🌱 حالت پیشرفته‌تر و موثرتر این روش که آقای وارن بافت آن را انجام می‌دهد این است که از بین آن سه اولویت نیز فقط یک مورد3️⃣👈1️⃣ را به عنوان اصلی‌ترین اولویت زندگیتان انتخاب نموده و آن دو دیگر را حذف نمایید.⛔ بدین طریق تمام تمرکز و توجهتان را روی کارهایی بگذارید که در راستای مهم‌ترین و اصلی‌ترین اولویت زندگیتان است. پس از مدتی خواهید دید که چه میزان کارهای موثر انجام داده و چقدر زمان برای انجام کارهای مهم زندگیتان پیدا خواهید کرد. مهم نیست چقدر استعداد یا تلاش زیاد است، برخی چیزها زمان می برد. ╭═══📚📚📚═══╮ @mohamadi_ketabdane ╰═══📚📚📚═══╯ .

🔸درباره ما هدف کتاب دانه : 👈افزایش سرانه مطالعه 👈 ترویج فرهنگ کتابخوانی 💯با ارائه روش های نوین یادگیری💯

🔹️سواد از راه خواندن به دست نمی‌آید! در نتیجه‌ی اندیشیدن به آنچه خوانده‌ایم حاصل می‌شود. "کارل هیلتی" #اندیشیدن #یادگیری_عمیق #جمله_ناب #خرد_بزرگان 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @ketabdanenajafabad

برنامه هفتگی گروه کتابدانه ۲ 🔹شنبه ۱مهرماه🔹 ✅جلسه آنلاین تندخوانی (جلسه هفتم ) ساعت ۱۹ ✅جلسه آنلاین ویژه مربیان توسط استاد منشئی بزرگوار ساعت ۲۱ 🔹 یکشنبه ۲مهرماه 🔹 ✅جلسه آنلاین تندخوانی فراگیران جدید (جلسه اول) ساعت ۱۹ 🔹دوشنبه ۳مهرماه🔹 ✅جلسه آنلاین ویژه مربیان توسط جناب آقای متقی ساعت۱۵ ✅جلسه حضوری مربیان دفتر تختی توسط استاد منشئی ساعت ۱۶ 🔹سه شنبه ۴شهریور 🔹 ✅جلسه آنلاین تندخوانی (جلسه دوم ) ساعت ۱۹ 🔹چهارشنبه ۵شهریور 🔹 ✅جلسه حضوری مربیان نجف آباد ✅جلسه آنلاین تندخوانی (جلسه هشتم ) توسط :سرکار خانم متقی ساعت ۲۰ 🔷جلسات حضوری تندخوانی در دفتر کتاب دانه نجف آباد سه روز در هفته (به مدیریت جناب آقای پوراسماعیلی و مربیان پرتلاش نجف آباد ) برگزار میشود. باحول وقوه الهی کتاب رابربام نیازهای جهان خواهیم نشاند 📚 شاد وآگاه باشید .

"از چشم‌ها پنهان شو تا دیده شوی" 🔹️"دانه" کوچک بود و کسی او را نمی‌دید. سال‌های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه‌ی کوچک بود. 🔹️دانه دلش می‌خواست به چشم بیاید، اما نمی‌دانست چگونه؟! گاهی سوارِ باد می‌شد و از جلوی چشم‌ها می‌گذشت، گاهی خودش را روی زمینه‌ی روشن برگ‌ها می‌انداخت، و گاهی هم فریاد می‌زد و می‌گفت: " 'من' هستم! من اینجا هستم، تماشایم کنید." 🔹️دانه هزار جلوه‌گری می‌کرد، اما هیچ‌کس به او توجهی نمی‌کرد، جز پرنده‌ها‌یی که قصد خوردنش را داشتند یا حشره‌هایی که به چشم آذوقه‌ی زمستان به او نگاه می‌کردند. 🔹️دانه خسته بود از این زندگی! از این‌ همه گم‌‌بودن و کوچکی خسته بود. یک روز رو به "خدا" کرد و گفت: "نه! این رسمش نیست. من به چشم هیچ‌کس نمی‌آیم. کاشکی کمی بزرگ‌تر مرا می‌آفریدی." 🔹️"خدا" گفت: "اما عزیزِ کوچکم! تو بزرگی، بزرگ‌تر از آنچه فکر می‌کنی. حیف که هیچ‌وقت به خودت فرصتِ بزرگ‌شدن نداد‌ه‌ای. 'رشد' ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده‌ای! یادت باشد تا وقتی می‌خواهی به چشم بیایی، دیده نمی‌شوی. خودت را از چشم‌ها پنهان کن تا دیده شوی." 🔹️دانه‌ی کوچک، معنی حرف‌های خدا را خوب نفهمید؛ اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد. 🔹️سال‌ها بعد دانه‌ی کوچک، سپیداری بلند و با شکوه بود که هیچ‌کس نمی‌توانست ندیده‌اش بگیرد. سپیداری که به چشم همه می‌آمد. #داستانک #رشد #پذیرش_مسئولیت_زندگی 💜کتاب‌دانه نجف‌آباد💜 @KetabdaneNajafabad