4_5816604149466269996.mp3
10.45M
﷽
#زمینه
من الازل الی الابد ...
ویژه ایام فاطمیه
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
.
#امام_زمان
#فاطمیه #حضرت_زهرا
شکر خدا هنوز نمک گیر هیئتم
شکر خدا که عبد سرای محبتم
عمرم کنار سفرۀ احسان تو گذشت
شکر خدا که ریزه خور خوان عترتم
دارم هنوز رابطه ای با امام خود
شکر خدا که خیمه نشینِ ولایتم
گر نیستم شبیه علی بن مهزیار
اما چنان اویس قرن در طریقتم
اینگونه درک میکنم از قربِ منزَلَت...
دورم ز تو، ولی به تو وصل است نیتم
هر جا به لب، ترنًُمِ یالَیتَنی کنم
فوزی عظیم از تو رسد، ای حقیقتم
هر جا که میروی، دلِ من هست همرهَت
این است همدلیِ من، ای با کرامتم
گه میبری مرا وسط معرکه، ولی
خود یاری ام کنی به تب و تابِ نصرتم
خود زین فقیرِ بی سر و پا، کوه ساختی
خود وقتِ امتحان بدهی استقامتم
منکه بسوی تو قدمی برنداشتم
تو دستِ من گرفتی و بردی به طاعتم
ای دلبری که هیچ رهایم نکرده ای
آیا هنوز هست امیدِ شهادتم؟
در هر محرم و صفر و فاطمیه نیز
همدرد و همنوای تو و آل عصمتم
با روضه های مادر تو خو گرفته ام
همواره با مصائبتان غرقِ محنتم
صحبت ز میخِ در،جگرم را دهد خراش
حرفِ غلاف، مایۀ شرم و خجالتم
میمیرم از مصیبت سیلی، ولی ز درد
برخیزم و جهاد کنم روز دعوتم
روزیکه انتقام بگیری ز قاتلان
با یک اشاره پای رکاب ولایتم
#محمود_ژولیده ✍
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
مناجات و گریز به روضه حضرت زهرا(س)
در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست
اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست
حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر
فردا به زیر سردی این خاک جای ماست
*دردم نهفته به ز طبیبان مدعی*
گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست
*آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند*
یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست
این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد
این چاه زمزمی است که در چشم های ماست
اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم
بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست
این اشک ها همیشه گره باز می کنند
گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست
ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش
مردن برای روضه ی مادر بنای ماست
دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود
این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست
....
قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد
در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد
وحید محمدی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#عالم
آیت الله خوشوقت(ره):
اگر گناه نکنیم، ایمان بالا میرود.
ایمان که بالا رفت، عقربه ی دل، خودبهخود به سمتخدا میرود و ارزشخدا و عظمتخدا در نظر انسان زیاد میشود.
انسان عاقل اگر چیز به درد بخور داشته باشد، هیچ وقت به دنبال آشغال نمیرود!
«ترکگناه راه رسیدن به این نقطه است.»
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا
آهم از حال من غمزده پیداست علی
رنجم از سینه بشکسته هویداست علی
از همه خونجگرم، بسکه غریبت دیدم
محشری در دلم از حال تو برپاست علی
تو مرا یار و منم یار تو اما چه کنم
مثل تو فاطمه هم بیکس و تنهاست علی
آنقدر غصه مرا هست که بهر مردن
زودتر از همه زهرات مهیاست علی
از کدامین غم خود با تو بگوید زهرا
که دراین دل زغریبی توغوغاست علی
با همین حال به پای تو، اگر پا بدهد
باز هرباره طرفدار تو زهراست علی
راضی ام باز فدای تو کنم جانم را
به خدا فاطمه ات واله و شیداست علی
غصه کم نیست مرا،بسکه غمم بسیار است
چشمم از گریه هرلحظه چو دریاست علی
صورت نیلی و بازوی کبود و قد خم
سهم زهرای تو از سفره دنیاست علی
رفتنم زود و چقدر دیر شده رفتن من
چشم در راه من سوخته باباست علی
اسلام مولایی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#حضرت_زهرا
دل كه ميگوييم پس دلدار يعني فاطمه
نُه فلك را نقطهء پرگار يعني فاطمه
یار پیغمر شدن ، رفتن شبی در غار نیست
ما كه ميگوييم يار غار يعني فاطمه
در کرم هرکس به مقداری توانش میرسد
هرکجا گفتند بی مقدار , یعنی فاطمه
آنکه بخشیدست از انگشتر دستش علیست
آنکه بخشیدست از افطار یعنی فاطمه
"تنفقوا ممّا تحبّون" است مصداقش علی
معنی "الجّار ثُمَّ الدّار" یعنی فاطمه
هرچه گفتیم و شنیدیم از کرامات خدا
جلوه اش در عالم اظهار یعنی فاطمه
شیخ را دیدم پس از هفتاد سال اینگونه گفت
نحو و صرف و منطق و اسفار یعنی فاطمه
پِی اگرچه احمد و هر خشت آن گرچه علی
خانه ی اسلام را معمار یعنی فاطمه
يار گفتم درب خیبر گفت یعنی حیدر و
در مدینه "در" صدا زد یار یعنی فاطمه
بین روضه نام چاه آمد اگر ، یعنی علی
هرکجا نام در و دیوار یعنی فاطمه
هرکجا گفتند دشتی لاله گون یعنی حسین
هرکجا پیراهنی گلدار یعنی فاطمه
حمیدرضا محسنات
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد ...
دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#زمینه
داری میری از بر من خیلی عجیبه ...
ویژه ایام فاطمیه
#فاطمیه ۱۳۹۳
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#فاطمیه
#مقتل
#کتاب_مفید
🔖معرفی مقتل حضرت زهرا سلاماللهعلیها
🏴گوشههای مراثی فاطمیه را در بخشهایی از این کتب میبینید:
📚کتاب «مَأساة الزهرا(س)» اثر علامه سید جعفرمرتضی که به نام رنجهای حضرت زهرا(س) ترجمه شده است.
📚کتاب «کامل الزیارات» اثر ابن قولویه؛ باب نوادر، حدیث یازدهم
📚کتاب «بحارالأنوار» اثر علامه مجلسی؛ جلد چهل و سوم
📚کتاب «بیتالأحزان» اثر محدث قمی که مقتل تخصصی حضرت زهرا(س) محسوب میشود.
📚کتاب «الهُجوم علی بِیت فاطمة(س)» اثر عبدالزهرا مهدی که به نام هجوم به خانه صدیقه طاهره(س) ترجمه شده است؛ این کتاب، اسنادی معرفی کرده که از منابع فریقین است.
📚کتاب «امالی» اثر شیخ صدوق؛ مجلس بیست و چهارم
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
import_1_7983615217_1.mp3
28.26M
﷽
#روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
این روزها مدینه هوایش مکدر است
روضه بستری شدن حضرت زهرا سلام الله علیها
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
این روزها مدینه هوایش مکدر است
یاس شکسته سینه گرفتار بستر است
درخانه عمرفاطمه چون شمع شعله سوز
بیرون خانه غربت وغم سهم حیدراست
گاهی که قبرحمزه پذیرای فاطمه است
خاک احدتجلی وادی محشراست
حیدرغریب وفاطمه مجروح ای خدا
این بارغصه اجرکدامین پیمبراست
قلب علی جراحت بسیارخورده است
زخم زبان زصدمه صدتیغ بدتراست
هرکس زعلت غم زهرا سوال کرد
گوئیدشرح سرخی مسماربردراست
بوی گلاب آیداز آن درب سوخته
شاید از آن جوانه شش ماهه پرپر است
مادرزپافتاده و خانه فلج شده
شانه نخورده گیسوی دردانه دختراست
بهرشفای فاطمه باهم دعاکنید
زینب هنوز چشم امیدش به مادر است
شاعر: مجتبی صمدی شهاب
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
امام زمان ع
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار، میداند
دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهار زندگیام در خزان نشست بیا
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
استاد محمد جواد غفور زاده (شفق)
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور
اطلاع رسانی جلسات
عزاداری ایام فاطمیه اول
قم المقدسه
صبح یکشنبه ۵ آذر
منزل حاج آقای آقا میری
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
بسم الله النور
اطلاع رسانی جلسات
کاشان
راوند
شفاخانه حضرت ابالفضل علیه السلام
فاطمیه اول
شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#روضه
از شرر میخه ...
ویژه ایام فاطمیه
بانوای
#حاج_سید_محسن_بنی_فاطمی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
نای ناله نمانده است مرا
جان ندارم به مرگ بسپارم
منعم از گریه کرده اند ولی
کم نشد گریه های بسیارم
آه سلمان چقدر دلگیرم
بیقرارم عجیب بی تابم
صورتم درد میکند سلمان
مدتی هست که نمیخوابم
آه سلمان تو محرم مایی
گوش کن ماجرای درد مرا
باز شد باب زن زدن وقتی
بست تقدیر دست مرد مرا
آه سلمان چه روز تلخی بود
اشک آن روز مرد درکوچه
راز دستار بستنم این است
سر به دیوار خورددرکوچه
آه قنفذ چه بی ادب شده بود
سخنش نیشدار بود ودرشت
دومی یک لگد به در کوبید
پسر سوم علی را کشت
آه این روزها به روی علی
طعنه شمشیر میکشد سلمان
تا که نام مغیره می آید
بازویم تیر میکشد سلمان
آه سلمان علی غریب شده است
من چگونه بدون غم باشم
هدف زندگی من این بود
پیش مرگش فقط خودم باشم
آبروی مدینه را برده
چادرِ خاکی عیال علی
شوهرم دید که کتک خوردم
من بمیرم برای آل علی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
سه ماه...آب شدی، آبروی این خانه
سه ماه...سوختی از درد مثل پروانه
سه ماه... با غم خون های تازه درگیری
سه ماه...دست به دیوار خانه می گیری
سه ماه...پا شدی از بستر و زمین خوردی
سه ماه...خیره شدی بر در و زمین خوردی
سه ماه...لاله دمیده به روی پهلویت
سه ماه...می شود اصلا ندیده ام رویت
سه ماه...نیمه شب و اشک های پنهانی
سه ماه...نافله ات را نشسته می خوانی
سه ماه...آرزوی مرگ می کنی هر شب
سه ماه...شانه نخورده به گیسوی زینب
سه ماه...هق هق روز و شب حسن بودی
سه ماه...بغض گلوی حسین من بودی
سه ماه...در قفس گریه هام محبوسم
سه ماه...رفتنت از خانه گشته کابوسم
سه ماه...گرد و غبار دلم نخوابیده
سه ماه...نور طلوعت به من نتابیده
سه ماه...پشت در خانه سخت می سوزم
سه ماه...فکر غم ماجرای آن روزم
سه ماه...دیدن وضع تو بی قرارم کرد
سه ماه...میخ در خانه شرمسارم کرد
سه ماه...غیرت من سوخت دم به دم زهرا
سه ماه...منتظر خنده ی توام زهرا
سه ماه...روضه ی این خانه هم نشد کافی
سه ماه...هست لباسی به گریه می بافی
سه ماه...فکر حسین غریب و عطشانی
سه ماه...می شود از داغ او پریشانی
سه ماه...از سر شب تا به صبح می نالی
سه ماه...گریه کن ماجرای گودالی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟
السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟
ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن
پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن
چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری
مثل من لبریز از درد دل و درد سری
گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری
با علی حرفی بزن این روزهای آخری
با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم
خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم
چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست
گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست
باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست
فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است
کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است
آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است
تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است
هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت
فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت
بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه،
چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه
زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه
از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه
*زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان*
این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد
دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد
سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد
این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد
چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش
باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش
محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود
ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود
با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود
پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود
استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند
کارهای خانه را امروز زینب می کند
با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم
با نفس های پر از آه تو هر دم ساختم
من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم
تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم
تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان
جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان
بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه
غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه
میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه
"هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه
"خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من
"بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من
وحید محمدی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi