ستارگان آسمانی ولایت⭐️
کنارم نشست👥 گفت: « تورو به #صبر دعوت نمیکنم، بلکه به رشد دعوتت میکنم. نمیشه که کسی #مومن رو اذیت
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰از خواب ک بیدار شدم تاگوشی📱 را نگاه کردم متوجه چندین #پیامک از طرف حمید شدم. چون بعد از مراسم همدیگر را ندیده بودیم❌ چندین پیام برایم فرستاده بود ابراز علاقه💞 و نگرانی و #انتظار برای جواب من! 💥اما من اصلا متوجه نشده بودم.
🔰اول یک بیت شعر فرستاده بود:
اگر گناه است نظر بازی دلـ❤️ باخوبان
بنویسید به پایم #گناه دگران!
وقتی جواب نداده بودم📵 این بار اینطور نوشته بود: به سلامتی کسایی که تو خاطرمون #ابدی هستن و ما تو خاطرشون عددی نیستیم🙁
🔰فکرش راهم نمیکرد🗯 خواب باشم. دوباره پیام داده بود: چقدر سخت است #حرف_دل زدن بامامگو! به #دیوار بگو اگر بهتر است! غیر مستقیم گفته بود اگر به دیوار انقدر پیام داده بودم📲 جواب داده بود!
🔰به #شعر خیلی علاقه داشت خودش هم شعر میگفت. من نمیتوانستم #احساسم را به زبان بیاورم میترسیدم عاشق بشوم💖 و همه چیز خیلی زود #تمام بشود 😔
🔰خیلی رسمی جوابش رادادم: به یادتون هستمـ💭 تازه بیدار شدم. کتاب میخونم📖 حدس زدم #سردی برخورد مرا متوجه شده باشد, نوشت: #عشق گاهی از درد دوری بهتر است/عاشقم کرده ولی گفته #صبوری بهتراست/توی قران📚 خوانده ام, یعقوب یادم داده است/دلبرت❤️ وقتی کنارت نیست💕 #کوری بهتر است!
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🍃🍂🍃🍂🍃
🌷یادمه یکبار یکی از بچه های اعزامی به تیم کشوری اومده بود باشگاه ما برای #تمرین...
استاد مرادی به آقا حمید گفت حمید جان بلند شو با ایشون مبارزه کن...
🌷زمان اول مسابقه حمید اقا 7 تا جلو بود...زمان دوم مسابقه دیدیم حمید آقا 7 تا امتیاز داد به اون طرف
🌷هر دو #مساوی شدن و مسابقه تموم شد.
آخر باشگاه رفتم پیش حمید آقا و دلیل رو ازش پرسیدم....اقا حمید هم گفتن چون فردا طرف #مسابقات کشوری داشت و اعزامی بود نمیخواستم #روحیه اش خراب بشه...زمان دوم مسابقه کار خاصی نمیکردم تا از من امتیاز بگیره و روحیه اش #حفظ بشه
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔻 کتاب یادت باشد
تلاوت هر روزه قرآن کریم
اولین قرار شهید سیاهکالی و همسرشان بعد از #ازدواج ختم هر روزه یک صفحه #قرآن بوده است.
تا روز آخر هم بر این عهدشان #وفادار میمانند.
به گونهای که بعضی از روزها که وقت تنگ بوده از زمان #صبحانه خودشان میزدند ولی بدون خواندن قرآن از خانه بیرون نمیآمدند.
شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم.👌
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
📕برشی از کتاب #یادت_باشد:
🔆 کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
🍁 به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم،
🍁 حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه
🍁 بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
🍁 حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر سلامتی آقای من!
🕊🌹شهید مدافع حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔻 #عاشقانه_شهدا
🔰همسرم #پسر_عمه ام بود. آبان ۹۱ #عقد کردیم و ۱ ماه بعد همزمان با عید غدیر خم عروسی🎊 برگزار شد. #عشق واقعی اونه که چیزی رو بپسندی که محبوبت💞 رو راضی میکنه. از علاقه و شوقش برای رفتن به #سوریه و #شهادت🌷 آگاه بودم و بهمین دلیل برای رفتنش رضایت داشتم.
🔰اونشب تاصبح خوابم نمیبرد❌ وبه #همسرم که خوابیده بود، نگاه میکردم تاببینم نفس میکشه. ساعت۴🕰صبحانه آماده کردم و وقت رفتن #3بار توکوچه به پشت سرش نگاه کرد. چهره خندانش رو #هیچوقت فراموش نمیکنم😔 موقع خداحافظی گفت: دلم رو لرزوندی💓 اما #ایمانم رو نمیتونی بلرزونی❌
🔰بعد از#شهادتش شبی که در#معراج بود،ازش خواستم برای لرزوندن دلش منو ببخشه و #حلالم کنه. صبحی که میرفتن، گفتم: کاش شکمش درد بگیره، پاش درد بگیره نره🚷 دوباره ته دلم میگفتم: #نه، بخدا راضی نیستم دردبکشه💔
🔰دست زدم دیدم خیلی #سرد بود. وقتی دستاش سرد بودمیگفت: فرزانه با دستات گرمش کن😢 تو معراج تو اون ۱۵ دقیقه نمیدونستم چی بگم. فقط بغلش میکردم💞 میگفتم:
#خیلی_دوستت_دارم_عزیزم
#خیلی_دوستت_دارم❤️
🔰همه لحظات #حسش میکنم. خاکُ می بوسیدم ومیریختم روش. میگفتم #تا_ابد همسر منو ببوس. گفتم: تو چقداز من خوشبخت تری که میتونی تاقیامت #همسر منو درآغوش بگیری😭
🔰کفشاشومیپوشم👞 حس میکنم پاهام به پاهاش میخوره. همیشه وقتی ماموریت گل🌹 میخرید، بهش گفتم عزیزم از این به بعد #من باید برات گل بیارم. #شهادت پیام خوشیِ اما زجر آوره برای اونایی که میمونن😔
#همسنگر
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
.
•
گویے قسمتم این بود کہ #عاشق چشم
هایے بشوم کہ از رویِ حیاء بہ من نگاه نمیکرد..!
با این چشمهایِ محجوب و پر از جذبہ میشد
بہ #عاشق شدن در یڪ نگاه اعتقاد پیدا کرد :)
عشقے کہ اتفاق مےاُفتاد و آن وقت
یڪ جفت چشم میشود همہ #زندگے!
چشمهایے کہ تآ وقتے میخندیدند همہ چیز سرجایش بود.♥️
از همان روز #عاشق این چشمها شدم ،
آسمان چشم هایش را دوست داشتمـ.. گاهے خندان و گاهے خیس و بارانے..!
#تیکہکتاب
#یادت_باشہ 🍃
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اخرین دیدار😔
معراج الشهدا
شهادتت مباارک عزیزم🌸
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#یادت_باشه❣
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#دل_بده ♥️ خدا نڪند ڪه حرف زدن و نگاه ڪردن به نامحرم برایتان عادی شود ! پناه میبرم به خدا از روزی
#خاطرات_شهدا 🌷
💠از زنان نفرین شده تاریخ نشدم
👌سخت بود #ندیدنش حتی برای لحظه ای😔 اما دوست نداشتم از #زنان_نفرین_شده تاریخ باشم❌ چراکه اگر در زمان امام حسین(ع)، زنان مردان خود را به #یاری_امام می فرستادند بی شک چنین اتفاقی هولناک رخ نمی داد.
🔰حال من از #خود و زندگی ام گذشتم تا اسلام را در حد وسع خودیاری کرده باشم✅ #عشق_واقعی آن است چیزی را بپسندی که محبوبت را راضی می کند و من می دانستم #حمید عاشق شهادت🕊🌷 است.
🔰اگر بارها به عقب برگردم بازهم این #مسیر را انتخاب خواهم کرد👌 و به همسرم💞 اجازه رفتن خواهم داد.
🔻از اشعار #شهید_سیاهکالی که در آخر وصیت نامه📜 نوشته است و آن بیانگر همه حرف و دلیل رفتن بود:↯↯
🔸همیشه یادتان💭 را من
به هنگام نظربازی
🔹ز رخسار #علی جویم
و این است اوج طنازی☺️
🔸همیشه با لبت آرام #میخندم
و با چشمان تو😍 مستم
🔹قسم خوردم به #جان_تو
که پای #رهبرم هستم✌️
🔸همیشه خار بودم من
به چشم #دشمن ناپاک
🔹خدا را شکر در #راهت
به خون❣ افتاده ام بر خاک
🔰باشد که همچون این شهید🌷 دانشجوی قزوینی ادامه دهنده #راه_شهدا و اهل بیت بوده و در این راه شهید شویم🕊 وگرنه خواهیم مرد😔
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
📚برشی از کتاب #یادت_باشد
📖بین این ده روز استراحت مطلقی که دکتر برای #حمید نوشته بود، تولد حضرت زهرا(س)🎉 و #روز_زن بود. به خاطر شرایط جسمی حمید، اصلا به فکر هدیه🎁 گرفتن از جانب او نبودم.
📖سپاه برای #خانمها برنامه گرفته بود. به اصرار حمید در این جشن🎊 شرکت کردم. اول صبح رفتم تا زود برگردم. در طول #جشن تمام هوش و حواسم در خانه، پیش حمید♥️ مانده بود.
📖وقتی برگشتم دود از کله ام بلند شد🤯 حمید با همان حال رفته بود بیرون و برای من دسته گل💐 و #هدیه روز زن خریده بود. قشنگترین هدیه روز زنی بود که گرفتم😍 نه به خاطر ارزش مادی، به این خاطر که #غافلگیر شدم.
📖اصلا فکر نمی کردم حمید با آن شرایط جسمی و #درد کمر از پله ها پایین برود و برایم در شلوغی بازار👥 هدیه تهیه کند و این شکلی من را #سورپرایز کند.
📖همان روز به من گفت: "کمرم خیلی درد می کرد. نتونستم برای #مادر خودم و مادر تو چیزی بخرم. خودت زحمتش رو بکش🙏"
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313