بسم الله النور
شیوایی سکوت همه کهکشان تویی
غوغا تویی و همهمهی در جهان تویی
قطره منم، حقیر منم، بی نشان منم
دريا تویی، کویر تویی، آسمان تویی
هم از قدیم بوده ای و هم قدیم، تو
هم بی زمان خود تویی و هم، زمان تویی
جریان تویی که در همه جا منتشر شدی
در رگ رگ سراسر دنیا روان تویی
تنها تو را شنیده جهان از دهان من
گلدسته ای شدم که برایش اذان تویی
اصلا کجا فرار کنم از محبتت؟
هر سو نگاه می کنم ای مهربان، تویی
#عاطفه_جوشقانیان
#مناجات
#نیایش
@shaeranehowzavi
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را
جواد محمدزمانی
غزلی از یک ترکیب بند:
نداریم از سر خجلت، زبان عذرخواهی را
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را
ندیدم غیر تلخی در زبان با شکوه وا کردن
شکرها در دهان دیدم شکوه شکرخواهی را
نمیخواهند خوبان جز فقیری نعمتی از او
گدایان خوب میدانند قدر پادشاهی را
کجا جز سادگی نقشی پذیرد چهرهٔ زردم
قلم یار مرکب نیست کاغذهای کاهی را
بهار آمد، جهان دست و ترنج از هم نمیداند
گواهی میدهد هر حُسنِ یوسف بیگناهی را
بهار آموزگار وعده «یُدرِککُمُ المَوت» است
دلا آماده شو آن لحظهٔ خواهی، نخواهی را
چه فهمد تیرهروز از «یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّت»؟
چه داند شبپرست، آهنگ باد صبحگاهی را؟
کجا در پیش خصم اظهار عجز از آبرومندیست؟
دلا از لوح سینه پاک کن اوهام واهی را
من از دریای شورانگیز معنی عذر میخواهم
که در تُنگِ غزل محبوس کردم شوق ماهی را
#غزل
#نیایش
#جواد_محمدزمانی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403.
@shaeranehowzavi