10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
●| لبخندی به حسین علیهالسلام |●
📜داستان تسبیح قدرت الله
🎙 راوی: سردار محمد احمدیان
@sh_hosein
شین حا الف...
هیچکی غیر از تو منو نمیفهمه... 🎙حسین ستوده #شب_جمعه #بر_در_کوفتن_های_شبانه @sh_hosein
دلتنگی من؛
صدا ندارد اصلا...
عزیز دلم...
زیباترین عبارت دنیا سلام بود
نامت همیشه مستحق احترام بود
از لطف بیکران شما میکشم نفس
آقا بدون عشق تو کارم تمام بود
صلیاللهعلیکیااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
پ.ن: اربعین ۱۴۰۲ش
#مشایه
@sh_hosein
📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟
📖قسمت پنجم
ما باید خودمان را در گودال و مقتلِ درونمان فرض کنیم.
برای انجام چه کاری در گودال هستیم؟
مثل عبدالله بن الحسن علیهماالسلام برای یاری اباعبدالله علیهالسلام در گودال رفتیم.
و یا مثل شمر برای بریدن سر اباعبداللهعلیهالسلام؟
هر دو در گودال رفتند، اما این کجا و آن کجا...
اگر خودمان را در کربلا و عاشورای درونمان فرض کردیم و امام حسینِ درونمان را پرورش دادیم و تبدیل شد به امام حسین بیرونی، به وصال ابدی خواهیم رسید و از این وصال لذت خواهیم برد، لذتی که هیچکس حتی بهشتیان به آن نرسیدند...
📌وصال عاشقان:
باید دید بعد از حسینی شدن، بعد از رسیدن به آنچه غایت خلقت است چه آثاری بر درون انسان مترتب میشود.
از جمله آثارِ حسینی شدن، وصال است.
و بهشت محل وصال عاشق و معشوق است. جایی که دوباره مخلوق، خالق را دیدار میکند و این کمال عاشقی است. وصال چیزی جز رسیدن به لقاءالله نیست.
📌نشاط عاشقانه:
آنچه در روز عاشورا باعث شد امام حسین و یارانش بدون گلایه و حتی با شوق به استقبال شهادت بروند همین درک وصال برای رسیدن به لقاءالله است.
امام زینالعابدین عليهالسلام فرمودند: لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليهماالسلام؛ [در كربلا] چون كار بر حسين علیهالسلام سخت شد، كَانَ الْحُسَيْنُ عليهالسلام وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ؛ حسين عليهالسلام و عدهای از ياران خاصّ او، رنگ چهرهشان روشن میشد و بدنهایشان آرام میگرفت و دلهایشان تسكين مییافت.
معلوم میشود علت این خوشحالی و خنده و نشاط چیزی جز وصال به لقاءالله نیست.
شهید کاظم عاملو در فرازی از وصیتنامه خود از شوقوذوق وصال اینجور مینویسد:
پروردگارا مشتاقان لقايت را بنگر كه چگونه اميد به ديدار تو دارند و در راه حراست دينت، جانبازي و جانفشانی میكنند. جسم و جان بیمقدارم آن چنان ارزشی ندارد كه برای رضايت آن را فدا كنم.
رسیدن عاشق به معشوق اثر حسینی شدن درونها است.
و این وصال بزرگترین پاداش کسانی است که در کربلایِ درونشان حسین را یاری نمودهاند.
در عملیات کربلای ۵، جبهه شلمچه، مأمور حمل مجروح بودیم. نیروها به سمت شهرک دوعیجی پیشروی میکردند.
دو نفر مجروح را به سمت آمبولانس بردیم.
آتش خمپارههای دشمن شدید بود. به پشت خاکریز رسیدیم.
یکی از بچههای آرپیجی زن، شدیداً از ناحیه سر مجروح شده بود.
قمقمه آب را در آوردیم و نزدیک دهانش بردیم. ولی او نخورد و اشاره کرد آب را به دیگران بدهیم.
یکوقت دیدم او به من نگاه کرد و با اشاره دست از من خواست او را بهطرف راست بچرخانم. خیال کردم سمت چپ و شانه چپ او مجروح شده و نمیتواند به آن طرف بچرخد. او را بهطرف راست چرخاندم.
لبخندی روی لبهایش نشست...
نفس بلندی کشید و آهسته گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله!» و بعد تمام کرد.
با خودمان بگوییم:
ای امام حسین!
در کربلا، تو یکایک شهدا را در آغوش میکشیدی، میبوسیدی، وداع میکردی.
آیا ممکن است هنگامی که من نیز به خاک و خون خود میغلتم؛ تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا به تو و به خدای تو سیراب کنی؟
آنچه بهشت است برای عاشق، رسیدن و وصال محبوب است، در واقع بهشتی، مایه آرامش و لذت عاشق است که محلی برای وصال معشوقش باشد وگرنه فرقی با جهنم ندارد.
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسین است
کسی که هر روز، خود را در روزِ عاشورا میبیند و هرجا را زمینِ کربلا میپندارد، و در تلاش برای یاری حسینِ درون خود است چیزی لذتبخشتر از رسیدن به وصال اباعبدالله عليهالسلام برایش وجود ندارد.
📝نگارنده: حسین ابراهیمی
✅ نشـراین پیامصـدقهجـاریهاست.
#من_امام_حسین_یا_من_شمر
@sh_hosein
شین حا الف...
حسین جان! تو تنها #غمی هستی که آدمیزاد؛ برای به سینه کشیدنش مشتاق است. جَريحٌ وَلكنْ إنْ أتاكَ الجُ
•••
آه یا کربلاء!
أي مأوى أكثر أمانًا من ذراعيك؟
ای کربلا!
کدام پناهگاه از آغوشِ تو امنتر است؟
@sh_hosein
📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟
📖قسمت ششم
📌لحظه عاشقی:
در روز قیامت که همه آرزو دارند وارد بهشت شوند، عدهای کنار درب بهشت توقف میکنند و وارد بهشت نمیشوند.
به آنان گفته میشود:
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ داخل بهشت شوید.
فَیَأْبَوْنَ ولى آنها از ورود به بهشت امتناع نموده.
چرا متوقف میشوند؟؟؟
چرا وارد بهشت نمیشوند؟؟؟
چون میدانند الان وقت عشق بازیست...
وَ یَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِیثَهُ و مجلس ذکر حسین علیهالسّلام را اختیار مىکنند.
وَ إِنَّ الْحُورَ لَتُرْسِلُ إِلَیْهِمْ. فرشتگان و حورالعین به آنها پیغام مىدهند که
أَنَّا قَدِ اشْتَقْنَاکُمْ مَعَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِینَ. ما با ولدان مخلّد مشتاق شما هستیم.
فَمَا یَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ إِلَیْهِمْ لِمَا یَرَوْنَ فِی مَجْلِسِهِمْ مِنَ السُّرُورِ وَ الْکَرَامَةِ. ولى اینها از فرط سرور و نشاطى که در مجلسشان دارند سرشان را بالا نکرده و به فرشتگان نگاه نمیکنند.
دل بر شکوه جنت الاعلی نبستهایم
وقتی بهشت را به نگاه تو دیدهایم
در بذل جان به راه تو مشتاقتر ز هم
عشق تو را به قیمت جانها خریدهایم
📝نگارنده: حسین ابراهیمی
✅ نشـراین پیامصـدقهجـاریهاست.
#من_امام_حسین_یا_من_شمر
@sh_hosein
31.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من درست است که صدا ندارم، اما تو را با
همان صدای بدم صدا میکنم حـســیــــنـــــ
اگر جُون تو میگفت شرمندهام که روسیاهم
منِهیچِ هزار برابر کوچکتر از جون میگویم:
با صدای بدم صدایت میزنم... حـســیــــنـــــ
همین...
پ.ن: طریقالجنه، عمود ۷۳، اربعین ۱۴۰۲ش
@sh_hosein
1402 05 04شب هشتم محرم_زمینه (همینکه صدات رو) کربلایی رضا شیخی - گروه صدابرداري صوت الحزين ((ضياء)) 09394703347.mp3
16.45M
همین که صداتو از تو میدون شنیدم
رسیدم بالا سرت، ولی دیر رسیدم
🎙کربلایی رضا شیخی
#بر_در_کوفتن_های_شبانه
@sh_hosein
📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟
📖قسمت هفتم
📌حسرت:
ولی اگر ما حواسمان به کربلایِ درونمان نباشد، اگر حواسمان به امام حسینِ درونمان نباشد و از امام حسینِ درونمان مواظبت نکنیم و او را یاری و تقویت نکنیم، خودمان با همین دستهایمان ذرهذره سر امام حسینِ درونمان را از بدن جدا میکنیم...
و خواهیم دید شمرِ درونمان روی سینه حسینِ درونمان خواهد نشست و با سربریده از مَسلخ و گودال قتلگاه بیرون خواهد آمد...
و آن وقت است که باید یکعمر پشیمانی را به دنبال خود بکشیم...
چه کسانی مقابل ائمه اطهار علیهمالسلام ایستادند؟
کسانی که اصلاً فکر نمیکردند روزی برسد که امام را به شهادت برسانند.
وجود اشتباهاتی و کوتاهیهایی که در دنیا انسان برای رسیدن به آرزوها و امیدهایی که دارد انجام میدهد موجب حسرت خوردن در زندگی میشود.
حسرت و پشیمانی دردناکتر از شکست است.
هیچ حسی دردناکتر از حس پشیمانی و حسرت خوردن نیست چه در دنیا و چه در آخرت.
مسعودی در مروجالذهب مینویسد:
على علیهالسلام در میدان جمل زبیر را صدا زدند و به او فرمودند:
به یاد داری که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به تو فرمود: آیا علی علیهالسلام را دوست دارى؟
تو گفتى: او برادر و پسردایى من است، چرا او را دوست نداشته باشم؟
پیامبر فرمود: تو بهزودی با او پیکار مىکنى، درحالیکه تو بر او ستمگرى.
زبیر از کاری که کرد پشیمان شد؛ ولی دیگر دیر شده بود...
عشرت کنیم ورنه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید:
وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ؛ ای پیامبر انذار داشته باش روزی که روز حسرت است و کار تمام میشود.
وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ...؛ و روزی که ستمکار، دو دست خود را (از شدت اندوه و حسرت به دندان گرفته) میگزد.
در حقیقت این آیات، هشداری است به همه ما، چه نیكوكار و چه بدكار كه نیكوكاران تأسّف میخورند كه ایکاش بیشتر عمل نیکانجام داده بودند و بدكاران نیز تأسّف خواهند خورد كه چرا تهیدست وارد محشر شدهاند.
اجل در ره عمل کوته چه دارم
بهغیراز حسرت قبر و قیامت
ز دنیا میروم با دستخالی
امان از حسرت قبر و قیامت
انسان در قیامت میبیند که گاهی میشد با یک کار کوچک، یک پاداش بزرگ را اینجا به دست بیاورد؛ یک حرکت کوچک در دنیا میتوانست اینجا آثار ماندگار عظیمِ پُرسود و پُرمنفعتی داشته باشد، و این کار را نکرده؛ انسان حسرت میخورد.
یا در دنیا میتوانست با یک پرهیز، با اجتناب از یک حرکت، اجتناب از یک حرف و از یک فعل عذاب دردناکی را از خودش دور کند؛ نکرد، همّت نکرد.
تصمیم بگیریم درست کار کنیم، تصمیم بگیریم درست عمل کنیم، درست حرف بزنیم، درست برنامه بریزیم؛ تصمیم بگیریم؛ روز حسرت، روز سختی است و این کارها، این تصمیمگیریها در جوانی ممکن است.
📝نگارنده: حسین ابراهیمی
✅ نشـراین پیامصـدقهجـاریهاست.
#من_امام_حسین_یا_من_شمر
@sh_hosein
📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟
📖قسمت هشتم
یوم الحسره لزوماً روز قیامت نیست. بلکه همین امروز یوم الحسره ما است... حسرتهایی که امروزه برای وقایع و اتفاقاتِ دیروزمان داریم میخوریم...
در کربلا و در روز عاشورا تاریخ شاهد چنین حسرتهایی بوده است. شخصیتهایی که تا یکقدمی سعادت واقعی پیش رفتهاند؛ اما در لحظه آخر جاماندهاند.
شخصیتهایی در کربلا وجود داشتند که چون حسینِ درونشان را قبل از عاشورای ۶۱ وسط معرکه نبرد تنها گذاشته بودند، روز عاشورا نیز امام حسین را به سمت مقتل فرستادند. از جمله آنها عبیدالله بن حر جعفی هست.
گرچه عبیدالله بن حر، امام را در منزل بنی مقاتل ترک گفت، اما حسرت و پشیمانیِ ابدی بر باقیمانده عمرش سایه افکند و زندگیاش را قرین تأسف و ماتم ساخت حتی در سرودههایش آهنگ ندامت و حسرت پدیدار گشت.
فَيا لَكِ حَسرَةً ما دُمتُ حَيّا
تَرَدَّدُ بَينَ صَدری وَالتَّراقي
حسينٌ حينَ يطلبُ بذل نصری
مثلی على أهلِ الضلالةِ والنفاقِ
وَ لَوْ انی اواسیه بنفسی
لنلت کرامة یوم التَّلاقِ
یعنی: آه از حسرتی که تا زندهام در میان سینه و گلویم در جریان است.
آن گاه که حسین برای برانداختن اهل گمراهی و نفاق از من یاری طلبید.
اگر آن روز جانم را برای یاریاش مینهادم، روز قیامت به کرامت و جایگاه والا دست مییافتم.
عبیدالله بن حر، پس از مرگ یزید و فرار ابن زیاد، با قیام مختار همصدا شد و به همراه گروهی به مدائن رفت، ولی در کنار مصعب بن زبیر با مختار جنگید.
بعد از مدتی مصعب به او مظنون شد و او را حبس کرد. مدتی بعد با شفاعت گروهی از قبیله مذمح آزاد شد.
ابن حر، بعد از آزادی به عبدالملک مروان پیوست و چون به کوفه آمد شهر را در دست کارگزاران ابن زبیر دید. و مورد تعقیب یاران مصعب قرار گرفت و با بدنی مجروح بر کشتی سوار شد تا از فرات عبور کند، و برای فرار از اسارت خود را در آب انداخت و کشته شد و مصعب بن زبیر، عبیدالله بن حر را بر دروازه کوفه آویخت.
📝نگارنده: حسین ابراهیمی
✅ نشـراین پیامصـدقهجـاریهاست.
#من_امام_حسین_یا_من_شمر
@sh_hosein