eitaa logo
کانال موسسه قرآنی شیفتگان وحی»استان قم
607 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
155 فایل
امام علی علیه السلام :《اآگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم میان شما در قرآن است.نهج البلاغه خطبه ۱۵۸ آدمین @z_javaheri @Mahmoodi60 @Josheghany
مشاهده در ایتا
دانلود
در تعالیم عالیه دین فطرى اسلام که دین قیم است و خداى تعالى آن را براى بشر فرستاده حکومتى را براى بشر اختیار کرده که باید اسم آن را حکومت انسانى گذاشت، حکومتى است که در آن حقوق فرد فرد جامعه را محفوظ و مصالح ضعیف و قوى، توانگر و فقیر، آزاد و برده، مرد و زن، فرد و جماعت و بعض و کل را بطور مساوى رعایت کرده است، حکومتش فردى استبدادى نیست تا قائم به خواسته‏هاى شخص حاکم باشد، و او به دلخواه خود در جان و عرض و مال مردم حکومت کند. و حکومت اکثریت یعنى پارلمانى هم نیست تا بر طبق خواسته اکثر افراد دور زده و منافع ما بقى پایمال شود، یعنى «نصف جمعیت به اضافه یک» به مراد خود رسیده و «نصف منهاى یک» آن محروم گردد. و شاید سر اینکه بعد از خطاب به شخص رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در آیات قبل یعنى آیه «فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ» و آیه «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ» و «لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا» و همچنین قبل از آیه «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» و غیر آن که خطاب در آنها نیز متوجه شخص رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) است خطاب را متوجه عموم مردم کرده و فرموده: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» همین نکته باشد، زیرا گفتیم که حکومت اسلامى حکومتى است انسانى، به این معنا که حقوق همه افراد انسانها را رعایت نموده و به خواسته‏هاى آنان احترام مى‏گذارد، و لو هر که مى‏خواهد باشد، نه اینکه خواسته‏هاى افراد را فداى خواسته یک نفر و یا خواسته اکثریت کرده باشد. و چون چنین است دشمن منافع یک جامعه اسلامى دشمن منافع تمامى افراد است، و بر همه افراد است که قیام نموده و دشمن را از خود و از منافع خود دفع دهند، و باید براى چنین روزى نیرو و اسلحه زیر سر داشته باشند، تا بتوانند منافع خود را از خطر دست برد دشمن نگهدارند، گو اینکه پاره‏اى از ذخیره‏هاى دفاعى هست که تهیه آن جز از عهده حکومت‏ها بر نمى‏آید، و لیکن پاره‏اى دیگر هم هست که مسئول تهیه آن خود افرادند، چون حکومت هر قدر هم نیرومند و داراى امکانات زیادى باشد به افراد مردم محتاج است، پس مردم هم بنوبه خود باید قبلا فنون جنگى را آموخته و خود را براى روز مبادا آماده کنند. پس تکلیف «و اعدوا ... »، تکلیف به همه است.
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو [و نفرات و ساز و برگ جنگی‌] و اسبان ورزیده [برای جنگ‌] آماده كنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمنانی غیر ایشان را كه نمی‌شناسید، ولی خدا آنان را می‌شناسد بترسانید. و هر چه در راه خدا هزینه كنید، پاداشش به طور كامل به شما داده می‌شود، و مورد ستم قرار نخواهید گرفت. (۶۰) انفال - 60 🇮🇷سایت موسسه قرآنی شیفتگان وحی http://shifteganvahye.com
طبق آیه دشمن در هیچ زمینه ای نباید احساس قدرتمندی کند. ابعاد مختلف امنیت باید در نظر گرفته شود.
در همه زمینه‌ها مثل فضای مجازی و بهداشت باید قوی شویم من در صحبتهای اخیر چند بار تکرار کرده‌ام که کشور بایستی قوی بشود؛ قوی شدن کشور جزو هدفهای ما است. این هم از خطوطِ اصلیِ نسخه‌ی بعثت است؛ این هم از بعثت گرفته شده؛ این هم از قرآن گرفته شده. قرآن میفرماید که «وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة»؛(۱) هر چه میتوانید قوّت را زیاد کنید. حالا این قوّت در وهله‌ی اوّل، در نگاه اوّل، ممکن است قوّت نظامی به نظر برسد، لکن ظاهراً خیلی وسیع‌تر از دامنه‌ی قوّت نظامی است. ابعاد قوّت ابعاد وسیعی است؛ ابعاد اقتصادی دارد، قوّت اقتصادی، قوّت علمی، قوّت فرهنگی، قوّت سیاسی -که زمینه‌سازِ قوّت سیاسی، استقلالِ سیاسی است- و قوّت تبلیغی. با گذشت زمان، عرصه‌های دیگری برای تقویت کشور و ملّت به وجود می‌آید. فرض کنید امروز حفظِ جمعیّتِ جوانِ کشور یکی از ابزارهای قوّت است؛ اینکه بنده زیاد روی موالید تکیه میکنم، به خاطر این است. کشور ما امروز کشور جوانی است؛ اگر چنانچه موالید در این کشور به قدر لازم و به قدر کافی تولید نشوند -که الان به قدر کافی نیست- چند صباح دیگر، چند سال دیگر نسل جوان در کشور کمیاب خواهد شد. آن وقت کشوری که در آن جوان کم است، پیشرفتش [هم] کم است. یکی از ابزارهای قدرت حفظ اکثریّت جوان در جامعه است. یا امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همه‌ی دنیا؛ و یک عدّه‌ای همه‌ی کارهایشان را از طریق فضای مجازی پیش میبرند؛ قوّت در این [زمینه] حیاتی است. یا مثلاً قوّت در زمینه‌ی بهداشت و درمان حیاتی است؛ که بحمدالله در این زمینه محقّقین‌مان و پزشکانمان و کسانی که در این راه خبره هستند کار زیادی انجام داده‌اند.۱۳۹۹/۰۱/۰۳
در جمعه های حسرت دیدار آسمان هرجمعه کار دل شده الغوث و الامان می گرییم از فراقِ تو ای ماه بی نشان ! این جمعه هم غروب شد اما چه بی امان !😔 اللّهم‌عجّل‌لولیک‌الفرج 🤲 🇮🇷سایت موسسه قرآنی شیفتگان وحی http://shifteganvahye.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣📣 تابستان من 🧕در موسسه قرآنی شیفتگان وحی 🕌 🧕🧕ویژه دختران در دو مقطع کودک و نوجوان💁‍♀️🧕 👈کلاس های قرآنی و معارفی و هنری ❌❌❌کاملا رایگان❌❌❌❌ 📆روزهای کلاس :یک شنبه ،سه شنبه ،پنج شنبه ✅ساعات کلاسی 9تا12⏱ ⏱زمان ثبت نام16تا25خرداد برای ثبت نام وارد سایت موسسه به آدرس زیر شوید👇👇 http://shifteganvahye.com 🍁🍁منتظر حضور گرم دختران گل هستیم🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📣 بزرگواران : لطفا صندوق صدقات فوق را هر صبح وشام در گروه ها و ڪانال های خود ارسال نمایید ، موسسه قرآنی شیفتگان وحی استان قم با بیش از یڪ دهه فعالیت در زمینه خیریه اڪنون حدود ۵۰۰ خانواده ایتام و نیازمند بازرسی شده تحت پوشش دارد ڪه در اولین فرصت به حساب آنان انتقال خواهیم داد. ومن الله توفیق سایت موسسه قرآنی شیفتگان وحی http://shifteganvahye.com
🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊 🤩زنگ دختران 💝💝 با دورهمی دخترونه💝💝 😍برنامه‌‌هایی شاد و هیجان انگیز 🎁🎈🎀🎊🎉مساااااابقه، جایزه ...... 💓در فضایی دل انگیز 😊 همراه ما باشید ✅✅✅دخترا ی گل حتما حتما حضور خودتون را به این شماره پیامک کنید +989107249866 و با حضور مهربونتون مراسم رو زینت کنید 💖💞💖 ⏰زمان: پنج شنبه ۱۹ خرداد، ساعت ۱۰ صبح 🌴مکان: ۴۵ متری عمار یاسر ، کوچه ۵ ، پلاک ۲۳ @sh37233392 سایت موسسه قرآنی شیفتگان وحی http://shifteganvahye.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج 🎆✨🌙✨‌‌--------------------🌟
هر روز بایاد شهدا 🌹 *پاسدار شهید علی بسطامی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۱ امیرالمومنین ایلام* 🌹تولد اول اردیبهشت ۱۳۴۲ ملکشاهی ایلام 🌹 *شهادت ۷ خرداد ۱۳۶۷ مهران* 🌹سن موقع شهادت ۲۵ سال 🌹امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد 📝 *فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز* 📌 *به هوش باشید فردایی نیز وجود خواهد داشت و خواهد، آمد آن روز، دیگر راه بازگشت نیست.دیگر عمل نیست آنجا نتیجه عمل است.* 📌 *پیامبر ، ائمه و شهدا از ما بدون سوال نمی گذرند، از ما خواهند پرسید ، آیا دین خدا را یاری کردید؟* 🤲شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات 🤲دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣📣📣📣 ✅ موضوع : تفسیر موضوعی قصص قرآنی ✅ استاد : سرکار خانم آمنه جواهری مدرس تفسیر و حفظ قرآن کریم ✅زمان : شنبه ها بین ساعت ۱۳ الی ۱۸ لطفا ما را همراهی و دوستان و آشنایان را هم به کانال " موسسه قرآنی شیفتگان وحی " دعوت کنید 👇 ┄┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┄ 🇮🇷 سایت موسسه قرآنی شیفتگان وحی http://shifteganvahye.com 🇮🇷کانال موسسه درایتا @sh37233392 🇮🇷پیج اینستاگرام https://www.instagram.com/shiftegan.vahy?r=nametag
با عرض سلام و ادب همه عزیزان🌷🌷🌷
📗(قصص/۲۳): وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ ۖ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۖ قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ ۖ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ و هنگامى که به (چاه) آب مدَین رسید، گروهى از مردم را در آن جا دید که چهارپایان خود را آب مى دهند. و در کنار آنان دو زن را دید که از گوسفندان خویش مراقبت مى کنند (و به چاه نزدیک نمى شوند. موسى) به آن دو گفت: «منظور شما (از این کار) چیست؟» گفتند: «ما آنها را آب نمى دهیم تا چوپانها همگى خارج شوند.و پدر ما پیرمرد کهنسالى است (قادر بر این کارها نیست).» 📗(قصص/۲۴): فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ موسى براى (گوسفندان) آن دو آب کشید. سپس رو به سایه آورد و عرض کرد: «پروردگارا! به هر خیر و نیکى که تو بر من فرو فرستى نیازمندم.» 📗(قصص/۲۵) فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا ۚ فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ناگهان یکى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى که با نهایت حیا گام برمى داشت، گفت: «پدرم از تو دعوت مى کند تا مزد آب دادن (گوسفندان) را که براى ما انجام دادى به تو بپردازد.» هنگامى که موسى نزد او [= شعیب ]آمد و سرگذشت خود را براى او شرح داد، گفت: «نترس،از قوم ستمکار نجات یافتى.»
💫برگرفته از تفسیر نمونه💫 ❇️ یک کار نیک، درهاى خیرات را به روى موسى گشود! 👌در اینجا پنجمین صحنه داستان، صحنه ورود موسى(علیه السلام) به شهر مدین است... 🔸این جوان پاک(موسی)، چندین روز در راه بود، راهى که هرگز از آن نرفته بود، و با آن آشنائى نداشت، حتى به گفته بعضى، ناچار بود با پاى برهنه این راه را طى کند، گفته اند: هشت روز در راه بود، آن قدر راه رفت که پاهایش آبله کرد. براى رفع گرسنگى، از گیاهان بیابان و برگ درختان استفاده مى نمود، و در برابر این همه مشکلات و ناراحتى ها، تنها دلش خوش بود که به لطف خدا از چنگال ظلم فرعونى نجات پیدا کرده است. هنگامى که موسى به مدین رسید در کنار چاه آب مدین قرار گرفت گروهى از مردم را در آنجا دید که گوسفندان خود را از آب چاه سیراب مى کنند، و در کنار آنها دو زن را دید که گوسفندان خود را مراقبت مى کنند، اما به چاه نزدیک نمى شوند وضع این دختران با عفت، که در گوشه اى ایستاده اند و یک مشت شبان گردن کلفت، تنها در فکر گوسفندان خود هستند و نوبت به دیگرى نمى دهند، نظر موسى را جلب کرد، نزدیک آن دو آمد گفت: چرا پیش نمى روید و گوسفندان را سیراب نمى کنید؟ ❇️ براى موسى(علیه السلام) این بى عدالتى و عدم رعایت حق مظلومان، قابل تحمل نبود، او مدافع مظلومان بود، و به خاطر همین کار، به کاخ فرعون و نعمت هایش پشت پا زده و از وطن آواره شده بود، او نمى توانست در برابر بى عدالتى ها سکوت کند...
❇️... موسى(علیه السلام) از شنیدن این سخن، سخت ناراحت شد که چه بى انصاف مردمى هستند که تمام در فکر خود هستند و کمترین حمایتى از ضعیف نمى کنند؟! 🔸جلو آمد، دلو سنگین را گرفت و در چاه افکند، دلوى که مى گویند: چندین نفر بیرون بکشند، با قدرت بازوان نیرومندش، یک تنه آن را از چاه بیرون آورد، و گوسفندان آن دو را سیراب کرد. 🔸مى گویند: هنگامى که نزدیک آمد و جمعیت را کنار زد، به آنها گفت: شما چه مردمى هستید که ...؟ گفتند: بسم اللّه ! اگر مى توانى آب بکش، چرا که مى دانستند دلو به قدرى سنگین است که تنها با نیروى ده نفر از چاه بیرون مى آید، آنها موسى(علیه السلام) را تنها گذاشتند ❇️ موسى(علیه السلام) که خسته و گرسنه و ناراحت بود👈 نیروى ایمان به کمکش آمد، و بر قدرت جسمیش افزود و با کشیدن یک دلو از چاه، همه گوسفندان آن دو را سیراب کرد. سپس به سمت سایه رفت و در حالی که هیچ پناهی نداشت دعا کرد : 🤲 خدایا هر خیر و نیکى بر من فرستى من به آن نیازمندم .
... اما کار خیر را ببین که چه قدرت نمائى مى کند؟ چه برکات عجیبى دارد؟ ❇️یک قدم براى خدا برداشتن و یک دلو آب از چاه براى حمایت ضعیف ناشناخته اى کشیدن 👈 فصل تازه اى در را زندگانى موسى(علیه السلام) باز میکند، و باعث یک دنیا برکات مادى و معنوى برای او میشود و گمشده اى را که مى بایست سالیان دراز به دنبال آن بگردد، در اختیارش مى گذارد. ❇️ آغاز این برنامه زمانى بود که ملاحظه کرد یکى از آن دو دختر که با نهایت حیا قدم برمى داشت، و پیدا بود از سخن گفتن با یک جوان غریب خجالت میکشد، به سراغ او آمد، و تنها این جمله را گفت: پدرم از تو دعوت مى کند، تا پاداش و مزد آبى را که از چاه براى گوسفندان ما کشیدى به تو بدهد ! 📗(فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاء قالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا). ❇️ برق امیدى در دل او جستن کرد، گویا احساس کرد واقعه مهمى در پیش است، و با مرد بزرگى روبرو خواهد شد، مرد حق شناسى که حتى حاضر نیست زحمت انسانى، حتى به اندازه کشیدن یک دلو آب، بدون پاداش بماند، او باید یک انسان نمونه، یک مرد آسمانى و الهى باشد، اى خداى من! چه فرصت گران بهائى!
️آری! آن پیرمرد کسى جز شعیب (علیه السلام) پیامبرِ خدا نبود، که سالیان دراز، مردم را در این شهر به خدا دعوت کرده بود امروز که مى بیند دخترانش زودتر از هر روز به خانه بازگشتند، جویا مى شود، و هنگامى که از جریان کار آگاه مى شود، تصمیم مى گیرد: دین خود را به این جوان ناشناس، هر که باشد، ادا کند. موسى حرکت کرد و به سوى خانه شعیب (علیه السلام) آمد، 📚طبق بعضى از روایات، دختر براى راهنمائى، از پیش رو حرکت مى کرد و موسى(علیه السلام) از پشت سرش، باد بر لباس دختر مىوزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، حیا و عفت موسى(علیه السلام) اجازه نمى داد چنین شود، به دختر گفت: من از جلو مى روم بر سر دو راهى ها و چند راهى ها مرا راهنمائى کن موسى(علیه السلام) وارد خانه شعیب (علیه السلام) شد، خانه اى که نور نبوت و روحانیت از همه جاى آن نمایان بود، پیرمردى باوقار به موسى(علیه السلام) خوش آمد گفت. از کجا مى آئى؟ چه کاره اى؟ در این شهر چه مى کنى؟ موسى(علیه السلام)، ماجراى خود را براى شعیب (علیه السلام) بازگو کرد. شعیب گفت: نترس! از جمعیت ظالمان رهائى یافتى ! آنها دسترسى به سرزمین ما ندارند، تو در اینجا امن و امان هستی، از غربت و تنهائى رنج نبر، همه چیز به لطف خدا حل مى شود. 🌴موسى(علیه السلام) به زودى متوجه شد، استاد بزرگى پیدا کرده، که چشمه هاى زلال علم و معرفت و تقوا و روحانیت، از وجودش مى جوشد، و مى تواند او را به خوبى سیراب کند.
نکات آموزنده✨ 1⃣ پیامبران الهى همیشه حامى مظلومان بوده اند، موسى چه در زمانى که در مصر بود و چه وقتى که به مدین آمده، هر جا صحنه ظلم و ستمى را مى دید، ناراحت مى شد، و به یارى مظلوم مى شتافت، و اصولاً یکى از اهداف بعثت انبیاء همین حمایت از مظلومان است. 2⃣ انجام یک کار کوچک براى خدا، چه پر برکت است! موسى(علیه السلام) یک دلو آب از چاه کشید، و انگیزه اى جز جلب رضاى خالق نداشت، اما چقدر این کار کوچک پربرکت بود... 3⃣ مردان خدا خدمت زحمتکشان ـ را بى اجر و مزد نمى گذارند. 4⃣ موسی همیشه به یاد خدا و متوجه درگاه او بود، و حل هر مشکلى را از او مى خواست.