هر چند که آزادم و دیگر قفسی نیست
پرواز، توان خواهد و در جان نفسی نیست
دیریست به آتش زدهام بال و پَرَم را
میسوزم و میمیرم و فریادرسی نیست
#حمیدرضا_آبروان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
پنج شنبه که می شود
ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی میدهد💔
یادی کنیم از عزیزانی
که دیگر نداریمشان
با شاخه گلی
از فاتحه وصلوات🥀
🌸اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
التماس دعا
🌸 آنها دلخوشند به این پنجشنبه ها به یک فاتحه، به یک صلوات ، یک خدا بیامرزدش
🌸همین ها برایشان یک دنیاست در آن دنیا
❣به یاد عزیزان آسمانی، رَحِمَ اللّه مَنْ یَقْرَا الفاتحه مَعَ الصَّلوات❣
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست
پیشِ چشمانِ خودت اشک بریزی کم نیست
یک خود آزاریِ زیباست که من تنهایَم
لذتی هست در این زخم که در مرهم نیست
اشتیاقی به گشوده شدنِ این گره نیست
ور نه تنهایی من که گره اش محکم نیست
من از این فاصله ها هیچ ندارم گِله ای
هر چه تقدیر نوشته ست بیفتد غم نیست
لذتی نیست اگر درد نباشد جانم
هیچ شوری به از این شور پس از ماتم نیست
بی سبب درد که هم قافیه با مرد نشد
آدم بی غم و بی درد بدان آدم نیست
تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی
درد نا گفته زیاد است ولی محرم نیست
#سید_تقی_سیدی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل غزل، شور آفرینی کرده چشمانم
دل برده از نقاش خود، لبهای خندانم
سنجاقی از گل، بوسه باران کرده مویم را
رخت و لباسی از چمن، پوشیده بر جانم
هم مسلک شاعر مابان بهارم من
اردی به عشق زاده ای از شهر تهرانم
جغرافیای آذری، دارد نژاد من
مرغی مهاجر از تبار تک سوارانم
هرچند هم نام چراغ آسمان هستم
مشتاق اَبر و عاشق بانوی بارانم
#مهتاب_بهشتی
🟩 عضو کانال
🌹تولدتون صدها سال پرتکرار
خانم بهشتی شاعر گرانقدر وعزیز
بماند به یادگار از طرف کلبه ی شعر 🌹
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
من خواستم که خواب و خيال خودم شوی
رويا شوی اميد محال خودم شوی
لرزيد دستهايم و سرگيجه ام گرفت
آوردمت دليل زوال خودم شوی
يا در دلم شناور يا بر تنم روان
ماهی و ماه حوض زلال خودم شوی
هر روز بيشتر به تو نزديک می شوم
چيزی نمانده است که مال خودم شوی
حالا تو چشمهای منی ابر شو ببار
تا قطره قطره گريه به حال خودم شوی
عاشق نمی شوی سر اين شرط بسته ام
نه حاضرم ببازم و مال خودم شوی
#مهدی_فرجی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
َمن جلد این خانه شدم ، حتی اگر رفتم
روزی به آغوش خودت برگشت خواهم خورد
#میلاد_خانی
#شبزیارتیامامحسین(ع)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥
#پارتصدوچهلویکم🍀💚
سه هفته گذشت.
خانواده حاج محمود،مهمان داشتن.پویان و مریم و یکی از دوستان مریم. پویان و مریم بعد از ازدواج علی و فاطمه،زیاد میرفتن خونه حاج محمود،مخصوصا بعد از مرگ فاطمه.پویان برای حاج محمود و زهره خانوم،مثل امیررضا بود و برای علی و امیررضا برادر بود.
اون مهمانی برای آشنایی علی با سحر، دوست مریم بود.اما تمام مدت مهمانی، علی بهش نگاه هم نکرد.جواب سؤالات سحر رو هم مختصر میداد.سحر با زینب رابطه خوبی داشتن.پویان و مریم و دوستش رفتن.
زهره خانوم به علی گفت:
_پسرم،نظرت درمورد سحر خانوم چیه؟
-سحر خانوم کیه؟!
همه خندیدن.زهره خانوم گفت:
_دوست مریم خانوم دیگه،الان اینجا بودن.
علی تعجب کرد.
-نظری ندارم چون اصلا بهشون توجه نکردم.دلیلی هم نداشتم که بخوام توجه کنم.
امیررضا گفت:
_مامان جان،من بهتون گفتم قبلش به علی بگین..خب داداش من محجوب و سربه زیره،معلوم بود اصلا به اون خانوم دقت نمیکنه.
علی که تازه متوجه قضیه شده بود،
با تعجب به حاج محمود و زهره خانوم و امیررضا که با لبخند نگاهش میکردن،نگاه کرد.
حاج محمود گفت:
_علی جان،ما میخوایم برای پسرمون آستین بالا بزنیم.میخوایم خانواده مون بزرگتر باشه.
زهره خانوم گفت:
_سحر خانوم،خانم خیلی خوبیه.بخاطر مشکلات اخلاقی شوهرش،ازش جدا شد.الان بچه نداره ولی بچه ها رو خیلی دوست داره،مخصوصا زینب رو.زینب هم خیلی دوستش داره.مطمئن باش من هر کسی رو لایق پسرم نمیدونم.
امیررضا گفت:
_داداش جان،ما دلمون عروسی میخواد.
علی سرش پایین بود و هیچی نمیگفت ولی تو دلش با خدا حرف میزد.
*خدایا اینم باید بخاطر تو انجام بدم؟! من نمیتونم مسئولیت زندگی کسی رو به عهده بگیرم که هیچ حسی نمیتونم بهش داشته باشم.همه قلب و احساس من مال فاطمه ست.ازدواج با هرکسی خیانت به احساس و قلب اون آدمه..میدونم تو هم به خیانت و تظاهر و دل شکستن راضی نیستی.
سرشو آورد بالا.با چشم های پر اشک به بقیه نگاه کرد و گفت:
_من نمیخوام ازدواج کنم.لطفا دیگه این بحث رو ادامه ندین.
به حیاط رفت.روی صندلی نشست.حاج محمود کنارش نشست.علی گفت:
_من دوست داشتم زندگی من و فاطمه، مثل شما و مامان باشه.کنار هم پیر بشیم.دختر عروس کنیم.پسر داماد کنیم.. هیچ وقت فکرشم نمیکردم فاطمه تنهام بذاره،اونم به این زودی..ولی حالا که فاطمه رفته..تنهام گذاشته،من با عشقش زندگی میکنم،به امید دوباره دیدنش.به امید بهشت با فاطمه روزهامو میگذرونم...این حرف ها فقط داغ دلمو تازه تر میکنه.نمک به زخم قلبم میزنه.
-علی جان،خواسته ی ما آرامش توئه، خوشحالی توئه...
علی با خودش گفت آرامش من زندگی کنار قبر فاطمه ست ولی خدا راضی نیست.
حاج محمود گفت:
_فاطمه ازم خواست کمکت کنم ازدواج کنی..
با تعجب به حاج محمود نگاه کرد...
#سرباز
#ادامهدارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
فقط خدا میداند که
چه دوستت دارم هایی؛
چه دلم برایت تنگ شده هایی؛
چه شب بخیر هایی ؛
زیرِ آوارِ غرورِ لعنتی مان مانده،
و ما عینِ خیالمان هم نیست که طرف مقابلمان در انتظارِ همین حرف های ساده ی زیر آوار جان میکَند ...
#سحر_رستگار
خـدایا امشب
به همه تن سالم
و ذهن آروم ببخش
شبتون پر از لحظه های ناب
الـهی دلتـون شـاد و قـلب
مـهربان تان هـمـیشـه تپنده بـاد 🙏
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتون پراز آرامش
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درصبحی
زیبـا یادتان میکنم
تا همه لحظه هایتان
چـون روز باشد
و همه روزهایتان به زیبایی
تابلو هـزار رنـگ
صبح و روزتـان
سرشاراز عطـر خوش زندگی
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتون پرازشادی
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مثل یک رود، پر از شور مهیّا شدنم
قطره ام قطره و در حسرت دریا شدنم
ذره ام، پرتو مهر تو به وجدم آورد
در تمنای تو، مشتاق تماشا شدنم
کاش میشد که مرا یوسف عشقت بخرد
من در این بزم به امید زلیخا شدنم
زخم تکراری و درد دل من تکراریست
من در این شهر به دنبال مداوا شدنم
باز آدینه شد و بیخبر از آمدنم
باز هم منتظر وعدهی فردا شدنم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
رژیم غذایی... - @mer30tv.mp3
5.22M
صبح 14 اردیبهشت
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
قلبت که … نیمهی چپ من تیر میکشد
تب کرده، نیم دیگر من درد میکند
تحریک میکند عصب چشمهام را
چشمی که در برابر من درد میکند
شاید تو وصلهی تن من نیستی، چقدر
جای تو روی پیکر من درد میکند
هی سعی میکنم که تو را کیمیا کنم
هی دستهای مسگر من درد میکند
دیر است پس چرا متولد نمیشوی؟!
شعر تو روی دفتر من درد میکند
#نجمه_زارع
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
522.1K
تو هستی
درباغ دلم، شاخه شمشاد تو هستی
آنکس که وفاداد،به من یاد تو هستی
پربسته به عقابم، بَرِ طاووس جمالت
هم صید من وهم خود صیاد تو هستی
در قحطی بی همنفسی،مرده بُدَم من
آن کس که دگر بار ،مرا زاد تو هستی
آن کس که براین غمزده ،با چهره ماهش
تا نور خدا پنجره بگشاد، توهستی
آنکس که ندا می زند احساس خودش را
در ژرف ترین آب، به فریاد تو هستی
با آنکه خودت، خسته ای از زندگی امّا
با لطف خودت، می کنی ام شاد تو هستی
#جعفر_غفاریان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چشم خود بستم
که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد
دیوانه من میبینمش...
#شهریار
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
برای وصف تو باید قلم صاحب قدم باشد
همیشه نام تو بر سر در خانه علم باشد
جهان ما را به نامت می شناسد وای بر ما که
تو را «شیخ الائمه» شیعه نشناسد، ستم باشد
«حنیفه» می کند شاگردیت را چون «مفضَّل» ها
هنر آموز درگاهت ،«هشام بن حکم» باشد
علی با ذوالفقارش حافظ اسلام احمد شد
و مکتب خانه ات مثل همان تیغ دو دم باشد
شدی صادق که از کذاب ها باشی جدا مولا
برای حفظ دین اما دلت لبریز غم باشد
چه می ترسند بعضی ها ز قال الباقر و صادق
و می خواهند نسل پر فروغ شیعه کم باشد
تویی فرزند ابراهیم و در آتش نمی سوزی
اگر نمرود های این زمان صدها رقم باشد
به کوری دو چشم دشمنان اثنی عشر هستیم
اگرچه مرقد «شیخ الائمه» بی حرم باشد...
#محمدجواد_منوچهری
#یا_جعفر_بن_محمد_الصادق
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
پرسه در هوای آن روزها
خیال دلبرانه مادر بزرگ
شیطنت های کودکی
حجم انبوهی از نشاط
وخاطراتی که جا ماند
در دل کودکی هایمان
وماهنوز
وماهنوز
به قدر عافیتی
به جرعه نوشی از
قدری از آن ، انبوه بی پایان
خرسندی وتعلق
سخت نیازمندیم
#علیرضا_ناظمی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هم اینکه پنجره باز است،زندگی جاریست
بهار و موسم ناز است، زندگی جاریست
هوای کوچه ی احساس از شما لبریز
بهانه ای به نیاز است، زندگی جاریست
خدا به پنجره هامان، پرنده بخشیده
پرنده ای به نمازاست،زندگی جاریست
تمام خلوت دنیا نثار چشمانت
هم اینکه یار بساز است،زندگی جاریست
خدای آینه ها راز و رمز میداند
هم اینکه در پی راز است ،زندگی جاریست
دوباره لحظه ی پرواز، آسمان آبیست
هم اینکه پنجره باز است،زندگی جاریست
#صفيه_قومنجانی
🟩عضو_کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنوز گردش چشمی
نبرده از هوشت
که یاد خویش هم
از دل شود فراموشت...
#رهي_معيري
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده آمد روی لب باز امّا...بگذریم
میکند عکس تو اعجاز امّا...بگذریم
میشود آیا تو را دید امّا دل نداد؟
پاسخ دل دارد ایجاز امّا ...بگذریم
قبلترها شور می ریخت چشمت درغزل
مانده دفتر در پی ات باز امّا ...بگذریم
آسمان آبی شده خورشید هم دلنشین
پُر شدم از شوق پرواز امّا ...بگذریم
می شود همسایه شد با چکاوک در بهار
با قناری خواند آواز امّا ...بگذریم.
تا تو بودی باغچه داشت شوق زندگی
بی تو شد با غصه دمساز امّا ...بگذریم
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
-88662269_1158553640.mp3
9.26M
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙 #اسماعیل_ستوده
🎼 نماندی💕💗