eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
675 دنبال‌کننده
2هزار عکس
281 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
"دورِ نزدیک" شعر می‌گویم و آهنگ زیارت می‌کنم با زبان واژه‌ها، عرض ارادت می‌کنم ساعت ِ هشت و... قرارِ یک سلام از راه دور باز هم بر مردم مشهد، حسادت می‌کنم السلام ای ضامن آهو... غریبم! بی‌کسم! پیش آهوها هم احساس حقارت می‌کنم در هوایت، تا پُر از شوق پریدن می‌شوم پشت دیوارِ تن احساس اسارت می‌کنم پیش چشمانت، دو رکعت عشق می‌خوانم و بعد... آیه‌های استجابت را تلاوت می‌کنم حاجتم را داده‌ای از قبل، می‌دانم... ولی تا شوَم غرق اجابت، عرض حاجت می‌کنم راه من دور است، اما قلب، مالامالِ توست من به این دوری ِ نزدیکت، قناعت می‌کنم کاش در هنگام مرگم بشنوم: "این آشناست! زائرم بوده... خودم او را شفاعت می‌کنم" @shaeranehowzavi
دورِ نزدیک🌹 شعر می‌گویم و آهنگ زیارت می‌کنم با زبان واژه‌ها، عرض ارادت می‌کنم ساعت ِ هشت و... قرارِ یک سلام از راه دور باز هم بر مردم مشهد، حسادت می‌کنم السلام ای ضامن آهو... غریبم! بی‌کسم! پیش آهوها هم احساس حقارت می‌کنم در هوایت، تا پُر از شوق پریدن می‌شوم پشت دیوارِ تن احساس اسارت می‌کنم پیش چشمانت، دو رکعت عشق می‌خوانم، و بعد... آیه‌های استجابت را تلاوت می‌کنم حاجتم را داده‌ای از قبل، می‌دانم... ولی تا شوَم غرق اجابت، عرض حاجت می‌کنم راه من دور است، اما قلب، مالامالِ توست من به این دوری ِ نزدیکت، قناعت می‌کنم کاش در هنگام مرگم بشنوم: "این آشناست! زائرم بوده... خودم او را شفاعت می‌کنم" @shaeranehowzavi
بانکداری چنین نمی‌ماند اینچنین ضد دین نمی‌ماند با خیانت عجین نمی‌ماند "حرف آقا زمین نمی‌ماند" شعبه‌ها شعبه‌های املاکی هی غلط در غلط ز بی‌باکی پول مردم به راه ناپاکی ملت این‌سان متین نمی‌ماند سودها طعنه می‌زند به ربا با ربا می‌رود به جنگ خدا و خدایی که در کمین... اما تا ابد در کمین نمی‌ماند هرکه وامی گرفته حیران است دائم از ضامنش گریزان است ضامن از کرده‌اش پشیمان است یاری اندر زمین نمی‌ماند بانکداری تو یا که دلالی؟ مرهمی یا که زهر قتّالی؟ بانک با این همه دغلکاری نزد مردم، امین نمی‌ماند صبر مردم به سر رسیده ازین ظلم و پُر کرده این شعار وزین در و دیوار، از یسار و یمین "حرف آقا زمین نمی‌ماند" @shaeranehowzavi
ای هیمنه‌ی پوچِ جهانسوز، بسوز پایان تو آغاز شده، از امروز این هجمه‌ی توفنده ز "قد قامت" ماست "تکبیرة الإحرام" نگفتیم هنوز @shaeranehowzavi
خون می‌چکد از پنجه‌ی شیطان امشب دنیا شد از این فاجعه، حیران امشب "شیطان بزرگ" دشمن انسان است بی پرده شد این چهره‌ی پنهان امشب @shaeranehowzavi
ای هیمنه‌ی پوچِ جهانسوز، بسوز پایان تو آغاز شده، از امروز این هجمه‌ی توفنده ز "قد قامت" ماست "تکبیرة الإحرام" نگفتیم هنوز @shaeranehowzavi
از زخم زبان، اگرچه رنجور شدی از خدمت بی دریغ، مشهور شدی اجر تو همین بس! که شب میلادش با حکم "رضا" شهید جمهور شدی @shaeranehowzavi
ای هیمنه‌ی پوچِ جهانسوز، بسوز پایان تو آغاز شده، از امروز این هجمه‌ی توفنده ز "قد قامت" ماست "تکبیرة الإحرام" نگفتیم هنوز @shaeranehowzavi
اگر سرکش شود حیوان، به ضربت رام می‌گردد تنِش، گاهی فقط با انتقام آرام می‌گردد مدارا، حربه‌ای ما بین انسان است با انسان سگ هار از مدارا، گرگ خون‌آشام می‌گردد جهان، می‌سوزد از شومیِ این قوم برادرکُش ز داغ "چاه"، قومی تا ابد بدنام می‌گردد یکی از نسل "حیدر" کشته‌ای، ای زاده‌ی "مَرحب" به زودی قلب حیفا، قبر صد خاخام می‌گردد "و قطعاً ننتصر" یعنی که حزب‌الله پیروز است که صهیون با همه خونخواری‌اش ناکام می‌گردد و این آغازِ خوش‌فرجامِ راه سبز موعود است که بی‌شک، هر چه جز این راه، نافرجام می‌گردد @shaeranehowzavi
پرتلاطم مثل دریا پشت این در ایستاده پشت این در، جاریِ آیات کوثر ایستاده آن‌طرف طوفان غیرت، پای دین حق نشسته این‌طرف دریای عصمت، پشت حیدر ایستاده ریشه در خاک ازل دارد که این‌سان راست‌قامت روبروی -تا قیامت قوم ابتر- ایستاده پشت این در، جبرئیل -آن عند ذی‌العرش المکین- تا اذن از ناموس ِحق گیرد، مکرر ایستاده تا ببوید عطر آن سیب بهشتی را دوباره بر در این خانه، صبح و شب پیمبر ایستاده اینک اما... آتشی بر دامن این در نشسته پشت در، پروانه‌ای افروخته پر ایستاده شعله از شرم بد اقبالیِ خود می‌سوزد آنک دست بر دامان در، بی‌تاب و مضطر ایستاده شعله در اقبال شومش دیده شاید دختری را در بیابان -آتش افتاده به معجر- ایستاده یک پدر -افتان و خیزان- هر قدم را پیر می‌شد هر قدم، بر تکه‌ای از نعش اکبر ایستاده مادری آن‌سوی خیمه، بر لبش لالایی اصغر تا نبیند شرم شوهر را، عقب‌تر ایستاده کربلای چار بود و دست‌بسته ته‌نشین شد چشم بر در، مادرش تا روز آخر ایستاده امر فرمانده به ماندن بود، تا فرمان بعدی او چهل سال است -تنها- تنگ معبر ایستاده این‌طرف گودال خون‌پالا و آن‌سو تل مضطر آن‌طرف‌تر مادری با دیده‌ی تر ایستاده خواهری تا یک نشان از کهنه پیراهن بیابد روی تلی از سنان و تیر و خنجر ایستاده وارثان غیرت‌اند این قوم، آنک نوجوانی بی لباس رزم، رودرروی لشکر ایستاده سال‌های پیش هم، در غربت دلتنگ کوچه‌ کودکی -بر پنجه- بالاخواه مادر ایستاده ساکت و غمبار -خانه- بغض، در جانش نشسته مدتی را... مادرِ این خانه، کمتر ایستاده می‌فروغد -همچنان- این ماه، حتی در مُحاقش تا فلک برپاست -با خورشید و اختر- ایستاده لیلةالقدری که دنیا، وسع درکش را ندارد در طلوعنده‌ترین آفاقِ محشر ایستاده @shaeranehowzavi
عمریست سر سفره‌ی او مهمانیم ما قدر ولی‌نعمت خود می‌دانیم امسال به نوروز بگو صبر کند ما نان و نمک خورده‌ی مولا جانیم @shaeranehowzavi
در روز "غدیر"، جنگ یعنی خیبر یادآور ضربه‌‌شست "مولا" حیدر آغازگرش تویی و پایان با ماست این است همان وعده‌ی "جنگ آخر" @shaeranehowzavi