🔴 اعلام موجودیت مجمع ملی برای نجات افغانستان
🔹شماری از چهرههای سیاسی مخالف طالبان، ائتلاف جدیدی را تحت نام "مجمع ملی برای نجات افغانستان" تشکیل دادند.
🔹عطا محمد نور، عبدالرب رسول سیاف، محمد اسماعیل خان، یونس قانونی، احمد مسعود، مارشال عبدالرشید دوستم، صلاح الدین ربانی، عمر داوودزی، کریم خلیلی، سرور دانش، محمد الماس زاهد، راحله دوستم، شاه جهان، عبدالحق شفق، تادینخان و صادق مدبر، از جمله شخصیتهای سیاسی هستند که در یک نشست مجازی، این ائتلاف را تشکیل دادند.
🔹هدف از تشکیل این مجمع، مقابله با گروه طالبان اعلام شده است.
🔹چهرههای مخالف طالبان در سه سال گذشته با تشکیل ائتلافها و گروههای مختلف تلاش کردهاند فعالیتهای خود را ضد طالبان انسجام ببخشند، با این حال، به اذعان کارشناسان این گروهها و ائتلافها تاکنون در روند وقایع و تحولات افغانستان اثرگذاری جدی نداشته اند.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅امیرالمؤمنين امام_علی* عليه السلام
✍️ مِنَ الفَراغِ تَكونُ الصَّبوَةُ
💠 بيكارى ، مايه نادانى است.*
📚غررالحكم حدیث9251
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ آنچه خدا به تو داده، مقدمه خواسته توست
🔹شخصی از خدا دو چیز خواست: یک گل و یک پروانه.
🔸اما چیزی که به دست آورد یک کاکتوس و یک کرم بود.
🔹غمگین شد. با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و به من توجهی ندارد.
🔸چند روز گذشت. از آن کاکتوس پر از خار، گلی زیبا رویید و آن کرم تبدیل به پروانهای زیبا شد.
💢 اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید، به او اعتماد کنید. شاید آنچه خدا به شما داده، مقدمه خواسته شما باشد. خارهای امروز گلهای فردایند.
🆔https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
سلام علیکم مراسم تشییع جنازه مرحومه درویشیان همسرهاشم خان فرداصبح ساعت ۱۰صبح ارامستان نجف اباد برگزارمیگردد تشریف فرمایی شماعزیزان موجب تسلی خاطربازماندگان میگرددروحش شادیادش گرامی الفاتحه
🔅امیرالمؤمنین امام_علی علیهالسلام:
✍️ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ؛
💠 هرکه از روی نادانی، بسیار بستیزد، ندیدن حق در او دوام یابد.
📚 نهجالبلاغه، حکمت ۳۱
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ دوستان واقعی
🔹مردی گوسفندی ذبح کرده و آن را کباب نمود. به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم.
🔸برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد:
آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است.
🔹تعداد اندکی برای نجاتدادن آنها آمدند.
🔸وقتی به خانه رسیدند با کباب گوسفند و نوشیدنیهای رنگارنگ پذیرایی شدند.
🔹برادرش آمد و دید اشخاص دیگری آمده و گوسفند کبابشده را خوردهاند.
🔸از برادرش پرسید:
چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟
🔹برادرش گفت:
اینها دوستان ما و شما هستند.
🔸کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند
میپنداشتید، حتی حاضر نشدند تا یک سطل آب هم روی خانه شما که آتش گرفته بود بیندازند.
💢 خیلیها هنگام کباب گوسفند دوستان آدم هستند. اما وقتی خانه آتش گرفت، یک سطل آب حتی روی خاکسترتان هم نخواهند ریخت.
🔺قدر دوستان واقعیمان را بدانیم.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دقایقی با قرآن...
📖 تلاوت دلنشین آیات ١ تا ٧ سوره مبارکه یس.
قاری: مشاری_العفاسی
🔅 ﷽ يس ﴿۱﴾ وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳﴾ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۴﴾ تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿۵﴾ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَىٰ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾
🔸 یس (ای سیّد رسولان و ای کاملترین انسان) ﴿١﴾ قسم به قرآن حکمت بیان. ﴿٢﴾ که تو البته از پیمبران خدایی. ﴿٣﴾ که به راهی راست فرستاده شدی. ﴿۴﴾ (این قرآن تو کتابی است که) از جانب خدای مقتدر مهربان نازل شده است. ﴿۵﴾ تا قومی که پدرانشان به کتب آسمانی پیشین بیم داده (و وعظ و اندرز) شدند تو هم خود آنها را (به این قرآن) بیم دهی (و از قهر حق بترسانی) که ایشان سخت غافلند. ﴿۶﴾ البته وعده عذاب ما بر اکثر آنان حتمی و لازم گردید از این رو ایمان نمیآورند. ﴿۷﴾
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
سلام علیکم مراسم ختم وجزخوانی عمومی مرحومه بانودرویشیان همسرهاشم خان امشب درقهدریجان برگزار می گردد مردانه منزل کاظم خان خیابان بهشتی زنانه خیابان شهدای مهراب روحش شاد یادش گرامی الفاتحه
🔅امیرالمؤمنين امام_علی* عليه السلام
✍️ منْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ، خَذَلَتْهُ اَلْحِيَلُ
💠 كسى كه به كارهاى مختلف بپردازد نقشههايش به جايى نمى رسد.
📚نهج_البلاغه* حکمت 403
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ همیشه اون چیزی که فکر میکنیم نمیشه
🔹در دوران دبیرستان شاگرد اول کلاس بودم. در منطقه عقبمانده شهر درس میخواندم. اکثر همکلاسیها درسخوان نبودند و شیطنت میکردند.
🔸معدلم ۱۶ بود. همیشه فکر میکردم بین این همه بچه درسنخوان و تنبل، آینده من تضمین است. اینها بیکار خواهند بود و من شاغل و پولدار، چون من درس میخوانم.
🔹وقتی پای کنکور نشستم، دیدم چیزی بارم نیست و کتاب و جزوههای سختی بودند که من نمیدانستم از آنها هم سوال میشود و فقط چند کتاب ساده درسی خوانده بودم.
🔸این همه شاگرد اولی و خوشحالی و امیدواری، خیالاتِ باطل فردی بود که از قیاسِ باطل حاصل کرده بودم.
🔹مّثَل اعمالمان هم، چنین است وقتی دور و بر خودمان این همه بیدین و نمازنخوان و دروغگو میبینیم، گمان میکنیم بهشت برای ماست و کسی از ما بهتر نیست.
🔸اما وقتی کتاب خدا و آزمون روز حشر را میخوانیم، میبینیم هیچچیزی بارمان نیست و عمل خیری نداریم.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅امیرالمؤمنین امام_علی علیهالسلام:
✍️ كُن بِالوَحدَةِ آنَسُ مِنكَ بِقُرَناءِ السَّوءِ؛
💠 با تنهایی دمخورتر باش تا با همنشینان بد.
📚شرح غررالحکم، ح۷۱۵۲
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ گول ظاهر و ادعاهای افراد را نخوریم
🔹زاهدی کیسهای گندم نزد آسیابان برد.
🔸آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسهها گذاشت تا به نوبت آرد کند.
🔹زاهد گفت:
اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا میکنم خرت سنگ بشود.
🔸آسیابان گفت:
تو که چنین مستجابالدعوه هستی، دعا کن گندمت آرد بشود.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سلطه بر انسان؛ ورود اجنه و شیاطین به زندگی انسانها با فناوری های نوین!
🔹 حتما صحبت های ارزشمند این مهندس الکترونیک با تجربه را کامل بشنوید!
مادی_شدن_جن
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅امام_صادق علیهالسلام:
✍️ ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَويَتْ عَلَيْهِ النِّـيَّةُ؛
💠 در موردی که نیت و اراده آدمی قوی باشد، بدن دچار ضعف و ناتوانی نمیگردد.
📚وسائل الشیعه، ج۱، ص۵۳
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ زرنگبازی مغازهدار
🔹دو برادر بودن که کت و شلوار میفروختن. یکی شهرام یکی بهرام.
🔸شهرام مسئول جذب مشتری بود و بهرام قیمت میداد و همیشه آخر مغازه مینشست.
🔹مشتری که میاومد شهرام با زبانبازی جنس رو نشون میداد و قیمت رو از بهرام میپرسید:
داداش قیمت چنده؟
🔸بهرام میپرسید:
کدوم یکی؟
🔹 شهرام میگفت:
کتشلوار مشکی دکمهطلایی جلیقهدار.
🔸بهرام میگفت:
۸۲۰ تومن.
🔹ولی شهرام باز میپرسید:
چند؟
🔸دوباره بلندتر میگفت:
۸۲۰ تومن.
🔹شهرام به مشتری میگفت:
۵۲۰ تومن.
🔸مشتری که خودش قیمت ۸۲۰ رو شنیده بود با عجله ۵۲۰ میداد و میخرید.
🔹همه فکر میکردن شهرام کَره.اما در حقیقت قیمت کتشلوار ۳۲۰ بود و مردم به خیال یک خرید خوب زود میخریدن.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دقایقی با قرآن...
📖 تلاوت دلنشین آیات ۴۵ و ۴۶ سوره مبارکه طه.
قاری: شریف_مصطفی
🔅 قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَىٰ ﴿۴۵﴾ قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ ﴿۴۶﴾
🔸 موسی و هارون عرض کردند: بارالها، میترسیم که فرعون بیدرنگ بر ما ظلم و عقوبت کند یا بر کفر و سرکشی خود بیفزاید. ﴿۴۵﴾ خدا فرمود: هیچ نترسید که من با شمایم (و همه گفتار و رفتار شما را با او) میشنوم و میبینم. ﴿۴۶﴾
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅امیرالمؤمنین امام_علی علیهالسلام:
✍️ مِن كمالِ المَرءِ تَركُهُ ما لا يَجمُلُ بهِ؛
💠 از کمال آدمی است که آنچه را زیبنده او نیست فرو گذارد.
📚 اعلامالدین، ص۲۹۲
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅امیرالمؤمنین امام_علی علیهالسلام:
✍️ مِن كمالِ المَرءِ تَركُهُ ما لا يَجمُلُ بهِ؛
💠 از کمال آدمی است که آنچه را زیبنده او نیست فرو گذارد.
📚 اعلامالدین، ص۲۹۲
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ برگ عیشی به گور خویش فرست
دگران نفرستند تو پیش بفرست
🔹مرد فقیری به شهری وارد شد. هنوز خورشید طلوع نکرده بود و دروازه شهر باز نشده بود.
🔸پشت در نشست و منتظر شد. ساعتی بعد در را باز کردند. تا خواست وارد شهر شود، جمعی او را گرفتند و دستبسته به کاخ پادشاهی بردند.
🔹هر چه التماس کرد که مگر من چه کار کردم؟ جوابی نشنید.
🔸در کاخ دید که او را بر تخت سلطنت نشاندند و همه به تعظیم و اکرام او برخاستند و پوزش طلبیدند.
🔹چون علت ماجرا را پرسید! گفتند:
هر سال در چنین روزی، ما پادشاه خویش را اینگونه انتخاب میکنیم.»
🔸پادشاه کنونی که مرد فقیر بود با خود اندیشید که داستان پادشاهان پیش را باید جست که چه شدند و کجا رفتند؟
🔹طرح رفاقت با مردی ریخت و آن مرد در عالم محبت به او گفت:
در روزهای آخر سال، پادشاه را با کشتی به جزیرهای دوردست میبرند که آنجا نه آبادانیست و نه ساکنی دارد و آنجا رهایش میکنند. بعد همگی بر میگردند و شاهی دیگر را انتخاب میکنند.
🔸محل جزیره را جویا شد و از فردای آن روز داستان زندگیاش دگرگون شد.
🔹به کمک آن مرد، بهصورت پنهانی غلامان و کنیزانی خرید و پول و وسیله در اختیارشان نهاد تا به جزیره روند و آنجا را آباد کنند. کاخها و باغها ساخت.
🔸هرچه مردم نگریستند دیدند که بر خلاف شاهان پیشین او را به دنیا و تاجوتخت کاری نیست.
🔹چون سال تمام شد روزی وزیران به او گفتند:
امروز رسمی است که باید برای صید به دریا برویم.
🔸مرد داستان را فهمید، آماده شد و با شوق به کشتی نشست، او را به دریا بردند و در آن جزیره رها کردند و بازگشتند.
🔹غلامان در آن جزیره او را یافتند و با عزت به سلطنتی دیگر بردند.
💢 امروز که فرصت ساختن دنیای دیگر و آخرتمان را داریم، تلاش کنیم و فردای زندگی خود را بهشتی بسازیم.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅پیامبر_اکرم صلیالله علیه وآله:
✍️ مَلعونٌ مَلعونٌ مَن عَبَدَ الدِّينارَ و الدِّرهَمَ؛
💠 ملعون است ملعون، کسی که بندگی دینار و درهم کند.
📚 میزانالحکمه، ج۷، ص۱۹
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ شباهت دل با آب
🔹در حیرتم از خلقت آب؛
🔺اگر با درخت همنشین شود، آن را شکوفا میکند.
🔺اگر با آتش تماس بگیرد، آن را خاموش میکند.
🔺اگر با ناپاکیها برخورد کند، آن را تمیز میکند.
🔺اگر با آرد همآغوش شود، آن را آماده طبخ میکند.
🔺اگر با خورشید متفق شود، رنگینکمان ایجاد میشود.
🔸ولی اگر تنها بماند، رفتهرفته گنداب میگردد.
🔹دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تاثیرپذیر است و در تنهایی مرده و گرفته است.
🔸باهمبودنهایمان را قدر بدانیم.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
🔅امام_حسین* علیه السلام
✍️ اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ اَلنَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلاَ تَمَلُّوا اَلنِّعَمَ فَتَحُورَ نِقَماً
💠 بدانيد كه نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شماست. از آنها ملول نشويد كه گرفتار مى شويد.*
📚 كشف الغمّة ج 2 ص 241
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan
✍ بخت دزد مسجد با نماز شب باز شد
🔹حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش میاندیشید که دخترش را به چه کسی بدهد تا مناسب او باشد.
🔸در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد.
🔹از قضا آن شب دزدی قصد داشت از آن مسجد دزدی کند.
🔸پس قبلاز وزیر و سربازانش به آنجا رسید. در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد.
🔹هنگامی که بهدنبال اشیای بهدردبخور میگشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در را شنید که باز شد. راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نمازخواندن مشغول کرد.
🔸سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند.
🔹وزیر گفت:
سبحانالله! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.
🔸دزد از شدت ترس هر نماز را که تمام میکرد نماز دیگری را شروع میکرد.
🔹تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند، نمازش که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند.
🔸اینگونه شد که وزیر، جوان را نزد حاکم برد.
🔹حاکم که تعریف دعاها و نمازهای جوان را از وزیر شنید، به او گفت:
تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و میخواستم دامادم باشد. اکنون دخترم را به ازدواج تو درمیآورم و تو امیر این مملکت خواهی بود.
🔸جوان که این را شنید بهتزده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمیکرد.
🔹سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت:
خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم درآوردی، فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من میدادی و هدیهات چه بود.
https://eitaa.com/setad_arbaeen_falavarjan