سِرِّثاری
جامعه تکوینی نمیگفت: «باید جنگ»، اما میگفت: «باید خدا، باید عبادت، باید وصول، باید کمال» بعد ای
۞ توضیح مطلب:
- ما یک جامعهی تکوینی و حقیقی داریم که صورت عینی تحقق یافتهی واقعیت در عوالم وجود است که در قوس نزول، عقل و مثال و ماده دارد.
- این جامعهی تکوینی ازلی و ابدی،
این انسان کامل؛
اعتباراتی دارد که یکی از این اعتبارها، اعتبار جامعه است که هنجارهای قبل و بعد از این جامعهی اعتباری متفاوت است!
یعنی قبل از اینکه یک جامعهی اعتباری اسلامی شکل بگیرد جامعه حقیقی وجود داشته و اعتباراتی داشته است،
بعد از تشکیل این اجتماع نیز یک سری اعتبارات خواهیم داشت متفاوت از قبل.
- جامعه تکوینی نمیگفت: «باید جنگ»،
اما میگفت:
«باید خدا، باید عبادت، باید وصول، باید کمال»
بعد این جامعه تکوینی وقتی دید که جوامع اعتباری دیگر در مقابلش درست شد، ابتدا اعتبار یک جامعه کرد ..
بعد گفت: چرا سایر آن جوامع #عدالت ندارند؟ بخاطر عدالت باید با آنها جنگید پس میشود: «#بایدجهاد»
۞ از آنچه گذشت واضح میشود:
۱. جامعه در مرحله انسان کامل، تکوینی و حقیقی است. این جامعه تکوینی و حقیقی چیزی نیست غیر از اصالت،
پس جامعه در مرحله تکوین به معنای جامعهی اصیل است.
۲. این جامعه انسانی اصیل یک سایه اعتباری دارد به نام اجتماع اعتباری، این جامعه اعتباری حد اصیل را گرفته است.
اصیل وحدت، بساطت و استقلال داشت پس جامعهی اعتباری هم باید #وحدت داشته باشد
و #یکدست عمل کند.
۳. اعتبارات و هنجارهای اصیل گاهی قبل از اعتبار جامعه و گاهی بعد از اعتبار جامعه است.
این قبل و بعد، رتبی است نه زمانی!
• مثلا صلاة و حُسن عبودیت، اعتبارات انسان کامل است قبل از اینکه اعتبار جامعه بکند و اعتباراتی مثل جهاد و امر به معروف، اعتبارات بعد از اجتماع است.
- پس ما یک جامعه داریم به معنای انسان کامل که اصیل و دارای اثر است،
و یک جامعه داریم به معنای اعتبار انسان کامل که جامعه قراردادی است و حد جامعهی انسان کامل که اصالت و بساطت و وحدت است را به این میدهیم.
- آن جامعه اعتباری هنجارها، باید و نبایدها، و حسن و قبحهای قبلش، عباداتی است و بعدش معاملاتی است لذا فقه ما دو بخش دارد:
فقه #عبادات و فقه #معاملات.
• به عبارتی دیگر؛
اعتبارات و فقه اصغر ما دو بخش دارد:
۱. اعتبارات قبل الاجتماع (عبادات)
۲. اعتبارات بعد الاجتماع (معاملات)
● شاگرد نویس | طلبه
🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی