eitaa logo
nassabeh.com
15هزار دنبال‌کننده
176 عکس
34 ویدیو
14 فایل
کانال اختصاصی انتشار پژوهش‌ها، اشعار، ‌‌‌عکسها، مصاحبه‌ها از:سید حامد نسابه کپی برداری واستفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع هست ارتباط با مدیر: @nassabeh_com وبسایت: http://www.nassabeh.com/ ویراستی: https://virasty.com/nassabeh_com پیوند کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
" جنگِ قضا ! " شد فرو بر پشت این شیر ژیان پارسی خنجری از شعر با لحن و لسان فارسی ساخت ابیاتی چنین یک شخص از افکار خود داد ملت را حذر با پرّه‌یِ پرگار خود روز هیجا وُ نبرد، او جای آنکه دل دهد سر بفرمان باشد و بر دشمنان نازل شود گوید از هر چیز، جز آنچه که باید حرف زد تا مبادا بر عدو یکباره زخمِ ژرف زد !!! خوانَد اینجا را طویله با دو چندان مساله گویَد از قانِ قبیله با هزاران امثله بد روایت می‌کند از فتحه‌یِ فتح جهان هَجو می‌تازد زِشعرش بر خودی‌ها بس عیان ! گوید ای چوپان به خویش و گلّه‌ات مشغول باش تا کنی حل مشکلات مردمت، مخذول باش! چه رسد آن را که دَر مانده زِ رفع غَمّ خویش درفِتد با گرگها، هی‌هی کند با سنگ و تیش؟! پس به پاس پاسدارانِ حریم معرفت وز برای مرزدارانِ حدودِ معدلت لازم آمد یک دو بیتی پاسخی در خور ورا تا نگردد پرامید آری ، عدو زین ماجرا حال جانا خوش نیوش و فکر در این کار کن تا نباشد شعر تو ای جان، بسی بی مایه بُن نیست ایران یک طویله آی، ای غوغا حوار بلکه دارد هر سرایی یک طویله در کنار تا چه باشد گوهر اصل وجودت نازنین باشی اندر سرسرا یا در طویله بر زمین! وانگهی، آنگه که بودش سر در آخور راع ما تا کند حل مساله از صد یکِ اوضاع ما می‌رسید از هر طرف، بس آتش و دودِ فتن بر سرای نازنین ما دو صد رنج و محن آن زمان که گرگ‌ها درنده‌تر از هر زمان تکّه می‌کردند سامان و بلادِ این چمان پادشاه ما درون خیمه‌یِ عشاق بود ناجی ما هم میان فین به خون الصاق بود آری اندر این قبیله بود صدها مسئله بود فرسخها زجانان فاصله در معدله سالها بگذشت بر ایران چنین، دیدیم‌و بُد این سرا مشغولِ احوالِ پریش‌و ریشِ خود لیک جانا, آن‌دمی که بمب آمد از فضا داشت چوپان، سر درونِ گلّه‌یِ خود از قضا بود شهریور به سال بیست، هان، آن داستان بارشِ رنج و بلا بر این سرایِ باستان پس نباید آزمود از نو هرآنچه رفته باز تا نگردد این زمین چون آنزمان نذر و نیاز در درونِ گلّه گَر باشد هزاران ابتلا چون توان غافل شدن از گرگها ای مُبتلا؟! باغ را گر باشد آفت از درون از هر نظر می‌شود غافل شد از خیلِ ملخ ای بی‌خبر؟! تا نگردد طعمه‌یِ دشمن همه دارائیت پس فرو هِل این‌زمان وان نغمه‌یِ غوغائیت آری از بعد هزاران دشمنیّ و شور و شر بعد از آنیکه بشد قیچی وطن، ای بی بصر شد نهنگ ما در این هیجا چو شیری پرخروش تا نماید بس قضا جنگ و جهاد از نو، بِه هوش باش چون "حامد"، مجاهد، در میان این نبرد یا که ساکت، چون نباشی رهروِ مردانِ‌مَرد ✍: سید حامد نسابه 🚩✊🚩✊🚩 * در سوم شهریور ۱۳۲۰ اندکی پیش از آنکه پادشاه ایران از خواب خرگوشی خود به امید کشیدن تریاک صبحگاهی، از جای برخیزد، هواپیماهای متفقین از شمال و جنوب و غرب، ایران را عرصه‌یِ تاخت و تاز خود قرار داده و بسان یکصد و پنجاه سال گذشته‌‌شان، کشوری را که فقط سر در آخور خویش داشت و با خوب و بد جهان و کشورهای همسایه کاری نداشت، زیر سُمّ ستورانِ خود لگدمال کردند..‌. 🔻 تا برای بی‌نهایت‌مین بار در تاریخ، به همگان گوشزد کنند که غفلت از اطراف و بی توجهی به اکناف و سر، فقط در آخور خویشتن داشتن، هنر نیست‼️</span> 🚩✊🚩✊🚩 🚩✊کانالهای انتشار مطالب، اشعار ، مصاحبه‌ها و پژوهشها در پیامرسانهای بله و ایتا: https://ble.ir/nassabeh https://eitaa.com/seyyed_hamed_nassabe
🔺مارا به خشم آوردند ‼️ ✊ فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ ... 🔺 ﭼﻮﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎم ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ ... الزخرف (٥٥) 🚩✊🚩✊🚩 🚩✊ کانالهای انتشار مطالب، اشعار ، مصاحبه‌ها و پژوهشهای سیدحامد نسابه در فضای مجازی : http://nassabeh.com/ https://ble.ir/nassabeh https://eitaa.com/seyyed_hamed_nassabeh
"سنگ" به هوش ای یار دیرین، جنگ، جنگ است خموشیّ و فشل فی‌الحال ننگ است بکوش از بهر هیجا با دد و دیو چو شل جنبی، ببینی وقت تنگ است بزن بر فرق دشمن با بسی خشم سزای دسته‌اش، گردان و هنگ است چو کوبد بر تو با گنجشک و سِهره جوابش غرّشِ شهباز و غَنگ است مکن کاری که هر، هرجا تباری بگوید یار ما بس گیج و منگ است سکوت ما هلا یاران در این روز برای دشمنان چون گَرد بنگ است چو سرخوش گشت زین سُستیِّ ما، هان تصور می‌کند رهدار، لنگ است پس ای جانِ من آی از فکر بیرون کنون گاه عمل، فصل خدنگ است چنان بر خصم ران گوئی که حیدر به خیبر حالیه مشغول جنگ است تو گویی رستم اینک با دو صد گرز به کار فتحِ آن دژگونه گَنگ است که روبه نیک فهمد آنکه ایران کنام شرزه و شیر و پلنگ است وزآنسو دوست هم بر خود ببالد که یار او بسی یک رای و رنگ است علاج دیو استعمار، جانا زدن بر بازو و دستان و کنگ است چو بشتابی، نترسی، روز هیجا بدانی دشمنت بس خَنگ و دَنگ است دهد آنگه گواهی آیه‌یِ حق مذلّت بر یهود از پیش اَنگ است به ایرانی که در هر برهه‌اش هان به بحر معرفت صدها نهنگ است بُوَد جانِ کلام آن حکیمان کلوخِ خصم را پاداش، سنگ است ✍ : سید حامد نسابه ✊🚩✊🚩 🚩✊ کانالهای انتشار مطالب، اشعار ، مصاحبه‌ها و پژوهشهای سیدحامد نسابه در فضای مجازی : https://ble.ir/nassabeh https://eitaa.com/seyyed_hamed_nassabeh