حافظه قوی استخوان خورد میکند... .

بدونِ‌متن. .

No caption.

‌:)

.

"چراغونی" می‌گه که : ولی یِ زخمایی هست بدتر از مرگه. بد شدی.. بد نبودم باهات یدفعم که..! #melophile

هنگامی صدای ترک خوردن قلبم را شنیدم که او می‌گفت : تو دیوانه‌ای و مجنون شهر شده‌ای.. حق با تو بود. من خودم را هنگامی کشتم که انسان بودن را شناختم هنگامی که دیگر تقلا برای بقا کافی نبود. هنگامی که با تو بودن مُمتَد بود و شاید این احساسات به ظاهر لازم مانعی بود برای رسیدن به همانی که درونم بود اما او را نمیشناختم عجیب بود درونم زندگی میکرد اما همخانه‌اش نبودم این تمامِ حرفِ من نیست. منتهی اگر گفته شودو با کلماتِ این گنجینه دل در آمیخته شود شاید دیگر ارزشی برای گفتن و نوشتن نداشته باشد.. #دِل‌نوشته .

.

خیلی زیاد، خیلی‌خیلی‌خیلی..... زیاد. .

چه حالی میشی؟!

رهایی فقط یک آن است و تمام..

.

خوبم ( کندنِ پوست لبم ) خوبم ( بیخوابی ) خوبم (حس ناکافی‌بودن ) خوبم ( لرزشِ دست ) خوبم ( تپشِ قلب ) خوبم ( تنگیِ نفس ) خوبم ( تکون دادنِ پا ) خوبم ( Overthinking ) خوبم ( کابوس ) خوبم!

شاید بزرگ شدن اینجوریه که هر لحظه در حال از دست دادن علاقه‌هات نسبت به چیزهایی هستی که یه زمانی زندگیت با اونها جریان داشت.

داشتم تو خودِ واقعیم میگشتم یه چیزی برام مرور شد. حیفم اومد نگم براتون؛ بچه که بودم یه هدفون از بابام هدیه گرفتم، دقیقا سال 96، وقتی حدودا ده سالم بود. خب اون موقع خیلی ترند بود داشتن هدفونو اینا.. خلاصه که من یه رَم گرفتم اسم تمومِ خواننده‌هایی که میشناختمو توی کاغذ نوشتمو همشونو بابام واسم ریخت. رفتم شمال یِ چند وقتی موندم پیش مامان بزرگم، بعد از ظهرا هر روز میرفتیم گردش، فرقی نمی‌کرد با ماشین یا بدونِ ماشین. یه اهنگ داشت علیرضا طلیسچی به اسم "دِلی".. اونو خیلی دوست داشتم هر وقتم پلی میشد چند بار پشت سر هم گوش میکردمش.. هر بارم دلم واسه مامانم تنگ‌تر میشد، پا میشدم بهش زنگ میزدم که چرا نمیاین زودتر... خیلی دوران قشنگی بود و چقد دوره ازم... #دِل‌نوشته

"دِلی" #melophile

حس قلبم به تو انقدره که نابود شدنی نیست‌، کلمه به کلمشو حفظم...

🤝❤️:)))))

_

دارم کِیف می‌کنم با این سریال.. .

_