eitaa logo
پایگاه تحلیلی صراط
7.9هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
67 فایل
پایگاه خبری تحلیلی #صراط رسانه حوزه و روحانیت انقلابی www.seratzanjan.ir راه ارتباطی_ارسال سوژه: @masir1403 صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/serat_ir1/
مشاهده در ایتا
دانلود
درسوگ 📎 پروفسور آنتوني پرويس(چيرمن دانشگاه و رئيس سمينار) كه به شدت تحت تأثير كنفرانس آيت الله مصباح قرار گرفته بودند، از شركت كنندگان تقاضا كرد كه در صورت امكان يكي از آنها وقت خود را به آيت الله مصباح بدهد تا بحث ديگري از فلسفه ي اسلامي را ارائه دهند. يكي از حاضران در جلسه نيز با وجود ارزش علمي كنفرانس در اين سمينار، بلافاصله وقت خود را به آيت الله مصباح داد و ايشان نيز بحث خود را ادامه دادند. بحث استاد مجدداً بسيار مورد توجه شركت كنندگان واقع شد. اين ماجرا گذشت تا اينكه سالها بعد، در اوج حملاتي كه به آيت الله مصباح در روزنامه هاي دوم خردادي صورت مي گرفت، روزي آقاي پرويس كه استاد راهنماي بنده بود، به من گفت: مرتضي! من سابقاً فكر مي كردم كه اين حق توحّشي كه آمريكايي ها از برخي كشورها و به ويژه ايران مي گرفتند، اشتباه است. اما الان نظرم عوض شده است و معتقدم كه اين حق توحّش را بايد بگيرند! گفتم چرا چنين اعتقادي پيدا كرده ايد؟! گفت: مگر در كشور شما چند نفر مثل آيت الله مصباح وجود دارد كه مطبوعات داخلي خودتان اين همه به ايشان حمله و اهانت مي كنند؟ من متحير ماندم كه چه پاسخي به او بدهم. گفتم: نويسندگان اين نوع جرايد به واقع نماينده ي مردم ايران نيستند و از علم و دانش بهره اي ندارند؛ از همه گذشته، فكر مي كنم تعهدي به دين و وطن خود ندارند. @serat_zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️آیت الله مصباح یزدی دژ مستحکم دفاع از اندیشه‌های دینی و انقلابی بود بخشی از پیام سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت ارتحال آیت الله محمد تقی مصباح یزدی: ▫️ضایعه جبران ناپذیر رحلت فقیه برجسته، حکیم، متفکر و فیلسوف گرانقدر حضرت آیت الله محمد تقی مصباح یزدی (رضوان الله علیه) را به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و ملت شریف ایران، حوزه های علمیه و بیت محترم و فرزندان گرامی ایشان، تسلیت و تعزیت عرض می نمایم. ▫️آن عالم مجاهد و عارف پرهیزکار سنگربان و دژ مستحکم دفاع از مبانی و اندیشه های دینی و انقلابی بود و در طول سالیان متمادی در ارائه خدمات علمی و فرهنگی، بر مبنای خدامحوری و ولایتمداری ثابت قدم ماند موسسه امام خمینی (ره) و کتب ارزشمند، یادگار ماندگار و صدقات جاریه علمی آن دانشمند بزرگ است. https://eitaa.com/serat_zanjan
چرا برخی را بر نمی تابند؟ در هیچ یک از برهه های تاریخی این حجم وسیع از دشمنی ها نسبت به ایران مشاهده نشده و علت اصلی آن شدت گرفتن درگیری انقلاب با نظام و جریان سلطه بوده است. اصل این انقلاب در تقابل با ظلم و استکبار شکل گرفت و امروز استمرار آن در جریان و جبهه مقاومت ، چه در ایران و چه در منطقه ،موجب دشمنی هرچه بیشتر مستکبرین جهانی شده است. با ابن حال برخی از غرب گرایان در نظر دارند این جریان را در مقابل منافع ملی مردم جلوه داده و انقلاب و مردم را نسبت به این اصل لاینفک، سرد و سست کنند در حالیکه منافع ملی فارغ از توجه به هویت ملی امری پوشالی بوده و جز ذلت و حقارت،پیامدی نخواهد داشت. @serat_zanjan
پیام تسلیت یا ؟! ⛔ در طی چند روز اخیر بمناسبت ارتحال علامه مصباح یزدی یادداشتی از فردی که گرایش ویژه ای به جریان غربگرا دارد منتشر شده و در آن از رویکرد علامه مصباح یزدی و انقلاب اسلامی سخنانی به میان آمده است. 🔹️ این یادداشت که بیشتر صبغه ی شعری دارد "أعذبها أکذبها" مملو از اشتباهات فکری و تاریخی است و این مختصر گنجایش نقد و بررسی همه ی آن را ندارد. 🔹️به جهت اینکه در این یادداشت به انقلاب و رهبر معظم انقلاب و علامه مصباح یزدی اتهامات ناروایی وارد شده، به نقد و بررسی این یادداشت می پردازد. 🔻جهت مطالعه مطلب و تحلیل روی لینک زیر کلیک کنید.⬇️ https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
پایگاه تحلیلی صراط
پیام تسلیت یا #تخریب_نامه_انقلاب؟! ⛔ در طی چند روز اخیر بمناسبت ارتحال علامه مصباح یزدی یادداشتی از
⛔️ پیام تسلیت یا ؟! 🔹️درقسمتی از یادداشت فرد مذکور آمده است؛ "برداشتم این است که مرحوم استاد مصباح بعد الفتح انقلابی تر نشد بلکه این انقلاب بود که بعد الفتح،مصباحی تر شد...انقلاب نیز به تدریج به سوی همان اهداف راه سپرد و خدمات شایانی به اندیشه ها و آرمانهای عقیدتی مرحوم آقای مصباح کرد" 🔹️اما چند مطلب بسیار مهمی که در این یادداشت به آن پرداخته شده؛ اتهامات ناروا به انقلاب و رهبرمعظم انقلاب در مورد تحریف آرمانها و اهداف انقلاب از خط اصلی اش یعنی"عدالت اقتصادی و سیاسی" به خط فکری استاد مصباح"مسائل عقیدتی و ذهنی محض"(به زعم نویسنده)می باشد. 🔹️برای هر شخصی که به مقداری اندک با مبانی اسلام و انقلاب آشنایی داشته باشند این مطلب روشن است که هدف اصلی اسلام و انقلاب "تربیت انسان موحد و جامعه انسانی توحیدمحور" است؛ و بقیه امور و از جمله تشکیل حکومت اسلامی و تامین عدالت اقتصادی و سیاسی و...همگی مقدمه ای برای تحقق این هدف متعالی می باشند. 🔹️این هدف والا برخلاف تصور اشتباه نویسنده یادداشت؛ بصورت مکرر در سخنان حضرت امام خمینی"رضوان الله تعالی علیه"بازتاب داشته است و ما بصورت نمونه یک مورد را ذکر میکنیم: 🔻امام خمینی (ره): "تمام مسائلی که هست، ما می‌خواهیم دست ظالمها را کوتاه کنیم ان شاء الله و می‌خواهیم که قدرتها را سرکوب کنیم و پایشان را از این بلاد مسلمین کوتاه کنیم ان شاء الله. همه اینها مقدّمه این است که یک آرامشی در این بلاد پیدا بشود و دنبال این آرامش یک سیر روحی پیدا بشود، یک هدایت به سوی خدا پیدا بشود؛آن چیزی که اساس است، سیر الی الله است، توجه به خداست، همه عبادات برای اوست. همه زحمات انبیا از آدم تا خاتم برای این معنا هست که سیر الی الله باشد. شکستن بت نفس که بالاترین بتهاست دنبال او شکستن بتهای دیگر"(۱) ⛔ اتهام کذب دیگری که نویسنده مطرح می کند؛ این است که رهبر فعلی انقلاب خط امام خمینی را تحریف کرده و به ناحق از اندیشه های و فعالیت های استاد مصباح یزدی حمایت کامل کرده است؛ در حالیکه امام خمینی هیچ تمایلی به اندیشه های آقای مصباح نداشته و طبعا از افکار و اندیشه های و فعالیت های ایشان نیز هیچ حمایتی نکرده است؛ در حالیکه طبق گزارش خبرگزاری حوزه از آیت الله رجبی،قائم مقام موسسه امام خمینی؛حضرت امام از ابتدای آشنایی خود با این موسسه از آن حمایت های مالی و معنوی منحصر بفردی کرده است.(۲) 🔹️ایشان در این یادداشت از انقلابیونی "که خود نیز داخل در این طیف اند" نام می برد که آمال و آرزوهای خود را بر باد رفته یافته و از این تحریف عظیم و وضع موجود در فغان و فریاد هستند اما به ناحق ضد انقلاب پنداشته می شوند؛ در حالیکه اینان در حقیقت انقلابیون صادق بوده و مخالفانشان(رهبری و علامه مصباح و...)ضد انقلاب واقعی هستند و همه این تقصیرها نه برگردن استاد مصباح ها و مجاهدین بعدالفتح است و نه تقصیر انقلابیون صادق؛ بلکه تقصیر سکاندار انقلاب است که خط انقلاب را از ریل اصلی تغییر داده و در ریل منحرف مصباحی ها قرار داده است!! 🔻 پاورقی؛ ۱.صحیفه امام ج19 ص47 ۲. آیت الله رجبی: این مؤسسه در سال 1354 با هدف کارآمدی‌سازی و روزآمدی فضلای حوزه در پاسخگویی به نیازهای دینی و فرهنگی ،تربیت محققان صاحب‌نظر در علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی با عنوان بخش آموزش مؤسسه در راه حق آغاز به فعالیت کرد،پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1359 آیت الله مصباح یزدی گزارشی از برنامه‌های مؤسسه به محضر امام راحل  ارائه و حضرت امام بر توسعه برنامه‌ آموزشی موسسه تأکید و تأمین بودجه آن را بر عهده گرفتند. در سال 1364 با تأسیس بخش پژوهش و دایر کردن رشته‌های تخصصی علوم انسانی با رویکردی انتقادی،فعالیت‌های مؤسسه تحت عنوان بنیاد فرهنگی باقرالعلوم علیه‌السلام و در سال 1370 به عنوان یک نهاد حوزوی به نام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌ ادامه یافت حضرت امام خمینی تا پایان عمر شریف خویش مؤسسه را از حمایت مادی و معنوی خود بهره‌مند ساخت و علاوه بر تأمین بودجه بخش آموزش مؤسسه، جهت توسعه مؤسسه دستور در اختیار قراردادن زمین برای ساختمان مؤسسه را به تولیت وقت آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله علیها صادر  کردند و پس از رحلت حضرت امام(ره) خلف صالح ایشان،مقام معظم رهبری راه امام عزیز را در حمایت‌های مادی و معنوی از مؤسسه ادامه دادند و با افتتاح ساختمان مؤسسه در سال 1374 آیت الله مصباح یزدی را به ریاست مؤسسه منصوب کردند. https://eitaa.com/serat_zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"نامه غیرمحترمانه هاشمی به امام(ره)" 🔹️وقتی هاشمی امام را به عافیت طلبی متهم کرد! 🔹️در قسمتی از این نامه آمده است: ⛔"...آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی باشیم و و جنابعالی در مقابل اینها بگیرید؟ آیا بودن و را می‌پسندید؟" 🔹️در مقابل عملیات بت سازی جریان غرب گرا از شخصیت هاشمی رفسنجانی، از متن كامل نامه غیر محترمانه هاشمي به امام خميني(ره) در 25 بهمن 59 پرده بر می دارد. 🔻جهت مطالعه متن نامه روی لینک زیر کلیک کنید.⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
نامه غیرمحترمانه هاشمی به امام(ره) وقتی هاشمی امام را به عافیت طلبی متهم کرد! [ص ۱ از ۲] ⭕️متن كامل نامه هاشمي به امام خميني در 25 بهمن 1359: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم به نظر می‌رسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمی‌آید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص می‌دهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش می‌کنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید: ۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامه‌ای به خدمتتان نوشتیم که نسخه‌ای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را. ۲- احساس می‌کنم که روابط و ما با جنابعالی، صورت به خود می‌گیرد و در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی سیاسی و تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت بار باشد. ۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن می‌گویند- و و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضع‌گیریها را روشن نکرده‌ایم، وضعی به وجود آورده که خیلی‌ها خیال می‌کنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... می‌دانند. ما برای حفظ آرامش نمی‌توانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم که را از و درآورید. خود شما می‌دانید که ، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما شما را با اجرا می‌کردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارک‌الصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمی‌دادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم می‌کردید، شما از حضور در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بی‌حجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری می‌کردید؟ همین‌ها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی باشیم و و جنابعالی در مقابل اینها بگیرید؟ آیا بودن و را می‌پسندید؟ البته اگر مصلحت می‌دانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بی‌طرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت می‌کند؟ ۴- ما جایز نمی‌دانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، بگیریم و به اصطلاح و و ، به خاطر حفاظت از در می‌مانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمی‌هراسیم و به جنابعالی ایمان داریم، ولی در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است. احتمال اینکه این ابهام در رابطه با خطوط سیاسی و فکری جاری و خطی که در ارتش تعقیب می‌شود، آثار نامطلوبی در تاریخ انقلابمان بگذارد، وادارم کرد به عنوان وظیفه روی این مطالب، صراحت و تأکید داشته باشم و امیدوارم این را . ۵- قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به شما عرض کردیم که بینش آقای بنی‌صدر مخالف بینش است که ما برای اجرای آن تلاش می‌کنیم و اکنون هم بر همان نظر هستیم و شما فرمودید ریاست جمهوری مقام سیاسی است و کاری دستش نیست؛ امروز ملاحظه می‌فرمائید که چگونه در کار کابینه و ... می‌تواند کارشکنی کند و چگونه با استفاده از مقام، مجلس و دولت و نهادهای انقلابی را تضعیف می‌کنند و ما فقط می‌توانیم دفاع کنیم؛ چون تضعیف متقابل را با گفتن نواقص رئیس جمهور صلاح نمی‌دانیم و همان دفاع هم مشاجره تلقی می‌شود و بحق مورد مخالفت جنابعالی قرار می‌گیرد و آتش بس می‌دهید و خودتان هم دفاع لازم را نمی‌فرمائید که: اختلاف دو بینش است که یک طرف مصداق اسلامش غضنفرپور و سلامتیان و سعید سنجابی و طرف دیگر رجائی و گنابادی و منافی و موسوی و ... می‌باشند. @rozaneebefarda 👇 @Serat_zanjan
🔻ادامه متن كامل هاشمی به امام خمينی [ص ۲ از ۲] ۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کرده‌اند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من می‌گفت که امروز ایمان می‌جنگد نه تخصص و می‌خواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیف‌آور است. احتمالاً آقای بنی‌صدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضی‌ها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیم‌گیری شود. ۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر می‌کنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه می‌شود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، و اگر لازم می‌دانید که حزب بماند و اگر همین‌گونه که عمل می‌فرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم. ۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالح‌تراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور می‌کند که و شما را قرار داده و و لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوق‌الذکر ضعیف‌تر از گذشته نشان می‌دهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشت‌ساز . خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم می‌دانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما که از رسانه‌های جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید. ۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنی‌صدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما می‌کرد و می‌گفت: «من می‌خواهم کار کنم ولی نمی‌گذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی می‌کرد و امروز هم می‌بینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت. اکبر هاشمی_۲۵/۱۱/۱۳۵۹ 🔶حاشیه ۱)اگر هاشمی در سال ۸۸، نامه غیرمحترمانه بدون سلام و والسلام را نوشت و بر شعله ور شدن آتش فتنه دامن زد، او قبلا در سال ۵۹ نامه غیرمحترمانه مذکور را نوشته است و در مواردی شخص امام عزیز را زیر سوال برده است. ۲)اختلاف نظر با ولی فقیه مجاز است اما برای ابراز آن، کاربست ادبیات نامناسب و متضمن تعابیر زننده و تند، بایسته نیست. ۳)هاشمی در این نامه امام را رسما به آسایش طلبی، بی خطی و قیافه بی طرفی گرفتن، تحت تاثیر قرار گرفتن از دیگران، ضعف در صراحت و قاطعیت، و... متهم ساخته است. ۴)بهترین دلیل بر اثبات بی توجهی امام به فشارهای دیگران، همین نامه است. امام هرگز زیر بار هاشمی که انتظار حمایت و تایید مطلق از امام بود، نرفت. ۵)هاشمی متاخر، چه نسبتی با شعارهای سال ۵۹ دارد؛ در مورد همکاری با افراد متظاهر به فسق، زنان بی‌حجاب و از همه مهمتر، اسلام فقاهتی! ۶) این حضرات که به خود جرات می‌دهند برای ولی فقیه تعیین تکلیف کنند، چطور خود حدافل ظرفیت را برای پذیرش نقد نداشتند؟ انحصارطلبی ها و تلاش برای بستن دهان منتقدان، از رویه های ثابت سیاست ورزی هاشمی و مریدان سیاسی او مانند بوده است. @rozaneebefarda @Serat_zanjan
۲ 🔸سیلی سخت تر عبارت است از "غلبه ی نرم افزاری برهیمنه پوچ استکبار" 🔹️آنچه در شهادت او (سردار شهید سلیمانی) اتّفاق افتاد، اوّلین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد و تا آن زمان، مهم‌ترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت؛ بعد هم که خب برادرها یک سیلی‌ای زدند؛ لکن سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی ما و ما [با] همّت، این هیمنه‌ی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند، این یک؛ یکی هم اخراج آمریکا از منطقه است که این همّت ملّتها و سیاستهای مقاومت را می طلبد که بایستی این کار را انجام بدهند؛ این، سیلی سخت است. 🔹️بیانات در دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج و خانواده شهید سلیمانی۱۳۹۹/۰۹/۲۶ @serat_zanjan
🔹️مطالبات و پیگیری مردمی از روحانیت مسئول @serat_zanjan
🔺️کدام آرزوی شهید مطهری را علامه مصباح محقّق کرد؟ 🔹️خلاصۀ عمر علامه مصباح، شاید همین جملۀ ایشان باشد: «جواب فکر را باید با فکر داد». 🔹️ایشان را می‌توان پایه‌گذار «علوم انسانی اسلامی» دانست. 🔺️چرا دشمن به تخریب چهرۀ علامه مصباح اقدام کرد؟ 🔹️در بین علمای حوزه آن عالمی که دانش او بیشتر از همه به‌درد دانشگاه‌ها می‌خورد، هدف قرار دادند. 🔹️نقش علامه مصباح در بسط معارف اسلام با تقریب حوزه و دانشگاه، یکی از علت‌های اصلی دشمنی لیبرال‌ها با ایشان است. 💠پاسخ استاد ، نسبت به اتهاماتی که حاکی از اختلاف جدی علامه مصباح و شهید مطهری در رویکرد علمی و دانشگاهی است را در مشاهده کنید.⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
🔴 شخصیت مهربان و مظلوم علامه مصباح 🔻 علامه مصباح می‌فرماید: «عرصۀ فرهنگ، جای جهاد فرهنگی است. جواب شبهات را نمی‌توان با گلوله داد؛ جواب فکر را باید با فکر داد.» شاید بشود عمر ایشان را در همین عبارت خلاصه کرد. 🔻 ایشان می‌فرماید: «پیشرفت علم در گرو تضارب آراء و نقد و بررسی به دور از تعصب است.» اتفاقاً فضای علمی مؤسسۀ امام‌خمینی که ایشان تأسیس کردند، همین‌گونه است. 🔻 برعکسِ تبلیغاتی که علیه ایشان می‌شود که می‌خواهند ایشان را فردی متعصّب و متصلّب نشان دهند، در مؤسسۀ ایشان آخرین حرف‌های الحادی و آخرین حرف‌های بی‌دینی در موضوعات مختلف را، از متخصّصین همان رشته‌ها می‌شنوید. 🔻 شهید مطهری آرزو داشت که مثلاً برای مباحثه دربارۀ مارکسیسم، یک فرد مارکسیست را بیاوریم تا مارکسیسم را به ما توضیح بدهد و ما نقدش کنیم، این آرزو را علامه مصباح به صورت ایده‌آل در موسسۀ خودشان محقق کردند. 🔻 خود ایشان در اوائل طلبگی زبان فرانسه یاد گرفتند و به زبان‌های دیگری هم تسلط دارند و شاگردان‌شان را به یادگیری زبان خارجی وادار می‌کنند. 🔻 ظلم بزرگ به علامه مصباح این بود که از ایشان چهره‌ای متعصب و غیرواقع‌بین به جامعه ارائه دادند، درحالی‌که واقعیت درست برعکس این است. 🔻 مثلاً دیدگاه‌ ایشان در مسائل اجتماعی زنان، این است: «سیاستمداران باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که اگر کاری از زنان، بهتر برمی‌آید یا مربوط به زنان است توسط خودِ آنها انجام شود. ولی متأسفانه تصمیم صحیح و تقسیم مبتنی بر نیاز در این زمینه صورت نمی‌گیرد.» 👤علیرضا پناهیان 🚩 مشهد مقدس- ۹۸.۱۱.۲۶ 👈🏼 متن کامل در سایت: 🌐 http://serat-zanjan.ir/post/70 @serat_zanjan
♦️مقاومت وقتی گفته میشود، فوراً ذهن میرود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال اینها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاک‌ریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه‌چیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم: امروز بعد از ۳۷ سال، ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزه‌ی دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعاً زیاد شده؛ روشها را هم که شما می‌بینید: این شیوه‌های فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال اینها؛ [یعنی‌] انگیزه‌ها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هسته‌ی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است.۱۳۹۵/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران @serat_zanjan
استقبال از سخنان فائزه هاشمی! 🔸️وقتی از سخن میگوییم، برای شناخت مصادیقش، چندان به آسمان ریسمان بافی و فرافکنی نیازی نیست! 🔸️خداوند رسوایی دیگری برای رقم زد و معلوم شد که آنان تا چه اندازه با همگرایی دارند! 🔸️دختر مرحوم هاشمی که دولت فعلی محصول طراحی ابوی ایشان بود، رسما آرزو کرده که بر قدرت باقی بماند! 🔸️روزنامه های اعتدالی که به جریان انقلابی تهمت همصدایی با ترامپ را می زدند، خدا رسوایشان کرد! 🔻ادامه مطلب را ببینید:⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
1️⃣ همصدایی برخی جریانهای داخلی با منافقین به فقره اخیر محدود نیست؛ دهه۵۰ در حالی که امام حاضر نشده بود برای یک لحظه سازمان مخوف و منحرف منافقین را تایید کند، آقای هاشمی برخلاف دیدگاه امام، حامی مالی و معنوی این سازمان بود و حتی را به خاطر عدم حمایت از سازمان ملامت میکرد! 2️⃣ عجیب آنکه پدر شوهر فائزه (مرحوم لاهوتی) هم حامی سازمان بود، حتی برخی فرزندانش هم عضویت و برخی هم سمپاتی داشتند. 3️⃣ بازرگان منافقین را می نامید و امام به همین دلیل آنها را فرزندان عزیز مهندس بازرگان می دانست! 4️⃣ و حامیان او نیز به خاطر حمایت از سازمان آدمکش منافقین، با امام و انقلاب درافتادند. ⭕ حالا شاید آسانتر بتوان و پیوستگی آن با را شناخت. 🔺️جالب است که همه حامیان منافقین، خود را نماد می پنداشتند و تلویحا یا تصریحا امام و جریان انقلابی اصیل را خطاب می کردند! 🔺️اصلا دشوار نیست؛ ببینید در قم کدام جریان های حوزوی به حامیان منافقین(خاصه جریان منتظری) متصل است! @rozaneebefarda @serat_zanjan
🔺 به دنبال اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارضات فراوان آن با آموزه‌های مسلم دین. 🔸درگفتگوی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی با حجت الاسلام دکتر : 🔹️سروش مانند بسیاری از مدعیان روشنفکری گرفتار نوعی آلزایمر تاریخی است. این همه آزادی اندیشه و گفت‌وگو را در کشور ما نادیده می‌گیرد و در آمریکایی زندگی می‌کند که کسی جرئت نمی‌کند هلوکاست را نقد کند. 🔹️فرایند و بسط اندیشه‌های سروش را با دو رویکرد می‌توان پی‌گرفت. 🔰با توجه به گرایش برخی از طلاب به اندیشه روشنفکرانه سروش، صراط زنجان عقبه فکری عبدالکریم سروش و شیوه تعامل وی با مخالفان را منتشر می کند: این مصاحبه را در آدرس زیر بخوانید:⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
پایگاه تحلیلی صراط
⛔ #فرایند_فکری_سروش 🔺 به دنبال اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارض
🔸️ فرایند و بسط اندیشه‌های سروش را با دو رویکرد می‌توان پی‌گرفت: 1️⃣ رویکرد نخست:  شخص محور است یعنی با توجه به شخصیت‌هایی که بیشتر در شکل گرفتن اندیشه‌های سروش تاثیرگذار بوده‌اند، قابل شناسایی است. 2️⃣ رویکرد دوم: جریان یا موضوع محور است یعنی با توجه به جریان‌هایی که سروش با آنها در تقابل بوده یا موضوعاتی که دغدغه فکری او را تشکیل می­دادند قابل پیگیری است. 🔺️دکتر سروش در بخش شخص محوری از چه شخصیت‌هایی تاثیر پذیرفتند؟ 🔹️سروش در فرایند فکری خود به ترتیب از شخصیت‌هایی مانند ملاصدرا، پویر، کانت، گادامر و شلایر ماخر متاثر بوده بودند. ابتدا ملاصدرا است. گرایش خود را به اندیشه‌های صدرایی و مبانی و رئالیستی حکمت متعالیه با تدوین کتاب نهاد ناآرام جهان نشان می‌دهد. 🔹️در مرحله بعد از پوپر متاثر است. سروش در این مرحله با توجه به علاقه‌اش نسبت به فلسفه علم و گرایش به دیدگاه‌های فیلسوفان علم به ویژه ابطال‌گرایی پویر به سوی معرفت تجربی سوق پیدا کرد. کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ در این مرحله تدوین شد و برای نخستین بار فلسفه علم کارل پویر وارد اندیشه دانشگاهیان شد. 🔹️ آگاهی وی از فلسفه علم و فلسفه سیاسی کارل پویر سبب شد که تا به همراه بزرگانی چون استاد مطهری، استاد مصباح و استاد سبحانی به نقد که یکی از جدی‌ترین رقبای انقلاب اسلامی بود، بپردازد. 🔹️سروش که سالها خود را شاگرد خلف پوپر می‌دانست، از اردیبهشت سال ۱۳۶۷ وارد مرحله جدیدی شد و با کنارگذاشتن فلسفه علم، پای به عرصه و معرفت‌شناسی معارف دینی می‌گذارد. او با تدوین قبض و بسط تئوریک شریعت که به صورت مقالاتی در کیهان فرهنگی نیمه دوم دهه شصت با عنوان بسط و قبض تئوریک شریعت منتشر گردید، رویکرد گادامری و گرایی معرفت دینی را نظام‌مند کرد. 🔹️نهایتا در مرحله چهارم تائیرپذیری خود را از شلایر ماخر و شاه ولی‌الله دهلوی نشان می‌دهد. 🔺️می‌توان گفت بخش نسبیت دین را در این مرحله تدوین می‌کند؟ بله دکتر سروش در این مرحله به نسبیت معرفت تجربی و معرفت دینی بسنده نمی‌کند و پا را فراتر گذاشته و را هدف قرار می‌دهد. 🔹️ او با تدوین و انتشار بسط تجربه نبوی در سال ۱۳۸۷، علاوه بر بسط تجربه نبوی به مقوله‌های دیگری مانند ذاتی و عرضی در ادیان، دین اقلی و اکثری، خاتمیت پیامبر و غیره نیز پرداخته است. به تعبیر وی: [در] قبض و بسط تئوریک شریعت، سخن از بشری بودن و تاریخی بودن و زمینی بودن معرفت دینی می‌رفت و اینک در بسط تجربه نبوی سخن از بشریت و تاریخیت خود دین و تجربه دینی می‌رود. به عبارت دیگر این کتاب رویه بشری و تاریخی و زمینی وحی و دیانت را بدون تعرض و رویه فراتاریخی و فراطبیعی آن، بلکه با قبول و تصدیق آن، می‌کاود و باز می‌نماید. تعارض دانستن امامت و خاتمیت و نیز امامت و دموکراسی که در سال ۱۳۸۴ در دانشگاه سوربن فرانسه در جمع دانشجویان مطرح کرد، در راستای تکمیل مرحله چهارم معنا پیدا می‌کند. 🔻متن کامل این مصاحبه را در وب سایت بخوانید؛ 🌐 http://serat-zanjan.ir/post/74 @serat_zanjan
🔴جوخه‌هاي ترور همچنان مشغول به کارند. 🔸هيچيک از عالمان دين در دهه‌هاي اخير به اندازه آيت‌الله مصباح (ره) آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است... 🖊احمدحسين شريفي 🔻تفصیل این مطلب را اینجا ببینید؛⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @Serat_zanjan
پایگاه تحلیلی صراط
#زخم_نفوذ #انتشار_دوباره 🔴جوخه‌هاي ترور همچنان مشغول به کارند. 🔸هيچيک از عالمان دين در دهه‌هاي اخير
جوخه‌هاي ترور همچنان مشغول به کارند. 🔸هيچيک از عالمان دين در دهه‌هاي اخير به اندازه آيت‌الله مصباح آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است! خود ايشان مي‌فرمود آنقدر فحش و ناسزا و افترا و دروغ شنيده‌ام که به شنيدن آنها عادت کرده‌اند و به تعبير طنزآمیز خودشان نوعي «فحش‌درماني» مي‌کردند! 🔸بعد از رحلت ايشان نيز تروريست‌هاي بي‌مروت حتي به خود اجازه ندادند جنازه ايشان دفن شود؛ بلافاصله با شنيدن خبر رحلت ايشان از آن سر دنيا (آمريکا و اروپا) تيرهاي زهرآگين خود را روانه جنازه مطهرش کردند و از ترس اينکه مبادا فريب‌خوردگان محافل آنها به هر دليلي بعد از رحلت ايشان تمايلي به خواندن کتابي از کتابهاي ايشان پيدا کنند، ناجوانمردانه‌ترين افتراها و دروغ‌ها را به ايشان نسبت دادند؛ تا شايد بدين وسيله عده‌اي را از نزديک شدن به اين چراغ روشنی بخش علم و انديشه دور نگه دارند. 🔸اذناب داخلي آنها نيز بهانه خوبي به دست آورند، نقل ناشيانه و البته از روي صفا و صداقت کراماتي از ايشان توسط حاج آقاي صديقي، بهترين مستمسک حمله به علامه مصباح و تحت الشعاع قرار دادن عظمت و بزرگي او شد. خيلي روشن است که اين فقط يک بهانه جديد براي مصباح‌ستيزي بود، و الا خود آنها که غرق در خرافات‌اند، بسياري از آنها شيفتة افسانه‌ها و خرافات صوفيان و عارف‌نمايان‌اند، و با چه آب و تابي هم خزعبلات صوفيان دروغين را نقل مي‌کنند. 🔸به يقين حتي اگر اين مسأله نبود، بهانه‌اي ديگر دست و پا مي‌کردند؛ همچنان که پاره‌اي از سکولارهاي عمامه ‌به سر، همان روز اول و دوم رحلت ايشان، به گونه‌اي ديگر به ترور اين شخصيت پرداختند؛ عده‌اي حتي تشييع جنازه باشکوه ايشان را هم تحمل نکردند و حقد و کينه خود را نسبت به اسلام و ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي به گونه‌هاي مختلف نشان دادند. 🔸اما چرا؟ به اعتقاد اين بنده، نفرت از آيت‌الله مصباح و تلاش شبانه‌روزي غربزدگان و اسلام‌ستيزان و ولايت‌گريزان براي دور نگه داشتن نسل جوان از ايشان دلايل متعدد دارد. آيت‌الله مصباح يزدي 1️⃣منطقي قوي و نفوذناپذير داشت، تجسم حکمت اسلامي و قرآني بود؛ مقلدان فکر و فرهنگ غرب را ياراي مواجهه با منطق مستحکم او نبود؛ و آنان که دل و دين به جايي ديگر باخته بودند، چاره‌اي جز ترور شخصيت او را نداشتند؛ 2️⃣شجاعتي کم‌نظير در بيان حقايق با بياني شفاف و رسا و منطقي مستحکم داشت؛ افراد زبون در مواجهه با شجاعان و دليران، براي سرپوش نهادن بر ضعف و زبوني خود چاره‌اي جز ترور شخصیت ندارند؛ 3️⃣او با بصيرتي کم‌نظير پنهاني‌ترين اهداف نفوذي‌هاي غرب در جريان فکر و فرهنگ انقلابي را مي‌ديد و مي‌شناخت و به دليل شجاعت کم‌نظيري که داشت، آنها را آشکار مي‌کرد؛ او ثمرة سالها نيروسازي غربيان براي زدودن فکر و فرهنگ اسلامي را خنثي کرد؛ اين يکي از رازهاي عصبانيت نامعقول رهبران روشنفکري غربزده از ايشان است. 4️⃣مصباح فقط يک عالم ديني نبود؛ او يک عالم انديشه‌‌پرور بود؛ او در کار نيروسازي و کادرسازي فکري براي انقلاب اسلامي بود؛ براي جلوگيري از نفوذ انديشه و حکمت او که همان انديشه و حکمت انقلاب و اسلام است، ساده‌ترين راه را ترور شخصيت او مي‌دانستند؛ غافل از اينکه علم نور است، حکمت همچون رودي روان است، کسي نمي‌تواند براي هميشه جلوي آن را سد کند. 5️⃣آیت الله مصباح صرفاً يک فيلسوف ولايت‌پذير نبود؛ بلکه حکيمي ولايت‌گستر هم بود؛ و دشمنان همواره در طول تاريخ اسلام، با ولايت‌گستراني مثل سلمان و ابوذر و عمار و مالک و مقداد و میثم تمار و حجر بن عدي و ... سخت‌ترين و بي‌رحمانه‌ترين مواجهه را داشته‌اند. با ترور آنها خواسته‌اند بازوان ولايت را قطع کنند. 6️⃣آيت‌الله مصباح يک فرد نبود؛ بلکه ""بود؛ با ترور شخصيت و دانش و انديشه او، مي‌خواستند و مي‌خواهند شخصيت و علم و انديشه انقلاب را ترور کنند. به تعبير ديگر مي‌توان گفت آيت‌الله مصباح خودش هدف اصلي نبود؛ او سپر دفاع از اسلام و قرآن و ولايت و انقلاب اسلامي بود؛ 🔸اما دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب بدانند که اگر اسلافشان توانستند نور سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و مالک و حجر بن عدي را خاموش کنند و از تأثيرگذاري آنها در گسترة تاريخ بکاهند، اينان هم مي‌توانند چراغ روشني‌بخش علم و انديشه مصباح‌يزدي را خاموش کنند. مصباح يزدي برکه‌اي نبود که به مرور زمان رنگ و طعم خود را از دست دهد؛ او همچون رودي جاري در گسترة زمان است که تازه حرکت و جريان خود را آغاز کرده است؛ غرب‌باوران و ولايت‌ستيزان خوب مي‌دانند که اين جريان تازه به راه افتاده است؛ اين جريان با قوت دانش و خرد و انديشه، به دنبال در همه ابعاد زيست انساني است. دنبال تحقق منويات حضرت ولايت است و تا تحقق تمدن اسلامي از حرکت نخواهد ايستاد. 🖊احمدحسين شريفي @serat_zanjan
کسی به استقبالش نمی رفت. 26 سالروز فرار @serat_zanjan