eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
158 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹 بهشت اینجاست اینجا گوشه ای از صحن آزادی میان انقلابی که تو بی شک راهمان دادی میان عطر گلدان های دلگرم نگاه تو تو که تنها امید شاخه های سبز شمشادی تو که با دستهای مهربان و لطف بی حدت پناه یک زن درمانده در صحن گهرشادی صدای شادی نقاره می اید بهشت اینجاست میان لحظه ی سبز اذان در  گوش نوزادی دو دست‌گرم آغوشی که در هر پنجره باز است میان بغضهای نشکن هر قلب فولادی میان گریه های مستجاب چشم زایر ها کنار  لحظه های بی قرار مملو از شادی پناه آورده امشب به این آرامش مطلق.. دلم گرم است در این خانه آبا و اجدادی # معصومه_سادات_اسدیان @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 هر کسی آمده مأیوس نرفت است نا امید از حرمِ طوس نرفت است لذّت از زندگیِ خویش نَبُرده آن که یکبار به پابوس نرفت است به ضریحِ تو زدم بوسه هنوزم طعمِ شیرینیِ آن بوس نرفت است هیچ جا جز حَرَمَت شاه خراسان زائرت سجده ی مخصوص نرفت است لحظه ی تلخِ خداحافظی از تو... مثلِ یک وحشتِ کابوس نرفت است باز شب ، خوابِ حرم دید کسی که صبح ها... می خورد افسوس نرفت است @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹     دوست دارم موج باشم راهی دریا شوم چون کبوتر ، زائر بارانی آقا شوم دوست دارم کنج خلوت در شبستان شما در حریم امن صحنت آهووانه جا شوم اشک را مرهم نهم بر آتش داغ وجود بال بگشایم بسویَت ، راهی آنجا شوم بالهایم گرچه بشکسته زِ انبوه گناه دستگیرم می شوی تا لایق معنا شوم ؟ در نشیب زندگی دلخسته گشتم یا رضا! دست خالی آمدم لبریز از صهبا شوم وای از روزی بگردانی نِگه از روی من در حباب نخوت و حُبّ جهان ، رسوا شوم روسیاهم ، دور از صحن و سرایَت بوده ام نور می پاشی به قلب و دیده ام بینا شوم؟ در میان این همه زائر که باشد هموطن دوست دارم یک نظر با تو رضا تنها شوم @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 خوردم به درب بسته و درب حرم باز است لطفت برای درد و دل ها یک سرآغاز است لقمه به لقمه از دو دستت حاجتم دادی دست همان بد...این خودش یک فصل اعجاز است تابوت عهد ما ضریح با صفای تو است آیه به آیه لطف تو دارالشفا ساز است اینجا در و دیوار و فرش و آب و گلدان ها از دید کفترهای نذری مثل گل،ناز است بدبخت آن قلبی که اصلا فکر ماندن نیست بدبخت آن فکری که در سودای پرواز است پیش تو باید پای رفتن ها فلج باشد آیینه های خانه ات صندوقچه راز است ای صاحبِ خانه ، همیشه خانه ات آباد خوردم به درب بسته و درب حرم باز است @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 هرجلوه گری ظاهر و باطن دارد در مزرعه اش تخم بدی می‌کارد فریاد بلندگوی رضا میگوید : گرخوب شوی حس خدا می بارد @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 رفتیم و برگشتیم از مشهد به ظاهر اما دلم جاماند در صحن و سرایش با من چه کرده، او در این دیدار کوتاه آه از خیابان طبرسی، کوچه‌هایش سوغات مشهد عشق بود و بی‌قراری حالا سلامش می‌کنم هر روز از دور تا چای‌مان شیرین شود با خاطراتش قدری نبات آوردم از بازار سرشور مثل خودش گرم است آری، گرم و گیرا چای حرم، چای حرم، چای حرم آه مِی، بود یا چایی نمی‌دانیم، اما سرمست بودم در جوار حضرت ماه سرمست بودم عصرها در باغ رضوان با چای‌ریزان غمش در چای‌خانه هم گریه می‌کردم ز شادی در حضورش هم گریه می‌کردیم آنجا کودکانه از آسمان آبی آنجا نگویم مشهد به سقف آسمان نزدیک‌تر بود در محضر خورشید شب جایی ندارد تا چشم بر هم می‌زدی وقت سحر بود جانم حرم، جانم حرم، جانم حرم آه آنجا برای عشق‌بازی جای خوبی است با رأفت سلطان گدا دیگر گدا نیست آری به تنهایی حرم دنیای خوبی است آقا نرفته باز دلتنگت شدم آه جلدت شدم مثل کبوترهای تنها نگذار طولانی شود دیدار بعدی آقا دوباره جان حیدر، جان زهرا برگشتم از مشهد دل دیوانه جا ماند مثل کبوتر روی سقاخانه‌هایش بگذار باشد قابل او را ندارد عاشقترم کرده‌است، جان من فدایش سلطان خوبی‌هاست، شاه خوب‌ها اوست پاک است با او فکر آدم از بدی‌ها ای کاش تا هستید قدرش را بدانید ای خوش به حال حال‌تان ای مشهدی‌ها آه از وداع آخرم با گنبد او ای کاش او هم گاه پیش ما بیاید گفتم که او هم بشنود دلتنگی‌ام را این بند آخر را نوشتم تا بیاید @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 دل در گرو ذکر خدا بوده و باشد جان در صدف عشق شما بوده و باشد گیسوی دلم بسته به لبخند لطیفت دستم همه آن، سوی دعا بوده و باشد گر در تن من جان و حیاتی است از اینجاست این تن همه جا، زیر کساء بوده و باشد هر چند که این خانه بنایش به زمین است خاک حرمش بال سما بوده و باشد ایوان طلایش همه آیینه‌ی نور است آهوی حرم، شاه و گدا بوده و باشد جایی که کبوتر ز صفا خانه گزیند دارالکرم و دار شفا بوده و باشد گم کرده ره اندر حرمت راه بیابد دل خسته در این خانه رها بوده و باشد آقا به غریبان به خدا صبح امیدی نام تو غریب الغربا بوده و باشد من باز در این کنج حرم گوشه نشینم بیچاره دمادم به سرا بوده و باشد ای کاش که اندر صف عشاق تو باشم اسمی ز من اندر شهدا بوده و باشد از کودکی اندر حرمت خانه گزیدم عمرم همه مدیون رضا بوده و باشد این خواهش سبزی است که تا روز قیامت با یوسف زهرای شما بوده و باشد @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 ای باور مقام تو ایمان مؤمنین وی آیه‌های عشق تو قرآن مؤمنین ای جذبه‌های مهر تو در فطرت همه وی کیمیاگری تو برهان مؤمنین ای با قبول امر تو از خود رها شدن کامل‌ترین تجلّی عرفان مؤمنین ای آن‌که هست بین تمامی فرقه‌ها از آنِ پیروان تو عنوانِ «مؤمنین» ای شرط دلپذیر امان از عذاب‌ها حصن تو تا همیشه نگهبان مؤمنین ای آن‌که آشیانۀ تو، گر کَرَم کنی باشد رواق منظر چشمان مؤمنین ای همجواریت همۀ گرمی حیات دوران دوری از تو زمستان مؤمنین ای زلف حوریان، حرمت را غبارگیر وی خاکروب صحن تو مژگان مؤمنین ای پیر خضر! آبخوری‌های مرقدت در پشت پرده چشمۀ حیوان مؤمنین ای شمسه‌های سقف بلند رواق تو سیاره و ستارۀ کیهان مؤمنین همسایه با تو بودن و میل بهشت عَدن مصداق کاملی‌ست ز کفران مؤمنین آموزه‌های ناب تو انگیزۀ قلوب اندیشه‌های توست در اذهان مؤمنین در روزهای داغ بلا، سایه‌ات پناه در شام شبهه، نور تو فرقان مؤمنین فیروزه گر به پای شما سر نسوده بود هرگز نبود لایق دستان مؤمنین یک بسته حاوی نمکی اندک از شما زینت‌فزای سفرۀ اعیان مؤمنین خاری که بر سر از گل روی تو سایه داشت هرگز نبوده خوار به بُستان مؤمنین تکرار نام نیک تو قند مکرّر است فهرست نام‌های تو قندان مؤمنین خواهند از تو ساده‌ترین احتیاج را بر این سخن گواست نمکدان مؤمنین جز نام عاشقان تو هرگز ندیده‌ایم بر هیچ کوچه‌ای ز خیابان مؤمنین طفلان مؤمنین، همه پیران عشق تو پیران عشق، طفل دبستان مؤمنین آواز ناز و شعر شررخیز و مشق عشق هر یک نشانی از هنرستان مؤمنین هرگز به خود جوامع عالم ندیده‌اند چیزی شبیه رشتۀ پیمان مؤمنین غیر از ردیف و قافیه‌هایی شبیه عشق نشنیده‌ام ز طبع غزلخوان مؤمنین خوبی هنوز خواهش خلق است و دارد او این آبرو ز چاه زنخدان مؤمنین چون جدّ تو به غیر طعام یتیم‌ها هرگز ندیده‌ایم به همیان مؤمنین رنگین‌کمانِ چشم‌نوازِ میانِ ابر یک جلوه از تجلّی الوان مؤمنین گاهی حجاز و گاه نهاوند و گاه شور ماییم و قاریان خوش‌الحان مؤمنین از گنج‌های ناب بهشتی نشانه‌ایست یاقوت اشک و لعل دُرافشان مؤمنین کلّ فضای سرد جهان گرم می‌شود با شعله‌ای ز شمع فروزان مؤمنین هرگز نکرده است کله‌‌داری از شهان فکر و خیال دیدن ایوان مؤمنین ای آفتاب عشق، از انوار ماه توست این جلوه‌ها به طلعت تابان مؤمنین از یُمن خاکبوسی میدان عشق تو گوی فلک نشسته به چوگان مؤمنین هر بنده‌ای که داشت به گوش از تو حلقه‌ای وصفش چه بود؟ سلسله‌جنبان مؤمنین دارند چون که گوش به فرمانت ای امام باید که داشت گوش به فرمان مؤمنین مجنون‌صفت چو جان تو در تن نشانده‌اند لیلا هر آن‌چه هست به قربان مؤمنین پاک است بس که طینتشان باید آن‌که کرد یادی ز روح پاک نیاکان مؤمنین ما زنده‌ایم از دَمشان چون تو می‌دمی مانند نی به نای نواخوان مؤمنین با آن‌که هست دورۀ تکفیر اهل حق ما را نوشته‌اند مسلمان مؤمنین روزی که خلق در پی قارون دویده‌اند ما بوده‌ایم در پی لقمان مؤمنین با هر که با تو بود نشستیم و عاقبت بر دل نشست مجلس مستان مؤمنین چشمی ندیده است در این دارِ غصه‌خیز جز در غم تو دیدۀ گریان مؤمنین وقت وداع و نوحه‌سرایی برای تو زین غصه گشته چاک گریبان مؤمنین ما اشک روضه را به دو عالم نمی‌دهیم این اشک چیست؟ گوهر غلتان مؤمنین بر اشک شوق هم نتوان ساده چشم بست آن اشک چیست؟ درّ درخشان مؤمنین آمیزۀ مدیح تو با وعظ منکران زیباترین قصیدۀ دیوان مؤمنین ما الکنان کور نه، پیش تو گشته لال جمعیت بصیر و سخندان مؤمنین هر مؤمنی به رتبۀ «منّا» نمی‌رسد باید که داشت همّت سلمان مؤمنین @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 همچون نسیم صبح و سحرگاه می‌رود هرکس میان صحن حرم راه می‌رود از هرچه غصه دارد و غم، می‌شود رها هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند از سینه‌های شعله‌زده آه می‌رود اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست از کوی تو فرشته به اکراه می‌رود خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنی‌ست هر شب به پای‌بوسی آن ماه می‌رود باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست حاجت رواست هرکه از این راه می‌رود @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 قضا بس تیز چنگال است و سندان خاى دندانش ندانم غیـــر تسلیم و رضا کس مــــرد میدانش قضا تیریست صیــد افکن پلنگ آویز و پیل اوژن ولى بر آهـــوى دشت رضــا کُند است دنـدانش قضـــا تیریست جوشـــن دروگر داوود جوشن‌گر همى بـــا اسپر دست رضا مــــوم است پیکانش قضــا را پادشاهى داد یـــزدان بــر همه گیتــى چو سلطان گشت بــر گیتى رضا را کرد سلطانش @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 ای حاجت محتاج‌ترین‌ها آقا ای ذکر دخیل بستن‌م یا آقا یک لال کنار پنجره فولادت یک دفعه صدا می‌زند آقا...آقا @shaeranehowzavi
شرمنده ی بی حدش نبودی هرگز جا مانده ز مشهدش نبودی هرگز خوش باش کبوتر حرم ، آخر تو در حسرت گنبدش نبودی هرگز @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 هر زمان شرح زلالت را قلم می آورد چشمه از شوق تو با خود جام جم می آورد میگذارد دست خالی مرا در دست تو آسمان تا رو به این دارالکرم می آورد انقدر که شانه های گنبد تو محکم است ذکرهای ابری ام را تا حرم می آورد عطر دلتنگی تمام صحن را پر می کند تا سلامم را نسیم صبحدم می آورد می رود در پشت کوه قاف پنهان می شود هرزمان خورشید از روی تو کم می آورد می گذارد عاقبت پشت دَرِ باب الجواد هر کسی که با خودش از دور، غم می آورد @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 هَمسادِ قدیمِ بست پایین شمایُم پا ثابت جشن و گریه، مین روضه هایُم پِر دادنِما از او محله ها اگر چه سنگُم بزنی بازُم همی دُو ر و ورایُم او‌ بچه ایُم که قد کشیده زیر بالت آمُختَه یِ صحن نوو و ایوون طلایُم آهو که نِه، کِفتَرُم که نِه، ولی خداییش موسی کُ تِقیِ ولِ لای کفترایُم یک عمره که پشت پِنجِره گره زِده نخ هرکس مِرَضی گرفته ،شاهد شفایُم آرامش محضه دِ حرم که عمریه مُ جلد حرم و صحن غریب الغربایُم یک تیکه ی از بهشته اینجه با وجودت مُ نوکر پادشای ای صحن سرایُم عیدی تولدت ولی مثل همیشه دلتنگ سفر به نجف و کرببلایُم @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 ابر می‌خواست زائرت باشد، آب شد قطره قطره باران شد نور می‌خواست خادمت باشد، چلچراغ میان ایوان شد زندگی زیر پای زائرها، آروزی قدیمی کوه است و چه خوشبخت بود سنگی که، آمد و مرمر شبستان شد تو بهاری و میشوی تکرار، در دعای درخت‌های چنار خوشبحال درخت عاشق ده، که در این بارگاه دربان شد حرمت جانْ پناه زائرهاست، شب شعر تمام شاعرهاست تا به دعبل دو بیت بخشیدی، شاعران رزقشان فراوان شد تو همانی که جوهر قلمت، علم فقه و کلام می‌سازد سخنت واژه واژه حرف به حرف، مکتب درس‌های ریّان شد تو همانی که صاحبان هنر، با دو رکعت نماز بالاسر از تو مضمون ناب می‌گیرند، با تو هر کار سخت آسان شد محو درس خداشناسی تو، غرق در خطبه‌ی حماسی تو دل عُمران صائبی مذهب، به تو مایل شد و مسلمان شد ماه در دست راه افتادی، تو به ما راه را نشان دادی نقشه را غرق نور کردی و بعد، خاک پای تو نامش ایران شد کشورم صحن انقلاب تو است، چون اباصلت در رکاب تو است نقشه لبریز آفتاب تو است، همه‌ی شهرها خراسان شد! @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 اگرچه صحن و‌سرای بهشت زیبا بود میان فوج کبوتر، کلاغ تنها بود سیاه بین تمام سفید و روشن ها میان چشم جماعت چقدر رسوا بود فقیر آمده بود و شکسته دل اما برای عالم و آدم در آن سرا جا بود سرای نور بود و وقت بوسه ی خورشید به روی گنبد و گلدسته ی مطلا بود میان اشک و تبسم دخیل بست و دلش کنار پنجره فولاد غرق نجوا بود کنار آهن نازک دلی که آغوشش گره گشای غم و غصه های دنیا بود غروب آمد و او بی خیال اطرافش هنوز غرق مناجات و در تمنا بود قیام کرده و صف بسته اند زائرها و او نشسته، نماز دلش فرادا بود درست بعد سلامش، بلند شد از جا کسی که شامل لطف دم مسیحا بود میان فوج کبوتر کلاغ تنها نه... میان بهت جهان ،روی موج دریا بود چقدر صحن و سرای بهشت زیبا تر صدای نغمه ی نقاره کشف معنا بود کلاغ آمده بود و کلاغ هم می رفت ولی به مرحمت شاه او سر پا بود @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است حتی فرشته‌ای که به پابوس آمده انگار بین رفتن و ماندن مردد است اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟! حتی اگر به آخر خط هم رسیده‌ای اینجا برای عشق، شروعی مجدد است جایی که آسمان به زمین وصل می‌شود جایی که بین عالم و آدم زبانزد است هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 دوباره می شنوم از دلم نوای حرم چه انقلاب عجیبی شده برای حرم دوباره شیشه‌ی عطر زیارتم خالیست خدا کند بشود مملو از هوای حرم دوباره پای ارادت بهانه می گیرد برای مختصری سعی در صفای حرم دوباره زائر و دست نیاز و چشمی تر امید بسته به لطف شما گدای حرم دوباره شوق همان سفره‌ی کریمانه که خادمی بدهد دست من غذای حرم دوباره مثل کبوتر بر آستان توأم ردم مکن که شدم جَلد و مبتلای حرم @shaeranehowzavi
بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس @shaeranehowzavi
☘☘ کنار نام علی می شود رضا بنویسم حرم برای دل تنگ مبتلا بنویسم سلام شمس خراسان پناه قلب غریبان چقدر نذر تو از داغ کربلا بنویسم گره به لطف تو وا می شود همیشه و باید رئوف آل نبی را گره گشا بنویسم زلالِ نور و پر از واژه های ناب و نجیب است تمام صحن و سرایت ،من از کجا بنویسم!؟ به رفت و آمد زوار دلشکسته ی کویت از اوج مرحمت شاه با گدا بنویسم؟ نمی شود که همیشه برای شرح غم دل کلاغ رو سیه و گنبد طلا بنویسم میان این همه آدم تویی رفیق صمیمی مقام لطف تو فرمود بی ریا بنویسم مرا ببخش که هرگز برای قلب رئوفت نشد که در خور نامت دو خط ثنا بنویسم همیشه چتر محبت گشوده ای به سر من در استعاره چه می شد تو را خدا بنویسم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس @shaeranehowzavi
🥀 شوق دیدارت مرا سوی حرم می آورد شرح حالم را برای تو قلم می آورد میگذارد دست خالی مرا در دست تو مادرم هربار که رو به حرم می آورد می رود با دست پر،وقتی گدایی با خودش کاسه ی خالی به این دارالکرم می آورد پاسخم را می‌دهی با مهربانی در حرم تا سلامم را نسیم صبحدم می آورد می رود در پشت کوه قاف پنهان می شود هرزمان خورشید در پیش تو کم می آورد می گذارد عاقبت پشت دَرِ باب الجواد هر کسی که با خودش از دور، غم می آورد @shaeranehowzavi
🥀 من به دنبال خویش میگردم در سکوتی پر از هیاهو ها یک قدم این طرف ترم،اینجام... در حریمی به رنگ آهوها گم شدم! بیخیال،اینجا عشق... آشنا با تمامِ گم شده هاست! ترسی از بی کسی نباید داشت نور چشمی ست هرکسی تنهاست * در طواف است دور تو چشمم، یک نفر داد میزند من را در کنار ضریح، جا مانده ست تکه ای از وجود من آقا ! @shaeranehowzavi
"دورِ نزدیک" شعر می‌گویم و آهنگ زیارت می‌کنم با زبان واژه‌ها، عرض ارادت می‌کنم ساعت ِ هشت و... قرارِ یک سلام از راه دور باز هم بر مردم مشهد، حسادت می‌کنم السلام ای ضامن آهو... غریبم! بی‌کسم! پیش آهوها هم احساس حقارت می‌کنم در هوایت، تا پُر از شوق پریدن می‌شوم پشت دیوارِ تن احساس اسارت می‌کنم پیش چشمانت، دو رکعت عشق می‌خوانم و بعد... آیه‌های استجابت را تلاوت می‌کنم حاجتم را داده‌ای از قبل، می‌دانم... ولی تا شوَم غرق اجابت، عرض حاجت می‌کنم راه من دور است، اما قلب، مالامالِ توست من به این دوری ِ نزدیکت، قناعت می‌کنم کاش در هنگام مرگم بشنوم: "این آشناست! زائرم بوده... خودم او را شفاعت می‌کنم" @shaeranehowzavi
حج فقراست پس به حج می آیند با ذکر و تمنای فرج می آیند عمریست گدا و شاه عالم دارند در مشهد ثامن الحجج می آیند عمریست در مدار عنایات ایزدند آنان که در حریم تو در رفت و آمدند شمس الشموس هستی و اینجا فرشتگان خدمت گزار عالم آل محمدند @shaeranehowzavi