نام کتاب: مجموعه کتاب های از عشق باید گفت
قیمت هرجلد بااحترام: 5000تومان
معرفی: کتاب های از عشق باید گفت ،7جلد کتاب با محتوای متفاوت است.
روایتی زیبا و دلنشین از زبان همسران شهدا😍😌
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#همسران
#محبت
#شهید
#کتاب_از_عشق_باید_گفت
@setaregaannderakhshan
انتشارات ستارگان درخشان
نام کتاب: مجموعه کتاب های از عشق باید گفت قیمت هرجلد بااحترام: 5000تومان معرفی: کتاب های از عشق
❌❌این مجموعه کتاب به صورت تک جلد هم به فروش میرسد❌❌👆👆
نام کتاب:چه کسی به جای من دفن شد
قیمت بااحترام:30000تومان
چند جمله از کتاب:در یکی از مراحل کتکزدن، به آسایشگاه ما که وارد شده بودند، یکی از بچهها به نام ابراهیم حمامی یک تکه پارچهای بهصورت شال کمر زیر پیراهن خود بسته بود تا کمی شدت ضربۀ واردشده به کمرش را بگیرد. یکی از سربازان به نام خضر در حین کتکزدن متوجه موضوع شد. بلافاصله از دور وانمود کرد اتفاق عجیبی افتاده است. از طرف فرمانده ضربوشتم را متوقف کردند و آقای حمامی را از بین جمع بیرون کشیدند...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_چه_کسی_به_جای_من_دفن_شد
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:یک دختر یک جهان یک دخترجهانی
قیمت بااحترام:5000تومان
چند جمله از کتاب:عبدالرحمن صدایش بلند و مردانه بود، به خواستگاریت آمده بود. وای چقدر ثروتمند و پولدار بود. اعداد و ارقام بزرگی به زبان میآورد: «من برای فاطمه(س)صد شتر پر از پارچههای گرانقیمت مصری و دههزار دینار سکۀ طلا، مهریه میدهم.»
اما پدرت(ص) به تندی گفت: «من بندۀ پول و ثروت نیستم.»
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_یک_دختر_یک_جهان_یک_دختر_جهانی
#عشق
#پیشنهادی
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:پرواز با بال شکسته
قیمت بااحترام:8000تومان
چند جمله از کتاب: یک روز بعدازظهر در عملیات خیبر بهسبب شدت آتش و دفع پاتکهای دشمن در جزیرهٔ روطه زمینگیر شده بودیم. هیچ خاکریز و جانپناهی هم نداشتیم. مهماتمان داشت تمام میشد. توی کانال کمعمقی به زمین چسبیده بودیم. اگر سرمان را بالا میآوردیم، تیر یا ترکش میخوردیم. عدهای از بچهها شهید و زخمی شده بودند. گرسنگی و تشنگی و ضعف زیاد، چهرهٔ بچهها را زرد و تکیده کرده بود. از شب قبل بیوقفه با دشمن درگیر بودیم. همه خسته و کلافه بودند. بهعلت تشنگی، لبها خشک شده و ترک خورده بود. یکدفعه دیدیم...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#پرواز_با_بال_شکسته
#شهید
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:حبیب خدا
قیمت بااحترام:15000تومان
چند جمله از کتاب: حبیب جز نخستین جانبازانی بود که توانست پزشک شود و در آن مقطع زمانی، بیماران تازه داشتند با چنین وضعیتی روبهرو میشدند. حتی اساتید نیز نسبت به این وضعیت موضع گرفتند؛ اما وقتی میزان تسلط و توانمندی او را در ارائۀ کنفرانسها و گزارشها دیدند، شروع کردند او را حمایت کنند. حبیب به آزمایشگاه میرفت و آزمایش بیمار را مورد بررسی قرار میداد. راجع به بیماری، ساعتها تحقیق و تفحص میکرد...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_حبیب_خدا
#جانبازان
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:روایت آخر
قیمت بااحترام:10000 تومان
چند جمله از کتاب: حسن فکر باز و روشنی داشت. وقتی انقلاب پیروز شد، میگفت: «ما هنوز اول راه هستیم و زیاد دل خوش به پیروزیهای اولیه نباشین. دشمنان نمیذارن ما راحت باشیم.» در خصوص اشخاصی که پایبند مسائل شرعی نبودند و گاهی تخلفاتی هم داشتند، میگفت: «نه امروز بلکه در آینده هم مراقب این افراد باشین؛ چون کسانی که الان از خون شهدا حیا نمیکنن، پس از جنگ هم بهمراتب بیشتر در لغزش هستن.» یک روز در محلهمان سین، اتفاقی افتاد و تعدادی از ریشسفیدان بنا به دلیل مصلحتی که میدیدند، از چند نفر خلاف کار حمایت کردند. حسن همه را جمع کرد و گفت...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_روایت_اخر
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:یک مرد یک لشکر
قیمت بااحترام:10000تومان
چند جمله از کتاب : غروب یکی از روزهای کردستان، با چند نفر از بچهها برای تهیه آذوقه و مهمات از ارتفاعات به پادگان میآمدیم که با سیدمصطفی روبهرو شدیم. غبار بر چهرهاش نشسته بود و از خستگی نای راه رفتن نداشت. او را در آغوش گرفتم و گفتم: اینجا چه میکنی سید؟ این چه حال و روزی است؟! با خنده گفت...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_یک_مرد_یک_لشکر
#شهدا_دفاع_مقدس
#کردستان
#شهید_سیدمصطفی_حسن_زاده
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:تویی که دیرشناختمت
قیمت بااحترام:10000تومان
چند جمله از کتاب: در حالی که حدود دههزار نفر از نیروهای بختبرگشتۀ عراقی در چنگال رزمندگان ایرانی در خرمشهر محاصره شده بودند، ناگهان یک فروند هلیکوپتر دشمن به قصد رساندن آذوقه و انتقال فرماندهان ارتش عراق از داخل شهر سر رسید. علی با حرکتی برقآسا خود را به زیر هلیکوپتر رساند و از فاصلۀ چند متری رگبار اسلحۀ خود را بهطرف آن نشانه رفت و در حالی که هلیکوپتر دور خود میچرخید، سقوط کرد و منفجر شد. فیلم این صحنه را میلیونها بیننده در ایران و جهان مشاهده کردند.
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_تویی_که_دیر_شناختمت
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:عزیزآقا
قیمت بااحترام:10000تومان
چند جمله از کتاب: راوی: نیرویی که وارد اطلاعاتعملیات میشود، باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟
برادر عزیزاله بابایی: اولین خصوصیتش این است که باید به اطلاعاتعملیات علاقه داشته باشد. بسیاری از بچهها بودند که دائم از اطلاعاتعملیات حرف میزدند، ولی وقتی که آمدند، روحیۀ آنها با یک گشت ضعیف شد و رفتند. پس به همین سبب، نیرو اول باید به این کار علاقه داشته باشد و هرجا که میرود اطلاعاتی کار کند تا موقعی که بخواهد برای گشت در شهر برود، آمادگی داشته باشد و وقتی کنار بعضیها مینشیند، حرف اطلاعاتی از آنها بپرسد و بگوید شما چه کار کردهاید و کجا رفتید و بداند در مناطقی که نیروهای محلی هستند آیا از عملیات خبر دارند یا نه؟
زیرا با کوچکترین اشتباه به مشکل بزرگی برخورد میکنیم؛ چون از زمانی که دارخوین بودیم یک خاطره دارم که...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_عزیزآقا
#شهید_عزیزالله_بابایی
@setaregaannderakhshan
16.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پادکست کتاب مثل خودش🙃📕
قیمت کتاب با احترام :30هزارتومان
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#شهید_حسین_قجه ای
#کتاب_مثل_خودش
#ویژه
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:بازمانده حماسه هویزه
قیمت با احترام:14هزارتومان
چند جمله از کتاب: تانڪ مشڪل صفحهڪلاج پیدا میڪرد و صفحهڪلاج جایی گیرمان نمیآمد. عسگری میدانست چند تا تانڪ از عراقیها زدند ڪه صفحهڪلاج آنها هنوز به دردمان میخورد. یڪ شب به من گفت: «مارانی! چند تا از بچههای نترس رو آماده ڪن.» گفتم: «برای چه ڪاری؟» گفت: «میخوایم اونطرف بین عراقیها بریم.» صفحهڪلاج تانڪ اولی را باز ڪردیم. بعد داخل تانڪ دومی رفتیم. ڪمڪم لباسهایمان را از شدت گرما درآوردیم. ساعت تقریباً یڪ الی دو بعد از نصفهشب شد. یڪوقت...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#روایت_حاج_باقرمارانی
#کتاب_بازمانده_حماسه_هویزه
#دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:همیشه پیش من میماند
قیمت کتاب بااحترام:4هزارتومان
چند جمله از کتاب: نان داغی برمیدارم؛ میروم توی مطبخ و برمیگردم.
- یداله! یداله!
بین تَلَق و تولوق ظرفها، سرش را میآورد بالا. صورت آدمی است ڪه از دو شب شیفت برگشته و هنوز ناشتایی نخورده.
گاز جانانهای از لقمه میگیرد:
- بَه، چی شده! نون فخریجون با پنیر عزیزجون.
چند لحظه میایستم و خوردنش را نگاه میڪنم. یاد ندارم از غذایی ایراد گرفته باشد. لقمهای ڪه دستش میدهم یا غذایی را ڪه میپزم، طوری میخورد انگار ڪه خوشمزهترین غذاست. بعضی وقتها فڪر میڪنم غذا برایش بهانه است. بهانۀ پیش هم بودن.
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#شهید_سرداریداله_تقی_یار
#کتاب_همیشه_پیش_من_میماند
#شهدا_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:رازنهان
قیمت کتاب بااحترام:12هزارتومان
چند جمله از کتاب: همین طور که به سقف راهروی بیمارستان نگاه میکردم، ذکر میگفتم و خودم را به خدا سپردم. هرچه قرآن و دعا حفظ بودم، خواندم. به پشت در اتاق عمل رسیدیم. یک عراقی با روپوش سفید پشت در ایستاده بود. با زبان دستوپاشکستۀ فارسی از من پرسید: «خمینی خوب یا بد؟» پیش خودم گفتم: «خدایا، این چه امتحانیه از من میکنی...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#جانبازان_آزادگان
#کتاب_راز_نهان
@setaregaannderakhshan
نام کتاب:مارافراموش کرده اند
قیمت کتاب بااحترام:15هزارتومان
چند جمله از کتاب: بعد از رفتنش چند باری تماس گرفت و من گوشی را برداشتم و سکوت کردم و او عذرخواهی کرد و گفت: «باور کن نمیخواستم بیخبر بیام؛ ولی وقتی ناراحتی تو رو دیدم، طاقتم از دست رفت و دچار وسوسههای شیطانی شدم. اینجا تو عملیاتی که با آب سروکار داشت، نیاز زیادی به غواص دارن و من هم کاری غیر از این از دستم برنمیآد. من رو ببخش. میدونم مسئولیت زندگی به دوش توست. میدونم به قولی که اول ازدواج به تو دادم، عمل نکردم. در کنارت نبودم و خوشبختت نکردم. حلالم کن. اینها همه به حکم وظیفه است. شاید بعدها عدهای بگن دیوونه بودن، زن و بچه رو به امون خدا رها کردن و خودشونو به کشتن دادن؛ ولی تاریخ ثابت خواهد کرد که ما چه کردیم؟ حلالم کن.»
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_مارافراموش_کرده_اند
@setaregaannderakhshan
نامکتاب:سفربه دارخوین
قیمت کتاب با احترام:9500تومان
چند جمله از کتاب: در عملیات والفجر ۸ در منطقۀ فاو، پشه بیداد میکرد. یک نوع کِرِم درست کرده بودند به نام کرم ضدپشه، میمالیدند به دست و پاهایشان و حدود نیم ساعت هم اثر داشت. یکی از بچهها خیلی چاق بود. این پشهها خیلی دوستش داشتند. شب آمد بخوابد، به ما گفت کرم پشه دارید؟ یک نگاهی کردیم دیدیم کرمها تمام شده بود. بعد گفتیم حالا خوابت میبرد. خوابید. دیدیم پشهها ریختند روی بدنش. گفت ای خدا دارم دیوانه میشوم یک کرم به من بدهید. بعد من به یکی از بچهها گفتم خمیردندان را بدهید بهش! در تاریکی خمیردندان را دادیم بهش مالید به صورتش و دست و پاهایش و خوابید. ما منتظر بودیم پشهها بریزند به جونش، بگزندش و بخندیم؛ اما هرچه بیدار ماندیم، دیدیم خیر این خوابید و انگار پشهها هم گول خورده بودند.
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_سفربه_دارخوین
#کتاب_دفاع_مقدس
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: مهندس شهیدسید محسن صفوی و قرارگاه صراطالمستقیم (شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس1)
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 102
نویسنده: طیبه کیانی
قیمت بااحترام: 30هزار تومان
چند جمله از کتاب: بیشترین همّ و غمّ سیدمحسن صفوی در جبهه، این بود که چطور به نیروهایی که در خط اول هستند، امکانات و سرپناه برساند تا آمار شهدای خط مقدم را کاهش دهد و به حداقل برساند. چراکه نیروهای پیاده، فقط یک سلاح داشتند و از سنگرهای آهنی استفاده میکردند که خیلی محکم نبود و به محض اینکه خمپارهای به آن میخورد، تخریب میشد. بنابراین باید طرحی تهیه میکردند و سنگرهای مقاومی درست میکردند که در برابر خمپاره، آرپیجی و بمباران خوشهای مقاوم باشد. بنابراین اولین کاری که برای خط مقدم به نظرشان رسید، سنگرهای سهمی بود.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: پل خیبر (شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس2)
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 73
نویسنده: غلامرضا سالمی
قیمت بااحترام: 30هزار تومان
چند جمله از کتاب: ارتش بعث عراق با وجود پذیرش عملی شکست خود در جزایر شمالی و جنوبی مجنون، تا پیش از اجرا و بهرهبرداری پروژههای پل خیبر و جادۀ سیدالشهدا (ع)، به عقبراندن نیروهای ایرانی و بازپسگیری جزایر امید بسیاری داشت؛ ولی با بهرهبرداری و عملیاتیشدن تردد رزمندگان اسلام از روی پل و بعد هم جاده، امیدهای واهی خود را نقش بر آب دید و بر همین اساس، حضور رزمندگان اسلام تا روزهای پایانی جنگ و دفاع مقدس، یعنی سال 67 ، در جزایر تثبیت شد.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: باغ شماره هفت
سال چاپ: 1390
تعداد صفحات: 144
نویسنده: علی عادلمرام
قیمت بااحترام: 3هزار تومان
چند جمله از کتاب: بلدوزر به آرامی در مسیر خود حرکت می کرد! مقدار زیادی حرکت کرده بودم. نزدیک اذان مغرب بود. ترس از عراقی ها از دلم رفته بود. اما آهسته، آهسته ترس جدیدی جایگزین آن شده بود! با خود فکر کردم: «چطور در این مسیر طولانی هیچ کس و هیچ چیز جلوی من نبود؟! من کجا دارم میرم؟! نه قطب نما دارم، نه اسلحه دارم و نه چیز دیگه ای؟!» در افکار خود غرق شده بودم که...
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: خط شیر دارخوین
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 677
نویسنده: محسن نصری
قیمت بااحترام: 60هزار تومان
چند جمله از کتاب: اگر قرار است از اسلامِ ناب محمدی در عصر غیبت گفت؛ باید از انقلاب اسلامی ایران نوشت؛
اگر قرار است از انقلاب اسلامی ایران گفت، باید از دفاع مقدس نوشت؛
اگر قرار است از دفاع مقدس گفت، باید از عبور بعثیها از کارون و جبهۀ دارخوین نوشت؛
اگر قرار است از اصفهان در دفاع مقدس گفت، باید از دارخوین (اصفهان کوچک) نوشت؛
اگر قرار است از اقتدار و مظلومیت گفت، باید از رزمندگان و شهدای دارخوین نوشت؛
اگر قرار است از نخستین عملیات عاشورایی دفاع مقدس گفت، بازهم باید از جبهۀ دارخوین و عملیات فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا نوشت؛
اگر قرار است از حماسههای تیپ و لشکر امامحسینِ خرازی و ردانیپور گفت، باید از دارخوین نوشت و اگر قرار است از دارخوین گفت، باید از خط شیر، سلمانیه، نثاره و کُفیشه نوشت.
اصفهانیها از ابتدای جنگ تحمیلی، بهصورت فردی و گروهی، به میدان آمدند و در نخستین ماه از جنگ، یکی از مهمترین خطوط دفاعی را در دارخوین پایهگذاری کردند که به خط شیر معروف شد. از همین جبهه، تیپ امامحسین که یکی از اولین تیپهای سپاه است، سازماندهی شد و حسین خرازی 23ساله، فرماندهی آن را به عهده گرفت. این تیپ پس از فتح خرمشهر به لشکری عظیم و توانمند تبدیل شد و تا پایان جنگ تحمیلی در بیابانهای سوزان جنوب و کوههای برفی سربهفلککشیدۀ غرب به عملیاتهای بزرگی دست زد. همچنین این لشکر، رزمندگان و فرماندهان مؤمن، شجاع و غیوری را به یگانها و استانهای دیگر فرستاد
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: اصفهان دارالشهدا
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 771
نویسنده: محسن نصری
قیمت بااحترام: 60هزار تومان
چند جمله از کتاب: مردم اصفهان در یک روز 370 شهید را تشییع کردند و خم به ابرو نیاوردند؛ بماند که همان روز اعزام به جبهه داشتند، پشتیبانی داشتند و حرکت کردند؛ این خیلی مهم است. همان طور که فرمودند، امام از این حرکت اصفهان تجلیل کردند. در آبان سال ۶۱ که در یک روز 370 شهید در اصفهان تشییع شد، تعداد شهدای اصفهان در همان ماه بیش از هزار نفر است. هزار و اندی شهید در یک ماه. خوب! چه کسی شهید میشود؟ آن کسی که در میدان است، در میدان خطر است، پیشرو است.
قبل از انقلاب، اصفهان در قضایای مختلف حضور نمایانی داشت، در قضایای انقلاب هم همینجور، در جنگ تحمیلی هم همینجور. یگانهای نظامی مستقر در اصفهان، چه آنچه که متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ لشکر امامحسین با مرکزیت اصفهان، لشکر نجف با مرکزیت نجفآباد، تیپ قمر بنیهاشم و چه آنچه که مربوط به ارتش بود؛ پایگاه هشتم شکاری که مرکز تحرک عظیمی بود و من از نزدیک کار آن پایگاه را در اصفهان دیده بودم، رحمت خدا بر شهید بابایی و چه مرکز توپخانه در اصفهان؛ مجموعۀ این نقاط خیلی معنا پیدا میکند. نتیجه این میشود که بعد از انقلاب، در عرض جنگ تحمیلیِ هشتساله و بعد از جنگ تحمیلی هشتساله، در میدانهایی که برای کشور میدانهای حساسی بوده است، اصفهانیها جزو پیشروان محسوب میشدهاند؛ در رتبۀ رشد و توسعۀ کشور، در مسائل علمی کشور. برخی از گرههای کور ما در نیروهای مسلح، در مراکز علمی و تحقیقاتی اصفهان باز شد.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: امامحسینیها
سال چاپ: 1398
تعداد صفحات: 452
نویسنده: احمدرضا عشوریون
قیمتبااحترام : 220هزار تومان
معرفی کتاب: مجموعۀ حاضر، جلد اول از مجموعۀ تصاویر فرماندهان شهید لشکر 14 امامحسین علیهالسلام است که 14 نفر از ایشان را در برمیگیرد. در ابتدا برای هریک از این شهدای والامقام، زندگینامهای کوتاه و مستند آورده شده است. سپس تصاویر آن شهید به همراه اطلاعاتی که میتواند دیدن عکسها را جذابتر و مفیدتر کند، ارائه شده است. در پایان مجموعه به فرازی از وصیتنامه به سه زبان فارسی و عربی و انگلیسی و عکسی از مادر شهید مزین شده است.
چند جمله از کتاب: کتاب عکس است.
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: مثل خودش
قیمت بااحترام:30هزارتومان
چندجمله از کتاب:- حرفهایی که راجع به او میگفتند، لابد درست بوده. ببین چطور شیشتیغه کرده!
- پس میگفتند کشتندش! اینکه دوباره سروکلهش پیدا شد!
- یکی از بچهها میگفت: از انقلاب و سپاه بریده. نکنه این مدت زندان بوده؟
- آره بعید هم نیست. همین آقا بود که میخواست ما رو ارشاد کنه؟ ببین به چه وضعیتی دراومده!
صدای پچپچ دو نفری که کمی عقبتر از حسین و آنطرف مینیبوس نشسته بودند، او را به خود آورد. برای لحظاتی رشتۀ افکاری که در ذهن میپروراند از هم گسیخت؛ اما بهتر بود توجهی به آنها نداشته باشد.
«ولِشون کن. بذار هرچی دلشون میخواد بگن.»
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب
#مثل_خودش
#شهید_حسین_قجه_ای
#عشق
#کردستان
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: چند قدم تا نجف
سال چاپ: 1395
تعداد صفحات: 936
نویسنده: عباس اسماعیلی، عبدالحمید امانی
قیمت بااحترام: 40هزار تومان
معرفی کتاب: این کتاب انعکاس نقش مردم نجفآباد در صحنههای دفاعی پس از انقلاب، حضور تشکلهای مردمی در جنگ، ورود سپاه به عرصه و نقش بسیج تا زمان تشکیل تیپ و رشادتهای رزمندگان لشکر 8 نجف اشرف در هشت سال دفاع مقدس است.
چند جمله از کتاب: عراقیها روی ارتفاعات کورهموش مستقر بودند. بین دو تپه مسیری وجود داشت که نیروها در آن تردد میکردند. از نقطۀ استقرارشان منطقه را میدیدند و زیر آتش میگرفتند. سنگرهای ما طرف چپ ارتفاعات کورهموش بود. صبح یکی از روزها یک تانک چیفتن ارتش آمد و نزدیک ما مستقر شد و بهسمت عراقیها شلیک کرد. عراقیها تانک را دیدند و بهطرفش شلیک کردند. ساعت هشت صبح بود که...
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#چند_قدم_تانجف
#شهدا_دفاع_مقدس
#شهدا_اصفهان
@setaregaannderakhshan
نام کتاب: پنجم تا پنجم
سال چاپ: 1400
تعداد صفحات: 216
نویسنده: زینب عطایی
قیمت: 30هزار تومان
چند جمله از کتاب: نشسته بودیم پشت دار قالی. دستهایمان گره روی گره میزد و صحبت میکردیم و گاهی گوشمان به رادیو بود. رادیو را گذاشته بودیم توی طاقچۀ بالایی که دست بچهها به آن نرسد. یک چیزی از کنار گوشمان رد شد و خورد به رادیو و از آن بالا انداختش پایین. حمید بود. با اینکه قدش نمیرسید، هر از گاهی با چوب یا دمپایی حساب رادیو را میرسید. میگفت نمیخواهم به رادیویی گوش دهید که اکثراً آوازهای حرام را پخش میکند. آن دفعه ضربهاش کاری بود. آن رادیو دیگر رادیو نشد.
#انتشارات_ستارگان_درخشان
#کتاب_پنجم_تا_پنجم
#شهید_دکتر_حمیدتوحیدی
@setaregaannderakhshan