🔸شرح و تفسیر نامه ۵۳ نهج البلاغه
سخنان گهربار مولای متقیان، امیرمونان، حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر
آن گاه امام علیه السلام در دومين دستور، بهترين وسيله جلب حسن ظن و محبّت رعايا را براى او تبيين مى کند و مى فرمايد: «بدان هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به (وفادارىِ) رعيت بهتر از احسان به آنها و سبک کردن هزينه ها بر آنان و عدم اجبارشان به کارى که وظيفه ندارند نيست»؛ وَاعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بِأَدْعَى إِلَى حُسْنِ ظَنِّ رَاع بِرَعِيَّتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَيْهِمْ، وَتَخْفِيفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَيْهِمْ، وَتَرْکِ اسْتِکْرَاهِهِ إِيَّاهُمْ عَلَى مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُمْ.
تعبير به «مَا لَيْسَ لَهُ قِبَلَهُمْ» با توجّه به اينکه «قِبَل» گاه به معناى «نزد» و گاه به معناى «قدرت» مى آيد، مى توان جمله را چنين معنا کرد: چيزى که نزد آنها (و بر عهده آنها) نيست يا چيزى که در طاقت و توان آنها نيست
اين حقيقتى است که تجربه بارها نشان داده است که اگر والى به فکر رعايا باشد و زمامداران هزينه ها را بر آنان سبک کنند و امورى را که از وظايف آنها نيست يا قدرت بر آن ندارند از آنها نخواهند رابطه عاطفى قوى و محکمى در ميان آنها برقرار خواهد شد; رابطه اى که حمايت آنها را به زمامدار در حوادث مشکل و پيچيده تأمين مى کند.
اين نکته نيز حائز اهمّيّت است که امام سخن از عوامل حسن ظن زمامدار به رعايا به ميان آورده، نه حسن ظن رعايا به زمامدار در حالى که تصور بر اين است که در اين گونه موارد تعبير اوّلى مناسب تر است; ولى منظور امام اين است که آن قدر زمامدار به رعايا خوبى کند که به وفادارى آنها به خود مطمئن گردد.
به همين دليل امام در ادامه اين سخن مى فرمايد: «بنابراين در اين راه آن قدر بکوش تا به وفادارى رعايا به خود خوش بين شوى، زيرا اين خوش بينى، خستگى و رنج فراوانى را از تو دور مى سازد»؛ فَلْيَکُنْ مِنْکَ فِي ذَلِکَ أَمْرٌ يَجْتَمِعُ لَکَ بِهِ حُسْنُ الظَّنِّ بِرَعِيَّتِکَ فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ يَقْطَعُ عَنْکَ نَصَباً طَوِيلاً.