May 11
شرح مناجات شعبانيّه ١
🔆اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد؛
خداوندا؛ بر محمد و آل محمد رحمت فرست.
✳️صلوات آنقدر اهميّت دارد كه جزئى از تشهد نماز گشته و فقدان آن موجب بطلان نماز است...
✳️در آداب دعا كردن آمده است كه براى پذيرفته شدن دعا و استجابت قطعى آن، قبل و بعد از دعا صلوات ذكر شود و دليل آن چنين ذكر شده است:
دعايى كه قبل و بعد از آن صلوات ذكر شود در حقيقت سه دعا است، زيرا معناى صلوات طلب رحمت خاص براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اهلبيت آن حضرت است و به طور قطع اين دو صلوات ـ قبل از دعا و بعد از دعا ـ مستجاب و مورد پذيرش الهى است؛ زيرا امكان ندارد خداوند اين دعا را كه خالصترين دعاها براى بهترين بندگان است مستجاب ننمايد، و نيز از فضل و كَرَم خداوند دور است كه دعاى پيچيده در ميان دو دعاى مستجاب را نپذيرد.
پس به طور قطع چنين دعايى مستجاب است و خداوند آن خواسته را يا بهتر از آن را عنايت خواهد كرد.
✳️حال ممكن است اين پرسش مطرح شود كه صلوات در تشهّد نماز و ... كه قبل و بعد از آن دعايى نيست...حكمت اين صلواتها چيست؟
پاسخ اين سؤال به سه مقدمه نيازمند است:
1. انسان براى هر كارى كه از روى اختيار انجام مىدهد، نتيجه و هدفى در نظر مىگيرد. بنابراين، هر دعايى كه مىكنيم به قصد اجابت است.
2. نمىدانيم كه دعاهاى شخصى ما به صلاح بوده و سودى براى ما دارد و در نتيجه پذيرفته مىشود يا خير، اما مىدانيم كه صلوات حتماً اجابت مىشود. بنابراين انسان عاقل وقت خود را صرف دعايى مىكند كه يقين دارد پذيرفته مىشود.
3. وقتى كه براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اهلبيت آن حضرت طلب رحمت مىكنيم، در واقع هديهاى به پيشگاه آنان تقديم مىكنيم و مىدانيم كه جود و كرم ايشان اقتضا مىكند آن بزرگواران نيز هديه ما را جبران كنند و بىپاسخ نگذارند و پاسخ آنها دعايى است كه براى ما مىكنند و دعاى آنها حتماً پذيرفته خواهد شد.
پس اگر براى خودمان دعا كنيم معلوم نيست پذيرفته شود ولى اگر آنها براى ما دعا كنند قطعاً مستجاب است
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص۹-۱۲
#ماه_شعبان
#ماه_رجب
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ٢
🔆اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد؛
خداوندا؛ بر محمد و آل محمد رحمت فرست.
✳️بازگشت اين صلواتها به خود انسانهاست. چرا كه ما براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و خاندانش طلب رحمت مىكنيم و چون ظرف وجودى آنان لبريز از رحمت الاهى است و نيازى به آن ندارند، اين رحمت به كسانى كه تحت ولايت آنها هستند سرازير مىشود. درست مثل آنكه، شخصى استكان يا ليوانى را پر از آب كرده است و اگر مرتب از او بخواهيم بر روى آن آب، آبى بريزد قطعاً در ظرفى كه زير آن استكان يا ليوان وجود دارد سرازير شده و موجوداتى كه در آن ظرف يا اطراف آن هستند بهره مىگيرند. بنابراين هر كس صلوات مىفرستد به دليل سرريز شدن رحمت الاهى از ظرفيّت وجودى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اهلبيت(عليهم السلام)، بركت اين صلوات به خود او و ديگران مىرسد .
✳️انسان وقتى مىخواهد از يك شخص بزرگ و با عظمت چيزى درخواست كند ولى در خود چنين لياقتى نمىبيند بنابر اصول روانشناسى لازم است اوّل توجّه آن شخص بزرگ را به مطلوبش جلب كرده، سپس خواسته خود را مطرح نمايد. به عنوان مثال ابتدا به فرزند و يا دوست صميمى او اظهار ارادت و علاقه كرده و كمكم زمينه درخواست خود را فراهم نمايد.
در حقيقت با صلوات جرأت پيدا كردهايم در پيشگاه با عظمت الاهى سخن بگوييم و قبل از آنكه براى خود چيزى بخواهيم براى دوستان و عزيزانِ درگاه خداوند طلب رحمت كنيم، و به عبارت ديگر در عالم محبّت يك نوع ايثار نموده و با زبان خاصّى به اهلبيت(عليهم السلام) عرض مىكنيم: «ما گرچه خود سراپا نياز هستيم ولى چون شما را دوست داريم قبل از اينكه براى خود چيزى بخواهيم براى شما رحمت مىخواهيم».
گرچه اهلبيت(عليهم السلام) نيازى به درخواست ما ندارند ولى، كار ما در حقيقت مانند آن فقير گرسنه و بيمارى است كه درِ خانه كسى را مىزند و چنين مىگويد: «خدا عمرت بدهد. سلامتى عطا كند. بركت عنايت فرمايد». درست همان چيزهايى را كه آن فرد دارد براى او از خداوند درخواست مىكند. اين اظهار محبّت و جلب توجّه است، و هيچگاه او در جواب آن فقير نمىگويد من سالم هستم، زيرا مىداند اين فرد جز اين مقدار دعا، كار ديگرى نمىتواند انجام بدهد و مىخواهد بگويد، اگر تو سالم نبودى من از خدا مىخواستم كه به تو سلامتى عطا كند. پس اينگونه دعاها تبيين عقلى ندارد، بلكه تنها يك ابراز عشق و علاقه و محبّت است.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص 12-15
#ماه_شعبان
#ماه_رجب
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۳
🔆واسْمَعْ دُعائِى إِذا دَعَوْتُكَ، وَاسْمَعْ نِدائِى إِذا نادَيْتُكَ، وَأَقْبِلْ عَلَىَّ إِذا ناجَيْتُكَ،
شنوای دعایم باش آنگاه که میخوانمت و صدایم را بشنو هنگامی که صدایت میکنم و به من توجّه کن هنگامیکه با تو مناجات مینمایم.
✳️فرق بين دعا، ندا و نجوا:
اهل لغت گفتهاند: بين اين سه واژه تفاوتهايى وجود دارد،
✅دعا داراى مفهومى عام و معنايى گسترده است، يعنى اگر كسى را با هر زبانى و به هر كيفيّتى، خواه از راه دور يا نزديك و خواه بلند يا آهسته صدا بزنند و خواه آن فرد آشنا باشد و خواه بيگانه. به همه اين صدا زدنها دعا مىگويند.
✅ولى ندا به صدايى گفته مىشود كه بلند و فريادگونه است و انسان از راه دور و يا حتّى از راه نزديك، ولى نه به قصد رساندن صدا به گوش طرف مقابل، بلكه با انگيزهاى ديگر؛ مانند آرام شدن و تخليه روانى، صداى خود را بلند مىكند.
✅و نجوا به معناى حرف زدن خصوصى با كسى است به گونهاى كه ديگرى نمىتواند آن را بشنود. پس نجوا سخنى بين الاثنين است كه شخص ثالث از شنيدن آن بىبهره است. البته گاهى انسان با خدا نجوا مىكند و گاهى خداوند با انسان...
✳️نكته قابل توجّه آن است كه در بخش سوّم دعا، واسمع نجواى و يا واسمع مناجاتى، مطرح نمىگردد، بلكه به گونهاى مغاير با دو قسمت پيشين مىگوييم: «وأقبل علي اذا ناجيتك»، دليل آن اين است كه هنگام نجوا و سخن خصوصى نياز است طرف مقابل به طور كامل توجّه كند و اگر توجه كامل ننمايد غرض از نجوا حاصل نمىگردد و مىتوان گفت كه در نجوا تنها صحبت كردن به صورت خصوصى موضوعيّت دارد و محتوا اهميت چندانى ندارد و به عبارت ديگر سخن گفتن با محبوب و انس گرفتن مهمّ است و اگر محبوب عنايت نكند و روى خود را برگرداند نقض غرض مىشود.
پس انسان چه بخواهد و چه نخواهد خدا حرف او را مىشنود، ولى آنچه مطلوب اوست، گوش دادن و عنايت است و اجابت درخواستهاى او از طرف خداوند در مرحله بعد قرار دارد، همچنان كه در برخى از مناجاتها اصلا درخواستى وجود ندارد.
✳️بنابراين، شروع مناجات شعبانيه و ساير مناجاتها با اين نحوه دعا، در حقيقت دستورالعملى به بندگان است كه چگونه آداب دعا را رعايت و خود را لايق گفتوگو و مناجات با خداوند كنند و از او بخواهند كه بر آنها منّت گذارده و درخواست آنها را مورد توجه و عنايت قرار دهد. چرا كه گناهان آبرويى براى آنها نگذاشته و مانع از توجّه الهى گرديده است.
شروع مناجات با صلوات، اين معنى را نيز مىرساند كه حتى درخواست آمرزش گناهان نيز لياقت مىخواهد و با آوردن نام محبوب پروردگار، به خودمان لياقت مىدهيم تا خداوند استغفار ما را بپذيرد.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۱۸-۲۱
#ماه_شعبان
#شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۴
🔆فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْك؛
پس اى خداوند به سوى تو فرار كردم.
✳️گويا انسان دشمنانى دارد كه او را تهديد مىكنند و او مىخواهد از چنگ آنان فرار كرده و به نقطهاى در جهت عكس حركت دشمن به سرعتْ حركت كند.
✅بايد ديد ما چه دشمنانى داريم كه از چنگ آنها به سوى خداوند فرار مىكنيم.
✅بی ترديد خداوند جسم نيست تا در يك طرف قرار بگيرد و دشمن در طرف ديگر، اين فرار روحى و قلبى و معنوى است.
✅عواملى وجود دارند كه مىخواهند ما را به طرف مخالف پروردگار جذب كرده و پايين بكشند پس بايد نيرويى صرف كرد تا همانند موشكهايى كه از جاذبه زمين فرار مىكنند، ما نيز از نيروى مخالف فرار كرده و در فضاى ديگرى قرار گرفته، به سوى خداوند برويم.
✅در هر مرحله، عوامل بازدارنده بيشتر شده و داراى جاذبههاى بيشترى مىشوند، درست مثل دانشآموزانى كه در هر مقطع تحصيلى، با امتحانات متفاوت و پيچيدهترى مواجه مىشوند. ما نيز در مرحله نخست، با واجبات و محرماتى روبهرو هستيم كه در مرحله بعد تشخيص آن واجبات و محرّمات پيچيده مىگردد و در مراحل بعدى پيچيدهتر مىشوند تا جايى كه ممكن است انسان بين واجب و حرام نتواند فرق بگذارد و يا ترديد پيدا كند كه آيا فلان عملْ واجب يا حرام است.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۲۲-۲۴
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۵
🔆فقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْك؛
پس اى خداوند به سوى تو فرار كردم.
✳️ در اين مناجات با حضور قلب مىگوييم: اى خدا، من از دشمنى سرسخت و نيرومند فرار كردم و اگر فرار نكرده بودم دشمن بر من غالب مىشد و سعادت من از بين مىرفت». پيوسته در معرض دشمنان خطرناكى هستيم كه ما را رها نمىكنند و مىخواهند ما را از خدا دور كنند. اين دشمنان عبارتند از:
✅نفس: طبق روايتى از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) كه مىفرمايد: اَعْدى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ سرسختترين دشمنان، خواستههاى شيطانى و شهوانى خود فرد است كه سرگرم شدن به آنها موجب دورى از مقام قرب الاهى است.يعنى علاوه بر گناهان كبيره و اعمال حرام، حتّى خواستههاى نفسانى حلالْ مانع كمال و دست كم موجب ايستايى انسان مىگردند.
✅شيطان جنّى: بر اساس آيه شريفهاى كه از زبان شيطان نقل مىكند كه به خداوند عرض كرد: «فَبِعِزَّتِكَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِين»، شيطان دشمن قسم خورده ماست ...اين قسم بزرگى است كه شيطان ياد كرده كه همه فرزندان آدم را گمراه خواهد كرد.
✅شيطانزادگان: بر اساس آيه «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَقَبِيلُه»، شيطانزادگان و اطرافيان او دار و دسته شيطان جنّى هستند و از دشمنان ما مىباشند كه سنگر گرفته و ما را از درون سنگر خود مىبينند، ولى ما آنها را نمىبينيم و نمىفهميم از كجا به سوى ما تيراندازى مىكنند تا خود را از تيررس آنها دور كنيم و چارهاى انديشيده و پاسخ مناسبى به آنان بدهيم.
✅شياطين انسى: بر اساس آيه «شَياطِينَ الإِْنْسِ وَالْجِن»، شيطان جنّى شاگردانى از آدمىزادگان تربيت كرده كه كمتر از او نبوده و گاهى قدرتمندتر از او به وسوسه آدميان مىپردازند و به همين خاطر در سوره ناس دستور استعاذه از آنها را چنين صادر فرموده است: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ ... مِنَ الْجِنَّةِ وَالنّاس» به همين جهت عذاب بعضى از شياطين انس از عذاب شياطين جن بالاتر و بيشتر است.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۲۷-۳۰
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۶
🔆وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكيناً لَكَ مُتَضَرِّعاً اِلَيْكَ راجياً لِما ثَوابى لَدَيْك؛
و ايستادهام روبهروى تو در حالى كه مسكين تو و متضرع به سوى تو و اميدوار به ثوابى كه نزد تو است مىباشم.
✳️ «بين يديك» تعبيرى است عربى و ريشه در روابط انسانى دارد. انسان ممكن است به چند گونه در حضور كسى بايستد:
اوّل: در سمت راست او قرار گيرد؛
دوّم: در سمت چپ او قرار گيرد؛
سوّم: كاملا روبهروى او قرار گيرد.
تنها در صورت سوّم است كه كاملا با او مواجه شده است. از اين حالت مواجهه در عربى تعبير به بين يديه مىگردد.
پس وقتى كاملا با خداوند مواجه مىشويم، بايد تمام توجّه به او باشد تا بتوانيم در مناجات خود حال و شور و سوز و گدازى داشته باشيم.
✳️روانشناسان از ديرباز گفتهاند كه در وجود انسان، شادى و غم، خنده و گريه، و ترس و وحشت سرشته شده و هر يك از آنها در جايى مصرف و كاربرد دارد؛ زيرا وجود اينها بيهوده نيست. پس گاهى بايد بخندد تا سلامتى و شادابى به دست بياورد؛ گاهى بايد بگريد تا به احساسات و عواطف خود پاسخ بدهد؛ گاهى بايد خشم بورزد؛ گاهى محزون باشد و گاهى شادمان شود و اشك شوق بريزد.
در پيشگاه الاهى كه قادر مطلق است و ما هيچ طلبى از او نداريم بلكه گناه هم انجام دادهايم، بايد با گريه و زارى خواستههاى خودمان را مطرح نماييم و اميد به پاداش و ثواب الاهى داشته باشيم.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۳۱-۳۲
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۷
🔆وتَعْلَمُ مَا فِى نَفْسِى، وَتَخْبُرُ حاجَتِى، وَتَعْرِفُ ضَمِيرِى، وَلَا يَخْفىٰ عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِى وَمَثْواىَ، وَما أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِى، وَأَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِى، وَأَرْجُوهُ لِعاقِبَتِى؛
آنچه را که در درون دارم میدانی و حاجتم را خبر داری، نهانم را میشناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدیام بر تو پوشیده نیست و آنچه میخواهم به زبان آرم و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که برای عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست.
✳️اولين ويژگى خداوند كه در اين فراز به آن اشاره شده، علم و آگاهى وسيع و همهجانبه خدا به انسان است، چون هرگز به كسى كه شناختى از انسان نداشته، موقعيّت او را ندانسته و امكان فريب خوردن او وجود دارد، نمىتوان پناه برد و با او مناجات كرد.
✳️علم الاهى با چند عبارت مطرح شده است:
1️⃣«تعلم ما فى نفسى» انسانى كه مىداند خداوند از تمام ابعاد وجودى او با اطلاع است، نمىتواند آنگونه كه در مقابل انسانهاى ديگر نقش بازى مىكند، خود را براى خداوند به گونهاى كاذب جلوه دهد، بلكه بايد صادقانه، در مقابل خدايى كه از تمام اسرار وجودى او با اطلاع است حاضر شود و چيزى را نپوشاند و در مقام فريبكارى و دروغگويى بر نيايد.
2️⃣«تخبر حاجتى» خدايا، تو بهتر از من از نيازهايم خبر دارى، گاهى انسان به نيازمندىهاى خود توجه ندارد و تنها بر اثر فشار يك سلسله غرائز حيوانى از قبيل گرسنگى و تشنگى و سرما و گرما و شهوت و... مىفهمد كه غذا، آب، وسايل گرمكننده و سردكننده، همسر و مسكن مىخواهد، ولى هزاران نياز ديگر است كه انسان از آنها خبر ندارد و احساس نياز او مرحله به مرحله برايش پيش مىآيد.
3️⃣«و تعرف ضميرى» خدايا تو بهتر از من باطن مرا مىشناسى؛ يعنى در باطن و دل من خواستههايى است كه من خودم از آن آگاه نيستم ولى تو آنها را خوب مىشناسى.
4️⃣«و لا يخفى عليك امر منقلبى و مثواى» نهتنها به آنچه كه موجود است آگاه هستى، بلكه به آينده من و دگرگونىهاى حال من و اينكه به چه نقطهاى ختم مىشوند نيز آگاهى، چرا كه حالات من هر روز دگرگون مىشوند، ولى سرانجام به خط پايان مىرسند و من در جايى ثابت اقامتْ مىكنم و از حركت باز مىمانم.
5️⃣«و ما اريد ان ابدئ به من منطقى و اتفوه به من طلبتى» آنچه را كه مىخواهم به زبان بياورم و به آن لب بگشايم مىدانى.
6️⃣«و ارجوه لعاقبتى» و آنچه را كه براى سلامتِ پايان كار خودم به آن اميد دارم، نسبت به آن آگاه هستى.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۳۲-۳۷
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۸
🔆وَقَدْ جَرَتْ مَقادِيرُكَ عَلَىَّ يَا سَيِّدِى فِيما يَكُونُ مِنِّى إِلىٰ آخِرِ عُمْرِى مِنْ سَرِيرَتِى وَعَلانِيَتِى وَبِيَدِكَ لَابِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتِى وَنَقْصِى وَنَفْعِى وَضَرِّى .
همانا آنچه تقدیر نمودهای بر من ای آقای من، در آنچه تا پایان عمر بر من فرود میآید از نهان و آشکارم جاری شده است و تنها به دست توست نه به دست غیر تو، فزونی و کاستیام و سود و زیانم،
✳️دومين ويژگى خداوند كه در اينجا مورد اشاره واقع شده مديريّت و ربوبيّت تكوينى او است كه به دو صورت ذكر شده است:
1️⃣«و قد جرت مقاديرك علىّ يا سيدى فيما يكون منى الى آخر عمرى من سريرتى و علانيتى» قضا و قدر تو تا آخر عمر خواه بهصورت آشكار و خواه پنهان بر من جارى است. يعنى اينگونه نيست كه تو فقط نسبت به من و جهان آگاه باشى و هيچگونه فعاليتى انجام ندهى، بلكه امور عالم و از جمله امور من به دست تو تقدير و مهندسى مىشود.
2️⃣«و بيدك لا بيد غيرك زيادتى و نقصى و نفعى و ضرى»؛ يعنى درست است كه مقدرات انسان طراحى و برنامهريزى شده است، ولى تا به مقام عمل نرسيده، مىتوانى آن را تغيير بدهى و تغيير آن به دست تو است و هيچكس ديگر نمىتواند در آن تصرّف كند.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۳۷-۳۸
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح
شرح مناجات شعبانيّه ۹
🔆اِلهي اِنْ حَرَمْتَني فَمَن ذَا الَّذي يَرْزُقُني وَ اِنْ خَذَلْتَني فَمَنْ ذا الَّذي يَنْصُرُني؛
خداوندا، اگر تو مرا محروم سازى، پس چه كسى مرا روزى مىدهد و اگر تو مرا رها كنى پس چه كسى مرا يارى مىكند؟
✳️براى توضيح اين فراز از مناجاتْ ذكر دو مقدمه لازم است:
1️⃣زبان گفتوگو در موارد و مقامات مختلف فرق مىكند. در مقام بحث و گفتوگوى اعتقادى عادت داريم كه مطلب خود را با استدلال و برهان فلسفى و رياضى ثابت كنيم و گاهى ممكن است سخن خود را به هر شكل ممكن به كرسى نشانده و طرف مقابل را وادار به پذيرش آن كنيم. روش اوّل را برهان و روش دوم را جدل مىگويند و هدف از آن دو قانع كردن طرف مقابل است.
ولى گاهى با زبان عذرخواهى با يك دوست صميمى سخن مىگوييم، اينجا سخن از استدلال و برهان و جدل نيست بلكه، فقط دنبال بهانهاى مىگرديم تا طرف مقابل با لطف و محبّت خود از خطا و اشتباه ما صرفنظر كند.
اين نه اولتيماتوم است كه خدا را تهديد كند و نه كلاس درس فلسفه و رياضيات و مناظره و جدل؛ بلكه مقام معاشقه است،.حال بچّهاى است كه نزد مادر خود ناز مىكند.
تقريباً نيمى از مناجات شعبانيه مشتمل بر همين تمسّكات و عذرخواهىها و بهانهجويىها است تا انسان خود را سزاوار آمرزش قلمداد كند تا پس از آن نوبت به درخواستهاى ديگر برسد؛ كسى كه سر و وضع آلوده و كثيف و متعفّن دارد و مىخواهد وارد يك جمع محترم شود، بايد ابتدا براى تعويض لباس و استحمام و تغيير وضع موجود خود تمنّا و خواهش كند.
2️⃣بر اساس ادلّه عقلى و روايات توحيدى و نهجالبلاغه و معارف اسلامى، هيچگاه در ذات خداوند تغييرى ايجاد نمىشود.چنانكه حضرت على(عليه السلام) مىفرمايد: «لَمْ يَسْبَقْ لَهُ حالٌ حالا».[نهج البلاغه، خطبه 65: خداوندى كه هيچ حالتى براى او پيش نمىآيد كه قبلا نداشته باشد.] و تحت تأثير هيچ عاملى قرار نمىگيرد؛
پس خشنودى و غضب پروردگار معلول چيزى نيست. ولى با بندگان خود به زبان محاوره صحبت كرده و رضايت و غضب خود را برخاسته از عملكرد آدميان دانسته .همه اين تعبيرات (خشنودى، غضب، انتقام و تأسف) بر اساس محاوره و زبان گفتوگو با انسانها است.
✅پس از ذكر دو مقدمهاى كه بيان شد در اين فراز از مناجات شعبانيه عرض مىكنيم:
خداوندا، اگر مرا از رحمت خود محروم كنى چه كسى مىخواهد به من چيزى ببخشد؟ مگر كسى هست كه بتواند به من چيزى ببخشد؟ اگر مرا در چنگ دشمن رها كنى آيا كسى هست كه بتواند مرا برهاند؟ اگر تو مرا يارى نكنى پس چه كسى مىتواند مرا يارى كند؟
بنابراين در مقام عذرخواهى و تقاضاى رحمت و بخشش (نه طلبكارانه) خود را مشمول رحمت و مستحق يارى خدا مىكنيم. وقتى خود را كوچك ديديم و درخواست عطوفت و رحمت كرديم، لايق شمول لطف خدا مىگرديم و علاوه بر پاك شدن از آلودگىهاى گناه، گنجايش درك رحمت الاهى را پيدا مىكنيم.
منبع: کتاب شکوه نجوا - آیت الله مصباح یزدی ره - ص ۳۹-۴۴
#ماه_شعبان
@RajabTaRamazan #شرح