#شهید_قاسم_مسجودی
(محله دولت آباد)
✅پیام شهید
#پدرو #مادر عزیزم
هرگاه خواستید برای من#گریه کنید
بر مظلومیت مولایمان #حسین علیه السلام و یارانش گریه کنید
و برای #اسیری اهل بیته حسین علیه السلام
مبلغ شهدا باشیم🌹
ــــــــــــــــــــــ
ما را دنبال کنید👇👇
🆔 @setaregane_rey
#شهید_غلامعباس_ممیوند
(محله دولت آباد)
✅وصیت نامه ای ک روضه حضرت زهراست (س)
ای که #اسلام را تا ابد پایدار و بیمه کرده ای #یاحسین دخلیم آقاجان
وقتی که ما به جبهه میرویم به این #نیت میرویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان بر روی #مادر شیعیان زده اند
و برای انتقام آن #بازوی_ورم کرده میرویم
وهمچنین برای گرفتن #انتقام آن #سینه سوراخ شده میرویم.
سخت است شنیدن این #مصیبت ها
خدایا🤲
به ما توفیق اطاعت و فرمانبرداری از این رهبر #انقلاب عنایت بفرما.
مبلغ شهدا باشیم🌹
ــــــــــــــــــــــ
ما را دنبال کنید👇👇
🆔 @setaregane_rey
#پست_موقت
مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
این داستان یک #مادر شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...
مبلغ شهدا باشیم🌹
ــــــــــــــــــــــ
ما را دنبال کنید👇👇
🆔 @setaregane_rey
#شهید_احمد_رضا_رحیمی
( محله فدائیان اسلام)
✅خاطره ای از اقوام شهید
از جبهه آمده بود تهران برای گرفتن گواهی نامه پایه ۲بعد با #نامزدش رفتن بیرون (بهشت زهرا) به نامزدش #شهیدانی که دوست و همرزم #احمدرضا بودند نشان داده بود و حتی جای قبر خود را هم گفته بود بعد به خانه برگشتند #مادر پرسید کجابودید؟ احمدرضا چیزی نمیگوید اما نامزدش گفت: #بهشت_زهرا بودیم و مادر او ناراحت میشود و به او میگوید همه اول زندگیشان #ماه_عسل میروند و آن وقت شما بهشت زهرا رفتید.
مبلغ شهدا باشیم🌹
ــــــــــــــــــــــ
ما را دنبال کنید👇👇
🆔 @setaregane_rey
✅لوتی
آن شب #مادر خانه نبود، باهم رفتیم رستوران نزدیک خانه، نان داغ و کباب داغ.
داشتیم غذا می خوردیم که نگاهمان افتاد به بیرون. دو تا #دختر_کولی پاکستانی صورت هایشان را چسبانده بودند به شیشه رستوران و معصومانه نگاه می کردند به غذا خوردن ما صاحب #رستوران بهشان تشر زد که چرا اینجا آمدید و بروید پی کارتان.خلاصه برخورد بدی کرد آن لحظه باید بودید و قیافه #مصطفی را می دیدید،عصبانی شده بود،از سر میز بلند شد و رفت سراغ صاحب رستوران با ناراحتی گفت: "به جای دعوا کردن یک پرس غذا بده به این طفل های معصوم"
صاحب #رستوران جواد داد :" کار یک شب دوشب که نیست،هرشب می آیند اینجا"
مصطفی این حرف را که شنید گفت: هرشب چند تا #غذا به این بچه ها بده،سرماه من همه را با شما #تسویه می کنم،اصلا همین امشب،پول غذای یک ماه را می دهم که شما هم خیالت راحت باشد.
مبلغ شهدا باشیم🌹
ــــــــــــــــــــــ
ما را دنبال کنید👇👇
🆔 @setaregane_rey