فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️چایی یه جوری خوبه که انگار میگه :
🌺غصه نخور همه چی با من
☕️عصر زیباتون بخیر
🌺دلتون بی غصه
☕️لبتون خندون
🌺عصرتون سرشار از آرامش
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
غروب بخیر یاران جان
آرزو میڪنم 🌹
در اين غروب زیبا
مهر ، شادی🌹
عشق ، محبت ، سلامتى
همنشین شماباشد
غروبتون سرشار ازعشق🌓
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
#همسرداری
اگر همسرت تصمیم گرفته تمامی مشکلاتش را بر طرف کند،
دایماً نواقص و #مشکلات پیشین را یاد آوری نکنید،
گذشته رافراموش کنید وبه او در برطرف کردن مشکلات کمک کنید.
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حس #آرامش
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
#تربیت
#والدین_باکلاس
تلاش برای تربیت بچه ها 👫
بی فایده است،
آنها شبیه ما خواهند شد،
خودمان را تربیت کنیم آنها هم تربیت میشوند.
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
#دانستنی
جالبه بدونید که تصمیماتی که از 2 شب به بعد میگیرین، 95 درصد به ضررتون هستن و اشتباهن.
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
45.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♡ #فوتبالرباتی ♡
♧قسمت 19 ♧
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فان
این ارایشگره خیلی باحاله مشتریاش باحال تر😂😂
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
مریم خجالتی - @mer30tv.mp3
3.89M
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما
👶👧
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
#داستانک
پیر مرد تهی دست، زندگی را
در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند
و به سختی برای زن و فرزندانش
قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود،
دهقان مقداری گندم در دامن پیراهنش
ریخت و پیر مرد گوشه های آن را
به هم گره زد و در همان حالی که
به خانه بر می گشت با پروردگار از
مشکلات خود سخن می گفت و
برای گشایش آنها فرج می طلبید و
تکرار می کرد :
«ای گشاینده گره های ناگشوده
عنایتی فرما و گره ای از گره های
زندگی ما بگشای.»
پیر مرد در حالی که این دعا را
با خود زمزمه می کردو می رفت،
یکباره یک گره از گره های دامنش
گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت.
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین
ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری
دید دانه های گندم روی همیانی از زر
ریخته است!
پس متوجه فضل و رحمت خداوندی
شد و متواضعانه به سجده افتاد و
از خدا طلب بخشش نمود.
نتيجه گيري مولانا از بيان اين حكايت:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
📖برگرفته از مثنوی مولوی
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید