#عاشورایحسینی
#چهاردهمصفر
#نویسنده_مریمالساداتچاوشیزاده
وقتی کم کم کردم شام بر قتل سیدالشهداءﷺ و مظلومیت اهلبیت او و ظلم های یزید پیوسته می خواست این کار را به گردن پسر مرجانۀ لعین بگذارند و بنا کرد به مدارا نمودن با اهلبیت، به همین دلیل روزی امام سجاد(ع) گفت: حاجتی داری بگو که سه حاجت شما بر آورده می شود.حضرت فرمودند: حاجت اول من آنکه سر سید و مولای من و پدرم امام حسین(ع) را به من بدهی تا او را ببینم و وداع آخر را با او بگویم.
دوم آنکه: حکم کنی تا هرچه از ما به غارت برده اند به ما رد کنند.
سوم آنکه: اگر قصد کشتن مرا داری شخصی بمین همراه اهل بیت(ع) روانه کن تا آنان را به مدینه برساند.
یزید لعین گفت: اما دیدار سرپدر، هرگز از برای تو مسیر نخواهد شد. و اما کشتن تو پس من از تو گذشتم و بخشیدم و زنان را جز تو کسی به مدینه نخواهد رساند و اما آنچه از شما غارت شده من از مال خود در عوض آن می دهم.
امام سجاد(ع) فرمود: ما از تو مال تو چیزی نخواسته ایم مال تو برای خودت باشد ما اموال خود را خواسته ایم به دلیل آنکه بافته ی فاطمه دختر محمدﷺ و مقنعه و گلو بند و پیراهن او در میان آنها بوده پس یزید دستور داد اموال را پس دهند.
و در روایات نقل شده که یزید اهلبیت پیامبر را میان ماندن در شام و بازگشتن به مدینه اختیار داد آنان گفتند اول می خواهیم ما را اجازه دهی که برای امام مظلوممان ماتم و عزاداری نمائیم پس جامه های سیاه پوشیدند و هفت روز بر آن جناب ندبه و زاری نمودند و در روز هشتم ماندن در شام را به ایشان پیشنهاد داد نپذیرفتند و قرار شد به همراه فردی به جانب مدینه حرکت کنند.
* اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی (الَّذِینَ)جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ (تَایَعَتْ)عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً *
ادامه دارد ... .💯
@shabih_shohad_bashim