﷽
🌷پاسدار بیت المال...
🔹کف اتاق، بین کلی کاغذ و فاکتور نشسته بود و با حساب کتاب هایش سر و کله می زد. زیادی فاکتورها روی فرش صحنه ناخوشایندی درست کرده بودند. آدم سرگیجه می گرفت. دو هفته می شد که این وضع را تحمل کرده بودم. نشستم کنارش و گفتم:
"حاج مهدی! اعصاب ما رو خرد کردی. این چه وضعیه؟ راحت برو جنس بخر و بیا. این قدر حساسیت به خرج نده."
گفت:نه، به من #اعتماد کردن این پول ها رو دادن دستم. باید حساب کتابم #دقیق باشه.
حاج مهدی اخه هر شب سه ساعت میشینی لابه لای این کاغذا چی یادداشت میکنی!؟
با خونسردی گفت:"اینا بیت الماله"، من مسئول اینام باید #دقیق باشه.
🔸آقامهدی به حساب کتاب هایش خیلی حساس بود و بادقت رسیدگی میکرد او نمونه ای از یک مسئول #متعهد و سخت گیر در حفظ بیت المال بود.
امیر المومنین در این مورد میفرماید : مسلمان در امانت خیانت نورزد ، در وعده تخلف نکند و در سخن دروغ نگوید.
📌روایت از همرزم شهید
#سیره_عملی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#کتاب_ردپای_اردیبهشت
🍃
🌸✨
🍃✨✨ @sh_mahdidehghan
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
﷽
🌷نوازش موهای خاک گرفته!
🌿 گاهی کارهایمان کمتر بود و فرصت داشتیم به محله ای نزدیک فرودگاه سر بزنیم. حتی آن شهرک کوچک هم از حملات #داعش در امان نمانده بود. خیلی از خانواده ها بی سرپرست شده بودند. مشخص بود که سوری ها در آن شهرک #ویرانه که هیچ امکاناتی نداشت، به سختی زندگی می کردند.
🧕دختر بچه های یتیم با لباس های کهنه و خاک آلود میان آوارها بازی می کردند و شعر می خواندند. برایشان غریبه نبودیم. ما را از لباس های #بسیجی مان شناختند و بدون ترس آمدند جلو. آقا مهدی هر بار، با دیدن آن همه فقر و نداری به هم میریخت. رفت طرف ماشین و برایشان خوراکی آورد. چشم دختر بچه ها از شادی برق زد نان های تازه را با ذوق و شوق از دستش گرفتند و با لذت خوردند.
🍀 مثل همیشه یکی یکی بغل شان کرد. موهای خاک گرفته شان را #نوازش کرد و آن ها را بوسید. خوب می فهمیدم که دلش برای #فاطمه اش پر می کشد.
📌روایت از همرزم شهید
#سیره_عملی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#کتاب_ردپای_اردیبهشت
🍃
🌸✨
🍃✨✨ @sh_mahdidehghan
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
﷽
✏️ لوله ی خودکاری که دور انداخته نشد!
🍀پشت دو تا میز نزدیک هم مینشستیم. آنقدر نزدیک که جزئیات خودکار توی دستش را هم میدیدم. جوهر خودکارش بعد از دو ماه نوشتن، ته میکشید سرم را به حالت تاسف تکان میدادم و میگفتم: مهدی جان این خودکار از نفس افتاده. دیگه داره جون میکنه. نمیخوای بندازیش دور؟
با تعجب میگفت باید تا آخرین قطره ی خونش بنویسه.
روز بعد که خودکار تمام میشد، مهدی لوله ی جوهر را دور میانداخت و لوله پلاستیکی را میگذاشت داخل کشو. نگاهش میکردم و میگفتم: اون رو دیگه واسه چی نگه میداری؟ میخندید و میگفت یه بار دیدی یه خودکار بشکنه، اون وقت این لوله ی زاپاس رو می ذاریم جاش.
🌿 مهدی همیشه به حفظ #بیت_المال همین قدر نگاه ریزبینانه داشت. وقتی از حساسیت هایی که نشان میداد تعجب میکردم، میگفت" تو مواظب آخرتت باش، قیامت دنیا خودش ذلیلانه میاد پیشت". به حرف هایش واقعا اعتقاد داشت و شعار نمی داد، برای مهدی به معنای واقعی حفظ #بیت_المال و #خدمت کردن به مردم مهم بود.
📌به روایت از همکار شهید
#سیره_عملی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#شهیدانه
🆔️ @sh_mahdidehghan
࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐;
﷽
🌷رأفت و مهربانی
🌿از انبار مقداری خرما، برنج و لبنیات تحویل گرفتیم.
در اولین ایست بازرسی که تعدادشان در آن مسیر کم هم نبود، چشمش به سربازان سوری افتاد. مردمان فقیری که در آن بیابان خدا، خورد و خوراک درستی نداشتند. به من گفت: « این آذوقه ای که ما می بریم رزق اینا هم هست»
از ماشین پیاده شد و مقداری ماست، پنیر و آب معدنی به سوری ها داد. تهیه ی آب برای خود ما هم خیلی مشکل بود. آب آن منطقه قابل خوردن نبود. از طرفی پایگاه اصلاً لوله کشی نداشت. آب تانکرها آشامیدنی نبود و فقط مصرف بهداشتی داشت.
وقتی نشست توی ماشین، با ذوق و شوق گفت:"دیدی چه قدر خوش حال شدن!"
☘️آقا مهدی خیلی با محبت و دل رحم بود. تا به پایگاه برسیم نصف خوراکی ها را بذل و بخشش کرده بود.
در زیارت نامه #امام_رضا(ع) وارد شده، "السلام عَلَی الإمامِ الرَّئوف" ، یکی از اوصاف امام رضا #رأفت_و_مهربانی است. دوستداران امام رضا هم این خصیصه را در خود پرورش می دهند.
📌روایت از همرزم شهید
#سیره_عملی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#شهید_امام_رضایی
#کتاب_ردپای_اردیبهشت
🍃
🌸✨
🍃✨✨ @sh_mahdidehghan
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃