eitaa logo
نبرد اراده‌ها | سیدعرفان حسینی
80 دنبال‌کننده
66 عکس
9 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 ، ذکر الله است. 📗 ياد خدا تنها به همان صورت ذهنی نيست؛ هر عمل خيری كه قربة الی الله باشد، ياد خداست. نماز، روزه، حج، عمره، صدقه، احسان، صِله رحم، رعايت پدر و مادر، حقّ همسايه‌ها، حقّ جامعه اسلامی، رعايت فقرا، رعايت نظام همه اينها ذكرالله است. اگر كسی براي رضای خدا دارد نظامش را حفظ می‌كند، مردم را تأمين می‌كند، اين است. 📁 تفسیر سوره احزاب، قسمت نوزدهم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
⏰ زمان و مکان، مفاهیم فیزیکی ▫️اما درباره این جمله‌ای که فرمود: ﴿یسْأَلُک النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ﴾ برای اینکه وقتی سخن از تهدید قیامت و امثال قیامت بود، اینها سؤال می‌کردند قیامت چه وقت قیام می‌کند؟ ▪️مستحضرید که این چه وقت و کجا هم در حدوث عالَم مطرح است هم در انقراض دنیا؛ البته در انقراض دنیا یک مقدار آسان‌تر مطرح است درباره حدوث عالم می‌گویند عالم چه وقت حادث شده؟ ▫️خب می‌دانید چه وقت سؤال از زمان است، «کجا» سؤال از مکان است؛ در عدم محض نه زمانی بود نه مکانی. با ایجاد یک ماده یا جسم متحرّک، زمان و مکان پیدا می‌شود. این جسم که پیدا شد خب بُعدی دارد؛ این مکان پیدا شده چون حرکت می‌کند چه وقت و زمان پیدا شده. اگر این جسم خلق نشود، عدمِ محض باشد، فاصله‌ای بین عالَم و الله نیست. ▫️حالا کسی بگوید که خدا بود و هیچ چیزی نبود، بعد خلق شد؛ این بعد معنا ندارد. در عدم محض نه قبل معنا دارد نه بعد معنا دارد نه مع معنا دار.د نمی‌شود گفت که قبلاً نبود بعداً پیدا شد. ما قبلی نداریم، نه قبلِ رُتبی داریم چون بالأخره رتبه، امر وجودی است نه قبل زمانی داریم. بالأخره زمان، امر وجودی است. مگر قبل ذاتی یعنی اشیا ذاتاً معدوم بودند و بعد موجود شدند. ▪️اگر کسی توانست در عدم محض بُعدی فرض بکند «فله ما قال» هر چه می‌خواهد بگوید، بگوید آزاد است. بگوید سالیان متمادی یا مراحل بعدی «أو ما شئت فسمّه» فاصله شد بعد جهان خلق شد. ▫️بنابراین چه وقت و کجا با پیدایش جسم متحرّک پدید می‌آید چه وقت یعنی زمان از حرکت این جسم پدید می‌آید کجا یعنی بُعد، روی همین جسم پدید می‌آید ... ------------ 📁 تفسیر سوره احزاب، قسمت بیست‌ و‌ هفتم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
🐁 انسان، موش نیست... ▪️ شما می‌خواهید شانسی جهان‌بینی داشته باشید؛ یعنی بر اساس شانس عالم می‌گردد! اتفاقاً کسی مریض می‌شود، اتّفاقاً خوب می‌شود، یا یک نظم علمی در عالم هست؟ آن کسی که معتقد به شانس است، یک لحظه نمی‌تواند زندگی کند، برای اینکه شاید روی شانس گرسنه بشود، روی شانس تشنه بشود، روی شانس بمیرد. ▫️هر چیزی در عالم هست سببی دارد، راهی دارد، انسان باید با آن سبب کار خودش انجام بدهد. ممکن نیست کسی بدون سبب کاری انجام بدهد. حالا یا سبب است، یا است یا با و توسل است یا با ، به هر حال سبب می‌خواهد. ▪️آن که گرفتار حس و تجربه حسّی است، چون دستش از توسّل و شفاعت کوتاه است، یا این کار را انجام نمی‌دهد یا ـ معاذالله ـ انکار می‌کند؛ اما آن که عقلی فکر می‌کند، هم به تجربه بها می‌دهد هم به تجرید حرمت می‌نهد؛ هم توسل و شفا را می‌پذیرد می‌گوید شما تجربه کردی، تجربه کردی دارو مؤثر است، ما هم قبول کردیم. اما تجربه نکردی که توسل مؤثر است؛ شفاعت مؤثر است اینها را که تجربه نکردی، این را می‌فهمد شما هم که آن عقل را نداری. شما فقط آزمایشگاه موش را داری، شما فتوایت را از آن‎جا می‌گیری و انسان موش نیست چیزی دیگر هم هست، جهات دیگر هم دارد. این را که متوجه نیست... 📁 تفسیر سوره جمعه، قسمت ششم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
🔥 لعنت ابد مستحضرید ما الآن با تمام فشار موظّف هستیم این خون‌های پاک شهدا را حفظ بکنیم. اگر ـ خدای ناکرده ـ این نظام آسیب ببیند لعنت ابد دامنگیر ما می‌شود. این به آسانی به دست نیامده، الآن طوری شد که این بگوید بخندیم و آن بگوید بخندیم، مسخره شده باشد. ما مسئول هستیم ما اگر درست همان کار اساسی که داریم می‌کنیم، نه بیراهه برویم نه راه کسی را ببندیم، نه بازی بکنیم نه کسی را بازی بدهیم نه تعریف بیجا بکنیم نه تکذیب بیجا بکنیم. من زود وارد جامعه شدم، قبل از بیست سال، حضور مردم در مراسم مذهبی در مراکز دینی در ماه محرم و صفر بیش از ماه مبارک رمضان است. کاری کرد حسین بن علی(سلام الله علیه) که خودش را نشان داد؛ اما رضاخان آمد مشهد خود حرم مطهّر حضرت برای کشف حجاب، آنجا را که توپ بست. حالا چهار تا شهر را یک مقدار حفظ کردند. بقیه به حمل شایع همه حسینیه‌ها را ویران کرد، خراب محض! سقاخانه‌ها را خراب کرد، حسینیه‌ها را خراب کرد، عمامه‌ها را گرفت، ما در شهرمان دو تا شاگرد مرحوم آخوند داشتیم، چند تا شاگرد مرحوم آقا ضیاء نائینی داشتیم بقیه هم علمایی بودند که نزد اینها درس خواندند. عمامه‌های همه اینها را گرفت فقط آن دو نفر که شاگرد آخوند بودند و پیرمرد بودند مجاز بودند که عمامه داشته باشند؛ اما ابدا حق منبر رفتن نداشتند. یکی از اینها که ما نزد ایشان قوانین می‌خواندیم، شاگرد مرحوم آخوند بود این می‌گفت فقط برای اینکه مردم دین را فراموش نکنند من عصا می‌گیرم امروز از فلان خیابان عبور می‌کنم که مردم عمامه را ببینند و دین فراموش آنها نشود تنها راه او همین بود. اگر تقویم‌های کتابچه‌ای را دیده باشید نوشته دوره املاکی املاکی. دوره املاکی این بود که رضاخان ملعون می‌گفت که هر که هر چه دارد باید به من بفروشد، املاک خصوصی را می‌خرید املاک رسمی را که معتبر بود رسید به اوقاف، تمام موقوفات را، متولّیان را آورد در دفترخانه رسمی. فروشنده فلان متولّی، مبیع فلان مِلک وقفی، خریدار اعلی حضرت همایونی. به طور رسمی! وقف‌نامه را علناً میدیدند پاره می‌کردند به طور رسمی متولی مجبور بود که مِلک وقف را بفروشد و صدای مردم در نیامد همیشه برای من یک غدّه بدخیم بود. بعدها که کم‌کم پایان قجر و حکومت آخوندها در بعضی از موارد و این ﴿کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ﴾ و این بازی‌هایی که احیاناً کم و بیش می‌شنوید آن وقت رواج پیدا کرده، مردم از دین به ستوه آمدند رضاخان هم آمد کلاً بساط کرد. صدای کسی هم در نیامد. آن وقت ـ خدای ناکرده ـ اگر ذرّه‌ای این دین آسیب ببیند این طور نیست که ما با کفار عادی یکجا بسوزانند این طور نیست. این همه شهید، این همه جابناز! من یک وقت رفتم در همین آسایشگاه عزیزان شاید یک وقت عرض کردم، دیدم جوان‌های حسابی، قطع نخاعی، زیر لب زمزمه می‌کنند مناجات می‌کنند ذکر می‌کنند، من قدری دور زدم دیدم که هیچ نمی‌توانم تحمل کنم. از آنجا درآمدم و رفتم یک گوشه نشستم و قدری گریه کردم و سبک شدم دیگر نرفتم که نرفتم، چون جز خجالت چیز دیگری نیست. خجالت! این برای چه کسی رفته؟ این برای همین دین رفته است. [ما که] نه آن استجابت دعا را داریم، نه قدرتی دیگر داریم نه اگر قدرت داشته باشیم کارآیی نسبت به اینهاست. دیدم هیچ راهی ندارم، دیگر نرفتم. این طور نیست آقایان ما را با کافر یکجا بسوزانند. خیلی خون داده شد. 📁 تفسیر سوره جمعه، قسمت هشتم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
🌷 مخاطب شهدا شهدا زنده هستند؛ یعنی می‌فهمند که چه خبر است. دیگران خبری ندارند. شهدا حیات برزخی دارند، دیگران خواب‌ هستند در برزخ. برای خیلی‌ها خبری نیست که آنجا چه می‌گذرد، ولی اینها عالماً وارد برزخ می‌شوند، زنده وارد برزخ می‌شوند. دیگران مرده وارد برزخ می‌شوند؛ یعنی این نگاهِ دنیایی اینها مرده است، نمی‌بینند که چه کسی می‌آید، چه کسی می‌رود، چه کسی تشییع می‌کند، چه کسی فاتحه می‌خواند، حیات دنیایی اینها مرده است؛ لذا نمی‌فهمند. اما آنها می‌فهمند که چه کسی آمده چه کسی نرفته است. در بخش‌هایی که ذات اقدس الهی حیات شهدا را تبیین می‌کند می‌فرماید: ﴿وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم﴾، «إستبشر»؛ یعنی به من بشارت بدهید، طلب بشارت می‌کند. از چه کسی؟ از ذات اقدس الهی، نسبت به چه کسی؟ نسبت به ﴿الَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم﴾، با دیگران کار ندارند. شهدا به ذات اقدس الهی می‌گویند همرزمان ما آنها که در این راه و و نظام الهی بودند، هنوز به ما نرسیدند به ما خبر بدهید در چه حالتی هستند؟ مژده بدهید! این ﴿الَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم﴾، عدم ملکه است ما هم در ادبیات فارسی همین حرف را داریم. کسی که می‌خواهد مسافرت کند از شهری به شهر دیگر برود، اگر شب هست هنوز حرکت نکرده، می‌گوییم هنوز راه نیفتاده. وقتی روز شد و حرکت کرد، می‌گوییم هنوز نرسیده. وقتی به مقصد رسید می‌گوییم به مقصد رسید. این ﴿الَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا﴾ کسانی هستند که راه افتادند، توی راه هستند، ولی هنوز نرسیدند؛ اما آن کسی که در راه نیست، حرکت نکرده، می‌گوییم هنوز راه نیافتاده، نه هنوز نرسیده. آنها که راه شهدا را طی نکردند و نمی‌کنند به آنها نمی‌گویند ﴿الَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا﴾، به آنها می‌گویند «الذین لم یتحرکوا»، این عدم ملکه است! یعنی کسی که شأنیت این را دارد اما هنوز نرسیده است. شهدا با دیگران کاری ندارند با همرزمانشان کار دارند با آن کسی که راهی راه‌اند ولی هنوز نرسیدند به خدا عرض می‌کنند که بشارت بدهید ببینیم اینها کجا هستند در چه حالتی هستند؟ ﴿وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم﴾، آن وقت ذات اقدس الهی اینها را آگاه می‌کند اینها آگاه هستند البته، اما دیگران نه، خبری نیست. 📁 تفسیر سوره جمعه، قسمت هشتم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
☀️ از شتر تا شمس خدا مرحوم مفید را غریق رحمت کند! در امالی خود این بیان را دارند که وجود مبارک پیغمبر (ص) در سفری حالا یا غزوه بود یا غیر غزوه با مردم بودند همان نزدیک‌های ظهر شد مرتّب آسمان را نگاه می‌کردند. به حضرت عرض کردند چطور به آسمان نگاه می‌کنید؟ فرمود: «کُنَّا مَرَّةً رُعَاةَ الْإِبِلِ‏ فَصِرْنَا الْیَوْمَ رُعَاةَ الشَّمْس‏»؛ ما قبل از اسلام شتربانی می‌کردیم، چون قسمت مهم اقتصاد عرب همان شتر بود؛ چه وقت اینها به مرتع می‌روند؟ چه وقت برمی‌گردند؟ چه وقت شیر می‌دهند؟ چه وقت بار می‌برند؟ ما شتربان بودیم. بعد از ظهور اسلام، شمس‌بان شدیم. مواظب هستیم چه وقت شمس از دایره نصف النهار می‌گذرد که با خدای خود مناجات کنیم، چون «إنَّ الْمُصَلِّی یُنَاجِی رَبَّهُ»؛ من الآن نگاه می‌کنم ببینم چه وقت آفتاب از دایره نصف النهار می‌گذرد که نماز ظهر را شروع بکنیم، «کُنَّا مَرَّةً رُعَاةَ الْإِبِلِ‏ فَصِرْنَا الْیَوْمَ رُعَاةَ الشَّمْس‏»؛ یعنی ما از زمین به آسمان رفتیم که انقلاب اسلامی اگر کسی قدرش را بداند هم همین کار را کرده است. 📁 تفسیر سوره جمعه، قسمت دهم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
⁉️ اسم بی‌مسمّا مثل اینكه شما بگویید دو دوتا پنج‌تا، این دو دوتا پنج‌تا برهان‌پذیر نیست، دلیل‌پذیر نیست لفظی است كه از مفهومی حمایت می‌كند كه دارای مفهوم است و آن مفهوم زیرش خالی است. اینها كه می‌گویند برای خدا شرك هست، در بخشهای فراوانی از قرآن كریم مطالبی است كه برخی از آن مطالب این است می‌فرماید: ﴿إِنْ هِی إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّیتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ﴾ فرمود این حرف‌هایی كه شما می‌زنید الفاظ هست یك، این الفاظ دالّ بر معانی هست دو، اما این مفاهیم و معانی زیرش خالی است مثل عدم، عدم یك دانه «عین» است و «دال» است و «میم» اینكه مهمل نیست معنا دارد این لفظ معنا دارد اما زیر این معنا خالی است چیزی در خارج باشد به نام عدم كه این مفهوم عدم از او حكایت بكند این نیست این مفهوم زیرش خالی است فرمود: ﴿إِنْ هِی إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّیتُمُوهَا﴾ یك اسم بی‌مسمّاست شما گفتید این چوبها ارباب‌اند لفظ ربّ از زبان شما شنیده می‌شود این لفظ مفهوم دارد مهمل نیست مستعمل است اما این مفهوم زیرش خالی است از هیچ چیزی حكایت نمی‌كند. -------------------------------------- 📁 تفسیر سوره کهف، قسمت چهارم آیت‌الله العظمی -------------------------------------- در عالَمِ علم، نه فقط علوم انسانی که حتی علوم تجربی و علوم پزشکی و علوم اعصاب و غیره، فراوان برخورد کرده‌ایم با این مفاهیمی که معنی دارند و مهمل نیستند، اما زیرشان خالی است؛ وهم‌اند. به تعبیر علامه، «واو» و «هاء» و «میم» معنی دارد، اما زیر معنی وهم، خالی است. اگرچه عصر علم‌زده‌ی امروز، آن‌ها را مقدس می‌داند. جالب اینجاست که این خالی بودن حتی فضیلت علم هم معرفی می‌شود؛ آنجا که پوپر -فیلسوف علم-، ویژگی بنیادین علم را ابطال‌پذیری می‌داند. یعنی چیزی علم است که بتوان ثابت کرد باطل است. حالا سوال مهم این است که: اگر اثبات شد فلان علم، باطل است، پس تکلیف انسان‌هایی که براساس آن عمل کرده‌اند چه می‌شود؟ جامعه‌ و تمدنی که بر بستر آن شکل گرفته چه؟ خلاصه اینکه تعبیر علامه جوادی‌آملی برایم جالب آمد که بسیاری از مفاهیم و علوم، از بیرون، هم زیبا دیده می‌شوند هم قوی، اما درونشان نه حسنی دارد نه قوتی؛ اسم بی‌مسمّا هستند؛ زیرشان خالی است. ------------ ✨ @SErfanH
👤 تو آن نبودی که بدانی ذات اقدس الهی فرمود: ﴿وَعَلَّمَک مَا لَمْ تَکن تَعْلَمُ وَکانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیک عَظِیماً﴾ نه تنها نمی‌دانستی یک، نه تنها نمی‌دانی دو، نه تو آن نیستی که بدانی. یک وقت است که می‌فرماید ﴿عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ﴾ این مهم نیست؛ یک وقت می‌فرماید: ﴿وَعَلَّمَک مَا لَمْ تَکن تَعْلَمُ﴾ این ﴿مَا لَمْ تَکن تَعْلَمُ﴾ نه معنایش این است که تو چیزی که نمی‌دانستی خدا یادت داده؛ یک چیزی یادت داده که تو آن نبودی که بالأخره یاد بگیری، هر چند زحمت می‌کشیدی. وجود مبارک خلیل حق از ذات اقدس الهی خواست انبیایی بفرست و ذات اقدس الهی هم فرمود ما انبیایی می‌فرستیم که چند کار می‌کنند ﴿وَیعَلِّمُهُمُ الکتَابَ وَالحِکمَةَ﴾ «یثیر لهم دفائن العقول» که در نهج‌البلاغه هست، مهم‌ترینش این است که ﴿وَیعَلِّمُکمْ مَا لَمْ تَکونُوا تَعْلَمُونَ﴾ یعنی قرآن چیزی یاد می‌دهد که شما خودتان را هدر ندهید، هر چه هم زحمت بکشید نمی‌توانید یاد بگیرید. این نظیر رفتن به مریخ و مشتری و زحل نیست؛ این در این عالم نیست، این فراطبیعی است نه طبیعی. شما با چه می‌خواهید یاد بگیرید؟! فرمود: ﴿وَیعَلِّمُکمْ مَا لَمْ تَکونُوا تَعْلَمُونَ﴾ یعنی شما جامعه بشر آن نیستید که یاد بگیرید. -------------------------------------- 📁 تفسیر سوره اعراف، قسمت پنجم آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
🦟 تخم‌گذاری شیطان وقتي انسان خودش را از دست بدهد ديگري به جاي او مي‌نشيند. ديگر چه كسي به جاي او نشسته ﴿كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ يك حيواني به جاي او نشسته. اين بيان نوراني حضرت امیر (ع) نقل شده است كه شيطان اول وسوسه مي‌كند تا اينكه دل انسان را باز ببيند كه درون دل چه وقت باز مي‌شود در دل چه وقت باز مي‌شود آنجا راه پيدا بكند. آنها كه متقي‌اند ﴿إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ﴾ اگر ديدند شيطان جامه احرام در بر كرده، دور كعبه دل طواف مي‌كند طائف است تا ببيند در دل چه وقت باز مي‌شود كه وارد بشود اينها فوراً مي‌فهمند كه اين نامحرم‌است كه جامه احرام در بر كرده ﴿تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ﴾ اين را تردش مي‌كنند. اما اگر كسي غافل بود همين كه جامه احرام در بر كرده طائف است طواف مي‌كند به دور دل تا ببيند دل چه وقت باز است فورا از فرصت استفاده مي‌كند خودش را درون دل جا مي‌دهد وقتي درون دل جا داد شروع مي‌كند به آشيانه كردن وقتي لانه قرار داد شروع مي‌كند به تخم‌گزاري كردن وقتي تخم‌گزاري كرد شروع مي‌كند به تغذيه تخمها وقتي اين جوجه‌ها را بزرگ كرد «دب و درج» آن وقت صحنه دل او را آشيانه شيطان و فرزندان شيطان گرفته «باض و فرخ» ، «و دب و درج» اين چهار تا كار اول بيضه گذاري تخم گذاري بعد اين بيضه را كه به صورت فرخ و فروخ است جوجه به صورت جوجه در مي‌آورد بعد اين جوجه‌ها مي‌دوند مي‌لولند در دستگاه او اين دبيب دارد دابه‌گونه در صحنه او هست بعد درج از اين به بعد «فنظر بأعينهم و نطق بالسنتهم» اين مي‌شود مسلم با زبان اينها حرف مي‌زند با گوش اينها مي‌شنود با دست اينها مي‌نويسد اينها مي‌شوند بلندگوي شيطان خب اگر كسي ﴿وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ﴾ شد خودش رفت كنار، ديگري به جاي او مي‌نشيند. ------------------- 📁 تفسیر سوره اعراف، قسمت ۱۶ آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
☁️ حدود آرزو اشتهای انسان به اندازه درک اوست. شما الآن از یک طلبه سؤال کنید چه می‌خواهی او اگر یک آدم محقق باشد در یک رشته حکمت یا کلام یا فقه یا اصول او گذشته از اینکه نیازهای مادی خود را می‌گوید کتابخانه‌ها را هم می‌گوید خب از او سؤال کنند که چه می‌خواهی؟ آن رشته‌هایی که بلد است می‌گوید اما او اصلاً نشنیده که جناب فارابی یک کتابی دارد. این نسخه خطی در فلان گوشه عالم است. این اصلاً نمی‌داند وقتی نمی‌داند؛ اصلاً نمی‌طلبد یا جناب شیخ مفید یک رساله خوبی در کلام نوشته؛ او اصلاً در عمرش نشنیده این را. وقتی نمی‌داند چه می‌طلبد اشتهای هر کسی به اندازه معرفت اوست. یک دانشجو هم به شرح ایضاً. شما یک کاسب را بگویید شما چه می‌خواهید؟ یک کشاورز را بگویید چه می‌خواهید؟ یک دامدار را بگویید چه می‌خواهید؟ او به اندازه معرفتش امید و آرزو ارائه می‌کند... ﴿مَا تَشْتَهِیهِ الأنفُسُ وَتَلَذُّ الأعْینُ﴾ «ما تشتهی» بعد از «ما تعرف و تعلم» است. بعد از اینکه انسان می‌داند، درک می‌کند، به اندازه درک او آرزو دارد. قلمرو آرزوی هر کسی منطقه درک اوست .هیچ شنیده‌اید که یک دامدار آرزو داشته باشد آن نسخه خطی که شیخ طوسی نوشته آن را داشته باشد اصلاً نمی‌داند آن چیست. اما یک محقق آرزوی او را دارد. درک هر کسی تعیین کننده حدود آرزوی اوست. ------------------- 📁 تفسیر سوره اعراف، قسمت ۱۷ آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH
🐎 افسار دست کیست؟ شیطان کمر به عداوت بنی آدم بست که ﴿لأحْتَنِکنَّ ذُرِّیتَهُ﴾. ذات اقدس الهی می‌فرماید (یا بنی‌آدم) این شیطان عدو مبین شماست ﴿فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً﴾ یا خود شیطان آن‌طوری که در سورهٴ مبارکهٴ «اسراء» آمده است گفت من فرزندان آدم را می‌کنم ﴿لأحْتَنِکنَّ﴾. احتناک یعنی تحت حنک اینها را می‌گیرم؛ حنک اینها در اختیار من است. آن راکب مقتدر این اسب مرکوب را احتناک می‌کند افسارش را دهانه‌اش را حنکش را، همه را در اختیار دارد. شیطان هم تهدید به احتناک کرده است که تحت حنک اینها به دست من است؛ حنک اینها به دست من است خب وقتی که گلوی آدم؛ زمام آدم دست او باشد خب هر جا که او بخواهد می‌برد دیگر. خب اینکه گفت: ﴿لأحْتَنِکنَّ ذُرِّیتَهُ﴾ معلوم می‌شود او با انسانیت درگیر است نه با شخص آدم. ------------------- 📁 تفسیر سوره اعراف، قسمت ۱۹ آیت‌الله العظمی ------------ ✨ @SErfanH