (ابن شاذان) ص 175
[1] در نسخه «الروضة في فضائل أميرالمؤمنين علیهالسلام، ص۲۳۳» فریا آمده است.
[2] در نسخه «الروضة في فضائل أميرالمؤمنين علیهالسلام، ص۲۳۳» بطريسيا آمده است.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📅 شام 23 ذی الحجه الحرام 1359 قمری رحلت صاحب کتاب بی بدیل و بی نظیر مفاتیح الجنان (حاج شیخ عباس قمی) است.
مفاتیح الجنان پر تیراژ ترین کتاب بین شیعیان است و تقریبا در کنار قرآن شریف در خانه های آنها موجود است. مثل شاخه شجره طوبی در منزل هر محب ائمه علیهم السلام وجود دارد. رضوان خدا بر این مرد بزرگ و با اخلاص.
ثواب یک حمد و سه قل هو الله را تقدیم محضرشان می کنیم
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 نفاق و منافقین از منظر قرآن (10)
♻️ ویژگیها و صفات منافقین
♻️ گفته شد اولین و مهمترین صفت منافقان دروغگویی است که در ابعاد مختلف بروز و ظهور دارد، و به هفت نمونه تاریخی آن اشاره شد و الان به هشتمين و آخرين مورد اشاره میشود:
8️⃣ انفاقکنندگان دروغین
منافقان به خاطر بی ایمانی پیشوایانشان به خدا و ضعف ایمان در عده زیادی از آنها، انجام فرائض و واجبات دینی اعم از عبادات و امور مالی برایشان بسیار دشوار است به ویژه این مسئله در دادن پول و ثروت ظهور و بروز بیشتری دارد لیکن آنان برای حفظ ظاهر دو چهره خود مجبور بودند که بخشی از اموالشان را یا به عنوان زکات یا تأمین نیازهای رزمندگان اسلام بپردازند، این امر برایشان بسیار دشوار و گران بوده است.
⬆️ خداوند در آیات 53 و 54 سوره توبه به همین وضعیت روحی و عملکرد منافقان اشاره دارد:
«قُلْ أَنفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَن یُتَقَبّلَ مِنکُمْ إِنّکُمْ کُنتُمْ قَوْماً فَاسِقِینَ - وَ مَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاّ أََنّهُمْ کَفَرُوا بِالله وَ بِرَسُولِهِ وَ لاَ یَأْتُونَ الصّلاََْة إِلاّ وَ هُمْ کُسَالَى وَ لاَ یُنفِقُونَ إِلاّ وَهُمْ کَارِهُونَ»
«بگو انفاق کنید خواه از روی میل و رغبت و یا اکراه، هرگز از شما پذیرفته نمیشود چرا که شما قوم فاسقی بودید، و هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد جز این که آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند و نماز به جا نمیآورند مگر با کسالت و بیحالی و انفاق نمیکنند مگر با کراهت و ناراحتی».
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❓آيا به کار بردن لفظ «شهید» برای کشتگان در زمان انجام خدمت در حکومت اسلامی صحيح است؟
✅ پاسخ:
با توجه به روایاتی که از معصومان علیهم السلام نقل شده، دو اصطلاح و کاربرد برای «شهید» مطرح میشود:
💢 کاربرد نخست، عبارت است از شهید به معنای فقهی.
معنا و مفهوم «شهید» در این اصطلاح، كسى است كه در جهاد با كافران در ميدان جنگ كشته شود، به شرط آنكه جنگ با اذن معصوم علیهالسلام و يا نايب خاص ايشان آغاز شده باشد.
🔺البته برخی عالمان شیعه، به کسی که در زمان غیبت معصوم علیه السلام و با اذن نائب عام در میدان جهاد دفاعی کشته شده، شهید گفتهاند.
👈 پیامد پذیرش معنا و اصطلاح فقهی «شهید» اجرای برخی احکام خاص و ویژه است؛ مانند آنکه اگر کسی در میدان جنگ شهید شد، غسل و کفن ندارد و با همان لباسهایی که بر تن دارد، دفن میشود.
همچنین برخی فقها گفتهاند اگر کسی به شهید دست بزند، غسل مس میت بر او لازم نیست.
💢 کاربرد و اصطلاح دوم برای واژه «شهید»، پیرامون اجر و پاداش بسیار فراوانی است که خداوند به برخی افراد عطا میکند. مانند کسی که برای دفاع از مال و خانواده خویش از چنگال ستمگران کشته میشود.
هرچند از نظر فقهی، احکام ویژه مربوط به شهید برای چنین افرادی اجرا نمیشود، اما نزد خداوند ثواب و پاداش زیادی خواهند داشت.
❇️ بر اساس این دو کاربرد و اصطلاح از «شهید» هیچ مانعی ندارد که در زمان غیبت معصوم علیه السلام، کسانی که از میان جامعه مسلمان با خدمت و فداکاری، پرچم عزت و اقتدار اسلام را برافراشته نگه میدارند، شهید نامیده شوند.
☝️به کارگیری اصطلاح «شهید» برای این افراد با هدف نشان دادن ارزش کاری است که آنها انجام دادهاند و بدینوسیله، برای اعضای جامعه به یک الگو تبدیل میشوند.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍂 امیرالمؤمنین عليه السلام در قرآن (93)
📖 هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا في رَبِّهِمْ فَالَّذينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَميمُ
(حج/19)
📖 اين دو گروه، دشمن يكديگرند كه درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند.كسانى كه كافر شدند، لباس هايى از آتش براى آنها بريده شده و مايع سوزان بر سرشان ريخته مىشود.
📍عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» فَقَالَ: عَلِیٌّ وَ حَمْزَهًُْ وَ عُبَیْدَهًُْ وَ عُتْبَهًُْ وَ شَیْبَهًُْ وَ الْوَلِیدُ.
از رسولخدا (ص) درباره آیه «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» سؤال شد. حضرت فرمود: «منظور، علی و حمزه و عبیده [از مسلمانان] و عتبه، شیبه و ولید [از کافران] هستند.
📓بحار الأنوار ج ۳۱ ص ۵۰۱
📒بحار الأنوار ج ۴۰ ص ۸۸
📍قَیْسُ بْنُ سَعِیدِ بْنِ عُبَادَهًَْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطَالِبٍ (ع) قَالَ: فِینَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ وَ فِی مُبَارِزِینَا یَوْمَ بَدْرٍ
قیس بن سعید بن عباده از امیرالمؤمنین (ع) نقل کرده است که فرمود: این آیه درباره ما و آنهایی که در روز [جنگ] بدر با ما به مبارزه پرداختند، نازل شد.
📗بحار الأنوار ج ۴۱ ص ۷۸
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❓مقدار مسح پا از درازا چقدر است؟
✅ پاسخ:
🌷آيات عظام امام، بهجت، فاضل، مكارم، نورى و وحيد:
بايد پا را از سر يكى از انگشت ها تا برآمدگى روى پا، مسح كند و بنا بر احتياط مستحب تا مفصل پا مسح نمايد.
🌷آيات عظام تبريزى و صافى:
بايد پا را از سر يكى از انگشت ها تا برآمدگى روى پا، مسح كند و بنابر احتياط واجب، تا مفصل پا مسح نمايد.
🌷آيات عظام خامنه اى و سيستانى:
بايد پا را از سر يكى از انگشت ها تا مفصل، مسح كند.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 حکم وضو در صورت لاک زدن به انگشتان پا به جز انگشت کوچک
❓اگر به همه انگشتان پا جز انگشت کوچک لاک بزنیم، آیا مسح درست است؟
✅ پاسخ:
🌷همه مراجع (به جز آيت الله مكارم شيرازى):
مقدار واجب مسح، تنها از سر يكى از انگشتان پا (هرچند انگشت كوچك پا) است.
🌷آيت الله مكارم شيرازى:
در انگشتان پا اگر يك انگشت 👈 به جز انگشت كوچك👉 خالى از لاك باشد و بر روى آن مسح بكشند، صحيح است.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🗞 یک حدیث ، یک داستان
✳️ حضرت فاطمه عليها السّلام فرمود:
خَيْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ
بهترين چيز برای [حفظ شخصيت] زن آن است كه مردی را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد.
📘بحار الأنوار ج 43 ص 54 ح 48
📜« يحيی مازنی» كه از علمای بزرگ و راويان حديث است میگويد:
مدتها در مدينه در همسايگی علی عليه السّلام در يك محله زندگی میكردم.
منزل من در كنار منزلی بود كه زينب دختر علی عليها السّلام در آنجا سكونت داشت. اما حتی يك مرتبه هم، حضرت زينب را نديدم و صدای او را نشنيدم.
او هرگاه ميخواست به زيارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب میرفت؛ در حالی كه پدرش علی عليه السّلام در پيش و برادرانش حسن و حسين عليهما السلام در اطراف او بودند. وقتی هم به نزديك قبر شريف رسول الله (ص) میرسيدند، اميرالمؤمنين عليه السّلام شمعهای روشن اطراف قبر را خاموش میكرد.
يك روز امام حسن عليه السّلام علت اين كار را [از پدرش] سؤال كرد.
حضرت علی عليه السّلام فرمود:
اخشی ان ينظر أحد الی اختك زينب
از آن میترسم كه كسی به خواهرت نگاه کند.
📕عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال ج11 (قسم 2) ص 955
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سراج منیر
اگرچه شستن صورت در وضو بهتر است به وسيله دست راست انجام شود اما اگر با دست چپ هم انجام بگيرند وضو صح
بنا بر فتوای بسياری از مراجع معظم تقليد نيازی نيست که حتما سر از بالا به سمت پايين کشيده شود بلکه میتوان مسح سر را از پايين به طرف بالا نيز انجام داد.
لذا خانمها نيازی ندارند برای کشيدن مسح سر، پوشش سر (مثل روسری يا مقنعه) را از سر بردارند، بلکه میتوانند از زير روسری يا مقنعه سر را از پايين به بالا مسح کنند.
🚨البته همانگونه که اشاره شد فتوای مذکور، فتوای اکثريت مراجع است اما برخی از مراجع چنين فتوايی ندارند و لذا شايسته است ابتدا به رساله مرجع تقليد خودتان مراجعه کنيد و نظر او را بدانيد
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✨﷽ ✨
✳️ سفارش به ايتام (14)
📖 و إِنْ خِفْتُمْ أَلّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامی فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنی أَلاَّ تَعُولُوا
سوره نساء آيه 3
📖 و اگر ترسیدید که در مورد یتیمان [= ازدواج با دختران یتیم] به قسط رفتار نکنید، پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، ویا سهتایی، و یا چهارتایی؛ ولی اگر ترسیدید که به عدالت رفتار نکنید، پس [اکتفا کنید به] یکی، یا آنچه تحت ملکیت شماست [= کنیزان]؛ این امر نزدیکتر است که ستم و کجروی نکنید.
❌ شبهه پنجم و جواب امام صادق (ع): وجود تناقض در اين آيه
روایت شده است که ابن ابی العوجاء (از کافران معروف زمان امام صادق (ع) که مناظرههای او با امام و اصحاب امام معروف است] به هشام بن حکم گفت:
آیا خداوند حکیم نیست؟
او گفت: بله، او حکیمترین حکم کنندگان است.
گفت: بگو ببینم آیا این که میگوید «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، و یا سهتایی، و یا چهارتایی» (نساء/۳) آیا این لازم نیست؟!
گفت: بله.
گفت: اکنون بگو ببینم که پس چرا [در آيه ديگر] گفت «و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هرچقدر هم حرص بزنید؛ پس همه میلتان را مصرف نکنید» (نساء/۱۲۸) کدام حکیمی است که چنین سخن بگوید؟!
هشام جوابی آماده نداشت. پس به مدینه نزد امام صادق (ع) آمد.
امام (ع) به او فرمود: هشام در زمانی آمدهای که نه وقت حج است و نه عمره!
عرض کرد: آری، فدایت شوم! برای کار مهمی آمدهام. ابن ابی العوجاء از من سوالی پرسید که پاسخش را نداشتم.
حضرت فرمود: چه بود؟ وی حکایت را بازگو کرد.
امام صادق (ع) فرمود: اما اینکه خداوند فرمود «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، و یا سهتایی، و یا چهارتایی» (نساء/۳) مقصودش در نفقه دادن و تامین مخارج بود؛ و اما اینکه فرمود «و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هرچقدر هم حرص بزنید؛ پس همه میلتان را صرف [یک نفر] نکنید که زنی [یکی دیگر از زنان خود] را [به حال خود، و بدون اینکه مورد محبت واقع شود] رها کنید» (نساء/۱۲۸) مقصودش در دوستی و محبت داشتن بود.
چون هشام برگشت و مطلب را بازگو کرد، وی گفت: به خدا سوگند که این را خودت نگفتی.
📔كافی ج ۵ ص ۳۶۲-۳۶۳
📙تهذيب الأحكام ج ۷ ص ۴۲۰-۴۲۱
📌خداوند در مورد تعدد زوجات فرمود «اگر میترسید که به عدالت رفتار نکنید، پس به یکی اکتفا کنید».
🔺توجه شود که نفرمود «اگر علم دارید که …» بلکه فرمود «اگر میترسید که …»؛ زیرا در این گونه موارد انسان به مرتبه علم (یقین) نمیرسد بویژه که نفس هم همواره خود را مبری از بیعدالتی جلوه میدهد. (الميزان، ج۴، ص۱۶۸)
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❇️ حدیث بصیرت
🌷اميرالمومنين علی عليه السلام فرمود:
🔸فإنّما البَصیرُ مَن سمِعَ فتَفَکّرَ، و نَظرَ فأبْصرَ، و انْتَفعَ بالعِبَرِ، ثُمّ سَلَکَ جَدَدا واضِحا یَتَجنّبُ فیهِ الصَّرْعَةَ فی المَهاوِی».
🔹با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد، آنگاه راهِ روشنی را بپیماید که در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند.
📓نهج البلاغه، بخشی از خطبه 153
📒بحار الأنوار ج 74 ص 407
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
☄️ جزاى پيمانشكنان
💢امیرالمومنین حضرت علی (ع) فرمود:
✨الْوَفَاءُ لِأَهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللَّهِ،
✨وَ الْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَ اللَّهِ.
⚡️وفادارى با خيانتكاران نزد خدا نوعى خيانت،
⚡️و خيانت به خيانتكاران نزد خدا وفادارى است.
📗نهج البلاغه، حکمت 259
🔊 امام (ع) در اين گفتار آموزنده مىفرمايد:
انسان نبايد در برابر پيمانشكنان و كسانى كه پايبند به عهد خود نيستند دچار وسوسه شود و پيمان شكستن در برابر آنها را گناه بداند، بلكه به عكس اگر آنها عهد خود را بشكنند و ما در برابر آنها به عهد خود وفا كنيم، نشانه ضعف و ذلت ما در برابر آنهاست و آن را حمل بر ترس ما مىكنند و سبب جسارت آنها در وقايع مشابه مىشود، از اين رو دستور داده شده كه در برابر آنها مقابله به مثل كنيد.
و اين مقابله به مثل نوعى وفا در پيشگاه خدا محسوب مىشود.
☝️قرآن مجيد نيز در اين باره دستور قاطعى داده است:
📖 وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْخَائِنِينَ
📖و هرگاه (با ظهور نشانههايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، به آنان اعلام كن كه همانند خودشان عمل خواهى كرد. زيرا خدا خائنان را دوست ندارد!
👆در شأن نزول آيه آمده است كه اشاره به قوم يهود مدينه است كه آنها بارها با پيامبر اكرم (ص) پيمان بستند و پيمان خويش را ناجوانمردانه شكستند، از اين رو مىفرمايد: اگر از خيانت و پيمانشكنى آنها بترسى، پيمانت را با آنها قطع كن.
🚨البته اين سخن به آن معنا نيست كه يكجانبه و بدون هيچ نشانهاى پيمان با آنها را بشكنند بلكه هميشه به دنبال نشانههايى از اراده پيمانشكنى خوف حاصل مىشود. هرگاه اين نشانهها ظاهر شد دستور داده شده پيمان با آنها شكسته شود مبادا از آن براى غافلگير ساختن مسلمانان سوء استفاده كنند.
👈 اين در حالى است كه قرآن تأكيد مىكند نسبت به آنهايى كه به عهد خود وفادارند وفادار بمانيد.
در سوره «توبه» بعد از اعلان جنگ با مشركان پيمانشكن مىفرمايد:
📖 إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّمْ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئآ وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
📖 مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند؛ پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشمريد، زيرا خداوند پرهيزكاران را دوست دارد!
👈 ولى درباره پيمانشكنان در آيه 12 تأكيد به مقابله به مثل كرده مىفرمايد:
📖 وَ إِنْ نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِّنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِى دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ
📖 و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، وآيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد، چراكه آنها پيمانى ندارند؛ شايد (با شدّت عمل) دست بردارند!
⚜️ اينها همه در حالى است كه در اسلام به كمتر چيزى بهاندازه وفاى به عهد و اداى امانت اهميت داده شده است تا آنجا كه پيامبر اكرم (ص) مىفرمايد:
«مَنْ كَانَ يُوْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآْخِرِ فَلْيَفِ إِذَا وَعَدَ»
«كسى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد بايد هرگاه وعدهاى مىدهد (و عهدى مىبندد) به آن وفا كند».
📘کافى ج 2 ص 364
در حديث ديگرى از امام زين العابدين (ع) مىخوانيم كه در برابر اين سؤال كه جميع تعليمات اسلام در چه چيزى خلاصه مىشود؟ فرمود:
«قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُكْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ»
«سخن حق گفتن و عادلانه قضاوت كردن و وفاى به عهد نمودن است».
📕خصال ج 1 ص 113
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
👌نصیحت خیرخواهانه ابن سمّاک به هارون الرشيد
▫️در نقلها آمده است که:
➖روزی هارون از ابن سَمّاک موعظه و پندی سودمند و موثر را درخواست کرد.
➖ابن سماک گفت:
ای هارون! بترس از اینکه در وسعت بهشت که به مقدار آسمان ها و زمین است، برای تو، به اندازه جای پایی کوچک هم موجود نباشد!
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📆 10 تيرماه:
يادروز ورود امام رضا (ع) به نيشابور و صدور حديث سلسلة الذهب
در سال 193 هجرى، هارون در نوقان طوس وفات يافت و پس از وى پسرش مأمون عباسى، براى جلب توجه و حمايت علويان و طرفداران آن ها در خراسان، از حضرت على بن موسى الرضا (ع) دعوت نمود تا به خراسان آمده و ولايتعهدى حكومت او را بپذيرد.
امام كه مجبور به پذيرش آن شده بود به سوى خراسان حركت كرد و در سال 200 هجرى، نيشابور به مقدم ايشان مزين شد.
هرچند در مورد تاریخ ورود امام رضا (ع) به نیشابور اختلاف نظر وجود دارد و برخی این زمان را به اوایل زمستان نسبت میدهند، اما به هر حال استقبال پرشور و بیان حدیث گهربار سلسله الذهب برگ زرینی در تاریخ نیشابور است تا هرسال دهم تیرماه شاهد برگزاری برنامههای سالروز ورود امام رضا (ع) به نیشابور باشیم.
👈 در نيشابور دو حافظ قرآن به نامهاى «ابو زرعه رازى» و «محمد بن اسلم طوسى»، همراه با تعداد بىشمارى از طالبان علم سر راهش را گرفتند تا از آن حضرت حديثى بشنوند و بنويسند. امام (ع) نيز حديث مشهور «سلسلة الذهب» را بيان نمود.
در آن روز تعدادى بالغ بر بيست هزار نفر، قلم و دوات به دست، اين حديث گهربار امام را مىنوشتند، كه اين خود گوياى جايگاه و اهميت نيشابور و كثرت اهل علم و ادب در اين شهر بزرگ، در آن دوران بوده است.
💫 امام رضا (ع) در این روز در اجتماع هزاران نفری مردم مشتاق آن روز نیشابور در حالی که سوار بر هودج بود فرمود:
پدرم موسی کاظم به نقل از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش علی زین العابدین از پدرش حسین از پدرش علی بن ابی طالب و ایشان از رسول خدا (ص) و ایشان از جبرئیل به من گفت:
شنیدم پروردگار سبحانه و تعالی میفرماید:
«کلمه لا اله الا الله دژ من است هر که آن را بگوید به دژ من وارد گشته است و آنکه به دژ من وارد شده از عذاب من ایمن و آسوده است».
سپس پرده هودج را افکندند و رفتند و پس از چند گامی که هودج حرکت کرد دوباره پرده را کنار زد و فرمود:
البته این امر شرط و شروطی دارد و من از شروط آن هستم.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سراج منیر
📆 10 تيرماه: يادروز ورود امام رضا (ع) به نيشابور و صدور حديث سلسلة الذهب در سال 193 هجرى، هارون د
نقاشی رنگ و روغن روی بوم درباره واقعه ورود امام رضا (ع) به نیشابور و نقل حدیث مشهور «سلسله الذهب»
راویانِ این حدیث، همگی امامان معصوماند تا به پیامبر (ص) و سرانجام به خداوند میرسد.
به همین دلیل، این حدیث را «سلسلة الذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند.
طبق برخی گزارشها، همزمان با نقل حدیث، بیش از ۲۰ هزار نفر آن را مکتوب کردند.
🎨 خلق اثر در سال ۱۴۰۰
🎨 صاحب اثر: حسن روحالأمین
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📣 مفهوم و پیام حدیث «سلسلة الذهب»
کلمه «لا اله الا الله» در حقیقت همان معنا و مفهوم ریشهاى قرآن است که مایه سعادت جامعه بشری تا پایان جهان است، ولی کلمه «لا اله الا الله» منهای ولایت، ناقص و بلکه هیچ است. با این توضیح که:
☝️ هنگام نصب على ابن ابی طالب به ولایت در روز غدیر، آیه اکمال نازل شد:
▪️«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»
▪️«امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم»
🔸و قبل از آن، آیه تبلیغ به پیامبر چنین خطاب می کند:
▫️«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»
▫️ای پیغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکردهای
✔️ بنابر بسیارى تفسیرها، ماجراى حدیث سلسله الذهب امام رضا علیه السلام، با تاکید روى جمله «بشروطها و أنا من شروطها»، همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری می کند و مى گوید:
شرط اساسی کلمة لا اله الا الله، پذیرش ولایت و رهبرى امام است و بدون پذیرش ولایت اساسا مسلمانى و رستگارى اخروى شما زیر سئوال است.
✅ در مجموع می توان گفت، حدیث سلسله الذهب به دو نکته مهم اشاره دارد:
🏝وصول به مقام توحید، انسان را در پناهگاهی وارد می کند که رهاورد آن، امنیت از عذاب الهی است.
🏝وصول به این جایگاه، بدون اعتقاد به امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام میسر نیست. در واقع امام که از ولایت ظاهری و باطنی برخوردار است، انسان کاملی است که در پناه او انسانها به پناهگاه توحید بار می یابند.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
استغفار 70 بندی.pdf
1.06M
💠 استغفار هفتاد بندی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
مردم و حتی متدینین و خوبان، از معصیت بودن بسیاری از کارها غافلند و به گناه بودن آن توجه ندارند. این استغفار شریفی که از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است و در هفتاد بند است که علاوه بر جامع بودن و توجه به این گونه گناهانی که غالباً مورد غفلت ماست دارای آثار معنوی و دنیوی بسیاری است.
مرحوم کفعمی اين دعا را در البلد الامين (ص 39) و مرحوم مجلسی آن را در بحار الانوار (ج 84 ص 326) نقل کردهاند.
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 دلسرد نکردن مردم
🔻از دشمن نمی شود گلایه کرد، اما فلان نویسنده، مرتبطین با فضای مجازی، نماینده مجلس و فلان مسئول مهم دولتی باید مراقب باشند و اینجور نشود که بگوییم مردم شرکت کنید، اما در عین حال، به غلط، جوری حرف بزنیم که مردم از حضور در انتخابات دلسرد شوند.
✍🏼 بیانات مقام معظم رهبری، ۱۷ بهمن ۱۳۹۸
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
⚠️«خطری به نام تَبَرُّج»
⚠️ خطری که چادری و غیرچادری، مذهبی و غیر مذهبی نمیشناسد.
♻️ تبرج از واژه «برج» به معنای «بروز و ظهور» گرفته شده است. راغب اصفهانی برج را بهمعنای قصر دانسته و بروج آسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمیشمارد. او معتقد است که تبرّج از تعبیر «الثوب المُبَرّج» (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته) گرفته شده، بدینگونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است؛ بر همین اساس، تبرّج زن را بهمعنای اظهار زیبایی (دست و صورت) وی دانستهاند.
🔰 در آیه ۳۳ سوره احزاب خطاب به همسران پیامبر(ص) از خودنمایی مانند دوران جهالت و آشکار کردن زینتهای خود برای افراد نامحرم پرهیز داده است.
🌐 شمول حکم
مفسران ذیل آیه تبرج، حکم آیه را شامل همه زنان دانستهاند و منحصر کردن آن به زنان پیامبر را ناصحیح میدانند.
👈 همچنین بنا به گفته مفسران بر دیگر شواهد قرآنی، به ویژه آیه ۳۵ سوره احزاب که هم مردان و هم زنان مسلمان و مؤمن مورد خطاباند، مردان مسلمان نیز ملزم به رعایت حدود شرعیاند و تبرّج منحصر به زنان نیست.
📌 نمونههای تبرج
در قرآن کریم، خودنمایی زنان نهی شده و به نمونههایی از آن که میتوان آنها را از موارد تبرّج به شمار آورد، اشاره شده است، از جمله:
❌ سخنگفتن تحریکآمیز:
به گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند (سوره احزاب آيه 32)
❌ نمایانساختن زیورهایی که ظاهر نیستند، و کوبیدن پا بر زمین هنگام راه رفتن به قصد جلبتوجه:
و به آنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را-جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينۀ خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى ...... و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد) (سوره نور آيه31)
🔅 در احادیث نیز به دیگر مصداقهای تبرّج اشاره شده و بر نهی از آنها تأکید شده است، از جمله پوشیدن لباسهای بدننما و شبیهساختن خود به مردان، استعمال بیش از اندازۀ بوی خوش و جز اینها که موجب جلب توجه مردان میشود. بیش از همه، سه روایت معروف از قَتاده، مجاهد و مقاتل نقل شده است که در هریک تبرّج در جاهلیت به نوعی خودنمایی آشکار به قصد دلربایی از مردان تفسیر شده است.
⛔️ حرمت تبرج
بنا بر آیات و احادیث، فقها تبرّج را حرام شمردهاند، به این معنا که هرگونه عملی که زن بهمنظور خودنمایی، جلوهگری، جلب توجه مردان بیگانه و تأثیر در دل آنان انجام دهد، مصداق تبرّجِ نهیشده در قرآن است؛ هرچند که نمونهها و مصادیق آن غالباً به تناسب عادات و فرهنگ دستخوش تغییر است.
❇️ مصادیق
با توجه به مصادیق قرآنی و حدیثیِ تبرّج میتوان دریافت که این واژه، تنها ناظر به پوشش ظاهری نیست؛ بلکه بیش از آن رفتار و منش غیرمتین (در برابر عفاف) موردنظر است؛ بدینجهت تبرّج، معنایی عامتر از حجاب و ستر دارد.
همچنین باید متذکر شد که حدود حجاب نه از نفی تبرّج به دست میآید و نه احتراز از تبرّج به تنهایی اگرچه از نظر اخلاقی قطعاً ممدوح و در مواردی ضروری است موجب استغنای زنان مسلمان از حجاب است.
✳️ تذکر:
شرط جواز برگرفتن حجاب، از سوی زنان سالخورده و ناامید از زناشویی اجتناب از تبرج است:
«بر زنان از کار افتادهای که (دیگر) امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند به شرطی که زینتی را آشکار نکنند. (سوره نور آيه 60)
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 نفاق و منافقین از منظر قرآن (11)
♻️ ویژگیها و صفات منافقین
♻️ پس از بیان صفت و ویژگی خاص منافقین یعنی تظاهر و رفتار دروغین، به برخی دیگر از ویژگی های عام آنان اشاره می شود:
♻️ عیبجویی و تمسخر آیات خدا و رسول اکرم (ص) و مؤمنان
یکی دیگر از صفات و ویژگیهای اهل نفاق خصلت عیب جویی است این امر ناشی از بی ایمانی آنان است.
منافقان که خواهان شکست و نابودی اسلام بودند از همان ابتدای رویارویی با اسلام، از هر راهی وارد شده و صفات ارواح بیمارشان را بروز میدادند.
یکی از این صفات، مسخره کردن آیات خداوند متعال و نیز رسول اکرم (ص) بود تا از این طریق از ابّهت و تاثیر آیات نورانی قرآن و رسول خدا بکاهند تا جایی که آیه نازل شد و مؤمنان از نشستن در مجلس آنان منع شدند:
📖 وَ قَدْ نَزّلَ عَلَیْکُمْ فِى الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ الله یُکْفَرُ بِهَا وَ یُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّى یَخُوضُوا فِى حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنّ الله جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکَافِرِینَ فِى جَهَنّمَ جَمِیعاً (نساء/140)
📖 خداوند در قرآن «این حکم» را بر شما فرستاده، هنگامی که بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزاء میکنند با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند. زیرا در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود، خداوند همه منافقان و کافران را در جهنم جمع میکند.
☝️در همین رابطه پیامبر (ص) وقتی به جنگ «تبوک» میرفت عدهای از منافقان برای خالی کردن دل مؤمنان و ایجاد ترس و وحشت در آنها از قدرت سپاه روم میگفتند و پیامبر (ص) را مسخره میکردند که میخواهد به جنگ رومیان قدرتمند برود و آنان را شکست دهد.
خداوند پیامبرش را از این جریان آگاه ساخت و پیامبر (ص) جلوی آنها را گرفت و ملامتشان کرد و فرمود چرا چنین سخنانی گفتید، آنها عذر آوردند و گفتند ما قصد شوخی و مزاح داشتیم که آیه 65 سوره توبه نازل گشت:
📖 وَ لَئِن سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنّ إِنّمَا کُنّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَبِالله وآیَاتِهِ وَ رَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْزُِؤونَ
📖 و اگر بپرسی از آنها چرا این کارها را میکنید میگویند ما بازی و شوخی میکردیم، بگو آیا خداوند و آیاتش و پیامبرش را مسخره میکنید؟
👈 منافقان همانطور که آیات خدا و پیامبر اکرم (ص) را مسخره میکردند در مواقع متعدد این کار را نسبت به مؤمنان نیز انجام می دادند چنان که خداوند در آیهای به این عمل آنان اشاره میفرماید:
📖 وَ إِذَا لَقُوا الّذِینَ آمَنُوْا قَالُوا آمَنّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنّا مَعَکُمْ إِنّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ» (بقره/14)
📖 و هنگامی که مؤمنان را ملاقات میکنند، میگویند ما ایمان آوردهایم ولی هنگامی که با شیاطین خود (یهودیان و مشرکان) خلوت میکنند، میگویند ما با شماییم و آنان را مسخره میکنیم
🔮 شناسه ما در دو پيام رسان ايتا و تلگرام 👇👇👇
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃 @serajemoniir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃