✅لوتی
آن شب #مادر خانه نبود، باهم رفتیم رستوران نزدیک خانه، نان داغ و کباب داغ.
داشتیم غذا می خوردیم که نگاهمان افتاد به بیرون. دو تا #دختر_کولی پاکستانی صورت هایشان را چسبانده بودند به شیشه رستوران و معصومانه نگاه می کردند به غذا خوردن ما صاحب #رستوران بهشان تشر زد که چرا اینجا آمدید و بروید پی کارتان.خلاصه برخورد بدی کرد آن لحظه باید بودید و قیافه #مصطفی را می دیدید،عصبانی شده بود،از سر میز بلند شد و رفت سراغ صاحب رستوران با ناراحتی گفت: "به جای دعوا کردن یک پرس غذا بده به این طفل های معصوم"
صاحب #رستوران جواد داد :" کار یک شب دوشب که نیست،هرشب می آیند اینجا"
مصطفی این حرف را که شنید گفت: هرشب چند تا #غذا به این بچه ها بده،سرماه من همه را با شما #تسویه می کنم،اصلا همین امشب،پول غذای یک ماه را می دهم که شما هم خیالت راحت باشد.
مبلغ شهدا باشیم🌹
ــــــــــــــــــــــ
ما را دنبال کنید👇👇
🆔 @setaregane_rey