eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
674 دنبال‌کننده
2هزار عکس
281 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 جنازه پشت جنازه شهید پشت شهید نزول موشک وباران, هجوم ترس و امید سکوت شیون نوزاد در تلاطم خون -هنوز گوشه ی لبهاش داشت میخندید - اگر که زنده بماند، دوباره میمیرد؟ نفس کشیدن هر لحظه در تب تردید اهای تیر، گلوله، آهای ترکش و بمب برای تشنگی کودکان چه آوردید؟ چقدر غنچه در این شعله ها فراوان است بدون معجزه آتش چرا گلستان است؟! هزار پیکر مجهول بی نشان داریم بجنگ دشمن صهیون! هنوز جان داریم بکوب، خانه ام آباد تر شده ای جنگ برای خرد شدن باز استخوان داریم بیا بیا و ازین خون تازه، عکس بگیر که در حضور خدا کار با جهان داریم به قتل صبر بکش کودکان کم جان را برای کشته شدن تا ابد زمان داریم... که قطره قطره ی این خون به موج می افتد رسیده ظلم به اوج و از اوج می افتد تورا نرانم اگر از زمین خود، ننگ است بترس دشمن صهیون که غزه دلتنگ است جوان؟ جوان که بماند, جوان به جای خودش... که شیرخواره مان در کشاکش جنگ است شکست هیمنه ات تا ابد، بسوز ای دیو رجز نخوان که حنایت عجیب بی رنگ است هنوز اسلحه ی مادران ما آه است هنوز اسلحه ات، ساحرانه نیرنگ است جهان برای تو باشد خدا ولی با ماست به کفر تکیه بزن ، شیعه ی علی باماست آهای غزه گلویت به خون گرفتار است دوچشم خیس کبودت هنوز بیدار است هزار راکت و موشک، هزار تن کودک چه رزم تن به تنی، این دگر چه پیکار است برای هر خبری، زخم تازه ای داری... و زخم از تو شمردن عجیب دشوار است بگو که مرگ بیفتد به جان اسرائیل که مرگ گفتن بر ظالمان سزاوار است نترس تا بشِکافد خروش دریا را که اژدها بکند چوب دست موسی را اگرچه در تب خون، باز خاک من وطن است زمین بی رمق چاک چاک من وطن است اگر چه خانه شده گور دسته جمعی مان همین خرابه ی اندوهناک من وطن است نَمیرم و بروم؟ خواب دیدی ای صهیون بزن که خانه ی خونین پلاک من وطن است نجاستی و تورا خاکمال خواهم کرد زمین مسجد الاقصای پاک من وطن است شکفته از خفقان، های های آزادی تمام خون فلسطین فدای آزادی @shaeranehowzavi
🥀 دو تا دستم دو تا رود خروشان است و خونینم گرفتم روی آتش دست‌هایم را که غمگینم چه طفلان عزیزی را به قربانگاه آوردم شهادت‌نامه‌ی یحیای ناکام است آیینم مرا از کودکان مرده بر دامن نترسانی که من هم‌زادِ شیرِ سینه‌ی گرم فلسطینم میان سینه‌ی زخمی دلم خون است و می‌دانم که از بارِ غمِ سنگین اسماعیل سنگینم برای مادران مصر و کنعان تازگی دارد که فرعون و قشونش بگذرد از جان شیرینم زمانی مادر موسی کلیم‌الله و حالا من دل و جان می‌گذارم بر سر پیمان دیرینم مرا عهدی‌ست با جانان که تا جان در بدن دارم بگیرم دست بر گهواره و از پای ننشینم @shaeranehowzavi
ای قلدر زورگوی مجنون ای فرقه‌ی بی‌وجود صهیون در شر و شقاوت و پلشتی شیطان به تو وامدار و مدیون بهتر بود از تو هفتصد بار تیفوس و سل و جذام و طاعون در منطقه مثل غده هستی یک غده‌ی مملو از سلاطون! کردار شما سفید کرده روی مغول و یزید و قارون هرگز نشود سفید رویت با شصت هزار بشکه صابون باید که از این جهان شوی محو این بار کشیده‌ایم سیفون در حلق تو گیر کرده گویا هسته که نه، بل درخت زیتون از ترس به دور خود زنی چرخ چون گربه‌ی گیج توی میدون لبنان که برای تو زیاد است حقا که حریف توست صیدون پرسید یکی که: When do they go? دادند جواب که: very soon باید که شنا کنید آخر یا توی شلنگ یا که در خون آید که در استوری نویسیم: الاقصی و رفح، هم‌اکنون چون قافیه‌ای دگر نجوییم هجو تو به مثنوی بگوییم ای عقرب زخم خورده‌ی هیز ای زالوی زشت رقت انگیز ای شومپت شاسکول قوزمیت ای گنبد آهنت در پیت آن ضربه‌ی غیر قابل تر میم‌ش نشده‌ست جا در آن ور! کرده‌ست چه با تو که چنین زار گشتی و شدی چنان سگ هار زنبور درشت بی‌مروت از کار تو می‌کشد خجالت کفتار که می‌کند پلشتی در نزد تو لوطی است و مشتی هر کس که کند ز تو حمایت کرده‌ست به عالمی خیانت ای بچه کش پلید سیرت باید که در آوریم پیرت باید که شوی ز منطقه جیم ای غده ی بدسگال بدخیم «هر بیشه گمان مبر که خالی‌ست» «سجیل» و «عقاب» این حوالی‌ست ریزیم سرت چو رستم و گیو از عکا تا خود تل‌آویو ای جرثُمه‌ی درازدستی خوردی ز حماس ضرب شستی خوردی دو هزار زخم تازه از دور جدید انتفاضه آمد به سویت دوباره موشک برخیز و برو سراغ پوشک پهپاد و کروز با بالستیک ریزد به سرت مرتب و شیک! هرچند زبان دراز هستی در معرض انقراض هستی ای طفل حرام موشه‌دایان برخیز و سلام کن به پایان @shaeranehowzavi