حاج حسین یکتا:
#رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر!
و با نیت #قربت_الی_الله مطلب بنویس.
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت... هستی
شما در شبهای تاریک #جبهه_مجازی و اینترنت از میدان #مین_گناه عبور می کنید.
#مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که #ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید...
با #اهل_بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید...
بچه ها خط به خطی که تو #فضای_مجازی می نویسین رو همه #شهدا می بینن!!!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار #نیویورک و #کاخ_سفید پیش رفت.
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای #دکل_دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید .
#شهید_شناسی🌷
✍وقتی میخواستند چادر عروسیاش را برش بزنند، عصمت زیر لب چیزی میگوید، مادر میپرسد: با خودت چه میگویی؟ عصمت در#پاسخش میگوید: به خدا میگویم، خدایا من لیاقت دارم زیر این چادر شهید شوم یا نه؟!
عصمت شب#عروسیاش همراه همسرش رفت و در مراسم دعای کمیل شرکت کرد. زندگیاش را اینگونه آغاز کرد. در شرایطی که همه چیز زیر بمباران و توپخانههای دشمن بود رفت و در دعای کمیل شرکت کرد. آن زمان ۱۹ سال داشت و تنها ۶۶ روز بعد از ازدواجش به شهادت رسید.
⚜پنجشنبه ۱۹ آذر ماه سال ۱۳۶۰ بود. ما برای زیارت قبور شهدا به مزار شهیدان میرفتیم. دزفول دو قبرستان دارد. که یکی بهشت علی و یکی هم شهید آباد است. بهشت علی نزدیک خانه عصمت بود. او به همراه مادرشوهر و جاریاش برای زیارت قبور شهدا به سمت بهشت علی حرکت میکنند. عصمت قبل از رفتن غسل شهادت میکند. گویی به عصمت الهام شده بود.#غسل شهادت کرده و راهی شده بود.
⚜نزدیک پل قدیمی عصمت و همراهانش با مردمی که برای زنده نگه داشتن یاد شهدای بستان راهپیمایی کرده بودند، ملحق میشوند. هواپیماهای دشمن که مردم را روی پل میبینند، بمباران میکنند.#بمبها داخل آب میافتد، اما ترکشهایش به مردم اصابت میکند.#ترکش به#پهلو و چند قسمت دیگر بدن عصمت اصابت میکند و#شهید میشود. جاریاش هم مرضیه بلوایه شهید میشود
⚜عصمت و جاریاش در چادرهایشان پیچیده شده بودند و در آن لحظات آخر هم چادرشان از آنها جدا نشده بود. ما در زمان جنگ با مانتو، شلوار و رو سری میخوابیدیم. برخی هم با چادر. آنقدر حجاب را دوست داشتیم که میگفتیم اگر شهید شدیم با حجاب باشیم
#عاشق #جبهه بود و آن را #ترک#نمی کرد، روزی خبر دادند خواهرش فوت کرده ، با گرفتن #بیست روز مرخصی به شهرستان رفت ولی به محض پایان مهلت مرخصی به #جبهه برگشت.
🍃⚘🍃
اوقات فراقت خود را با #مطالعه و #تدریس #قرآن به #نیروهای تحت امر می گذراند و گاهی در #گردانها با به راه انداختن #مسابقه فوتبال، #روحیه و #نشاط نیروها را #افزایش می داد.
🍃⚘🍃
#اعتقاد عمیقی نسبت به ادعیه #ائمه (ع)⚘ داشت به طوری که وقتی از نیروهای گردان می آمدند و مشکلی را مطرح می کردند، می گفت بروید فلان دعا را در صفحه فلان مفاتیح الجنان پیدا کنید و بخوانید. ان شاالله مشکلتان برطرف خواهد شد.
🍃⚘🍃
با آغاز #عملیات والفجر ۸ #گردان
ابوالفضل (ع)⚘ مأموریت داشت تا خود را به جاده فاو – ام القصر برساند. اما در مسیر حرکت دشمن بالگرد به آنهاحمله کرد که درنتیجه از #ناحیه کتف #زخمی شد.
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسین گنجگاهی هم درتاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۵ در #جاده فاو ،بصره بر اثر #خونریزی و #اصابت #ترکش خمپاره و #سوختگی شدید به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡ بود رسید.
🍃⚘🍃
#پیکرایشان در گلزار #شهدای شهر اردبیل خاکسپاری شد.
🍃⚘🍃