eitaa logo
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
606 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
462 ویدیو
49 فایل
مسیرهای طولانی را فقط شوق و علاقه درمان می‌کند و یک زمزمه‌ی آرام از تو گفتن و شنیدن و یک قلبِ‌زیبا برای تکیه دادن... #امام_زمان 📲 توسط ادمین اداره می‌شود. ✍️ انتقادات و پیشنهادات: 📧 لینک پیام ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/16907159673435
مشاهده در ایتا
دانلود
حَوِّل قلوبنا بِبُکاء علی الحُسین...
ای خدایی که جواب آدم پریشان و وامانده را می‌دهی بدحالی ها را از بین می‌بری خوبی‌هایت زیاد است از راز دل‌ها خبر داری و پرده‌پوشی‌ات قشنگ است بخشش و بزرگواری خودت را پیشت واسطه کرده‌ام. به آستانت و به خود مهربانیات متوسل شده ام پس جوابم را بده امیدم را ناامید نکن توبه‌ام را قبول کن و اشتباهاتم را بپوشان به امید بخشش و مهربانی‌ات ای مهربان ترین! @sh_hosein
اکنون کہ شما تا اوج رفته‌اید و ما در موج مانده‌ایم دَستمان را بگیرید..! @sh_hosein
📝 ... صدای ذوالجناح به گوش رسید، امیدوار شدند گفتند امام حسین ‏یکبار دیگر آمده خداحافظی کند وداع کند. وقتی پرده خیمه را کنار زدند، یا اباعبدالله دیدند ذوالجناح ‏آمده اما غرق در خون است. زین واژگون شده، متوجه شدند چه اتفاق افتاده، فهمیدند یک جا ذوالجناح ‏حضرت را روی زمین گذاشته. تعبیر ناحیه مقدسه این است: دیگر نتوانستند صبر کنند... مِنَ ‏الخُدور ناشرات الشُعور علی الخُدود لاطِماتِ الوُجوه سافرات و ‏بالعَویل داعِیات. و بعدَ العزِّ مدلّلات. احساس کردند سایه امام حسین از سرشان رفته و إلی مَسرَعِکَ ‏مبادرات؛ به سرعت به طرف قتلگاه آمدند. دشمنان حضرت را در حلقه محاصره خودشان قرار داده بوند. فرقة ‏بالسُّیوف و فرقة بالرماح و فرقة بالحجاره شمشیر بود، نیزه بود، بر بدن حضرت فرود می آمد. عده‌ای ‏دامن‌هایشان را پر از سنگ کرده بودند سیدالشهدا را سنگباران می‌کردند. اینجا بود اهل حرم تصمیم گرفتند ‏بروند سپر امام حسین بشوند. نگذارند دشمن به بدن حضرت سنگ بزند. نگذارند شمشیر به حضرت اصابت ‏کند. ‏ به طرف قتلگاه میرفتند سیدالشهدا به بی‌بی زینب دستور داد: خواهرم برگرد. اهل حرم را هم برگردان. بی ‏بی زینب نمی‌دانم چه کرد؟ چجوری دختر امیرالمومنین این زن و بچه را تو این بیابان جمع کرد؟ به طرف خیمه ها برگرداند، همه را برگرداند. فقط گفتند یک نفر از دست بی بی زینب خودش را رها ‏کرد، آمد تو گودیِ قتلگاه سپر امام حسین شد. از خیمه گاه دویدم و گفتم عمو کجاست؟ این پیکر عموست که در زیر دست و پاست؟ دیدم نگاه چشم عمو رو به خیمه هاست دیدم که بر عبای عمو جای رد پاست خوشا بحالش تو آخرین لحظه امام حسین تو بهترین ‏صحنه درگیریِ امام حسین سپر شد. آقازاده امام مجتبی عبدالله خودش را رسانید به امام حسین. هرچه عمه تلاش کرد او را برگرداند نشد. آمد تو گودیِ قتلگاه دست را سپر کرد تنش را سپر کرد. عمو رسيدم و ديدم؛ چقدر بلوا بود! سر تصاحب عمامه تو دعوا بود به سختی از وسط نيزه‌ها گذر كردم هزار مرتبه شكر خدا كمی جا بود! تو ‏بهترین حالات سیدالشهدا تو آغوش امام حسین داغ رو دل امام حسین گذاشت ولی خودش از دامن امام ‏حسین تو گودیِ قتلگاه به معراج رفت. ‏ الا لعنه الله علی القوم الظالمین ✍حسین ابراهیمی @sh_hosein
سخنرانی چهارم ماه محرم.ب، ۱۴۰۲.mp3
11.93M
○| |○ ✔️ سخنرانی کامل روز چهارم محرم 📜موضوعات: ●چرا خدا در دنیا بلا و مصیبت قرار داد؟؟؟ ●انواع و اقسام بلا ●بلا و مصیبت‌هایی که بر سر امام حسین آمد، از کدام انواع بلاهاست؟؟؟ ●راز شادی و لبخند امام حسین در گودی قتلگاه چیست؟؟؟ 🎙حسین ابراهیمی 🔻استان بوشهر، شهر خورموج، روضه‌خانگی 🗓۳۱ تیر ۱۴۰۲ ⚠️بابت کیفیت پایین صوت‌ عذرخواهی می‌کنم. @sh_hosein
... و آگاه باشیم که؛ آدم‌های خود ساخته؛ زاده نشدن؛ ؛ شدند... @sh_hosein
خدای من! پیشت گلایه آورده‌ام از «خود»م همانی که یک ریز از من بدی می‌خواهد و برای خطاکردن پایِ کار است مشتاق سرپیچی است و انگار برای قهر تو داوطلب است مدام به جاده های نابودی میکشانَدم تا از من پیش تو ناچیزترین «نابود» را بسازد هم مرض‌های زیاد دارد هم آرزوهای دور و دراز! بلایی سرش بیاید دادش بلند است خوبی ببیند، ناخن خشکی می‌کند. عاشق بازیگوشی‌های بیخود است و لبریز از سهل انگاری و فراموشی. برای گناه به عجله میاندازدم و برای توبه به دلم وعده امروز و فردا می‌دهد! @sh_hosein
دوباره روضه شروع شد.mp3
10.46M
دوباره روضه شروع شد به ساعت حرم آخ عجب حکایتیه حکایت حرم 🎙 @sh_hosein
📝 ... به حضرت عرض کرد عموجان من هم فردا به شهادت می رسم؟ حضرت اول یک ‏سوال از او کردند، فرمودند: عزیزِ دلم مرگ در نظر تو چه جور است؟ دوست داری مرگ را؟ عرض کرد: آقا مرگ ‏در رکاب شما أحلی من العسل؛ از عسل شیرین تر است. حضرت فرمود پس به تو بشارت دهم تو هم به ‏شهادت میرسی ولی شهادتت همراه با یک سختی و شهادت ویژه ایست. خدای متعال برایت یک سفره ی ‏خاصی پهن کرده. خیلی هم سخت است شهادتت. ‏ همین طور هم شد، شنیدید آمد محضر امام اجازه بگیرد حضرت اجازه ندادند. التماس کرد حضرت اجازه ‏دادند برود میدان. سوار بر مرکب شد، گفتند پاهایش به رکاب نمی‌رسید. زره نپوشیده بود، جوری جنگید ‏مجبور شدند، محاصره اش کنند. از اسب رو زمین افتاد عمو ‏را صدا زد... آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی امام حسین علیه‌السلام یکی از جاهایی که پیداست خیلی غصه خوردند در عاشورا اینجاست. گفتند ‏حضرت به سرعت خودش را رسانید ولی دید قاسم در حلقه محاصره دشمن است. تا برود دشمن را ‏دور کند، از حلقه محاصره قاسم را بیرون بیاورد، بدن مطهر حضرت زیر سُم اسب‌ها قرار گرفت. یک وقتی ‏گردوغبار میدان فرو نشست. حضرت آمد بالینش دیگر کار تمام شده. در حال جان دادن است. پا به زمین ‏می‌کوبد. امان ز لحظه آخر كه دست و پا می‌زد عموی بی‌كس خود را فقط صدا می‌زد امان ز تشگی و پا كشيدنش بر خاك كه مُهرِ داغِ دلش را به كربلا می‌زد حضرت فرمود چقدر برای عمویت سخت است تو او را صدا بزنی اما نتواند تو را اجابت کند. نتواند ‏کاری برای تو انجام بدهد. بدن قاسم را برداشت به سینه چسبانید ولی ‏می‌گویند وقتی می‌رفت دیدند پاهای قاسم روی زمین می‌کشد... الا لعنه الله علی القوم الظالمین ✍حسین ابراهیمی @sh_hosein
سخنرانی ۵ ماه محرم، ۱۴۰۲.mp3
12.33M
○| |○ ✔️ سخنرانی کامل روز پنجم محرم ۱ 📜موضوعات: ●فوائد گریه بر امام حسین علیه‌السلام. ●آیا هرکس برای امام حسین گریه کند وارد بهشت می‌شود؟ 🎙حسین ابراهیمی 🔻استان بوشهر، شهر خورموج، روضه‌خانگی 🗓۱ مرداد ۱۴۰۲ ⚠️بابت کیفیت پایین صوت‌ عذرخواهی می‌کنم. @sh_hosein
شنیده‌ام که‌دلت هرکجاگرفت‌وشکست به پشت‌بام برو زیر آفتاب بایست سلام‌کن به «حسین» و شبیه ابر ببار برآن‌کسی‌که‌خدا درغمش‌نخست‌گریست! @sh_hosein
سخنرانی منزل پدر شهید محمد مهربان‌پور. ۵ محرم ۱۴۰۲.mp3
6.51M
○| |○ ✔️ سخنرانی کامل روز پنجم محرم ۲ 📜موضوعات: ●حکایت ما مثل حکایت تاجر و طوطی هست... 🎙حسین ابراهیمی 🔻استان بوشهر، شهر خورموج، منزل پدر شهید محمد مهربان‌پور 🗓۱ مرداد ۱۴۰۲ ⚠️بابت کیفیت پایین صوت‌ عذرخواهی می‌کنم. @sh_hosein
به جایی باید برسیم که جز هیچ چیز دیگری ارزش دویدن را نداشته باشد _ ازدواج _ خانواده _ تمام سلول های آرزوهای‌مان همه از این نگاه عبور کند... مراقب باشیم آرزوهای مان از جنس ملک ری نباشد که رنگ دینی گرفته باشد... @sh_hosein
یا من حُبّک احلی‌ من‌ العسـل...
خدایا! گله مندم از دست دشمنی که من را به بیراهه می‌بَرد و شیطانی که فریبم می‌دهد. شیطانی که سینه‌ام را با وسوسه پر کرده و پچ پچ‌هایش دلم را محاصره کرده با هوس‌هایم دست به یکی می‌کند کاری می‌کند که عشق دنیا به چشمم قشنگ بیاید و خودش مانع شده بين من و بندگی و نزدیک شدن به تو @sh_hosein
🌱یادمون باشه، ما سه نوع تقوا داریم! تقوای گریز ← یعنی در یک سری شرایط خودت رو اصلا قرار ندی و فرار کنی چون آگاهی که کارت تموم میشه اگر بمونی مثل حضرت یوسف تقوای پرهیز ← یعنی در یک سری شرایط که قرار گرفتی سعی کنی از انجام عمل نادرست پرهیز کنی. تقوای ستیز← یعنی آنقدر قدرتمند خودت رو دیدی که در شرایطی نامناسب قرار بگیری و تغییر نکنی، برای اینکه بجنگی. مثل کسانی که قدرت حضور در رسانه های مثل اینستاگرام و... رو بدون اینکه به فحشا کشیده بشن برای کار فرهنگی، دارند. ما باید خودسازی هامون رو طبق این سه مورد بالا انجام بدیم👆🏻 سعی کنیم بدونیم در حال حاضر باید کدام نوع رو انجام بدیم. @sh_hosein
📝 ... بریم در خونه شیر خواره اباعبدالله. اگه كسی دست خالی برگرده، فقط و فقط تقصیر خودشه، چون از هر طرفی كه برای این آقازاده گریه می كنی، یه نفر دعات می‌كنه... یه طرف مادرش رباب دعا می كنه، یه طرف عمه جانش زینب دعات می كنه، یه طرف رقیه كنار گهواره نشسته، یه طرف بابای مظلومش دعات می كنه... بچه رو روی دست گرفته ابی عبدالله، فرمود: ان لم ترحمونی، اگر به من رحم نمی كنید، فارحموا هذا الطفل، به این بچه رحم كنید، إما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً؟؟؟ ماهی رو از آب بیرون می ندازید، تا اون موقعی كه جون داره، خودش رو هی از رو زمین بلند می كنه، بالا و پایین خودش رو می ندازه، دیگه جونی براش نمی مونه، این لب هاش رو بهم می زنه، عرب این لحظه رو می گه تلضی. ابن سعد ملعون، دید وضع سپاه داره به هم می ریزه، یه نگاه به حرمله نانجیب كرد، امتحانش رو پس داده، او چشم اباالفضلم هدف گرفته، گفت: چرا جوابش رو نمی دی؟ نانجیب گفت: پدر رو نشونه بگیرم یا بچه رو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمی بینی؟ یه وقت ابی‌عبدالله دید گوش تا گوش علی اصغر بریده شده... لالالا گل بابا دیگه سقا نمی‌تونه آب بیاره لالالا گل پرپر بخواب اصغر مادرت که شیر نداره لالالا گل یاسم در هراسم حرمله تو رو ببینه لالالا گل سنبل چه قشنگ زل زدی تو چشمای بابا لالالا دل بریدی پر کشیدی از روی دستای بابا الا لعنه الله علی القوم الظالمین ✍حسین ابراهیمی @sh_hosein
اگر شجاعت مقابله با کافرانِ مسلمان نما را نداشته باشید... کاری با امام زمان تان خواهیدکرد که درجنگ با کردند... گفتند ما با؛ ؛ نمی‌جنگیم ما با ؛ نمی‌جنگیم... ؛ دستور به جنگ داد فرمود قران هارا از سر نیزه بیندازید اما قبول نکردند... چون‌گول ظاهر مقابل را خوردند... هر نیست... هرنوایی هم؛ نیست مجلس و هییت و روضه ای که در آن نقشه قتل؛ کشیده شود... از و مجلس یزید هم نکبت بار تر است... @sh_hosein
سخنرانی ششم ماه محرم.ب، ۱۴۰۲.mp3
11.99M
○| |○ ✔️ سخنرانی کامل روز ششم محرم 📜موضوعات: ●چرا به زینب کبری سلام‌الله‌علیها می‌گویند ام المصائب؟؟؟ ●داستان شعر شیخ هادی کاشف الغطاء درمورد حضرت زینب و امام زمان علیهماالسلام 🎙حسین ابراهیمی 🔻استان بوشهر، شهر خورموج، روضه‌خانگی 🗓۲ مرداد ۱۴۰۲ ⚠️بابت کیفیت پایین صوت‌ عذرخواهی می‌کنم. @sh_hosein
شکایت از این دل سنگ را پیش خودت می‌آورم دلی که با هر وسوسه ای زیر و رو می‌شود و پر از چرک و زنگ‌زدگی شده و شکایت این چشم را هم چشمی که موقع گریه از بیم تو، خشک است و موقع تماشای دیدنی‌های دلخواه خودش، خیره! خدای من! اگر قدرت تو در میان نباشد نه تغییری میکنم نه از خودم قوّتی دارم. اگر تو نگهم نداری از گرفتاری‌های این دنیا خلاص شدنی نیستم. پس تو را به همان حکمت بی‌کم‌وکسرت و به آن اراده بی حد و مرزت قسم که نگذار سراغ چیزی جز بخشندگی‌ات بروم و هدف آزمایش‌های فریبنده باشم. برایم در مقابل دشمنان یار باش و در رسوایی‌ها و زشتی‌ها، پرده دار! هم از بلاها حفظم کن و هم از گناهان به امید بخشش و مهربانی‌ات، مهربان ترین! @sh_hosein
📝 ... گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم مگر میشود از رسول خدا ‏دل کند؟ اشبهُ الناس خلقاً و خُلقاً و منطقاً برسوله. نفس شمرده زدم وز پی ات پیاده دویدم محاسنم کف ‏دست بود و اشک به چشمم گهی زپای فتادم گهی زجای پریدم دلم به پیش تو جان در قفات دیده به ‏قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم؟ ‏ یک نگاه به قد و بالای علی کرد فَستَأذَنَ أبا فأذِنَ لَهُ؛ آمد محضر حضرت اجازه گرفت بی درنگ به او اجازه ‏داد فرمود علی جان برو. ولی تعبیر مقاتل این است وقتی راه افتاد حضرت دنبال سرش به راه افتاد محاسنش را کف دست گرفت... اللهم اشهد علی هولاء القوم قد بَرزَ إلیهم غلامٌ أشبَهُ الناس خلقا و خُلقا و ‏منطقاً برسول‌الله. خدایا تو شاهد باش چه کسی به سمت آنها می‌رود چه کسی به میدان نبرد میرود؟ شبیه ترین ‏مردم به رسول خدا. آنهم در خَلق و خُلق و منطق.... طولی نکشید صدای علی از میدان آمد: أبتا علیکَ مِنِ السلام هذا جدّی رسول ‏الله قد سقانی بکأس الاوفاء؛ بابا رسول خدا آمده من را سیراب کرد نگران تشنگی من نباش... تعبیر مقاتل این ‏است به سرعت خودش را رسانید سوی میدان. ولی یک وقتی رسید قَطّعوهُ بسیوف إرباً إرباً ای وای سَقَطَ عن ‏الفَرَس... با دوزانو تا کنار بدن علی آمد، فجلَسَ علی التُّراب فبَکاء بُکاءً عالیا، رو خاکهای گرم کربلا نشست ‏بلند بلند گریه کرد... ای پسر من پدرِ پیر تو هستم پدر پیر و زمینگیر تو هستم ای جگر گوشه ی من لب وا کن شاد و خرسند ‏دلِ بابا کن الا لعنه الله علی القوم الظالمین ✍حسین ابراهیمی @sh_hosein
به‌شبِ‌قدر نزدیک‌می‌شویم... قدرِ‌مان را قدرِ خود قرار بده... @sh_hosein
‌ حسین(علیه‌السلام) در دعای روز عرفه: الهی اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ خدایا، تو پناه منی هنگامی که درمانده‌ام کنند راهها با همه وسعتی که دارند و زمین بر من تنگ گیرد با همه پهناوریش و اگر نبود رحمت تو بـطور حتم من هلاک شده بودم. و تویی نادیده گیر لغزشم و اگر پرده پوشی تو نبود مسلما مـن از رسواشدگان بودم. و تویی که به یاری خود مرا بر دشمنانم یاری دهی و اگر نبود یاری تو من مغلوب شده بودم. ای که مخصوص کرده خود را به بلندی و برتری و دوستانش بوسیله عزت او عزت یابند. ای که پادشاهان در برابرش طوق خواری بـه گردن گذارند و آنها از سَطَوَتَش ترسانند. می‌داند حرکت خیانت چشمها را و آنچه را سینه ها پنهان کنند و حوادثی که در کمین زمانها و روزگارها است. @sh_hosein
سخنرانی هفتم ماه محرم.ب، ۱۴۰۲.mp3
13.98M
○| |○ ✔️ سخنرانی کامل روز هفتم محرم 📜موضوعات: ●شهدا مقلد اصحاب امام حسین علیه‌السلام بودند. ●سخنان شهید حسین خرازی قبل از عملیات. ●گناهان یک شهید ۲۰ ساله... 🎙حسین ابراهیمی 🔻استان بوشهر، شهر خورموج، روضه‌خانگی 🗓۳ مرداد ۱۴۰۲ ⚠️بابت کیفیت پایین صوت‌ عذرخواهی می‌کنم. @sh_hosein
روضه‌خوانها؛ به روضه‌ی شما که می‌رسند؛ ماجرا را به تسبیحی تشبیه می‌کنند که نخش پاره شده... که روی زمین پخش و پلا شده... که دیگر نمی‌شود؛ دانه‌هایش را جمع کرد..! ع ل ی ا ک ب ر @sh_hosein