📌📌 با سلام جلسه #کانون_شعر 🔸️امروز شنبه ۱۱ آذر 🔸️ساعت ۱۶ در "میدان دره مرادبیگ #کتابخانه_شهید مدنی" برگزار خواهد شد.

☆ از دوری او به غم دچاریم همه بی ماه رخش زار و نزاریم همه یا رب! برسان امام خوبی‌ها را ما مـنتظـر حـضـرت یاریم همه! #رباعی #امام_زمان #جواد_محمدی_دهنوی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ حجت‌_اشرف‌ زاده‌ 🎼‌ عاشق‌ توام‌ ❤️

به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم وگر از من طلبی جان نستیزم نستیزم قدحی دارم بر کف به خدا تا تو نیایی هله تا روز قیامت نه بنوشم نه بریزم #مولانا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

گرچه می‌گوییم سخن از عشق عاشق نیستیم از شهید غرق خون گفتیم شقایق نیستیم #الهه_نودهی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

حالِ دل پرسیدی‌ و گفتم که خوبم بارها خوبم اما خوب ویرانم! نفهمیدی مرا #فاضل_نظری 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

در زیر آسمان و در این بیکرانه‌ها روی زمین پهن و شلوغی خانه‌ها در لابلای مردم شهری که مرده اند در های‌وهوی خویش و سکوت رسانه ها تنها نشسته‌ام به امید نگاه تو دل بسته‌ام به نالهٔ باد و ترانه‌ها جان دلم بگو به کجا کرده‌ای سفر؟ لب باز کن بگو سخن از محرمانه‌ها گاهی بیا به خواب گدایت بیا که من دل خوش نموده‌ام به شکوه اعانه‌ها می‌آئی و بهار به این باغ می‌رسد سر می‌زند به خار دل ما جوانه‌ها یک روز می‌رسی ز تکاپوی جاده‌ها ای تک سوار قصهٔ عشق و زمانه‌ها #زینب_عدالتیان ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

نشسته‌ام که دو خط عاشقانه بنویسم میان شعر فدایت کنم دل و جان را کتاب حافظ و چای و چراغ اینجا هست تو نیستی که بفهمم صدای دیوان را #سيد_تقى_سيدى 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

آمد به سراغ دل من باز شبانه آن خاطره های خوش سردار یگانه پیچیده در عالم همه جا نام تو جانا مائیم و غم دوری تو دست به چانه سردار دلی مثل ابالفضل علمدار گلبرگ عقیق تو شده راه نشانه سرّیست میان تو و آن پیر ولایت از داغ تو اشکش شده چون سیل روانه آن دشمن نادان به خیالش که تو را کشت گل واژه قاسم زده در دشت جوانه الگو شده راه تو در این عرصه گیتی جنگیدن با دشمن خونخوار زمانه #مهدی_ملک 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

🌷کلاغی که مامور خدا بود🌷 اقای شیخ حسین #انصاریان می‌فرمود: یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن. سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه، نون دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که... یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی.. دل همه برد ، حالا هرکه دلش میشه بخوره گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه همه ماست و سبزی خوردیم ،کسی هم نوشابه نخورد. خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن. وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی ته دیگه. و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود. *اگر آقای انصاریان اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمون گرفت* *حالت نگرفت، جونت نجات داد* خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه. امام عسکری فرمودند: هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است. الإمامُ العسكريُّ عليه السلام :ما مِن بَلِيّةٍ إلاّ و للّه ِ فيها نِعمَةٌ تُحيطُ بِها .[بحار الأنوار : چقدر به خدا حسن ظن داریم؟!!! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

⭐️شـب چه زیبـاست ⭐️سکوتـش ، آرامشش ⭐️ستارگـانش ، آسمانش ⭐️وچه زیباتر خلوت باتو ⭐️کـه به آرامـش  میرسم ⭐️خـــدایـا زیبـایـی مـاه ⭐️و ستارگـان و آرامـش ⭐️شب را نصیب دوستان ⭐️و عـزیـزانـم بگـردان 🙏 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

❤️زندگی یعنی : ☕️یک صبحانه ی عشق ☀️در کنار سفره آغازها 🎀بوی نان داغ و تازه ☕️چای شیرین با عسل ☀️مادری قدر تمام ❤️صبرها...بی انتها ☕️ذوق و هول خوردن ☀️یکریز چای،لقمه ای نان 🎀و پنیر و چهره های آشنا 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

تا زمانی که جهان را قفسم می دانم هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم #سجاد_سامانی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

. نگاه نافذ او نور آسمانی داشت همیشه در سبدش عطر مهربانی داشت علم به خاک دلم هیچ عاشقی نزده است به‌جز یکی که به این قلب حکمرانی داشت به روی من نشد آغوش مهر او بسته همیشه حوصله و شوق میزبانی داشت شبیه من که نبود اهل شعر! اما خب! به حرف‌حرف سخن‌هاش درفشانی داشت از اینکه عشق شود آشکار می‌ترسید چه فایده که محبت به من نهانی داشت؟ کنار او غمی از شب نداشتم دیگر نگاه روشن او مهر آسمانی داشت چقدر مایهٔ غم بود رفتن تلخش! چقدر آمدنش قند شادمانی داشت! #زینب_نجفی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

با رنگ و بویت ای‌گل گل رنگ و بو ندارد با لعلت آب حیوان آبی به‌جو ندارد... از عشق من به‌هر سو در شهر گفتگویی‌است من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد... دارد متاع عفت از چار سو خریدار بازار خودفروشی این چار‌سو ندارد... جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم رو کن به‌هر که‌خواهی گل پشت‌و رو ندارد... گر آرزوی وصلش پیرم کند مکن عیب عیب است از جوانی کاین آرزو ندارد... خورشید‌روی من چون رخساره برفروزد رخ برفروختن را خورشید رو ندارد.‌.. سوزن ز تیر مژگان وز تار زلف نخ کن هر چند رخنهٔ دل تاب رفو ندارد... او صبر خواهد ازمن بختی‌که من ندارم من‌وصل خواهم از وی قصدی که‌او ندارد... با شهریار بی‌دل ساقی به‌سرگِرانی‌است چشمش مگر حریفان می در سبو ندارد... #شهریار 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

وقتی کلمات من را بغل میکنند می‌دانند که دارم به تو فکر می کنم من همچنان می‌نویسم و کلمات به نوبت در آغوشم می‌گیرند شاید آنها حجم تنهایی مرا می‌دانند که هر شب به جای تو در آغوش آنها به خواب می‌روم... #حمیدرضا_آب‌روان ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ حمید_عسکری 🎼‌ چیکه‌ چیکه❤️❤️

آسمان می‌داند در دل تنگ زمین! عشق زیبایی خود را به شقایق می‌داد! و زمین وسعت پرواز شقایق‌ها نیست.... هر کجا نام شهیدی به زبان گفته شود به یقین عطر شقایق آنجاست... #الهه_نودهی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو گفتم اے عشق من از چیز دگر مےترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو #غزل_مولانا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

شبی بربالِ اندیشه نشستم خواستم که در ذاتِ تو بیاندیشم... ناگهان حجمِ هواسنگین شدوبالِ اندیشه شکست... #هادی_کاکائی ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

خوش‌ ان‌ روزی‌ که‌ این‌‌ دنیا سر آید قیامت‌ با قیام‌ محشر آید بگیرم‌ دامن‌ عدل‌ الهی‌ بپرسم‌ کام‌ عاشق‌ ‌ کی برآید چه‌ بی اثر‌ میخندم‌ چه‌ بی ثمر میگریم‌ به‌ ناکامی‌ چرا‌ رسوا شدم‌ من‌ چرا‌ عاشق‌ ،چرا‌ شیدا‌ شدم‌ من‌ شعر خوانی‌ #مهدی_سلطانی در خندوانه🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

در چشمه‌ي چشمانِ‌ تو هرشب‌ به‌ طهارت تا قبله‌ تویـی‌ ، تا به‌ ابـد ما به‌ نمازیـم #مسلم_خزایی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

: زحمتکش بی ریای سر در گم شهر روزیّ حلال داری از گندم شهر شب را به سحر دوباره پیوند بزن ای رفتگر غریبه با مردم شهر #حسین_جعفری ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

🌷عشق چمرانی🌷 دو ماه از ازدواج غاده و مصطفی می‌گذشت که دوستِ غاده مسئله را پیش کشید: « غاده! در ازدواجِ تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می‌گرفتی، این بلند است، این کوتاه است... مثل اینکه می‌خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟ غاده با تعجّب دوستش را نگاه کرد، حتی دل خور شد و بحث کرد که مصطفی کچل نیست ، تو اشتباه می‌کنی. دوستش فکر می‌کرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده. آن روز همین که رسید خانه در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی؛ شروع کرد به خندیدن. مصطفی پرسید: چرا می‌خندی؟ و غاده چشم‌هایش از خنده به اشک نشسته بود، گفت: «مصطفی، تو کچلی؟ من نمی‌دانستم!» و آن وقت مصطفی هم شروع کردن به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می‌گفت: شما چه کار کردید که غاده شما را ندید؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky