باذن الله...
برای سجادمایلی عزیز که امروز مرد خانه شان شد
از بچه محلی تا #خون_شریکی در دفاع مقدس
🍃خانواده های ما سالها در گوشه ای از جنوب تهران و محله امامزاده حسن(ع) بچه محله بودند، هم زبان و هم فرهنگ، هم مسجدی بودند، سال ها سر یک صف نماز خواندند، در یک آستان، آستان مقدس امامزاده حسن(ع) حاجات خود را ادا کردند، پدربزرگ ها و پدرهامان، از همین محله خودمان بچه هایشان را برای جهاد در راه اسلام و دفاع از وطن «جهاد حد الشهاده» به جبهه بدرقه کردند.
🍃بعد هم تابوت بچه هایشان را خودشان با کمک اهالی باصفای محله مان بدرقه کردند تا خانه ابدی شان تا کاشانه زیبای گلزار شهدای بهشت زهرا(س)...
🍃ما در خیلی چیزها اشتراک داشتیم حتی برادرهایمان (عموهای شما) هم در کربلای۵ و در شلمچه با تیر بعثی ها تن شریف شان به خاک نشست و خلعت شهادت بر تن کردند. حتی در قطعه۵۳ در همسایگی هم در خاک آرمیدند
خانواده های ما در خیلی چیزها اشتراکات دارند. اما در دوران جهاد و انقلاب به یک خون شریکی رسیدیم. عظمت آن روزگار، دوستی ها و برادری ما را بیشتر و تقویت کرد و در چند دهه گذشته بسامد داشته تا امروز...
برادر خوبم، سجاد عزیزم! این ها را قبل از پیام تسلیت نوشتم که بگویم که ریشه های مان روزهای سخت تر و البته شریفی را پشت سر گذرانده اند.
گرچه داغ پدر خیلی سخت است و به قول خودم که اعوذبالله من الفراق... اما ان شاء الله روح پدر عزیزت در کنار برادران شهیدش حاج احمد عزیزم و آقا داود در آرامش است...
ان شاءالله امیرالمومنین(ع) دستگیرشان باشد.
من را در این غم سترگ شریک بدان
برادرت #رضاشاعری
#شهیدان_مایلی
#شهیدجواد_شاعری