وقتی یک روضه رو چندبار داشتی گوش میدادی و دلت کربلا میخواست...💔
#ممنونم_که_به_یادمون_بودید♥️
#رقیه_جان
#کربلا
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian
🌼
فصل بهار آمد و رنگ بهار نیست
اردیجهنم است زمانی که یار نیست...
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان_عج
#سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج_صلوات
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین
#داستان_مریم
#بخش_سوم
#فصل_هفتم_قسمت۱
✨بهمن ماه سال ۱۳۸۱ بود. ننه محمد مثل هر سال در زینبیهای که در طبقه پایین منزلشان است، مراسم سالگرد شهید مهدی بیداری را برگزار میکرد.
🍃زنها دور هم نشسته و صحبت میکردند. ننه محمد گفت:
_سال ۱۳۶۷ وقتی جنگ تمام شد به آبادان برگشتیم. من و حاج آقا به خانه آمدیم. آن زمان هنوز زینبیه را نساخته بودیم. من طبقه بالا بودم که یکهو صدای فریاد حاج آقا بیداری آمد. هراسان پایین آمدم. دیدم حاج آقا به گوشهای اشاره کرد. دیدم که یک کبوتر🕊 زیبا که دور گردنش خال خال قهوهای و بدنش مثل برف سفید است کنار حوض نشسته است. دُمش بلند و خیلی خوشگل بود. من و حاج آقا مات و مبهوت مانده بودیم. کبوتر سفید🕊 با نگاه از ما اجازه گرفت و بعد از حوض آب خورد. نگاهی به من و حاج آقا کرد و رفت طرف در. دوباره برگشت به ما دو نفر نگاه کرد و بعد پرواز کرد. آمد بالای سرمان چرخید و بعد رفت. یکهو بغض هر دویمان ترکید. همان جا گریه کنان به حاج آقا گفتم: حاج آقا متوجه شدی این پرنده کی بود؟ این کبوتر🕊، روح مهدی بود. من میدانستم که مهدی ما را تنها نمیگذارد. پس از آن بود که من و حاج آقا طبقه پایین خانه را زینبیه کردیم.
مؤلف: #داود_امیریان
ادامه دارد...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین
#داستان_مریم
#بخش_سوم
#فصل_هفتم_قسمت۲
🌴ننه هادی در حالی که میگریست گفت:
_حرف دل مرا زدی ننه محمد. خدا خیر کند. چند وقت پیش من هم خواب عجیبی دیدم. در خواب دیدم که آقای خامنهای آمده و روی نیمکت حیاط خانهمان نشسته است. رفتم جلو و گفتم:
_آقا چرا تو حیاط نشستهاید. تشریف بیارید داخل خانه.
♥️آقای خامنهای با مهربانی لبخند زد و گفت:
_من آمدهام که در نبود همسر و فرزندان و دامادهای شهیدت مراقب شما و دخترتان باشم.
وقتی از خواب پریدم مطمئن شدم که ما تنها نیستیم.
مؤلف: #داود_امیریان
پایان فصل هفتم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian
هدایت شده از شهیده مریم فرهانیان
سوره قیامت
برای سلامتی و ظهور امام زمان عج و هدیه به شهیده #مریم_فرهانیان
✨✨✨✨✨✨✨✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿١﴾
وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿٢﴾
أَیَحْسَبُ الإنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿٣﴾
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿٤﴾
بَلْ یُرِیدُ الإنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿٥﴾
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿٦﴾
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿٧﴾
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿٨﴾
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿٩﴾
یَقُولُ الإنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿١٠﴾
کَلا لا وَزَرَ ﴿١١﴾
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿١٢﴾
یُنَبَّأُ الإنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿١٣﴾
بَلِ الإنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿١٤﴾
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿١٥﴾
لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿١٦﴾
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿١٩﴾
کَلا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿٢٠﴾
وَتَذَرُونَ الآخِرَةَ ﴿٢١﴾
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾
تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾
کَلا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿٢٦﴾
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿٢٧﴾
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿٢٨﴾
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿٢٩﴾
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿٣٠﴾
فَلا صَدَّقَ وَلا صَلَّى ﴿٣١﴾
وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿٣٢﴾
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿٣٣﴾
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿٣٤﴾
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿٣٥﴾
أَیَحْسَبُ الإنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿٣٦﴾
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿٣٧﴾
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿٣٨﴾
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالأنْثَى ﴿٣٩﴾
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿٤٠﴾
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین
#داستان_مریم
#بخش_سوم
#فصل_هشتم_قسمت۱
🍀از مدتها پیش قلب ننه هادی اذیتش میکرد. چند بار دکترهای متخصص معاینهاش کرده بودند و ننه هادی برای ساکت کردن دردش دارو استفاده میکرد. اما درد اصلیاش دوری از عزیزانش بود. مهدی را که همان اوایل جنگ از دست داد و #مریم در سیزدهم مرداد ۱۳۶۳ به شهادت رسید. هنوز عزادار #مریم بود که در بهمن ماه همان سال فرجالله زال بهبهانی همسر عقیله در عملیات بدر شهید شد و همسایهی مریم شد. اما مهدی بیداری همسر فاطمه فرهانیان دوری باجناقش را طاقت نیاورد و در بهمن ماه سال بعد در فاو به دیدار #مریم و مهدی شتافت. او را هم در کنار #مریم و فرجالله به خاک سپردند.
بعد از جنگ به پیشنهاد هاشم مطوری همسر جواهر فرهانیان، عقیله به همراه دو یادگار همسرش مجتبی و زینب به اصفهان رفتند. عقیله در اصفهان معلم شد. بعد هم فاطمه با محمد بیداری برادر همسرش ازدواج کرد و آنها هم به اصفهان رفتند. ننه هادی تنهاتر از همیشه شد. اما فکر نمیکرد که با رفتن حاج لطیف در سال ۱۳۷۰ تنهاتر شود. حالا ننه هادی با دختر کوچکش بتول که معلم است زندگی میکرد. وقتی مراسم بیست و سومین سالگرد شهادت مهدی برگزار شد بار دیگر قلب ننه هادی به درد آمد. دختران ننه هادی با اصرار و تمنا ننه هادی را به اصفهان بردند. او را پیش پزشک متخصص بردند. نظر پزشکان این بود که هر چه سریعتر قلب ننه هادی جراحی شود. اما ننه هادی راضی به این کار نبود.
مؤلف: #داود_امیریان
ادامه دارد...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian
سلام و عرض ادب
روز معلم را به همه معلمهای محترمی که در کانال شهیده فرهانیان هستند تبریک میگیم، به خصوص به خواهران عزیز شهیده #مریم فرهانیان💐
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کربلا کربلا ما داریم می آییم ✌️🏼
بچه ها عجله کنید از بسیجیهای اروپا و آمریکایی عقب نمونیم✋🏼
انقلاب خمینی
تو به ما جرات طوفان دادی🕊🌹🕊
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
https://eitaa.com/sh_mfarhanian