eitaa logo
ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر
657 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
463 ویدیو
21 فایل
انتشار اخبار ستاد اقامه شهرستان ملایر ارتباط با ادمین: @Bayat_313
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🌱 رهنمودهای به مسئولین و مردم برای ترویج نماز 🌱 1⃣2⃣ همه ی آحاد نمازگزار باید سعی كنند كه نماز را با توجه به معانی كلمات بخوانند. 2⃣2⃣ هر برنامه ی مزاحم با از سوی دستگاه های مؤثر بر طرف گردد. 3⃣2⃣ آهنگ لزوما با صدای خوش در همه ی اوقات نماز در همه جای كشور به گوش رسد. 4⃣2⃣ را كه ده ها سال پیش از انقلاب در كشور ما مورد بی مهری و تهاجم تبلیغات گوناگون قرار گرفته بود در كیفیتی شایسته همگانی كنند. 5⃣2⃣ جا و فضا برای نماز گزاران در همه ی مكان هایی كه مردمی در آن گرد می آیند به شكل شایسته و جذاب آماده گردد. 📚 جرعه ای از كوثر ، رهنمودهای مقام معظم رهبری به اجلاس های سراسری نماز، نکته از ۲۱ تا ۲۵. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @setadegamenamazmalayer
🌟 یکی از علمای بزرگ بود که در زمينه مسائل عرفاني و اخلاقي از محضر ایشان استفاده ‌كرده است. 🌟 يكي از برنامه‌هاي این عالم بزرگوار، التزام به گفتن بود و اين امر را لازمه انسان سازي مي‌دانستند و مقيّد بودند كه در هر سه نوبت، روي پشت بام مدرسه بروند و اذان بگويند. 🌟 ايشان حتّي در شب وفاتشان نيز روي پشت بام رفتند و را گفتند. 📚 خاطره های آموزنده، محمدی ری شهری، صفحه۳۰۸. 🕋 @namazmt 🕋 @namaz_ir ☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️ ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
🕋 آرامش قلبی 🕋 🥀 هفدهم اسفند 62 در جزیره ی جنوبی اسیر بعثی ها شدم. شبِ پیش پا و کمرم زخمی شده بود. با کتک و شکنجه مرا به بصره بردند؛ عده ای دیگر هم مثل من آن جا بودند. 🍃 نزدیک مغرب عده ای از بچه ها در اتاقی کوچک و تنگ، مشغول ذکر خدا بودند. وقت اذان یکی از اسرا به نام ـ رشید سعدآبادی ـ بی توجه به همه ی خطرات احتمالی، اذان گفت. 🥀 اذان او به همه روحیه داد. اذانش که تمام شد، همه تیمم کردند. رزمنده ای شجاع به عنوان پیش نماز، جلو ایستاد و دیگران بدون ترس و واهمه به او اقتدا کردند و باشکوهی برگزار شد. 🍃 هیچ کس به فکر این نبود که ممکن است عراقی ها بیایند و آن ها را از میان جمع جدا کنند و با خود ببرند. صفا و پاکی در چهره های نمازگزاران موج می زد و آرامش بر دل ها حاکم بود. 🥀 عراقی ها متوجه نماز جماعت شدند؛ خشمگین و هیجان زده آمدند. آن ها ما را تماشا کردند تا این که نماز به پایان رسید. یکی از آن ها گفت: «الآن همه ی شما را می کشیم و هیچ اتفاقی نمی افتد». 🍃 همه به عراقی ها نگاه می کردند و هیچ اهمیتی به حرف آن ها نمی دادند. وقتی هم که دسته جمعی با کابل بر سر و صورت بچه ها می زدند، آن آرامش قلبی هم چنان وجود داشت و این از برکات نماز و ذکر خدا بود. 📚 قصه ی نماز آزادگان، ص 140، خاطره ی جمشید پریشانی. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
☔️نماز_آزادگان ☔️ 🕋 امام جماعت! 🕋 🥀 اردیبهشت 69 در اردوگاه تکریت 12 بودیم. یک روز سحرگاه از خواب برخاستم و مثل همیشه از لای می له های تنگ پنجره به آسمان نگاه کردم که بدانم وقت صبح شده است یا خیر. 🍃 وقت نماز که فرا رسید، یکی از بچه ها را نگهبان گذاشتم و گفتم. آن ها که اهل نماز جماعت بودند، بیدار شدند و در جایی از اتاق صف جماعت بسته شد. 🥀 خودم به عنوان پیشنماز، نماز را شروع کردیم. در حال قنوت بودیم که تکبیرگو اعلام کرد: «سرباز عراقی آمد.» و خودش به سرعت زیر پتو رفت و دراز کشید. 🍃 نمازگزاران هم نمازشان را فرادا کردند. نگهبان وقتی پشت پنجره رسید، نگاهی به داخل انداخت و فهمید که نماز جماعت بوده است. من که جلو بودم، سجده ی آخر را طولانی کردم. 🥀 او هم گویا مرا می پایید. در این حال مکبر از زیر پتو حواسش به نگهبان بود و آهسته می گفت: «هنوز نگهبان پشت پنجره است» من هم هر چه دعا بلد بودم، در خواندم. 🍃 تا این که آن عراقی خسته شد و رفت؛ اما گویی مرا شناخته بود. من هم نماز را تمام کردم و زود لباس هایم را عوض نمودم. معمولاً وقتی سربازی شب نگهبان بود، صبح برای آمار استراحت داشت و برای آمار ظهر دوباره می آمد. 🥀 بعد از آمار صبح، من موقتاً اتاقم را مخفیانه با یکی از بچه های اتاق دیگر عوض کردم. ظهر که آن نگهبان آمد در اتاق قبلی مان اعلام کرده بود: «همه، سرها را بالا بگیرند!» او هر چه دنبال من گشته بود، مرا پیدا نکرد و قضیه به خیر گذشت. 📚 قصه ی نماز آزادگان، ص 153، خاطره ی شکرالله حیدری. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
💢دلیل اينکه هنگام تولد بدون نماز ميگوييم ولي موقع نماز ميخوانيم چيست؟ : ✅دليل اصلي اذان گفتن در که به تازگي در يک خانواده مسلمان به دنيا آمده، اين است که نخستين که گوش او دريافت مي کند، اذان و اقامه باشد که شامل توصيف و بزرگي خداوند متعال است. 👈چون انسان با دادن به يگانگي خدا، رسالت پيامبر(ص) و امامت حضرت علي(ع) وارد دايره و مذهب تشيع مي شود. 🌹به همين دليل است که به محض يک مسلمان، در گوش او خوانده و به او مي شود. همان طور که در زمان و خروج او از دنيا نيز يگانگي خدا و جمله توحيد که ذکر « الاا...» است به او تلقين خواهد شد. ⚠️نکته قابل توجه اين است که هر چند کودک تازه متولد شده جملات اذان و اقامه و مفهوم آن را درک نمي کند اما خواندن همين ذکرها بر و جسم او اثر مي گذارد و روحيه مسلماني او را تقويت خواهد کرد. به همين دليل لازم است پدران و مادران اين سنت مهم و زيباي اسلامي را که از پيامبر (ص) آموخته ايم مورد توجه داشته باشند . 💠 همان‌گونه به مسلمان زنده واجب است، لازم است مرده او نيز مورد تکريم و احترام قرار گيرد؛ لذا در شرع اسلام احکامي؛ مانند غسل، کفن و دفن و خواندن نماز بر بدن او واجب شده است. 🔷در ارتباط با فلسفه ، امام رضا(ع) مي‌فرمايد: «اگر کسي بپرسد؛ چرا مأموريم که بر مردگان خود نماز بخوانيم، گفته مي‌شود؛ براى اين‌که به درگاه خدا شويم و آمرزش او را از خداوند بخواهيم؛ زيرا که هيچ وقتى از اوقات، ميت محتاج‌تر از لحظه پس از مرگ نيست که شفاعت شود و از براى او طلب مغفرت و آمرزش کنند». 💟بنابر اين، و دعا براي کسي که از دنيا، به سوي عالم برزخ و سراي آخرت راهي شده، دليل تشريع نماز ميت مي‌باشد. از همين رو است که نمازگزاران پس از تکبير سوم براى مردان و زنان مؤمن دعا کرده و بعد از چهارم بويژه براى ميّت دعا مي‌کنند. 📚عيون اخبار الرضا(ع)، 2، ص 113 ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
📣 ✍ استاد قرائتی: ، بعد از رسول خدا صلى الله علیه وآله براى دیگران اذان نگفت. یكبار براى ~زهرا علیها السلام كه دلتنگ زمان پدر شده بود، اذان گفت، آنگاه هم در نیمه اذان مردم و حضرت زهراعلیها السلام گریه سر دادند.(سفینة البحار،) این برخورد بلال، در این مسیر بود كه اذان را هم در راه حق و در روزگار پیشواى شایسته سر دهد. روزى عمر به بلال گفت: ابوبكر كه تو را خرید و از بردگى آزاد كرد، چرا براى نمازگزاران او اذان نمى ‏گویى؟ گفت: اگر براى رضاى خدا آزادم كرد كه طلبى ندارد، ولى اگر هدف دیگرى داشته، من حاضرم باز برده او باشم ولى هرگز براى كسى كه پیامبر، او را نگفته است، اذان نگویم. (سفینة البحار، ج1، ) بلال حاضر نبود حتى اذانش كه یك شعار دینى است، در مسیر تقویت نظامى باشد كه قبولش ندارد.... 📚 کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
💍 تا وقتی سمنان بود، نمازهایش را اول وقت می خواند. حالا دو ماهی می شد که به دانشگاه امام حسین علیه‌السلام رفته بود و می خواستم مطمئن شوم که این عادت را ترک نکرده است. 💍 پیامکی برایش فرستادم: « و اقامه برای نمازهای یومیه مستحبه. راستی میدونی توی هر شبانه روز چند بار کلمه ی حیَّ (بشتاب) رو تکرار می‌کنیم ؟» 💍 در جوابم نوشت: «شصت بار منظورت رو فهمیدم، خیالت جمع باشه !» 📖 آخرین نماز در حلب، صفحه ۳۶، خاطره ی پدر . ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
📢📣 روی موتور 🚦پشت ایستاده بود،یه وقت دیدن موتورگازیش رو گذاشت روی جک و ایستاد روی موتور اللّه اکبر... شروع کرد به اذان گفتن... 🔷اونایی که رو نمیشناختن میگفتن حتما دیوانست،اونایی که میشناختنش میگفتن مجید چش شده؟؟؟الان که اصلا ساعت اذان نیست!اونم پشت چراغ و روی موتور!!!! چراغ که سبز شد نشست روی موتور که بره،دوستاش اومدن جلو که ببینن چی شده... 🔴گفت مگه ندیدین؟ اون طرف چراغ ماشین ایستاده بود و عروس توش بود؟ نخواستم چشم کسی به مردم بیفته... 🔶راز این عمل مجید برگرفته از خواندن اربابش سر هست اونم جلوی دروازه ساعات که حجاب از ناموسش گرفتن ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
✍️ فوايد گوش كردن به 1️⃣ شنيدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار مى‌دهد؛ 💢پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى‌فرمايد: همانا، اهل آسمان از اهل زمين چيزى نمى‌شنوند 👈مگر اذان 2️⃣ شنيدنِ اذان اخلاق را نيكو مى‌كند؛ 💢 امام على(عليه السلام) مى‌فرمايد: كسى كه اخلاقش بد است،👈 در گوش او اذان بگوييد 3️⃣ شنيدن اذان انسان را سعادتمند مى‌كند؛ 💢پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى‌فرمايد: كسى كه صداى اذان را بشنود و به آن روى آورد،👈 نزد خداوند از سعادتمندان است 4️⃣ شنيدن اذان سبب دورى شيطان مى‌شود؛ 💢رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى‌فرمايد: شيطان وقتى نداى اذان را مى‌شنود 👈فرار مى‌كند. 🤲اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من اعوانه و انصاره و احفظ قائدنا امام سیدعلی خامنه ای 🤲 ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
✍چند نكته درباره اذان و اقامه ‏ ➊➠ بر نمازگزار مستحب است قبل از نمازهاى يوميه، ابتدا اذان و بعد از آن اقامه بگويد. ➋➠ و اقامه بايد در وقت نماز گفته شود و اگر قبل از وقت بگويد باطل است. ➌➠ بايد بعد از اذان گفته شود و اگر قبل از اذان بگويد، صحيح نيست. ➍➠ بين جمله‏ هاى اذان و اقامه نبايد زياد فاصله شود و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را از سر بگيرد. ➎➠ اگر براى اذان و اقامه گفته باشند، كسى كه با آن جماعت نماز مى‏خواند، نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد. ➏➠ مستحب است كسى را كه براى گفتن اذان انتخاب مى‏كنند، عادل، وقت شناس و صدايش بلند باشد. ➐➠ مستحب است در روزى كه بچه به دنيا مى‏آيد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند. ➑➠ هيچ يك از نمازهاى واجب و مستحب به جز نمازهاى يوميه و قضاى آنها، اذان و اقامه ندارند. كيفيت در نماز آنچه در احكام مورد توجه بايد باشد، كميت تنها نيست، بلكه كيفيت نيز لازم است. 📚 کتاب احكام دو دقيقه اى؛ محمود اکبری؛ صفحه 38 ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
| شاید به مقصد نرسیدیم 🌷 همسر سردار شهید محمد بروجردى مى گويد: محمّد در عرض ده سال زندگى مشتركمان طورى بود كه هميشه نمازش ‍ را در اول وقت اقامه مى كرد. 💧 در طول مسافرت هايى كه با محمّد داشتيم، هرگاه در راه صداى به گوشش مى رسيد، هر كجا بود ماشين را پارك مى كرد و همانجا نمازش را بجا مى آورد. 🌷 اگر چه به مقصدى كه مورد نظرش ‍ بود دور يا نزديك بود. بارها به ايشان گفتم : حالا كه نزديك مقصد است نمازتان را شكسته [دو رکعت] نخوانيد بگذاريد وقتى به منزل رسيديم نمازتان را كامل بخوانيد. 💧 محمّد در جواب مى گفت : حالا كه موقع اذان است نماز مى خوانيم شايد به منزل نرسيديم و در تمام اين مدّت هيچگاه ياد ندارم كه او بدون باشد. 📚 علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 48. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
برای نماز می جنگیم فقط 14 سالش بود. شب عمليات رمضان ديدمش. تا نزديکي هاي صبح، پيش خودم بود. صداي اذان يکي از رزمنده ها آمد؛ اذان صبح شده بود. من بودم و گشتاسب و پيرمردي که کنارمان مي جنگيد. باران آتش و گلوله، لحظه اي تمامي نداشت. پيرمرد گفت: مگر مي شود توي اين اوضاع، خواند و...؟ هنوز حرف هاي پيرمرد تمام نشده بود که گشتاسب، حالت مردانه اي به خودش گرفت و گفت: «عمو! حواست کجاست؟! يادت رفته که ما براي همين آمديم و داريم مي جنگيم؟!» بعدش هم «الله اکبر» گفت و شروع کرد به نماز خواندن! خاطره از یکی از رزمندگان لشکر 33 المهدی جهرم از شهيد . ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
🔸💠〰️🌷〰️💠🔸 🍂 دعایی که رد نمی شود! ✨گفتن اذان و اقامه از مستحباتی است که در اول نماز بسیار سفارش شده است و یکی از امتیازات این اذان و اقامه گفتن این است که دعای بین آن رد نمی شود.✨ 💠از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله منقول است که : « الدُّعَاءُ بَینَ الأذانِ وَ الإقامۀِ مُسْتَجَابٌ فَادْعُوا».💠 📚کنزالعمال، 2، 103 ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
.؛ خدا فراموشی اگر یادمان رفت ما کیست چه کنیم؟ خاطره‌ای از نوه آیت الله مصباح یزدی نقل می‌کنند: 🔸️تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. حاج‌آقا داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغن‌هایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند. 🔸️احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم. 🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟» آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد. 🔸️ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد. 🔸️نزدیک شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» 🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🔸️مشغول شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. 🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
اگر یادمان رفت ما کیست چه کنیم؟ خاطره‌ای از نوه آیت الله مصباح یزدی نقل می‌کنند: 🔸️تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. حاج‌آقا داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغن‌هایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند. 🔸️احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم. 🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟» آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد. 🔸️ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد. 🔸️نزدیک شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» 🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🔸️مشغول شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. 🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
✍ یادمه معلم گفته بود دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: بر خلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی امتحان برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آماده ی امتحان باشید. ⚠️ آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. 🚶‍♂دنبالش رفتم و گفتم: برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره و.. می‌دانستم احمد طولانی است. 🙎‍♂ احمد مقید بود که ذكر را هم با دقت ادا کند. هر چه گفتم بی‌فایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه ی ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. 🧓 ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سؤالها رو بیاره. مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. ⏰بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم.نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد همه داشتند توی کلاس پچ یچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن 👤هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی را بعد از خودش به کلاس راه نمی‌داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. 👨‍⚖ معلم در حالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سرجات احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سؤالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم. 👨 احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد را خوانده بود و من خیلی روی این کار او فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجه‌ی عمل خالصانه‌ی احمد. 📚 عارفانه ، زندگینامه و خاطرات عارف ، ص ۱۸. خاطره دکتر محسن نوری از شهید نیّری. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
✍ داستانی بسیاااار زیبا و تاثیر گذار👌👌 👈به عیادت دوستی رفته بودم، پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجاحضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما مغرب گفتند آقای پیرکراواتی، باشنیدن اذان ، درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد.!!برای من جالب بود که یک پیرمرد صورت تراشیده اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم؟ 🌹در جوانی مدتی از طرف مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم. ازطرفی پسرم مبتلا به خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، 🕌 برویم و دست به دامن امام رضا(علیه السلام) بشویم. آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم. 🌳 رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی گریه می‌کرد . گفت برویم داخل حرم که من امتناع کردم بچه را گرفت و گریه کنان داخل آقا رفت. 🎅 توجه ام را به خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن بود. هرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان میرفت! ❤️به خود گفتم عجب مردم ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش كرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات! پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟⁉️ گفتم:چه شرطی و برای چی؟ 👈شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را اذان بخوانی.! متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... ✅خلاصه گفتم :باشه قبوله و با اینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.! 💚همین که گفتم قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون گرفته وخوب شده بود. من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "شیخ حسنعلی نخودکی" نمازم را سر وقت می‌خوانم. 💂‍♂روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند رضا شاه جهت آمده. درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم وضو گرفتم و ایستادم به . رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم. نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده. 👈 گفتم: قربان درخدمتگذاری حاضرم. رضاشاه هم پرسید : مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(علیه السلام) شرط کردم. رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، و نماز اول وقت بخوانه دزد و نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد! ♨️بعدها متوجه شدم، آن شخص زیر آب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود. از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"شیخ حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم. 🌷(خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان) ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
؛ محسن بود و نمازهاش❤️ 🍃 محسن عجیب اهل بود. بعضی مواقع دیگر کفر آدم بالا می آورد. وسط کاریک دفعه می‌دیدی می رفت برای . 📿 حتی روز جشن عقدش، رفت داخل اتاق و نماز خواند. به او گفتم: «حالا یه روز نمازت رو دیر بخونی، مشکلی پیش نمیاد!» اما او کار خودش را می‌کرد. 🍃 یادم هست رفته بودیم استخر یک باغ. محسن پرید توی آب، اما وسط آب تنی گفت: « شد. باید برم نماز بخونم.» 📿 هرچه به او گفتیم حالا خیس هستی، بعد نمازت را بخوان، قبول نکرد و رفت. 📚 زیر تیغ، ص ۱۳۶. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
﷽ 🌱 رهنمودهای به مسئولین و مردم برای ترویج نماز 🌱 1⃣2⃣ همه ی آحاد نمازگزار باید سعی كنند كه نماز را با توجه به معانی كلمات بخوانند. 2⃣2⃣ هر برنامه ی مزاحم با از سوی دستگاه های مؤثر بر طرف گردد. 3⃣2⃣ آهنگ لزوما با صدای خوش در همه ی اوقات نماز در همه جای كشور به گوش رسد. 4⃣2⃣ را كه ده ها سال پیش از انقلاب در كشور ما مورد بی مهری و تهاجم تبلیغات گوناگون قرار گرفته بود در كیفیتی شایسته همگانی كنند. 5⃣2⃣ جا و فضا برای نماز گزاران در همه ی مكان هایی كه مردمی در آن گرد می آیند به شكل شایسته و جذاب آماده گردد. 📚 جرعه ای از كوثر ، رهنمودهای مقام معظم رهبری به اجلاس های سراسری نماز، نکته از ۲۱ تا ۲۵. ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر @setadegamenamazmalayer
﷽ 🍏 ثانیه ای تفکر ! 🍏 🔸 به نظر شما چرا رجایی با خودش عهد کرده بود که اگر غذا را زودتر از بخورد فردای آن روز را روزه بگیرد؟ 🔹 اگر شما کاری را به کسی بگویی و دوست داشته باشی آن را سریع انجام دهد ولی انجام ندهد، چه حسی پیدا می کنی؟ 🔸 به نظر شما چرا علیه السلام اصرار داشت که ظهر عاشورا، اول وقت و در بین جنگ، آن هم در مقابل لشکر دشمن، نمازشان را اقامه کنند؟ 🔹 تا حالا فکر کرده اید که چرا دکتر حسابی - پرفسور ایرانی- تمام موفقیت های خود را مدیون می داند؟ 🔸 آیا می دانید بهترین ساعات شبانه روز همان وقت و نماز است؟ 🔹 آیا تا به حال به معانی کلمات اذان دقت کرده اید؟ مثلاً «حَیَّ عَلَی الفَلاح» یا «حَیَّ عَلَی خَیْرٍ العَمَل»، آیا این جملات کارت دعوتی از سوی خدای مهربان برای تک تک ما نیست؟ 📚 پر پرواز ؛ ص ۶۲ کانال ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر ایتا: https://eitaa.com/setadegamenamazmalayer سروش: https://splus.ir/malayernamaz
✍ داستانی بسیاااار زیبا و تاثیر گذار👌👌 👈به عیادت دوستی رفته بودم، پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجاحضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما مغرب گفتند آقای پیرکراواتی، باشنیدن اذان ، درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد.!!برای من جالب بود که یک پیرمرد صورت تراشیده اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم؟ 🌹در جوانی مدتی از طرف مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم. ازطرفی پسرم مبتلا به خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، 🕌 برویم و دست به دامن امام رضا(علیه السلام) بشویم. آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم. 🌳 رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی گریه می‌کرد . گفت برویم داخل حرم که من امتناع کردم بچه را گرفت و گریه کنان داخل آقا رفت. 🎅 توجه ام را به خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن بود. هرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان میرفت! ❤️به خود گفتم عجب مردم ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش كرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات! پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟⁉️ گفتم:چه شرطی و برای چی؟ 👈شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را اذان بخوانی.! متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... ✅خلاصه گفتم :باشه قبوله و با اینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.! 💚همین که گفتم قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون گرفته وخوب شده بود. من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "شیخ حسنعلی نخودکی" نمازم را سر وقت می‌خوانم. 💂‍♂روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند رضا شاه جهت آمده. درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم وضو گرفتم و ایستادم به . رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم. نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده. 👈 گفتم: قربان درخدمتگذاری حاضرم. رضاشاه هم پرسید : مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(علیه السلام) شرط کردم. رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، و نماز اول وقت بخوانه دزد و نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد! ♨️بعدها متوجه شدم، آن شخص زیر آب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود. از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"شیخ حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم. 🌷(خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان) کانال ستاد اقامه نماز شهرستان ملایر ایتا: https://eitaa.com/setadegamenamazmalayer سروش: https://splus.ir/malayernamaz