eitaa logo
کلبه ی شعر
2.4هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
31 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
من تو را تصویر خواهم کرد تو را به رنگ، به نور و به آوازهای رنگین تبدیل خواهم کرد تو را به گل، به کوه و به رودخانه‌های خروشان تبدیل خواهم کرد من از تو دنیا را خواهم ساخت و برای تو، دنیا را اگر سخنم را باور نمیکنی هنوز قدرتِ دوست داشتن را باور نکرده ‌ای 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
به مُناسبتِ ۱۱ آذر ، سالروزِ شهادتِ میرزا کوچک‌خان 🌷 _____________________________ چون شیر، قَوی به ساحِلِ جنگل بود سردارِ بُزرگ و قهرمان ، یک یَل بود اندیشۀ حفظِ کشورش ایران داشت در جُنبشِ مشروطه صفِ اَوّل بود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر مادر به خودم ك امیدی ندارم | 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
-1743118592_264455276.mp3
4.43M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ 💞💕
۱۱ آذر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱ آذر ۱۴۰۳
من شمع بودم تو مرا کشتی تاریک کردی آشیانم را پروانه ات بودم نفهمیدی آتش زدی روح جهانم را ازخاطرت بردی مرا افسوس برگونه هایم زخم پاشیدی غم داشتم در دل نگفتم هیچ تو دردهایم را نفهمیدی همچون نسیم سرد پاییزی باغ دلم را سخت سوزاندی مثل شبِ یلدای طولانی پیوسته در جان ودلم ماندی مثل شقایق خون دل خوردم شاید بمانی بی وفا با من رفتی نپرسیدی از احوالم تو بیوفایی کرده ای یا من؟ بدجور دلتنگم برای تو نامهربان از من بدی دیدی؟ هر جا که هستی شادمان باشی من عاشقت بودم نفهمیدی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
ز قلب خسته و بی جان چه میخواهی تو لاکردار مرا دیوانه میخواهی که بهلول است استادم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
میخ با ناراحتی برسینه حوراء نشست سینه اش آهی کشید و مادرم آنجا نشست درب هم با ناله ای بس جانگداز وغم فزا بعدازآن سقط جنین چون مادرم از پا نشست دست بسته فاتح خیبر میان کوچه ها همچو تیری از کمان قامت زهرا نشست قصه میخ و در و آتش نگو نشنیده ای آتشی که بر لباس مریم کبری نشست موی ما و شانه مادر دگرشدآرزو چونکه دردی سهمگین برشانه عذرا نشست بس که سنگین مینمود داغ فراق مصطفی گردپیری بر رخ و آن قامت رعنا نشست یارب این حال و هوا حال غم بی مادریست وای از زخم زبان هایی که بر دلها نشست حال من میمانم و چشمان خونبارعلی هرسرشکش در شدو در عمق دریاها نشست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
درون سینه‌ام گویی کسی غمگین و در بند است به روی شانه‌های کم توانش نعشِ لبخند است صدایش می‌رسد اینجا که می‌گوید به زیرلب حوالیِ شماها قیمتِ احوال خوش چند است؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
استخوانی در گلویت ریشه دارد رستنش جای بسی اندیشه دارد مثل سروی خار چشم بد دلانی از پدر این بددلی را پیشه دارد می زند بر پیکر تو شاخه ات که بر سرش رفته کلاهی، تیشه دارد ترس دارد دشمن از شیران پاکت در سرش فکر حریق بیشه دارد ایستگاهی را که در آن ایست کردی بمب ها در انتهای گیشه دارد دلخوریمو پر گلایه از گرانی از کسی که خرده های شیشه دارد باز امّا پای خاکت ماندگاریم چون که مهرت در دل ما ریشه دارد ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
باران شدم به دشت و بیابان گریستم با قلب داغدار،فراوان گریستم.. دورم شلوغ نیست،خودم هستم و خودم.. همپای سنگ فرش خیابان گریستم شیرینی ام به نفع دغل دوستان شد و با ضربه های سهویِ خرسان گریستم.. یاری نداشتم که به حالم نظر کند تنها میانِ جمع،پریشان گریستم رفتم به شهر عشق به امّید زندگی بر خاک شهر مرده ی آنان گریستم با باد بیقرار به بستان وزیدم و با مویه های غنچه ی لرزان گریستم.. با گریه ها و آه فراوان غزل شدم بر بیت بیت خویش،کماکان گریستم.. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
۱۱ آذر ۱۴۰۳