▪️🔸️▪️
🏴 گفتگوی جگرسوز سیدالشهداء سلاماللهعلیه با زینب کبری سلاماللّهعلیها به هنگام نزول در سرزمین «کربلا»...
🔸️سید بن طاووس مینویسد:
وقتی که زینب کبری سلاماللّهعلیها با زنان و دختران از ناقهها پیاده شدند، در گوشهای نشستند که سیدالشهداء سلاماللهعلیه ابیاتی را با خود زمزمه نمود که خبر از شهادت خود در این سرزمین میداد.
▪️تا صدای این ابیات به گوش زینب کبری سلاماللّهعلیها رسید، سراسیمه در حالی که لباسش بر روی زمین کشیده میشد، از جمع مخدّرات بیرون آمد و به محضر برادر رسید عرضه داشت:
🔸️ای برادرم! پدر و مادرم به فدایت! قرار است تو اینجا کشته شوی ومن نظارهگر کشتهشدنت باشم؟!
▪️در اینجا که دیگر سیدالشهداء سلاماللهعلیه نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد؛ چشمان مبارکش در اشک غوطهور شد و فرمود: اگر «مرغ قَطا» را به حال خویش رها میکردند البته به خواب میرفت.(ضربالمثل از اینکه اینها مرا رها نمیکنند)
📙لهوف،ص۹۵
▪️🔸️▪️
#محرم
#امام_حسین
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️🌷▪️
🏴 ورقی از دفتر دلدادگی سیدالشهداء سلاماللهعلیه به نازدانهٔ سهسالهاش رقیه خاتون سلاماللهعلیها ...
🌷در نقلی آمده است:
حضرت اباعبدالله الحسین سلاماللهعلیه هرگاه دختر نازدانهاش حضرت رقیه سلاماللهعلیها را میدید، به او میفرمود: إمْشِی أمٰامِی!
جلوی من راه برو ای دخترم!
وقتی که حضرت رقیه سلاماللهعلیها شروع به راه رفتن مینمود، امام حسین سلاماللهعلیه به گریه میافتادند.
🌷یکبار زینب کبری سلاماللّهعلیها با مشاهده این صحنه، علت را از برادر پرسیدند، که سیدالشهداء سلاماللهعلیه فرمودند: او مرا به یاد مادرم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میاندازد.
📓الطریق،کاشي، ج۹، ص۳۹۵
▪️🌷▪️
🌷در نقلی دیگر آمده است:
چنانچه رسم است که اظهار دوستی به اولاد کوچکتر بیشتر است، امام حسین سلاماللهعلیه هم به همین قاعده به شیرین زبانیِ آن صغیره بسیار تعلق داشتند، و هم به واسطه بی مادری.
🌷آنی جانبِ او را فرو نمیگذاشتند؛ مِن جمله: همیشه (حضرت رقیه سلاماللهعلیها) در دامان آن حضرت مینشست، و سر بر زانوی آن حضرت میگذاشت و میخوابید، و غذا از دست مبارک آن حضرت میخورد، و همیشه آن دست یداللّهی را حضرت بر سر و گیسوان او میکشید، و پیوسته آن صغیره شیرین زبان را میبوسید و میبویید.
📓سراج العاشقین،کاشانی،(نسخه خطی) ص۱۴۳.
▪️🌷▪️
#محرم
#حضرت_رقیه
#امام_حسین
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️🌸▪️
🏴 جملاتی که دل سنگ را آتش میزند... | درد و دلهای حضرت رقیه سلاماللهعلیها با سر بریده پدر در خرابه شام ...
🌸در نقلها آمده است:
▪️یزید گفت: سر بريده پدرش را برایش ببرید تا به آن نگاه کند و آرام بگیرد.
پس آن سر مطهر را در درون طبقي نهادند و روي آن را با پارچه اي پوشاندند و جلوي او گذاشتند.
🌸شدت ضعف و گرسنگي، كودك را به توهّم انداخته بود. او گريه ميكرد و ميگفت: من كه غذا نخواستم؛ من پدرم را ميخواهم. مأموران گفتند: اين پدرت است. وقتي رقيه سلاماللهعلیها روپوش را كنار زد، دید سر بريده پدر است. آن را برداشت و به سينه چسباند و دلسوزانه ميگفت:
▪️اي پدر! چه كسي صورتت را با خون سرت رنگين كرد؟
▪️چه كسي رگهاي گلويت را بريد؟
▪️چه كسی مرا در اين خردسالی يتيم كرد؟
▪️ای پدرجان! به چه کسی بعد از تو امید داشته باشیم؟
▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟
▪️چه كسي بانوان را در پناه خود ميگيرد؟
▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان ميدهد؟
▪️چه كسي اشك از چشمهاي اشك بار پاك ميكند؟
▪️چه كسي زنان آواره را مأوا ميدهد؟
▪️چه كسي موهاي پريشان مان را ميپوشاند؟
▪️پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور ميشدم!
كاش چهره در خاك ميبردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم.
🌸سپس آن قدر گريه كرد تا از هوش رفت و ناله اش براي هميشه خاموش گرديد. صداي گريه بالا گرفت و مصيبتي ديگر بر دل داغدار اهل بيت علیهمالسلام نشست.
📓نفس المهموم،ص۴۵۶
▪️🌸▪️
#محرم
#حضرت_رقیه
#امام_حسین
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
🩸▪️🩸
🩸آمدنِ جگرگوشهٔ امام حسن سلاماللهعلیه به قتلگاه و شهادت رسیدن او بر روی سینه عمویش ...
▪️در نقلها آمده است:
وقتی که شمر به همراه لشکرش دور تا دور امام را گرفتند و سخت او را احاطه کردند، عبدالله دستش را از دست عمهاش کشید(و به سمت قتلگاه دوید) و گفت: به خدا از عمویم جدا نمیشوم..
🩸در اینجا بود که حرمله بن کاهل اسدی به طرف امام آمد و با شمشیر به دست عبدالله بن الحسن علیهماالسلام زد و دست او به پوست آویزان شد و فریاد زد: عموجان! مرا دریاب.
▪️پس امام حسین سلاماللهعلیه او را گرفت و به سینه چسپاند و فرمود: ای پسر برادرم! بر آن چه که بر سرت می آید صبر کن.
در همین حین، حرمله ملعون تیری را به طرف عبدالله زد که او را در آغوش عمویش ذبح کرد.
🩸زینب کبری سلاماللّهعلیها از همان کنار خیمه ها متوجه شهادت عبدالله شد و فریاد زد: وای از پسر برادرم! ای کاش مرگ من فرا میرسید! ای کاش آسمان بر زمین فرود میآمد! ای کاش کوه ها از هم پاشیده و صاف میشدند!
📓نفس المهموم ص٣۵٩
🩸▪️🩸
#محرم
#امام_حسین
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
🍃🩸🍃
🩸امام حسین سلاماللهعلیه بدن حضرت قاسم را کشان کشان به خیمه ها میبرد ...
🍃در رابطه نحوه برگرداندن بدن مطهر حضرت قاسم به خیمه ها، راوی گوید:
🩸ثُمَّ احْتَمَلَهُ فَكأنِّي أنْظُرُ إلىٰ رِجْلَيِ الْغُلامِ يَخُطّانِ فِي الْأَرْضِ، و قَدْ وَضَعَ الْحُسينُ صَدْرَهُ عَلىٰ صَدرِهِ
🍃امام حسین سلاماللهعلیه بدن نوجوانی را حمل کرده و به خیمه هایش میبرد. گویت من میدیدم که دو پای آن پسر بر روی زمین کشیده میشد در حالی که امام حسین سلاماللهعلیه سینهاش را به سینه او چسبانده بود و او را به طرف خیمه می برد.
🩸با خودم گفتم: حالا چه می خواهد بکند!؟ پس آمد و بدن او را کنار بدن علی اکبر و دیگر شهدا سلاماللهعلیهم قرار داد. پس وقتی که سوال کردم آن نوجوان کیست؟ گفتند: قاسم بن الحسن سلاماللهعلیهما است.
📚تاریخ طبری ج۵ ص۴۴٨
📚بحارالانوار ج۴۵ ص۳۶
📚نفس المهموم ص٣٢٢
🍃🩸🍃
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_قاسم
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️🌷▪️
🏴 تشنگیِ ششماهه و دختر بچهها، چه به روز زینب کبری سلاماللّهعلیها آورد …
▪️در نقلی از حضرت سکینه سلاماللهعلیها نقل شده است که آن بانو فرمود:
🌷... آب در خیمهها نبود و تشنگی بر من غلبه کرد. در آخر برخاسته به خیمۀ عمّهام زینب کبری سلاماللّهعلیها رفتم که شاید او از برای اطفال آب ذخیره کرده باشد.
چون رفتم دیدم قریب به بیست نفر دختر از بزرگ و کوچک دور عمّهام نشستهاند و از عمّهام آب میطلبند و از تشنگی ناله میکنند.
▪️در بغل عمّهام زینب کبری سلاماللّهعلیها، برادر صغیرم علیاصغر را دیدم؛ دیدم که آن ششماهه از شدت عطش، زبانش را به دور دهانش میچرخانَد.
عمّهام گاه بر میخاست و گاه مینشست.
برادر شیرخوارم،مثل ماهی تلظّی میکرد و ناله میکشید.
🌷عمّهام به او میگفت:
صبر کن ای پسر برادرم! اما چگونه تو با این حال میتوانی صبر کنی!؟ به خدا بر عمّهات سخت است اینکه نالهات را بشنود اما نتواند کاری برایت کند.
📓اسرار الشهاده ج۲ص ۱۲۷۹
▪️🌷▪️
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_علی_اصغر
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️🩸▪️
🩸چون آن حالت حسین سلاماللهعلیه را دیدم، جگرم کباب شد...
▪️حرمله را پیش مختار بردند مختار از او پرسید: ای ملعون! در کربلا هیچ گاه دلت به حال آقای ما حسین سلاماللهعلیه سوخت؟
گفت: آری! یک مرتبه آنقدر دلم سوخت که مرگ خود را از خدا خواستم تا آن حالت زار او را نبینم! مختار گفت : بگو ببینم چه وقت بود؟
🩸گفت: هنگامی که حسین سلاماللهعلیه طفل کشته خود را زیر عبا گرفته از میدان برگشت و رو به خیمهها کرد؛ من تماشا میکردم، دیدم زنی مجلله چادر به سر و نقاب به صورت بیرون خیمه ایستاده. گویا مادر آن طفل بود که انتظار بچهاش را میکشید.
▪️همین که حسین سلاماللهعلیه چشمش به مادر افتاد که منتظر ایستاده برگشت مقداری صبر کرد دوباره رو به خیمه آورد باز خجالت کشیده برگشت تا سه مرتبه او به سمت خیمه رفت و برگشت و از مادر آن طفل خجالت میکشید.
🩸چون آن حالت حسین سلاماللهعلیه را دیدم، جگرم کباب شد. مختار گفت: ای ملعون آخر چه شد؟ گفت: بالاخره او از مرکب پیاده شد. جسد آن طفل را روی زمین نهاد و با غلاف شمشیر قبری حفر نمود برای آن طفل نماز خواند و آن را به خاک سپرد و برگشت.
▪️مختار از شنیدن این گفتار صیحه ای کشید و افتاد و غش کرد. بعد از به هوش آمدن گریبان دریده و بر سر و سینه زد و گفت: این حالت آخر امام حسین سلاماللهعلیه دلم را از همه بیشتر سوزانید که نخواست بعد از شهادتش، به بدن این طفل کسی آزار برساند یا سرش را ببرد و یا در زیر سم اسب ها پایمال شود.
📕ریاض القدس ج٢ص١٠۴
▪️🩸▪️
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_علی_اصغر
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️🩸▪️
🩸اسب، علی اکبر سلاماللّهعلیه را به بین لشکر دشمن برد...
▪️در نقلها آمده است:
عمر سعد لعین، جنگجویان قدرتمند زیادی را به قتال حضرت علی اکبر سلاماللهعلیه فرستاد. اما آن حضرت، یکی بعد از دیگری آنان را به درک واصل میکرد. تا اینکه مُرّة بن قنفذ عبدی فریاد برآورد:
🩸گناه تمام عرب بر گردن من باشد، اگر داغ این جوان را بر دل پدرش نگذارم. پس آمد و با نیزهاش ضربه ای به پشت علی اکبر سلاماللهعلیه زد و بعد با شمشیر ضربهای بر فرق سر علی اکبر زد که با ضربه شمشیرش، فرق علی اکبر سلاماللهعلیه شکافت.
▪️توان علی اکبر از کف رفت و دستانش بر گردن اسبش انداخت. (گویا خون، دیده اسب را پوشانده بود و به همین خاطر) اسبش او را به میانه لشکر دشمن بُرد. پس جمع زیادی از لشکر دشمن، دور تا دور او را احاطه کرده و با شمشیر هایشان بدن نازنینش را قطعه قطعه کردند..
🩸حمید بن مسلم گوید: همینکه آن جوان به زمین افتاد و روح از بدنش داشت جدا میشد، صدایش را بلند کرد و گفت:
▪️ای پدرجان! این جدم رسول خداست (که با جام پُر مرا آب میدهد که دیگر تشنه نمیشوم بعد از آن) این پدرم امیرالمؤمنین علی سلاماللهعلیه است؛ این جده ام فاطمه زهرا و خدیجه کبری سلاماللّهعلیهما هستند که به شما میگویند:بشتاب! بشتاب! و آنان مشتاق شمایند.
📕مخزن البکاء، ص۵٨١
▪️🩸▪️
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_علی_اکبر
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️🩸▪️
🩸آمدنِ زینب کبری سلاماللّهعلیها به مقتل حضرت علی اکبر سلاماللهعلیه…
صدازدنِ جوانان بنی هاشم...
▪️حمید بن مسلم گوید:
وقتیکه علی اکبر سلاماللهعلیه به خاک افتاد، گویا یک زنی را میدیدم که با سرعت از خیمهها به سمت معرکه میآمد و ناله و فریاد سر میداد که:
يا حَبيباهُ! يا ثَمَرَةَ فُؤاداهُ! يا نُورَ عَيْناهُ! يا أخياهُ! و ابنِ أخياهُ
🩸ای کاش قبل از امروز، کور بودم! ای کاش که خاک را، بالشت سرم میکردم! ای کاش مرگ، زندگیام را میگرفت و تو را اینجور کشته نمیدیدم!
▪️آن زن جلو آمد و خود را به روی نعش علی اکبر سلاماللهعلیه انداخت. سیدالشهداء سلاماللهعلیه، دست زینب کبری سلاماللّهعلیها را گرفت و عبایش را به روی او انداخت و صورتش را پوشاند و او را به خیمهها بازگرداند.
🩸و رو جوانان بنی هاشم کرد و فریاد برآورد: بیایید برادرتان را به خیمه ها ببرید...
📓معالی السبطین ج١ص۴٠٩
▪️🩸▪️
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_علی_اکبر
#مصائب_کربلا
@serat_almahdi
▪️💧▪️
💧یا عباس! مبادا آب بنوشی و برادرت حسین «سلاماللهعلیه »، تشنه باشد ...
▪️در نقلی آمده است:
مولا امیرالمؤمنین علی سلاماللهعلیه، در همان شبی که فردای آن، به شهادت رسیدند، اباالفضل العباس سلاماللهعلیه را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و فرمود:
▪️وَلَدي! سَتَقِرُّ عَيني بِكَ في يَومِ القيامة
ای پسرم! به زودى در روز قيامت به وسيله تو چشمم روشن مىگردد.
سپس فرمود:
ايّاكَ اَنْ تَشرِبَ الماءَ و اَخوكَ الحُسَين علیهالسلام عَطشان
💧پسرم! هنگامى كه روز عاشورا فرا رسيد و بر شريعه آب وارد شدى ، مبادا آب بياشامى در حالى كه برادرت حسین سلاماللهعلیه تشنه است.
📓معالي السّبطين، ج١ ص۴۵۴
▪️💧▪️
#مصائب_کربلا
#محرم #تاسوعا
#امام_حسین
@serat_almahdi
▪️🩸▪️
🩸با نداهای غریبیِ سیدالشهدا سلاماللهعلیه، ارکان عرش خدا میلرزید...
▪️وقتی که امام حسین سلاماللهعلیه تنهایی خودش را ديد و دید که همه يارانش به شهادت رسیده اند،با اهل و عیالش وداع کرد و به سمت میدان آمد.
🩸درنگی ايستاد؛ حیران و سرگردان شده بود؛گاهی به فرزندان و برادران و برادرزاده ها و پسر عموها نظر میکرد که چگونه بر خاک صحرا افتاده اند و گاهی به غربت و تنهایی خودش نظر میکرد. گاهی نظر میکرد به زنان و اطفال؛ به غربت و تنهایی و تشنگی شان و اینکه بعد از او به اسیری میروند؛ و گاهی هم نظر مینمود به سرکوب و شماتت دشمنان و اقدام آنها بر قتل او.
▪️فَنَادَیٰ بِصَوتٍ عالٍ حَزينٍ: أما مِن ناصِرٍ يَنصُرُنا؟ أما مِن مُغيثٍ يُغيثُنا؟ هَل مِن مُوَحِّدٍ يَخافُ اللّهَ فينا؟ أما مِن ذابٍّ يَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسولِ اللّهِ؟
پس در این هنگام با صدایی دردناک وبلند فریاد برآورد:
آیا کسی هست تا ما را یاری کند؟!
آیا فريادرسى هست به داد ما برسد؟!
آیا خداپرستی هست تا از خدا از برای ما بترسد؟!
آیا مدافعی هست تا از حرم رسول خدا صلّی الله علیه وآله دفاع کند!؟
🩸وقتی که سيدالشهدا سلاماللهعلیه اینگونه ندا میداد،ارکان و ستون های عرش خدا میلرزید،آسمان ها گریه میکردند و ملائکه ضجه میزدند و زمین در اضطراب بود.
📓وسيلة الدّارين،ص۳۱۴
▪️🩸▪️
#مصائب_کربلا
#محرم #عاشورا
#امام_حسین
@serat_almahdi
💎 فهرست مطالب کانال:
🔹️((موضوعات مهدوی))👇🏻
#چهل_حدیث_مهدوی
#برنامه_تبلیغی_مهدوی
#امام_زمان #سلام_مهدوی
#امام_شناسی #انتظار_فرج
#معرفت_مهدوی #حدیث_مهدوی
#گرافیک_مهدوی #وظایف_منتظران
#حکومت_مهدوی #زیبایی_های_ظهور
#الگوی_منتظران #یاری_کردن_امام_زمان
#تلنگر_مهدوی #سبک_زندگی_مهدوی
#دعا_برای_فرج #داستان_مهدوی
#داستان_تشرف #علائم_ظهور
#ویژگی_یاران_امام_زمان
#دعای_مهدوی
🔹️((پست های ویژه))👇🏻
#تقرب_به_امام_زمان
#موانع_تقرب_به_امام_زمان
#عاشورا_تا_ظهور
#فَاحزَن_لِحُزنِنا
#اهمیت_و_آداب_دعا
#نهضت_دعا_برای_فرج
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
#احادیث_مسجد_سهله
#تشرفات_مسجد_سهله
#داستانک_مهدوی
#گرافیک_مهدوی
#استوری #والپیپر
🔹️💎🔹️
🔹️((محتوای معارفی))👇🏻
🎙حجت الاسلام و المسلمين استاد #حاج_شیخ_سعید_قاسمی" حفظه الله تعالی "
#صوت_های_معارفی
#کلیپ_های_معارفی
🔹️((دروس مهدوی))👇🏻
🎙حجت الاسلام #شیخ_محمد_توحیدی:
#آشنایی_با_مباحث_مهدویت
#معرفة_الامام
#علائم_ظهور
#رجعت
#اصحاب_امام_زمان
#تشرف
#مهدویت_بانوان
#مهدویت_نوجوانان
#ارتباط_با_امام_زمان
#محرم_مهدوی
#سوالات_مهدوی
#شرح_حدیث_مهدوی
#شرح_زیارت_ناحیه_مقدسه
#فضیلت_انتظار_و_منتظرین
#کلیپ_های_مهدوی
#تدریس_مهدویت
🔹️💎🔹️
🔹️((مناسبت ها))👇🏻
#شب_جمعه #جمعه
#ماه_رجب #ماه_شعبان #ماه_رمضان
#شب_قدر #نیمه_شعبان
#عید_غدیر #سلام_علوی
#فاطمیه #خطبه_فدکیه
#سلام_فاطمی #معرفت_فاطمی
#محرم #اربعین #امام_حسین
#سلام_حسینی #زیارت_ناحیه_مقدسه
#عاشورا #مصائب_کربلا
🔹️💎🔹️
🔹️((موضوعات متفرقه))👇🏻
#سلوک_بانوان #گرافیک_حجاب
#حجاب #آیات_حجاب #احادیث_حجاب
#حکمت_های_نهج_البلاغه
#فضائل_امیرالمومنین #امام_رضا
#حدیث #صلوات #ثواب_صلوات
#دعای_امام_رضا_برای_امام_زمان
#هیئت_جوانان_مسجد_الغدیر
🔹️((قرآن کریم))👇🏻
#تفسیر_قرآن #یک_آیه_از_قرآن #سوره_حمد #سوره_بقره #سوره_آل_عمران #سوره_نساء
#تفسیر_به_ولایت #آیات_علوی #آیات_مهدوی #آیات_برائت #آیات_بهشت #آیات_جهنم #صفات_صالحین #صفات_ظالمین #امر_به_خوبیها #نهی_از_بدیها #نعمتهای_الهی #یاری_خداوند #آیات_توحیدی #پاداش_الهی #هدایت_الهی #آیات_توبه #آیات_احکام #آیات_ارث #آیات_خانواده #آیات_ازدواج #آیات_طلاق #صفات_انسان #آیات_اخلاقی #دعاهای_قرآنی #فضل_قرآن #آیات_قیامت #پیروی_از_شیطان #گمراهی #جزای_اعمال #شکر_نعمت #اتمام_حجت #قصه_های_قرآنی
🔹️((استیکرها))👇🏻
#استیکر_حسینی
#استیکر_مهدوی
#استیکر_شهادت
#استیکر_اماکن_منتسب_به_امام_زمان
📲 ایتا | تلگرام | اینستاگرام
@serat_almahdi