eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
633 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
146 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃❤️🌹 شوری‌ست در سرم که به لیلا نمی‌دهم دل را به دست عالم بالا نمی‌دهم این تحفه را به عرش معلّی نمی‌دهم "اشکی بوَد مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم" راهی‌ست راه عشق که باشد پر از نشیب باید مراقبت بنمایم ز هر فریب حاجت نباشدم به تمنای هر طبیب "گر لحظه‌ای وصال حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم" از کودکی مرید مریدان حضرتم از خادمان مخلص بیت ولایتم سرمست از حلاوت یک‌لحظه صحبتم "عمری بوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم" در جان من محبت مولا نشسته است این رشته تا ابد به خدا ناگسسته است هرچند قلب من ز گناهان شکسته است "در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینۀ سَینا نمی‌دهم" دست طلب ز حُسن تمنا نمی‌کشم چشم از نگاه سرو دل‌آرا نمی‌کشم در بحر عشق منت صحرا نمی‌کشم "تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌کشم دامان او ز دست تمنا نمی‌دهم" تا نوکر حسینی و دل‌بسته‌ی حسن ای دل فقط به محضر مولات رو بزن بیرون کن از خود آرزوی جنت عدن "سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم" یک‌عمر می‌شود که دم شادی و عزا این عشق بوده در دل من مِهر جان‌فزا گفتم به خویش بابت این لطف؛ حَبّذا "گر مهروماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم" مهر علی و آل علی در سرشت ماست زیبا کننده‌ی همه اعمال زشت ماست خدمت به خاندان علی سرنوشت ماست "امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیۀ فردا نمی‌دهم" دل را گره زدم به تماشای کربلا از کاظمین تا دم ایوان سامرا چشمم اسیر غربت آن گنبد طلا "در سایۀ رضایم و همسایۀ رضا این سایه را به سایۀ طوبی نمی‌دهم" راد سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
تمام گنبد خضرا چراغانی کنید امشب به پای حضرت کوثر گل افشانی کنیدامشب به یمن مادر عالم جهان موجی دل انگیزاست نثار جان او ياران کریمانی کنید امشب به جان حضرت طاها رسیده موج رحمانی رواگشته به حق جویان که قربانی کنید امشب زمین وآسمان امشب منور شد منورتر تمام حس ما را هم که مهمانی کنید امشب بغل بگرفته حیدر را عطای بیکران حق نوای آسمان آید که احسانی کنید امشب بهار گلش ایمان معطر می کند جانها به نام یاس مولاجان غزلخوانی کنیدامشب به دور کعبه جانش طوافی عاشقی باید روا باشد دل وجان را که نورانی کنید امشب به آهنگ مفاعیلن تب شعرم فرو ریخته به نامش محفل خود راچه روحانی کنیدامشب به عشق مادر بابا بگویم آخرین حرفم تمام گنبد خضرا چراغانی کنید امشب سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
⚘️🍃💐بسم الله الرّحمن الرّحیم🍃🌹⚘️💐 انّا انزلناه فی لیلة القدر*... مثل نزول لحظه‌ی توحید در قطره‌های نازک باران آن سوی اشک‌های خداوند، «لیله» زنی است روشن و پنهان با «لیله» داستان بلندی‌ست در سینه‌ی سترگ خداوند پیراهنش سپیدتر از نور، در چادری سپیدتر از آن بیش از هزار ماه، درخشان، پیش از هزاره‌های نیایش روح هزار ساله‌ی مهجور در کوچه‌های شهر رسولان فانوس در اطاق خدا بود، فانوس را گرفت و کمی بعد در کوچه‌باغ عرش الهی روشن شد آیه‌های درخشان وقتش رسیده بود که باران بر خاک‌های مرده ببارد وقتش رسیده بود که کم کم آدم شود طبیعت بی‌جان برداشت چادر سفرش را، یک پرده از غم پدرش را می‌خواست تا نخوانده نماند، آیات بکر روضه‌ی رضوان شیرین‌ترین بشارت ایزد، قرآن‌ترین کلام محمّد بار امانتی که نشسته‌است بر دوش جهلِ حضرت انسان!! آنقدر مختصر شد و کوتاه تا قدر آسمان و زمین شد پیراهنی سیاه به تن داشت با یازده ستاره به دامان «لیله» زنی که بغض نگاهش، در خنده‌های گاه به گاهش آواز عارفانه‌ی قوهاست در آفتاب ظهر زمستان آنگاه چشم‌های ترش را... یا فکر کن که بال و پرش را... اصلا تمام دور و برش را... ای وای وای وای بر انسان یا فکر کن که سوخته باشد وقتی که چشم دوخته باشد در چشم کودکان هراسان در عصر خیمه‌های فروزان زنهار تا نسوخته باشد وقتی هزار سال کشیده‌ست چشم انتظاری پسرش را ـ ارواحنا فداه ـ به دندان با «لیله» داستان بلندی‌ست، اینجا مجال بیشترش نیست امّا همین قصیده‌ی کوتاه، تاریخ را رسیده به پایان پاکیزه‌ای که میل وضویش، آغاز آب‌های جهان است در قامتش تمامِ تمدّن، سجّاده‌اش حقیقت ادیان ▫️▫️▫️ ای خون‌بهای وحدت مستور، بانوی بی‌کرانه‌ی رنجور بودیّ و آفریده شدی باز در وسعت تجلّی سبحان توصیف سجده‌های تو... یاحق! تسبیح اشک‌های تو... یاهو! از بی تو ماندگان به هیاهو جز یاوه چیست در صف عرفان؟ تعظیم اگر به پای تو باشد، مریم شوند خیل ملائک تقدیر اگر هوای تو باشد، «سلمان» کوچک است «سلیمان» از داغ‌های کهنه یکی را در من بریز و تازه‌ترم کن یا با نگاه خویش نگه دار، یا در پناه خویش بسوزان 💎پ.ن: امام صادق علیه‌السلام در تفسیر لیلةالقدر فرمود: «لیلة» فاطمه است و «قدر» الله است. سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
"شاعرم مثل همیشه با قلم در می‌زنم دربهشتم چون‌قلم در وصفِ‌مادرمی‌زنم" روز میلاد گل هستی ست در باغ نبی سر به‌کوی‌عشق او‌همچون‌کبوتر می‌زنم در چنین ایام زیبایی به عشق فاطمه نام حیدر می‌برم، من تا نجف پر می‌زنم نقش زیبای دلم شد ذکر تسبیحات او تا نفس دارم، دم از زهرای‌اطهر می‌زنم در بهشت بیکران با آن همه نعمت فقط؛ دَم‌به‌دَم ازجرعه‌های حوض‌ ِکوثر می‌زنم سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
. همیشه بود سپاهت سپاه حضرت مادر که بود بر تو همیشه نگاه حضرت مادر به لوح سینۀ ما نقش بسته نام بلندت که شد جدا سر و دستت به راه حضرت مادر ✍️ سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
کوثری، بی‌کرانه‌ دریایی ما و ظرف حقیر این کلمات باید از تو نوشت با آیات باید از تو سرود با صلوات سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
مریم؟ شقایق؟ یاس؟ نیلوفر؟ زیباتر از این‌هاست، زیباتر خوش‌بوترین: در دامنش ریحان جاری‌ترین: یک چشمه از کوثر گاهی بخوانش سیب، سیبی سرخ گاهی گلاب تازۀ قمصر از چشم‌هایش شعر می‌بارد روی خطوط خالی دفتر در هفت سال تشنگی، باران در هفت دور تشنگی، هاجر در خنده‌هایش شور رستاخیز در گریه‌هایش یادی از محشر عشق است اسم اعظمش امّا در خانه، نام کوچکش، مادر سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
کاش‌می‌شدجان‌خودراهدیه‌می‌دادم‌به‌او زندگی‌را دوست دارم، مادرم‌را بیشتر ... سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
در سر شُکوهِ صبح، پر از شاعرانگی پیچیده مِهر را به دل کیکِ خانگی در هم تنیده بوی هِل و نور و زعفران عطر گلاب می‌وزد از سمتِ استکان در استکان چای، نشانده بهار را از دل گرفته خنده قندش، غبار را او کیست؟ او که سر به قدم در لطافت است از تار و پود روشن نور و نجابت است بر لب بهار دارد و بر دست‌ها حریر در چشم‌ها ستاره هفت‌آسمان کویر او پرنیانِ روشن باران و نور و مهر نامش دوباره آمده روی زبان شعر او شاعر است؟ نه! که خودش شعر روشن است تهمینه‌ای که گرمی قلب تهمتن است افسانه نیست، گوهر پاکی که بین ماست آری زن است؛ مظهر زیبایی خداست عطر خداست، رایحه‌ای از تبار گل ریحانه است، آینه بی‌غبارِ گل خالی مباد گوش جهان از ترانه‌اش هم لحن دلبرانه و هم مادرانه‌اش سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
دوباره داخل ديوار سد، تَرَک افتاد و در اَداي نماز جهول، شُك افتاد نفوذِ حاشيه در متن كلّ جريان‌ها به باد دادن ملّت، كَفِ خيابان‌ها تبارِ عافيت انديش‌ها جسورتر از... و رفته رفته از اصل نظام، دورتر از... شعارهاي هدفمند جوخه‌اي مُزدور نگاهي ابري و لبخندِ جوخه‌اي مزدور شيوع شبهه درونِ فضاي دانشگاه تجمّعِ جلويِ درب‌هاي دانشگاه فجايعي كه درآورد، داد مردم را... گرفت! قاطبه ی اعتقاد مردم را اگر چه قائله‌ها ظاهراً تمام شده ولي تتمّه‌ي آن زخم‌ها جُذام شده چهارشنبه‌اي آتش گرفته در شادي و نردبان شدنِ استخوان اجسادي... كه حجم خالي تابوت‌هايشان برگشت فقط! تواليِ تابوت‌هايشان برگشت "هنوز! خانه‌ي ما بوي جنگ را دارد" هنوز! مَرميِ سُرخِ فشنگ را دارد... كه يادگاري ماقبل آخرين سفر است تمام هستي قلبي هميشه در به در است هنوز! عكس پدر روي ميخ ديوار است هنوز! صاحب اين خاكريز، بيدار است "اگر چه نسل پس از باكري سه دسته شدند" و عدّه ای وسطِ انقلاب خسته شدند "براي مادر من قطع نامه بي‌معني ست" كنار رفتن و ترس از ادامه بي‌معني ست قرارگاه چهل‌متري‌اي در آخرِ شهر خلافِ باور چشمان پيش داورِ شهر و مستمريِ سي سالِ پاي تخته سياه زني كه تَک تَک موهاش! جايِ تخته سياه... زني كه اُمّه وهب هم به گَردِ پاهايش همان زني كه علي رغم دردِ پاهايش! شنيده فصل زمستانِ سوريه سخت است براي تك پسرش! فكر چند دَس رخت است سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 سلام صبح‌ترین صبحِ ناب عالم امکان نبوده پیش و پس از تو به غیرِ شام غریبان سلام جلوهٔ ذات خدا و زهرهٔ زهرا سلام عصمت محض و سلام ذات درخشان نماز برده تو را هل اتی و کوثر و تطهیر همیشه‌مست تو است آیه آیه آیهٔ قرآن تمامِ هستی از کوه و رود و جنگل و دریا ظهور پاک تو را بوده‌اند آینه‌گردان اگر به شانهٔ کوه، ابرها به گریه می‌افتند به شانهٔ تو بگریند کوه‌های پریشان اگر به چشمهٔ باران، غبارِ چشم بشویند به شست و شوی خود آمد به سوی چشم تو، باران علی‌ست آینهٔ حق، علی‌ست آینهٔ تو چه رازی؟ و چه بگوید زبان گنگ من از آن؟ رهینِ لطف توایم و علی و احمد و آلش کسای مهر تو بادا همیشه پرچم ایران سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 چنان که قصد میسازند از الفاظ ، معنا را خدا از آفرینش قصد کرده ، خلقِ زهرا را "ولولا فاطمه" یعنی که بی زهرا نمی دیدیم نه احمد را ، نه حیدر را ، نه هرگز خلق دنیا را بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را صفاتش آینه دارِ صفات کبریا باشد چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟! خدایا!  فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف می آید که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه ، دریا را نشسته از الف تا یاء ، حیران چنین معنا بلی ظرفیّتِ وصفش نمی باشد الفبا را حماسه می تراود آنقدر از خطبه هایش که به خطبه میکَند از جای کوهِ پای بر جا را زهی عفّت ، زهی عصمت ، زهی بانوی نوری که علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را تنور خانه ی او گرم دارد جان عالم را به رشک انداخته نورِ تنورش ، طور سینا را قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را بلی آن فاطمه که خلق عاجز مانده از درکش که در اسمش خِرد حیران و گُم کرده مُسمّا را بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را بلی آن فاطمه که بهر کار خانه اش حتی فرستاده خدایش "سوف یعطیک فترضی" را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او بهم زد حیله ها و مکرهای شومِ اعدا را بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او شکست آخر سپاهِ بُت پرستِ لات و عُزّا را بلی آن فاطمه که سیره اش تفسیر قرآن است هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما و از ما دستگیری می کند امروز و فردا را مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را نمیدانم که سیلی با رُخش...اصلا چه میگویم؟! که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا میان شعله ها تنها صدا زد نامِ بابا را کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش : به دامن گیر مادرجان سرِ آشفته ی ما را گره وا میکند از کار شیعه ، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 رگ رگ احساس من دارد هوای انتظار سینه پر جوش من سوزد به پای انتظار شد خیالم مست دیدار تمنای حضور بی قراری می کنم هردم برای انتظار شاعر چشمان جان منتظرشیدا شده می کند احساس جانش را فدای انتظار مرغک دل می پرد در آسمان شهر عشق همنوا با آسمان گوید ندای انتظار صبح آدینه دمد در خاطرات این جهان کی شود هستی همه مست لقای انتظار بارش لطف خداآرد بهار زندگی پرچم سبز ولا باشد لوای انتظار این جهان خرم شودازمقدم باران عشق خوش بخواند بلبل شیداسرای انتظار لشکر گلواژه ها ترسیمی ازجشن ولا بر تن هر واژه ای باشد ولای انتظار در کنار ساحل دریای مهرش بی ریا می شود عالم شکوفا ازورای انتظار بارها گویم همه احوال خودبااین غزل رگ رگ احساس من دارد هوای انتظار 💠 💠 @shaeranehowzavi
پرچم میهن🍃🌹 نه تنها نگاهش به زنگ در است زن منتظر، منتظر‌پرور است زن منتظر دختر یاس‌هاست گل رازقی را خودش مادر است بلند آیت مهر و آرامش است ولی عاشق سوره‌ی کوثر است گل سرخ چادرنمازش یقین به هر صبحدم عهد را از بَر است به گریه اگر کودکش آب خواست به زیر لبش روضه‌ی اصغر است از این اربعین کوله را بسته است که دل‌شوره‌اش هم خودش محشر است جهاد زنان، یاری زینب است جهاد زنان، چشم‌های تر است جهاد زنان فرق دارد کمی همین خانه‌ی ساده‌اش سنگر است تو ای منتظر! مادرم! میهنم! پّر چادرت پرچم کشور است سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 تو شاهد خلقت همه دنیایی منظومه ی لطف و عشق ناپیدایی تنها نه که مادر حسین و حسنی تو مادر خاک و آسمان،دریایی از نور خدا روح شما جان دارد زین رو تو برای عرشیان زهرایی دنبال دلیل عزّت خود بودم دیدم که تویی دلیل این آقایی محشر نه که با نگاه تو آتش ها بردا و سلاما بشود هرجایی ای قبله ی فکر قلب ایمان زهرا فرمانده و لشکر دل مولایی سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ 📸 مطهره ناصری 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 گرگ است کمین دارد و ناگاه بیاید چوپان که در این غائله کوتاه بیاید پیراهن خونین عزیزی ست بگیرید یوسف، ننشینید که از چاه بیاید آن قدر غریبی تو به تشییع که در شهر آهسته صدای قدم آه بیاید باید به مسلمانی این طایفه شک کرد آنگاه که با دشمن خود راه بیاید فریاد که تقویم پر از جای گلوله ست پشت سر هم جمعه ی جانکاه بیاید رسواترِ قبل است منافق پس از این خون برخیز، قرار است که خونخواه بیاید سروی جلوی چشم دماوند قدافراشت غیرت نکند باز که کوتاه بیاید 💠 💠 @shaeranehowzavi