eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
688 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 یکی از نام‌های سیدالشهدا ابوعبدالله یعنی «پدر بنده‌ی خدا» است که در تفسیر او، گفته‌اند که آن حضرت تابلویی از بندگی نشان داد که باید نسبت به هر بنده‌ای او را پدر حساب کرد. 🔸 نشان داد که حقوق خداوند به قدری عظیم و بزرگ است که نمی‌شود برایش حد و مرزی قائل شد و انسان در برابر حقوق، به قدری ضعیف و ناچیز است که هیچ کاری نمی‌تواند بکند. 🔸 مرحوم شهید استاد مطهری فرمود: امتیاز انسان از حیوانات در این است که در وسعت اندیشه به مسائل غیر متناهی و لایتناهی می اندیشد. یعنی انسان در مقام فکر در خودش و در دنیا به جایی می‌رسد که دیگر حد و مرزی برای مسائلی که مورد توجهش است، نیست. نه مسائل فردی است که درباره‌ی خودش باشد و نه درباره‌ی پدر و مادرش و کس دیگری باشد؛ و نه مسائل موقتی زمان است که بگوییم مال این دوره است و یا نه درباره‌ی گذشته‌ی دنیاست، آینده دنیاست؛ اینطور نیست. فقط مسائل لایتناهی است. 🔺 این مسائل است که انسان ارزش آن را دارد که به آن‌ها فکر بکند وگرنه اگر مسائلی که متناهی هستند و حد و مرزی دارند را مورد کاوش خودش قرار بدهد عمر ناچیز کمش صرف شده و خواسته‌اش و آرزویش به جایی نرسیده. چون مسائل موقتی ارزش همان زندگانی حیوانی را دارد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت بزرگ‌داشت حکیم الهی شیخ‌الرئیس ابن‌سینا؛ 🔹 در کتاب مرحوم یکی از موانع درک حقایق را سوء اغراض می‌داند. مثلاً گاهی هست که انسان زورش می‌آید که اصلاً یک مسأله‌ای را که کسی گفته، آن حرف به کرسی بنشیند یا آن تفسیر یا آن نظر، تأیید بشود، زیرا انسان سوئی دارد در این‌جا؛ سازش پیدا نمی‌کند. ولذا مرحوم و بعضی از خیلی دقیق، از همکاران‌شان و از بعضی از معاصرین‌شان در کتاب‌های‌شان، شکوه دارند و حتی شیخ‌الرئیس هم شده که در این مورد یک رباعی گفته: کفر چو منی، گزاف و آسان نبود محکم‌تر از ایمان من، ایمان نبود در دهر چو من یکی و آن‌هم کافر پس در همه دهر، یک مسلمان نبود شاید مرادشان از این است که برخی دکان‌دارها اگر ببیند که یک کسی، یک رشته‌ای را ترویج می‌کند و دیگران هم به او معتقد می‌شوند، در این‌صورت دکان‌شان ممکن است کساد بشود؛ فلذا از روی سوء غرض - و نه از روی تنها - در این کارها و در این مسائل جلوگیری به عمل می‌آورند. ۷۹٫۹٫۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله الحسین 🔹 این نیست که انسان به وجود خدا داشته باشد، بلکه یک موحد خالص کسی است که غیر از خدا معبودی به‌هیچ‌صورت در و جان او نباشد؛ این حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) بود، که وقتی‌که از اطرف جهان می‌آمدند ، در شب یا شب قبل از عرفه، در حالی‌که مکه از زائران موج می‌زد، دست زن و بچه‌اش را گرفت و از شهر مکه بیرون آمد و فرمود هر که جانش را می‌خواهد بدهد، با من بیاید؛ در این موقعیت، این را می‌خواهم تکان بدهم و به‌ آن‌ها بگویم که شما نیستید!؛ «وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ»¹؛ ایمان تنها این نیست که انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد، بلکه یک خالص کسی است که غیر از خدا معبودی به هیچ صورت در دل و جان او نباشد. ۸۷٫۲٫۱۶ ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ علیه‌السلام:۱۰۳] @seyedololama
🔺 «... وَ عَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَكَ»؛ امتحانات که پیش می‌آید، من رفوزه نشوم. 🔸 قیس بن عُبّاد نزد ابن زیاد نشسته بود. ابن زیاد گفت درباره‌ی من و حسین چه نظری داری؟ (می‌خواهد امتحان بکند که بنی امیه چقدر در هدف‌هایشان پیشرفت کرده‌اند.) امتحان عقاید است. ولی قیس رودربایستی نداشت، گفت: روز قیامت که می‌شود - در مجلس ابن زیاد نباید اسم قیامت را برد ولی او برد-. در این مجلس یا هر مجلسی که بودید، دعا کنید که روزی نیاید که نشود اسم قیامت را پیش جوان‌ها ببریم و بگویند این‌ها خرافات است که می‌گویید! این‌ها با این حرف‌ها می‌خواهند مملکت را از پیشرفت باز دارند. 🔹 او جواب داد. جواب دندان‌شکن داد. گفت: روز قیامت جد، پدر و مادر این حسین درباره‌ی او شفاعت می‌کنند. چون سخن از امامت که نبود، سخن از این بود که این دین باید از بین برود. او این‌طور جواب داد. گفت روز قیامت آن‌ها می‌آیند سراغ این آقا و کمک این حضرت. جد و پدر و مادر تو درباره‌ی تو [هم آیا] خواهند آمد و کمک تو خواهند کرد؟! ولی ابن زیاد که توقع نداشت چنین جوابی بشنود ناراحت شد. گفت این را از مجلس ما بیرون کنید! ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ارتباط با سرپرست دین! 🔹 آمریکای جنایتکار، شیطان بزرگ است و نماد دینی است که صاحب و سرپرست ندارد. و در این دین فقط به این دل‌خوشند که یک‌شنبه‌ها بروند کلیسا و پول بدهند تا گناهان‌شان آمرزیده شود!. 🔹 دین اسلام بی سرپرست نیست و سرپرست این دین، در زمان ما، امام عصر (عج) می‌باشند. 🔹 راه ارتباط با امام زمان علیه‌السلام به هیچ وجه بسته نیست و توسلات و زیارت جامعه کبیره راه توسل به ایشان است. 🔹 وقتی که ما جوان بودیم، رفیقی همدانی داشتیم که برایمان تعریف می‌کرد: من در اوایل طلبگی در مدرسه وقتی شب‌ها توسل می‌کردم و می‌خوابیدم، تمام وقایع روز بعد را به طور کامل می‌دیدم و فردا همان اتفاقات عیناً می‌افتاد!. 🔹 این رفیق همدانی ما همسایه‌ای داشت که خیلی او را آزار می‌داد، به خاطر همین از جناب شیخ رجبعلی خیاط راه چاره خواست؛ ایشان دستور داد که نماز حاجت و زیارت عاشورا را بخوان و بعد هم دعای علقمه را بخوان. می‌گفت: وقتی خواندم آن همسایه از آن‌جا رفت و شرَّش کم شد. 🔹 بنده به همین خاطر می‌گویم: الآن ما همسایه‌های موذی زیاد داریم، مثل ترکیه و امارات و ... که زیر دست آمریکا هستند. و ما این دعای علقمه را بخوانیم تا شرّ این‌ها کم بشود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ذکر دعای سفارش شده از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه می‌فرمودند: عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه: اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی التماس دعا @seyedololama
👈 معنای زیارت 🔺 در شرح زیارت عاشورا شفاء الصدور که به دستور مرحوم میرزای بزرگ این شرح نوشته شده، معنای زیارت را همان توجه و روی دل کردن می‌داند. اگر فاصله‌های زیادی بین سلام کننده و کربلا باشد، اگر دلش متوجه کربلا شود و عرض سلام بکند، این زیارت است. چون وقتی هم که مشرف می‌شود غیر از این کاری ندارد. آنجا هم با روی دل با حضرت روبرو می‌شود. اینجا که خود حضرت را که زیارت نمی‌کند. فاصله را دل‌ها برمی‌دارند. 🔸 و خداوند متعال در خلقت، ارتباط معنوی در موجودات دارد که درس آن‌ها و یادآوری آن‌ها به وسیله احادیث و کلمات ائمه معلوم شده. ارتباط، [گاهی] ارتباط جسمی هست که به وسیله حواس پیدا می‌شود. انسان الآن که اینجا هست از مدرسه خبر ندارد که چه کسی می‌آید و که می‌رود، ولی اگر ارتباط درونی محکم شود انسان می‌تواند ارتباطی از راه دور هم پیدا کند. 🔹 ولذا حاج علی بغدادی که در مفاتیح شرح حالش آمده، وقتی خدمت امام زمان علیه‌السلام مشرف می‌شود عرض می‌کند که من در نجف سهم امامم را خدمت مراجع آنجا مقداری پرداختم. حضرت می‌فرماید بله به دست وکلای ما رسید. او نمی‌داند که این آقا خود حضرت است. تعجب می‌کند و می‌گوید ایشان چطور می‌گویند مراجع وکلای ما هستند و به آن‌ها که پول داده شد، به ما رسید؟! بعداً می‌فهمد. با خودش فکر می کند لابد چون این آقا سید است و علما هم سهم سادات را می‌گیرند از این جهت می‌گوید که پولی که شما دادی به وکلای ما، به ما رسید. ولی ارتباط معنوی بین ولی امر و بین علما و بین دل‌های مؤمنین نادیدنی و نامرئی برقرار است. ♦️ ممکن است شما شب می‌خواهی دیر بخوابی چشمانت خواب آلود است. به رخت خواب و زیر پتو می‌روی ولی همانجا یاد می‌کنی مثلاً می‌گویی امشب مثلاً شب عاشوراست و در کربلا چه خبر است و چند میلیون جمعیت الآن در آنجا به سینه می‌زنند و دلت متوجه آنجا می‌شود و همانجا اشکی در چشمت می‌آید. شما که اینجا زیر پتو خوابیده‌ای و آنها که 150 فرسخ با شما فاصله داشته باشند باهم هستید و با هم زیارت کرده‌اید. این معنی زیارت است و این معانی تحصیلات می‌خواهد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
معنای طلبگی 🔺 ما که وارد طلبگی می‌شویم به ما می‌گویند ادبیات عرب بخوانید، جامع المقدمات بخوانید، سیوطی بخوانید، مغنی بخوانید، مطول بخوانید. ما خیال می‌کنیم خواندن این‌ها طلبگی است. این‌ها علم است، این‌ها دانش است. این برای این است که مطالعه کنید تا خبری، حدیثی، آیه‌ای را بفهمید. پس این علم نیست. نکند که ما این‌طور خیال کنیم که اگر ما دو سال، سه سال خواندیم، امتحان دادیم، حالا ما طلبه شده‌ایم، نه؛ این ادبیات است. ادبیات هم در دبیرستان‌ها خوانده می‌شود. در جاهای دیگر هم خوانده می‌شود. ارامنه یعنی عیسوی‌ها هم در بیروت و این‌ها خیلی بر زبان عرب مسلطند و اشعار می‌گویند و مقاله می‌نویسند و خیلی از بنده بهتر. پس بنابراین این‌ها همه مقدمات است. ❌ آن ساعتی که ما وارد دنیای ارتباط با معصومین و ولی امر خدا شدیم و راه ارتباط ما با آن‌ها برقرار شد، آن اول طلبگی است و موقعی است که ما طلبه شده‌ایم و می‌خواهیم به امام زمان خدمت کنیم. مثل اینکه لباس سربازی پوشیده‌ایم. این‌جا لباس سربازیِ آن این‌طوری است که آدم قدری ادبیات بخواند، قدری درس بخواند، زحمت بکشد، بعد کم کم در مجالس حسینی علیه‌السلام، مجالس اخلاق اسلامی، مجالس تربیت‌هایی نظیر تربیت‌های مرحوم امام و مرحوم علامه و مرحوم مطهری که وارد شد و کار کرد و حرف‌هایشان را زیرورو کرد، این درب به روی قلبش قدری ولو کم باز بشود. بفهمد که زیر فرمان یک مقام معظمی به نام ولیّ خدا و امین خدا و سرپرست خداییِ بشر قرار دارد. 🔸 آن‌وقت پول که به دست می‌آورد، می‌بیند او حواله کرده یا نه. اگر حواله‌ی او نیست، مطابق دستورات او نیست، آن پول‌ها را قبول نمی‌کند. به مجلس، محراب، این‌طرف، آن‌طرف، این شهر، آن شهر دعوتش می‌کنند، می‌بیند دعوت‌کنندگان این، صاحبان مجالس چه افرادی هستند؛ برای چه این مجالس را برقرار کرده‌اند؟ آیا این مجالس منظور آن حضرت هست؟ در واقع این اطلاعیه‌ای که زده‌اند که از فردا شب تا ده شب فلانی می‌آید صحبت می‌کند مجلس فلان، نامرئی و ناخواندنی آیا زیرش امضای حضرت هم هست که این مجلس مال آن‌هاست؟ اگر چنین شرایطی هست دعوت را قبول می‌کند. 🔹 آمد و رفت و ده شب هم خواند. بعد آن شبی که باید پاکت بگیرد به هر تقدیر پولش به او نرسید یا گرفت در جیبش گذاشت از جیبش افتاد. برای او فرقی نمی‌کند. زیرا آن صاحب اصلی می‌داند که این ده شب برای او منبر رفته، برایش صحبت کرده، برایش سینه زده، برای اجدادش گریسته، گریانده، این کارها را کرده. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 پس ما به برکات این مجالس که به‌خاطر شهادت این بزرگ‌مرد، سرور شهیدان جهان شیعه برقرار می‌کنیم، این وارد در طلبگی می‌شویم که آن ورود در جلساتی است که سعی می‌شود که راه ارتباط طلاب، جوان‌ها، تازه‌کارها، ادبیات خوان‌ها، شرح لمعه خوان‌ها، با آن حضرت برقرار شود. 🔸 آن‌وقت دیگر آن شهریه را خرجی خودش نمی‌داند و لذا اگر دید یک طلبه‌ای که همسایه‌اش هست و او گرفتار است، شهریه‌اش را به او می‌دهد. می‌گوید امشب که ما نان داریم، فردا خدا بزرگ است. 🔹 ما طلبه‌ها این‌طور تربیت باید بشویم و درس بخوانیم و ترقی بکنیم. در بین طلاب این‌طور افراد بوده‌اند که وقتی پول به دست‌شان می‌رسیده با هم قسمت می‌کرده‌اند، با هم می‌خوردند. یکی از آن‌ها همین مرحوم آیت الله مجتهدی بود که گاهی از طلبگی‌های خودشان را با مرحوم تحریری پدر این آقای تحریری نقل می‌کردند که با هم در مدرسه فیضیه هم حجره بودند و با هم این‌طوری زندگی می‌کردند. پولی گیر می‌آوردند چای درست می‌کردند، نان و چای شب می‌خوردند؛ -چیزی نداشتند بخورند- و شب‌های پنجشنبه هم بنده یادم هست که در حجره‌شان از این مجالس برقرار بود. مرحوم خندق آبادی؛ آقای حاج شیخ جواد آقای خندق آبادی منبر می‌رفت و از این مسائل صحبت می‌کرد. ♦️ این‌ها این‌طور تربیت شدند تا خدا به آن‌ها توفیق داد آمدند تهران این حوزه بزرگ را ایشان سرپرستی کرد و واقعاً چنان خدماتی انجام داد که رهبر معظم فعلی آیت الله خامنه‌ای، از ایشان شنیدم گفته بوده اگر این حوزه‌ی آقای مجتهدی نبود من نمی‌دانستم بچه‌هایم را کجا بفرستم! کجا بفرستم، خوب حوزه که هست، مدرسه که هست، اما این‌طور بار بیاورند و طلبه بسازند که عزادار برای بزرگان اسلام بسازند، مسلمانی را در آن‌ها به تدریج در رگ و ریشه و خون آن‌ها وارد کنند، همه‌جا نبود! طلبه این است، حوزه این است، درس این است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز ارتحال حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی معروف به علامه حلی رحمه‌الله؛ (متولد: ۲۹  ۶۴۸- رحلت: ۲۱ ۷۲۶ق) 📸 محل دفن: ایوان طلای حرم مطهر مولا امیرالمومنین علی علیه‌السلام در نجف اشرف 🔹 در هر کاری که شروع می‌کند، مخصوصاً کارهایی که طول می‌کشند و زمان می‌برند، همانند کسب‌ها و ها و رشته‌های و این‌طور چیزها، که چرا این‌ها را انتخاب می‌کند، یا ها و ها و شرکت کردن در تشکیلات و تشکلات، را که چرا انتخاب و چرا دنبال می‌کند؟، در این امور خیلی باید باریک و شود، آن‌قدر باید باریک و دقیق شد که مثل آنی‌که درباره‌ی مرحوم علامه نقل شده که وقتی قرار شد بکند که چاه آبی که به قدر کُر نیست، آیا با ملاقات با نجاست منفعل می‌شود، یا نمی‌شود، ایشان دید که چون در منزل‌شان چاه دارد و این چاه اگر نجس بشود، خیلی دردسر دارد؛ فلذا ترسید که این مخفی که خودش را نشان نمی‌دهد، در این کار کند و مؤثر باشد و بچرباند آن‌طرف را که دوست دارد که مثلاً چاه منفعل نشود، و فتوا بدهد، ولذا این‌طور نقل می‌کنند که ایشان دستور داد که آن چاه را پر کردند که دیگر خیالش راحت باشد که ما در منزل چاه نداریم. وقتی چاه نداشتیم، آن‌وقت برویم در فکر ادله و ببینیم که کدام طرف ترجیح پیدا می‌کند؛ انفعال و تنجس چاه؟ یا این‌که نه، بلکه آب چاه در حکم کر می‌باشد و با نجاست قلیل، نجس نمی‌شود. این‌ها حاکی از این است که انسان درونش یک پیچیدگی خاصی دارد و افکارش را گاهی حتی خودش هم خوب تمییز نمی‌دهد. ۸۲٫۸٫۱۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 پس اگر ما در یک جایی کار می‌کنیم یا درس می‌خوانیم و این حرف‌ها نیست، باید در خارج برای خودمان اینطور حوزه پیدا کنیم، آن‌جا ادبیات بخوانیم، آن‌جا هم حقایق بخوانیم، آن‌جا هم محبت یاد بگیریم؛ آن‌جا هم ارادت یاد بگیریم که ان‌شاءالله یک خادم، یک معلم، یک مبلغ از کار دربیاییم. 🔸 آن وقت این مبلغ این‌طوری یک وقتی می‌بینی زمانه با او طوری پیشامد می‌کند که می‌شود مرحوم امام خمینی رحمة الله علیه. پس بنابراین حرف ما این است که زیارت، رفتن نمی‌خواهد، زیارت حرکت قلبی لازم دارد. هر وقت شما در کارت، در کسب یا تجارت یا مطالعه و درس یا خوابیدنِ زیر پتو، از کربلا یاد کردی، از پیشامدهای آن‌جا یاد کردی، دلت قدری گرفت و اشکی جاری شد، شما زیارتی زیر پتو کرده‌ای. و با آن‌ها که این همه زحمت کشیده‌اند تا خودشان را به کربلا رسانده‌اند، در یک صف قرار گرفته‌ای. 🔹 و اگر خدایی نخواسته طوری شد که آن‌جا هم با همه زحمات رفت ولی این حال اتصال روحی برایش یا نبود یا کم بود، او زیارتی نکرده... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
👈 معنای جواب سلام امام در زیارت 🔺 جواب سلام امام را هم انسان باید درک بکند. این هم حرفی است. چون جواب سلام‌ها اگر از ناحیه ولایت امر صادر شود، آثار تکوینی دارد. مرحوم حاج میرزاجوادآقای ملکی تبریزی اعلی الله مقامه فرموده بود که ما یک سال از تبریز با آن وسائل چارپا داری و چادر در بین راه زدن و با وسائل آن زمان برای عتبات حرکت کردیم. آن موقع‌ها قافله تشکیل می‌شد و وسائل امنیتی هم برمی‌داشتند. چون در بین راه دزد بود و حدود بیست روز- یک ماه بین حرکت تا وصول طول می‌کشید. چهار فرسخ راه می‌رفتند، چادر می‌زدند و می‌نشستند چای می‌خوردند، استراحت می‌کردند و می‌خوابیدند. بعد دوباره چهار فرسخ دیگر. همین‌طور 20 روز- 25 روز در راه بودند. 🔸 می‌فرمود ما در این راه‌هایی که چادر می‌زدیم و استراحت می‌کردیم از مردمی که همراه بودند یکی از آن‌ها متصدی امور اداری مالی آن‌وقت تبریز بود که حالا می‌گویند رئیس اداره‌ی مالیات و این‌هاست. او هم به چادر ما می‌آمد و با ما صحبت می‌کرد. تا وقتی آن‌جا مشرف شدیم، زیارت کردیم، ده، بیست روز بودیم باز حرکت کردیم رو به تبریز. این دفعه که آمد از ما گله‌گی کرد. گفت آقا در بین آمدن رو به عتبات چقدر من خدمت شما رسیدم، به شما سر زدم، احوال‌پرسی کردم؛ شما یک مجلس زحمت نکشیدید به حجره یا چادر ما تشریف بیاورید! 🔹 ایشان می‌فرماید من پاسخ دادم که شما در نجف چند مرتبه به زیارت حضرت علی علیه‌السلام رفتی؟ عرض کرد که مثلاً 20 مرتبه. گفتم خوب چند مرتبه حضرت از شما بازدید کرد؟ فکری کرد و گفت نمی‌دانم. فرمود که به او گفتم که این بازدید و جواب سلامِ امام، نمی‌دانم ندارد! خود آدم می‌فهمد شما وقتی که داشتی می‌آمدی در هر وضع روحی، قلبی، فکری، عملی، کرداری، رفتاری که بودی، الآن هم همان‌طوری؟ [اگر بله،] بدان که جواب سلامی از امام برای تو صادر نشده، ولو 20 مرتبه دیدن آن حضرت رفته باشی. و اگر می‌بینی نه، در خودت تغییر کرده‌ای، (تصمیمات و فکر، گاهی آدم تغییر می‌کند، تصمیم می‌گیرد برگردد از این شغل استعفا بدهد، چون پر از کارهای زور و خلاف و این‌هاست) این معلوم می‌شود که جواب سلام را دریافت کرده است. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 پس صحبت این است که در این شب‌ها و این عزاداری‌ها، اولاً عرض سلام اگر به خاطر علاقه بشود همان زیارت است ولو در همین‌جا، در منزل و اتاق و محل کار باشد. و محل کار هم می‌شود که به یکی از غرفه‌های کربلا تبدیل شود. 🔹 من در همین تهران خدمت یک بزرگواری در دکانش که دم بازار و مسجد امام بود؛ ورشوفروشی داشت، خدمت او رسیدم و از گفتار او استفاده کردم، در کشوی میزش یک کتاب بود. کشو را بیرون می‌کشید. معلوم هم نبود سرش به کتاب گرم بود تا کسی مشتری‌ای بیاید، آن وقت با او صحبت می‌کرد. 🔸 بنابراین حجره بود، حجره طلبگی بود، حجره درس بود، مغازه او و آن حالی که او داشت می‌توانیم بگوییم که حجره او یکی از بقعه‌های صحن بود اصلاً. چون همه‌اش می‌گفت حرف من حرف خداست. من با غیر خدا کاری ندارم. ♦️ می‌گفت من با غیر خدا در زندگی‌ام هیچ کاری ندارم. علامتش هم این است که صدای مسجد شاه- مسجد امام را آن زمان، مسجد شاه به آن می‌گفتند- صدای بلندگوی مسجد به الله اکبر که بلند می‌شود، من دیگر بی‌خود می‌شوم. می‌دانم این که این‌جا شخص نابه‌کاری ایستاده، منتظر است من پشت بکنم به مغازه، یک سماوری، چیزی بلند کند، اما دیگر از خود اختیاری در من نیست که بایستم او رد بشود و آن وقت بروم. بی‌اختیار من همین‌طور به مسجد جذب می‌شوم و در این دل من به غیر خدا چیز دیگری نیست و من به هیچ چیز علاقه ندارم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 السلام علیک یا زین العابدین و یا سید الساجدین شهادت جانسوز حضرت زین العابدین تسلیت باد @seyedololama
🔺 ذکر دعای سفارش شده از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه می‌فرمودند: عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه: اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی التماس دعا @seyedololama
انا لله و انا الیه راجعون آیت الله سید محمد سعید حکیم از مراجع عظام تقلید نجف اشرف به ملکوت اعلا پیوست. @seyedololama
[زهد مرحوم ورشوچی] 🔺 می‌گفت یک روز در منزل بودم بعضی از بازاری‌ها آمدند با من صحبت کردند. در بین صحبت یک مسئله فکر نکرده‌ی تازه و نویی به من پیشنهاد کردند. گفتند یک خانواده‌ای است که خانه‌شان در خیابان افتاده و جا ندارند. ما می‌خواهیم برای آن‌ها خانه تهیه کنیم، حالا این خانه‌ی تو مناسب آن‌هاست. 🔸 گفتند حاج آقا این خانه‌ات را به ما می‌فروشی؟ گفتم چرا نمی‌فروشم! گفتند چند؟ گفتم فلان قدر. گفتند ما از تو این را خریدیم. گفتم باشد. این فرش‌ها، این مبل‌ها، این اثاثیه، این چرخ خیاطی، این را هم می‌فروشی مثلاً؟ گفتم چرا نمی‌فروشم! گفتند چند؟ گفتم آن‌قدر. گفتند خریدیم. گفتم فروختم. همسرم پشت در و پرده که بود می‌شنید؛ گفت: نکند بچه‌هایش را هم از او بخرند، این‌طور که او دارد معامله می‌کند! 🔹 گفتم فقط یک شرط دارد. شرطش این است که تا سه روز به من مهلت بدهید که من جایی فراهم کنم. گفتند باشد. سه روز گذشت، کلید خانه‌ام را به دست آن‌ها دادم. به زن و بچه‌ام هم گفتم به منزل قوم و خویشان بروند. خودم هم به مسجد شاه رفتم و عبایم را به دوشم کشیدم و وارد مسجد شدم. سه شبانه‌روز آن‌جا ماندم؛ در تمام عمرم چنین عمری، چنین لحظاتی برای من پیش نیامده بود. این می‌شود زیارت خدا. عرش و کرسی و قیامت و همه در همین دعا می‌شود سیر کرد، می‌شود بازدید کرد. ❌ در مجالس ما، تعلیمات ما همه‌اش نباید سخن دنیایی باشد، یک قسمتی از آن هم سهم آشنایی با آن محل اصلی خودمان باشد که باید به آن‌جا برویم و الآن مسافر آن‌جا هستیم و معلوم نیست که کی صدا می‌کنند که بیایید سوار شوید! برای جوان یک‌جور، برای میان‌سال یک‌جور، برای پیر یک‌جور، هیچ حسابی ندارد. یک‌وقت در همین رستوران در بهارستان یک جشنی بود. از بالا که پایین آمدند ماشین به چند تایشان زد و از بینشان برد؛ فوری بالا جشن، پایین قتل و کشتار و عزا. دنیا همه‌اش این است. دل بستن به این دنیا بچگی است، کودکی است، نشناختن عمر و زندگی و دنیاست. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 سیدالشهداء چهارشنبه یا پنج‌شنبه در کربلا، دوم محرم سال 61 فرود آمد. روی به اصحاب کرد و فرمود: «النَّاسَ‏ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِم‏»؛ مردم این که می‌بینید همه اذان که می‌گویند به مسجد می‌روند و نماز می‌خوانند، این‌ها رو به خدا نمی‌روند. این‌ها عبید دنیا هستند. پس معلوم می‌شود که قفلی که سر در مغازه‌ها و خانه‌ها می‌زنند، وقتی به دل‌ها خورد، دیگر آدم از خدا بریده می‌شود گرچه پیش‌نماز باشد مثل بنده، یا واعظ باشد یا چه باشد. اگر همّ او، همّ دنیا باشد. در دلش مصیبتی غیر از دنیا نداشته باشد. 🔸 آن وقت دین چیست؟ دین آن سر زبانی هست که زبان با آب دهان می‌گردد که سر صحبت آدم گاهی قورتش می‌دهد یا گاهی بیرونش می‌اندازد. بیش از این به دین اهمیت نمی‌دهند. «يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُون‏»؛ خوب هر چیزی امتحانی دارد. خدا می‌خواهد بهشت دهد، ما را مسلمان می‌کند پیامبر می‌فرستد، قرآن می‌فرستد، امتحان هم می‌کند و می‌برد به بهشت. وقتی به امتحان رسیدند دیگر دین را کنار می‌گذارند. 🔹 و در بعضی از ملاقات‌هایی که با ایشان شد که شما چرا داری به کوفه می‌روی؟ فرمود اگر من نروم این مردم با که امتحان می‌شوند؟ خدا دارد به وسیله‌ی من این مردم را امتحان می‌کند. «فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُون»؛ ای مردم! مردم بندگان دنیایند و دین لیسیدنی روی زبان ایشان است. از زبان تا قلب فاصله‌ای نیست. نیم متر هم شاید نباشد. ولی این مسافت گوشت و استخوانی است. اما مسافت دین گاهی چند کیلومتر است. از زبانی که آدم می‌گوید تا قلبی که آدم فکرش را می‌کند، خیلی دور است. ♦️ دین لیسیدنی است روی زبان ایشان تا مزه‌ای از آن می‌تراود، آن را نگاه دارند. مثل آدامس که آدم می‌جود بعد هم بیرونش می‌اندازد. تا مزه‌ای از آن می‌تراود آن را نگاه می‌دارد. وقتی بنای آزمایش شود دین‌داران اندک باشند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 موضوعی را می‌خواهم برایتان عرض کنم که شاید تا حالا نشنیده باشید. و آن این است که خداوند پیامبر را برای این قرار داده بود که بندگانش هدایت بشوند و هدایت چند ساله پیامبر به‌منظور پایه‌ریزی بود. چون حضرت عمرش کوتاه بود و نشد که دین اسلام را و تعلیمات اسلام را و تأدیبات و ادبیات اسلام را وسعت بدهد، این بود که این مشکلات را برای علی علیه‌السلام گذاشت. اگر می‌گذاشتند که حضرت علی به کرسی پیغمبر بنشیند، حضرت می‌دانست که چطور تعلیمات بدهد، چطور تأدیبات بدهد، چطور این‌ها را تربیت کند که مسلمانی که خدا خواسته تهیه بشود. 🔸 اما آن کسانی‌که فرصت به این پیشوای خدایی ندادند و روی منبر آمدند، آن‌ها هم ناچار بودند از اسلام صحبت کنند. از نماز جماعت صحبت کنند اما این‌طور: 🔹 وقتی خبر به ابن زیاد ملعون رسید که حسین علیه‌السلام وارد کربلا شده، دستور داد مردم را مسجد جامع کوفه جمع کنید. آمد و بالای منبر رفت: "ای مردم، شما آل ابوسفیان را آزموده‌اید. این حرف این سخن‌ور وقت و زمان اسلام آن‌طوری است. شما معاویه و کارهای آن‌ها را می‌دانید. همان‌طوری با شما رفتار می‌کنند که می‌خواهید. این امیرالمؤمنین یزید است که می‌شناسید او را! چه اخلاق خوبی دارد، چقدر عطا و بخشش دارد، چقدر راه‌ها و جاده‌ها را امنیت داده، معاویه چقدر بندگان خدا را نواخت و به مال و این‌ها رساند! یزید بیش از او دارد حقوق می‌دهد. این‌ها را که گفت و مقدمه حرفش شد، گفت دستور یزید به من رسیده که نعمت‌ها را بیشتر از این در اختیار شما بگذارم، پول بدهم، حقوق بدهم، فقط از شما می‌خواهد که به جنگ با دشمن او حسین بن علی بروید!" بعد از منبر پایین آمد و به مأمورین اموال دستور داد که به این مردم هر چه می‌خواهند و هر چه هست بدهید. ♦️ این است که حضرت آن مغز و متن مردم را شناخته و تا در کربلا وارد شد می‌فرماید: «النَّاسَ‏ عَبِيدُ الدُّنْيَا»؛ یعنی ما با مسلمان‌ها طرف نیستیم! ما با غیر مسلمانِ به نام مسلمان، اذان‌گو و نمازِ بی معناخوان طرف شده‌ایم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama