eitaa logo
سه شنبه های مهدوی
1.1هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
392 ویدیو
5 فایل
مقدمه ای ست برای یادآوریِ عزیزترینی که در این شلوغی های زندگی،شده است غریب ترین..🌸 پرداخت نذورات سه شنبه های مهدوی👇 5892101403351352 بنام امیرحسین عسگری 🔹ارتباط با ما👈 @seshanbemahdavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 یکصد و پنجاه و هشتمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... اولین سه شنبه از چهارمین سالروز سه شنبه های مهدوی میدان‌عاشقی نیز، بدون حضور نازنین ات سوت و کور گذشت ... سه سال خادمی آستان شریف ات، سه سال خاطرات تلخ و شیرین ، روزهای تکرار نشدنی منتسب به تو بودن، معطر به عطر دل انگیز یاد تو بودن، آن‌ چنان حلاوتی به زندگی هامان بخشیده است که دیگر شیرینی هیچ لذتی جز در رکاب حضرت ات بودن کاممان را شیرین نخواهد کرد. مهربان‌مولایم ... همواره نگاه پدرانه ات را بر خود احساس می کنیم و گرمای دستان مهربان ات را که دست مان را گرفته ای ... یاری مان کن که در چهارمین سال خادمی مان آنگونه باشیم که تو می پسندی ... توفیق مان ده که در راه زدودن گرد غربت از وجود نازنین ات و پایان‌ بخشیدن به دوران غیبت ات موثر باشیم ... همواره دستهامان را گرفته ای، دستمان را رها مکن. سه شنبه ای دیگر بدون‌ رؤیت ماه رویت سپری شد .... اين سه شنبه به تاريخ هجدهم شهریور ماه ۱۳۹۹، با اهداء ماسک و گلدان کاکتوس عطر یاد گل نرگس را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز خدمات پزشکی و ختم قرآن مجازی از دیگر خدمات خادمین بود. باشد که در دولت تو نوکری کنیم ...  وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَةِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ ... @seshanbemahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ سخت دلتنگ تـ❤️ـو أم صبر ندارم چه کنم حیف و صد حیف که بین من و تـ❤️ـو فاصله هاست گزارش تصویری روزهائی که به خیر میگذرد 🌺 😍 به تاریخ ۹۹ 🌱 @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... به شعرا غبطه می خورم که چه عاشقانه نهانی های قلبشان را با زبان شعر پیشکش حضور تو می کنند، آن‌گاه قلم به دست می گیرم و واژه ها را جستجو می کنم، اما .... هر بار که قلمم بر روی کاغذ به رقص در می آید، برای از تو گفتن و از تو سرودن واژه کم می آورم، آری "شبنم‌ چگونه دم زند از بی کرانه ها" ؟؟؟!!! می گویند ... شاعری هنر دلی است که سالها منتظر مانده است ... این بار برای سخن گفتن با تو، از شهریار سخن پارسی مدد می جویم، حضرت عشق ... دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت بیا که جز تو سزاوار این کلاه و کمر نیست تویی که سوده کمربند کهکشان به کلاهت جمال چون تو به چشم و نگاه پاک توان دید به روی چون منی الحق دریغ چشم و نگاهت در انتظار تو میمیرم و در این دم آخر دلم خوش است که دیدم به خواب گاه به گاهت اگر به باغ تو گل بردمید و من به دل خاک اجازتی که سر برکنم به جای گیاهت کنون که می دمد از مغرب آفتاب نیابت چه کوه های سلاطین که می شود پر کاهت خدا وبال جوانی نهد به گردن پیری تو شهریار خمیدی به زیر بار گناهت سه شنبه ای دیگر از راه رسید .... قرار ما سه شنبه بیست و پنجم شهریورماه ۱۳۹۹ . وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ ... @seshanbemahdavi
... آقـ❤️ـای ... جمعه های غریبی ... ظهــور کن دهلیزهای شب زده‌ را ... غرق نـ✨ـور کن @seshanbemahdavi
... سر بالای نی ... آوای قرآن ... خندۀ شادی بيا دروازۀ ساعات و ... زینبـ💔ـ را تماشا کن 🏴 آجرک الله یا صاحبـ💔ـ الزمان ... @seshanbemahdavi
💠 یکصد و پنجاه و نهمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... امسال به دلم‌ وعده داده بودم که با قدوم نازنین ات بهار را میهمان‌ دنیا می کنی ... فروردین گذشت نیامدی، اردیبهشت و خرداد نیز ..‌. بهار دامن برچید و جای خود را به تابستان بخشید، دل به تابستان سپردم و چشم به راه دوختم ... شنبه ها افتان و خیزان خود را به جمعه رساندند. هر صبح جمعه با قلبی مالامال از امید به آمدنت، ... را مشق کردم، اما غروب های جمعه با ناباوری ..‌. پایان بخش یک هفته چشم انتظاری ام‌ بود. سه شنبه ها اما ... جور دیگری غرق در امید بودم ... امید به اینکه دلدادگی هایم را می بینی، لبخند میزنی و پدرانه دعایم می کنی ... آخرین سه شنبه شهریور هم گذشت و نگاه مشتاقم دست خالی برگشت ... کاش امسال بجای پاییز تو با مهر از راه برسی ... سه شنبه ای دیگر بدون‌ رؤیت ماه رویت سپری شد .... اين سه شنبه به تاريخ بیست و پنجم شهریور ماه ۱۳۹۹، با اهداء ماسک و گلدان های کاکتوس عطر یاد گل نرگس را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز خدمات پزشکی و ختم قرآن مجازی از دیگر خدمات خادمین بود. تو نیستی و دلم جهار فصل پاییز است ....  وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِیمِكَ إِیَّاهُ ... @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... دردانه بود و شیرین زبان ... سه ساله بود اما همانند مادرش زهرا سلام الله علیها بی بی دو عالم ملک و ملکوت بود ... پاهای کوچکش با زمین بیگانه بود ... یا در آغوش پدر بود یا بر دوش عمو عباس ... یا بر زانوان برادرش علی اکبر جای داشت یا در آغوش گرم‌ عمه جانش زینب ... شانه گیسوانش نوازش دستهای مهربان بابا بود و لالایی شبهایش عاشقانه های پدر در گوشش ... بعد‌ از عصر روز دهم محرم سال ۶۱ اما ... پاهای کوچکش مأنوس با خار مغیلان شد و شانه گیسوان نیم سوخته اش دستهای خشن زجر ... و لالایی شبهای تارش پس از پدر دشمنام های نامردمانی که با " فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ..." بیگانه بودند ... اما درد زهرای کوچک‌ حسین، درد هجران پدر بود ... ای خدای حسین ... به بی قراری دردانه سه ساله ات ... به آلام‌ بی شمار و اشکهای چشمان کم سویش ... بر قامت دلربای پدر مهربان ما لباس فرج بپوشان و بر شام هجرانش پایان بخش تا انتقام ظلمهای بی شماری را که امت ناسپاس جدش بر پاره های قلب رسولت روا داشتند بازستاند. سه شنبه ای دیگر از راه رسید .... قرار ما سه شنبه اول مهر ماه ۱۳۹۹ . به آن سری که به دیدار دخترش آمد به کودکی که به ویرانه آرمیده بیا وَ اَسْاَلُهُ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکُمْ مَعَ اِمامٍ مَهْدىٍّ ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ .... @seshanbemahdavi
به آن یتیـ💔ـم ... که اشکش ز ترس بند آمد پنــاه هر دل تنها ... چرا نمی آیی؟؟؟ 🏴 آجرک الله یا صاحبـ💔ـ الزمان ... @seshanbemahdavi
... روز جمعه است و دعای دل من بعد فرج منصب خادمــی صحن امام حسـ❤️ـن است 🏴 آجرک الله یا صاحبـ💔ـ الزمان ... @seshanbemahdavi
..‌. حسـ💔ـن هنوز هم ... از کوچه ای تـ💔ـو را خواند غریبـ💔ـ کوچه غمها ... چرا نمی آیی؟؟؟ 🏴 آجرک الله یا صاحب الزمان .... @seshanbemahdavi
💠 یکصد و شصتمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... و سرانجام سال به نیمه رسید و پاییز هزار رنگ هم از راه رسید ... با ابرهایی که بغض تل انبار شده شان بارانهای گاه و بیگاه می شود و مسیر سبز آمدن ات‌ را اب و جارو میکند ...‌ و برگهای طلایی رنگی که به امید آمدن تو سبز شدند و در حسرت دیدار ماه روی تو رویشان به زردی گرائید، اما همچنان به شاخه ها چنگ‌ میرنند تا مگر روزی تو بیایی و خود را در پیش پای تو بیاندازند ... آقا جان .... بهار زندگی مان‌ در آرزوی دیدار ماه رویت و نعمت حضور سراسر نور و برکت ات خزان شد ... بهار دلها .... آیا می شود شاهد آن زیباترین روز خدا باشیم که خزان دنیا را به قدوم نازنین ات بهار میکنی؟؟؟ سه شنبه ای دیگر بدون‌ رؤیت ماه رویت سپری شد .... اين سه شنبه به تاريخ اول مهر ماه ۱۳۹۹، با اهداء ماسک و مداد عطر یاد گل نرگس را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز خدمات پزشکی و ختم قرآن مجازی از دیگر خدمات خادمین بود. در انتظار فصل تو سر شد جوانی ام ....  وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِیمِكَ إِیَّاهُ ... @seshanbemahdavi
روزهائی که به خیر میگذرد 🌺 به تاریخ ۹۹ پایش تب و اکسیژن خون @seshanbemahdavi
روزهائی که به خیر میگذرد 🌺 به تاریخ ۹۹ ماسک و مداد به کودکان @seshanbemahdavi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ حتی سه شنبه ها تـ❤️ـو نباشی برای من دلگیری اش برابر با عصر جمعه هاست گزارش تصویری روزهائی که به خیر میگذرد 🌺 😍 به تاریخ ۹۹ 🌱 @seshanbemahdavi
بسم رب المهـ(عج)ـدی .... هنوز روزهای سخت و نفس گیر حادثه دلخراش پلاسکو از خاطرمان محو نشده ... آن روزها که دست از جان شیرین شستید ... به قلب آتش زدید ... تا ضربان زندگی را به قلبهای شهروندان نگران بازگردانید. خلیل وار وارد آتش شدید و پروانه وار سوختید تا رسم عاشقی و مردانگی همواره جاویدان بماند ... روح بلندتان را که هر آتشی را گلستان‌ میکند می ستاییم، بر دستهای مهربانتان بوسه می نشانیم و لبخند رضایت امام مهربان زمانمان و دعا و عنایاتش را برای لحظه لحظه زندگیتان آرزو می کنیم ... باشد که روزی جان عزیزتان را در پیش مقدم حضرتش نثار کنید ... سه شنبه ای دیگر از راه رسید .... قرار ما سه شنبه هشتم مهر ماه ۱۳۹۹ . جان به کفان معرکه به انتظار منتقم منتظر اشاره اند دلاوران جان نثار وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعوانِه .... @seshanbemahdavi
دل سه شنبه برای تـ❤️ـو خون شده است ببین   سکوت می کند و جمعه وار می گرید @seshanbemahdavi
..‌. این جمعه هم گذشت و ... غروبش تمام شد باید برای ... جمعهٔ بعدی ... دعا کنیم @seshanbemahdavi
💠 یکصد و شصت و یکمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... می دانی یوسف ... عاشقی دنیایی است سرشار از سختی و دردسر ... پر از رنج و محنت ... اینکه مجنون وار لیلایی را دوست بداری ... لیلایی بری از هر عیب و نقص ... گلی بی خار ... یگانه ای که خود خدا نیز عاشق اوست ... آن‌ وقت است که دیوانه وار دوستش می داری ... در عشقش سر از پا نمی شناسی ... هر که باشی، در هر مقام و جایگاهی، در پیشگاه او کمتر از هیچی ... به عشق او ... غرور را کنار میگذاری ... و به هر کاری که رضای اوست تن در می دهی، تا شاید در چشم او بنشینی ... و سختی شیدایی آنجاست که دیگران ... حال و روز تو را درک‌ نمی کنند و تو را به جرم محبت به او دیوانه می پندارند ... اینک‌‌ این‌ منم ... دیوانه عشق تو که دیوانگی برای همچو تویی را به تمامی عقول بیگانه از تو نمیفروشد. به شوق روی تو و نذر سلامتی وجود نازنین ات، هر سه شنبه در مکانی حضور می یابم که لغت نامه عشق تو نام‌ را برای آن برگزیده ... سه شنبه ای که گذشت، مثل هفته های پیش، با هزاران عشق و امید، قدم در نهادم و تو را در هر کجا جستجو کردم اما ... سه شنبه ای دیگر بدون‌ رؤیت چهره دلربایت سپری شد ... اين سه شنبه به تاريخ هشتم مهر ماه ۱۳۹۹، با اهداء ماسک، گل رز و دستبند عطر یاد گل نرگس را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. همچنین‌خادمین سه شنبه های مهدوی با حضور در ایستگاه آتش نشانی و اهداء گل و هدایا از پرسنل فداکار و زحمت کش آتش نشان تقدیر و تشکر بعمل آوردند. میز خدمات پزشکی و ختم قرآن مجازی از دیگر خدمات خادمین بود. ‌تاب دلتنگی ندارد آنکه مجنون می‌شود  اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج .... @seshanbemahdavi