eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
271 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
9.7هزار ویدیو
155 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 👌 🎙 : 🌾شهدا وسط عملیات رو تمرین کردند 🍂و ما الان معبریم در یک پیچ مهـــم تاریخی🗓 ! 🌾هر کس از (س) طلب کمک کنه؛ خانــــم دستش رو خواهد گرفت👌 ! 🍂وسط این همه و شبهه و حرف و حدیث نباید کُپـی کنیم❌ درست 📿 کنید ؛ سیل و طوفانے🌪 که اومده همه رو میبره ! 🌾مگر اینکه به کسی نظر کنه. وسط معبر کم نیاوردند و اقتدا به کردند ! راست گفتند: به دوستت داریم❤️ و عمل کردند به حرفشون 🍂 نکنه ما کم بیاریم تو ! حرف ، سر و صدا نمیخرن❌ ! میخـــــــــرن !
یکی از بچه‌های گردان را داشت خالی می‌کرد. فریاد زدم ، ما تو این کلی باید پیاده بریم. با یه بغضی آرام گفت : حاجی خب میخواستین رمز عملیات رو نذارین یا
🔆 از شکست‌های مقطعی مأیوس نشوید 🍀رهبر فرزانه انقلاب: در جنگ، بارها آن چیزی که ما تصوّر میکردیم تحقّق پیدا نکرد، مثلاً عملیّات کربلای ۴ شکست خورد. اگر بنا بود انسان با شکست مأیوس بشود هیچ‌چیز به سامان نمیرسید. نخیر! به‌خاطر ناکامی‌های مقطعی، مطلقاً در زندگی‌تان راه نداشته باشد.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۷ 🗓 ۳ تا ۵ دی ۱۳۶۵ سالگرد عملیات کربلای ۴ 🌷فرمـانده گفت :👇 ✨اگر مطـمین نیستـی میتـونی برگردی ...✨غواص جواب داد نـــه ! ✨پای حرف امـام ، ✨فقط می ترسم دلـم گیر خـواهـر کوچولوم باشه... ✨ آخـه تو یه حـادثه اقـوامم رو از دست دادم و الان هم خـواهـرم رو سپردم به همسایه ها تا تو شرکت کنم. 📣 کربلای چهار، ارونـد وحشی، فرمانـده داد زد (س) غواص قصه ی ما اولین نفری بود که تو آب پرید... او اولین نفری بود که به شهادت رسید.... ✨به احـترام شهـدای غواص پنج دقیقه "نـفست" رو حبس کن... سختته؟؟ ✨نمیدونم "نفست" رو با کـدوم اعراب گذاری میخونی👈 "نَفَسِت" یا 👈 "نَفسِت"!!؟ ✨اما یادت باشه و بمونه که..اونایی که رفتن.."نفسشون"رو با کدوم اعراب حبس کردند و رفتند... بخاطر تو... بخاطر من...✨عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست✿ تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست😰 تا حالا سگ دنبالت کرده ؟🤔 نکرده؟😥 خب خداروشکر که تجربشو نداری...😥 اما بزار برات بگم...😪وقتی سگ دنبالت میکنه...🤕 مخصوصا اگه شکاری باشه...😰 خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ...🙄اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره که فقط باید بدویی...😨 امـا...خدا واست نیاره اگه پات درد کنه... یا یه جا گیر کنی...😰 عملیات... کربلای_چهار بود...😣 وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم...😩 نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😔 بچه های زخمیه غواص تو نیزارهای ام الرصاص, بوارین, ابوالخضیب و... جاموندن... چون نه زمان داشتیم و نه شرایط نیزارها نمیذاشت برشونگردونیم.🙁 هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد...😨 آخ 😖 نمیدونم چنتا بودن سگ بودن ... از آن سگهای شکاری 🐶 ریخته بودن تو نیزار... بعثیا به سگ های شکاری شون یه ماده ائی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود 😓 هنوز صدای ناله های بچه ها تو گوشمه...😭 زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو...😥😭 داشتن تیکه تیکـ ....💔 کاری از دست ما بر نمیومد.😩 شنیدی رفیق؟😔 دیگه باید چی کار می کردن واسه ما آنقد...😭مردم و خصوصا عزیزان مسئول در هر رده ائی که هستید... راحت پا روی خونشون نزاریم... معذرت بابت تلخی_ روایت...🙏🏻 شرمنده_شهدا😞💫 الله رابهتر بشناسیم:👇 🌷ناگهان‌ صداي‌ عطسه‌اي‌ خفيفی در زير آب‌، توجه‌ بغل‌ دستي هاي‌ غواص‌ راجلب‌ كرد... نگهبان‌ عراقي‌، مشكوك‌ و مضطرب‌ از سنگر كمين‌ِ روي‌ خاكريزكنار آب‌ خارج‌ شد، اطراف‌ را پائيد ولي‌ متوجه‌ نشد و مجدداً به‌ سنگر خودبرگشت‌... يكي‌ از غواصها با اشاره‌ به‌ همرزم‌ خود فهماند كه‌ هر طوري‌ هست‌ بايد از عطسه‌ خود جلوگيري‌ كند و گر نه‌ عمليات‌ لو مي‌رود، نيروها قتل‌ عام‌مي‌شوند.... رزمنده‌ كم‌ سن‌ و سال‌ كرماني‌، سعي‌ كرد جلوي‌ عطسة‌ ناخواسته‌ خود را بگيرد.... رمز يا 🌹فاطمه‌ زهرا(س‌) صادر شد و خط‌ دفاعي‌ مستحكم‌ دشمن‌ درشلمچه‌ به‌ دست‌ غواصان‌ بسيجي‌ شكسته‌ شد... صبح‌ روز بعد، وقتي‌ كه‌ بچه‌ها براي‌ بيرون‌ آوردن‌ پيكر غواصاني‌ كه‌ شب‌قبل‌ بر اثر اصابت‌ گلوله‌ و تركش‌ به‌ شهادت‌ رسيده‌ بودند، رفتند، در نهايت‌تعجب‌ به‌ صحنه‌اي‌ تكان‌ دهنده‌ برخورد كردند.... جوانك‌ كرماني‌، براي‌ اينكه‌ بتواند جلوي‌ عطسه‌ خود را بگيرد و از لو رفتن‌ عمليات‌ جلوگيري‌ كند، با دو دست‌ بيني‌ و دهان‌ خود را محكم‌ گرفته‌ و آنقدر در زير آب‌ در اين‌ حالت‌ مانده‌ بود كه‌ جان‌ از بدن‌ بيرون‌ شده‌ و مظلومانه‌ به‌شهادت‌ رسيده‌ بود...با احترام‌ خاص‌ پيكر او را كه‌ مچاله‌ شده‌ و در خود پيچيده‌ بود، از آب‌ درآورديم‌ و تنها كاري‌ كه‌ توانستيم‌ در زير بارش‌ خمپاره‌ و گلوله‌ برايش‌ انجام‌ دهيم‌، اين‌ بود كه‌ گرداگردش‌ بنشينيم‌ و بر مظلوميتش‌ اشك‌ بريزيم‌...🌷 راوی: حاج حسين الله كرم برای مطالعه تفضیلی عملیات کربلای چهار به آدرس زیر مراجعه کنید: 👇 Www.naserkaveh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 مستندی کوتاه، از شهید « کربلای۴» "عبدالمهدی مغفوری" «شهیدی از جنس عبودیت» 🍃 اسلامی ایران متکی بر خون شهدای پاکی است که با گام نهادن در مسیر عبودیت ، به مراحل بالای انسانیت و کمال حیات دست یافته و با بصیرت، ایمان و عمل صالحِ خویش، یعنی ، راه را برای سعادت همنوعانِ خود گشودند؛ شهید از جمله این شهدا بود.💜 🔹 : ما افتخار میکنیم به «عبدالمهدی مغفوری» که امروز قبرش امامزاده شهرمان است، مال ماست.❤️ کسی که در هیچ شبی نافله شب او قطع نمیشد. اگر در اتوبوس بود در وسط راه پیاده میشد، نافله شبش را به‌جای میآورد و با اتوبوس و یا خودروی بعدی خودش را میرساند.👌 👈ما افتخار میکنیم به که در حفظ بیت المال، وقتی همسرش میخواست وضع حمل بکند، برای رساندن خود به بیمارستان از موتورسیکلت استفاده نکرد.
( حاج قاسم سلیمانی بر سر مزار مهدی کازرونی) 🍃⚘🍃 خيلي چيزها را بعد از شهادتش فهميديم. هيچ‌ گاه از مسئوليت‌ هايش حرف نمي‌ زد و خيلي بود. وقتي حاج قاسم سليماني به ديدارمان آمدند تازه متوجه هاي او شدیم. 🍃⚘🍃 از ابتداي جنگ تا همراه بود. از شجاعت‌ ها و رشادت‌ ها و فعاليت‌ هاي مهدي برايمان گفت. گويي در كردستان براي سر ايشان ی كلاني تعيين كرده بودند. 🍃⚘🍃 سرانجام حاج مهدی کازرونی هم در تاریخ ۱۳۶۲/۷/۳۰ در والفجر مقدماتی بر اثر اصابت خمپاره به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید. 🍃⚘🍃 مزار گلزار شهر کرمان 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید حاج مهدی کازرونی💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
علی قبل از پازوکی و است. با پازوکی دوست بودند، هر وقت با پازوکی از می آمدند در بودند. 🍃⚘🍃 این جا دم در 3،4 ساعت با هم صحبت می کردند می رفتند و می آمدند. از هم که اومد هر چی دوستانش نامه داشتند با خود می آورد و به خانواده هایشان تحویل می داد. 🍃⚘🍃 همش می گفت که من جا ماندم و من لیاقت ندارم. من بادمجان بم هستم من همه را می برم و یکی یکی می گذارم خودم باز برمی گردم.😭😭 🍃⚘🍃 سرانجام سید علی موسوی هم درتاریخ ۱۳۷۱/۱/۹ در جریان در فکه به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید. 🍃⚘🍃 مزار دوبرادر در تهران ، بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها⚘قطعه ۵۳ 🍃⚘🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 📣 عزیزان با هوشیاری و دقت توجه داشته باشید: 🔹به مثابه در پشت خاکریز های ایستاده اید و اجازه ندهید. در پشت خاکریز ما، رخنه و ایجاد کند. و ؛ مانع و افتراق بین ما خواهد بود. 📌 { فإن حزب الله هم الغالبون }
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عملیات کربلای ده ◽️به مناسبت سالروز آغاز عملیات کربلای 10 در این کلیپ این عملیات غرور آفرین را مرور می‌کنیم. 🆔
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷 🌷🌷 به شهدا : 5⃣1⃣ ✨✨ سعید مرحقی 🌹 تـولـد : ۱۳۴۳/۰۵/۰۴ 🌹 تولد : تهران 🌹 تاهل : مجرد 🌹 : فوق دیپلم 🌹 : معلم 🌹 اعـزامـی : بسیج 🌷 دفاع مقدس 🌷 شـهادت : حوادث ناشی از درگیری 🌷 شـهادت : شلمچه 🌷 : کربلای ۵ 🌷 شـهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۰ 🌷 مزار : بهشت زهرا (س) ، گلزار شهدا ، قـطعـه ۲۶ ،ردیـف ۳۳، شـماره ۴۲ ✨✨🌷✨✨🌷✨✨🌷✨✨ ✍زندگینامه شهید : 🌷معلم شهید «سعید غلامی مرحقی» در سال ۱۳۴۳ که مصادف با روز مبارک عید سعید غدیر بود در خانواده ای مستضعف چشم به جهان گشود، که به یمن آن روز او را سعید نامیدند. 🌷 پدرش نادر، آرایشگر بود و مادرش،ام لیلا نام داشت. تاپایان مقطع کاردانی در رشته زبان انگلیسی درس خواند. معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم اسفند ۱۳۶۵، در پاسگاه زید عراق شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. ✨✨🌷✨✨🌷✨✨🌷✨✨
آموز #۱۴ ساله دفاع مقدس غلامرضا بیات سرمدی. 🍃⚘🍃 ایشان در کربلای ۸ ودر منطقه به رسید. 🍃⚘🍃 #شهید قطعه ۲۷ بهشت زهرا سلام الله علیها⚘ 🍃⚘🍃
ایشان علاوه بر در مقدم ، مسئوليت واحد بسيج« مشكين شهر» و پايگاه هاي مقاومت را عهده دار بود و به هنگام هم بيشتر وقتش را صرف از و رفع آنها مي نمود. 🍃⚘🍃 اضغر(ع)⚘را با برادرش «مير مسلم» و« مير طاهر» اداره مي كرد ولي و حتي لشكر نسبت برادري آنها را نمي دانستند. 🍃⚘🍃 ایشان بعد بر اثر تصادف ، شديداً آسيب دید و از ناحيه كمر دچار شكستگي شد و به همين خاطر در كربلاي 5 شركت نکرد اما «مير مسلم »در اين به رسید. 🍃⚘🍃 سرانجام بنی هاشم هم، در نصر 7 در «سر دشت» و در « دو پازا» بر اثر تیر مستقیم به سر و شکم در تاریخ 15 مرداد 1366 به آرزویش که همانا در راه♡بود رسید. 🍃⚘🍃 #شهید گلزار شهر اردبیل. 🍃⚘🍃
به هنگام انجام پر و ناپذير و در ميدان مبارزه و باک بود و تا آخرين قطره خون در راه احياي کلمه الله♡ تلاش می کرد. 🍃⚘🍃 اسلامي را به عنوان بزرگترين الهي مي دانست و معتقد بود که باید مثل خليل الله از تمام زندگي مان بگذريم و از انقلاب کنیم گروههاي ضد انقلاب را تفاله هاي شيطان بزرگ مي دانست. 🍃⚘🍃 سرانجام علیرضا هاشمی نژاد هم در تاريخ 25 دی ماه 1365 در در کربلای 5 به آرزویش که همانا در راه ♡بود رسید. 🍃⚘🍃 پیکر در تاريخ 16 بهمن ماه 1365 در شيراز تشييع و در گلستان دارالرحمه خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃
بود و آن را #نمی کرد، روزی خبر دادند خواهرش فوت کرده ، با گرفتن روز مرخصی به شهرستان رفت ولی به محض پایان مهلت مرخصی به برگشت. 🍃⚘🍃 اوقات فراقت خود را با و به تحت امر می گذراند و گاهی در با به راه انداختن فوتبال، و نیروها را می داد. 🍃⚘🍃 عمیقی نسبت به ادعیه (ع)⚘ داشت به طوری که وقتی از نیروهای گردان می آمدند و مشکلی را مطرح می کردند، می گفت بروید فلان دعا را در صفحه فلان مفاتیح الجنان پیدا کنید و بخوانید. ان شاالله مشکلتان برطرف خواهد شد. 🍃⚘🍃 با آغاز والفجر ۸ ابوالفضل (ع)⚘ مأموریت داشت تا خود را به جاده فاو – ام القصر برساند. اما در مسیر حرکت دشمن بالگرد به آنهاحمله کرد که درنتیجه از کتف شد. 🍃⚘🍃 سرانجام حسین گنجگاهی هم درتاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۵ در فاو ،بصره بر اثر و خمپاره و شدید به آرزویش که همانا در راه♡ بود رسید. 🍃⚘🍃 در گلزار شهر اردبیل خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃
ایشان در سال ، در که در منطقه سر ذهاب و قلاویزان صورت گرفت شرکت کرد و از پا شد، پس از به مهندسی 43 علی (ع)⚘ پیوست. 🍃⚘🍃 ابتدا به گردان انجام کرد و پس از آن با توجه به هایی که از خود بروز داد، به سمت خاکی لشگر 43 علی (ع)⚘منصوب شد. 🍃⚘🍃 به همراه سردار بحرینی، لشکر ۴۳ علی(ع)⚘و تعدادی دیگر از مشغول پل شناوری بر روی بودند تا ایذایی قبل از ۸ در منطقه «پل نو» خرمشهر به سوی «ام‌الرصاص» عراق صورت گیرد. 🍃⚘🍃 که بر اثر خمپاره در نزدیکی آنها وچند ، همگی شدند که در این بین بختیار جموربه دلیل به رسید. 🍃⚘🍃
🔸 اینفوگرافیک | موشک‌های شرکت‌کننده در عملیات شهید سلیمانی (حمله به عین‌الاسد) 🔸توضیحات: 🔹نیروی هوافضا سپاه، در جریان حمله به پایگاه عین‌الاسد در ۱۸ دی‌ماه ۱۳۹۸، ۱۳ موشک بالستیک فاتح-۳۱۳ و قیام-۲ بکارگیری کرد. ۱۱ فروند از این موشک‌ها که از مناطقی از غرب کشور به سمت این پایگاه شلیک شده بودند، با دقت به اهداف خود در این پایگاه اصابت کردند. تمامی این موشک‌ها مجهز به به کلاهک هدایت‌شونده تا لحظه برخورد بودند. ‌ 🔸تاریخ انتشار: 🔹۱۸ دی ۱۴۰۰ 🔸دسته‌بندی: 🔹 🔸تگ‌ها: 🔹 ۲ ۳۱۳ 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸عنوان: 🔹اختصاصی | اولین ویدئو از سیلی موشکی ایران 🔸توضیحات: 🔹موشک‌های ایرانی بامداد چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸، دو پایگاه ایالات متحده در عراق را در هم کوبیدند. این عملیات که در دو موج صورت گرفت در پاسخ به عملیات تروریستی نیروهای ایالات متحده که به شهادت سردار سلیمانی منجر شده بود انجام گرفت. پی‌نوشت: این فایل شامل ویدئوی پخش شده در بخش خبر صدا و سیما با کیفیت بالاتر و بدون واترمارک می‌باشد. 🔸دسته‌بندی: 🔹 🔸تگ‌ها: 🔹
آموز دفاع مقدس عالی 🍃⚘🍃 درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد. ضمن در مدرسه به مي‌پرداخت هنوز کودک بود که به پيروزي رسيد و آغاز شد. در سن #۱۴ سالگي به حق عليه باطل رفت و در ۸، یک و ۵ شرکت کرد. 🍃⚘🍃 ها و عملش را واداشت تا واحد عمليات ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز کربلاي ۵ فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثار‌الله و محور را بر عهده گرفت. 🍃⚘🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃
از کودکي دوست داشت بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: « بسه، تو که مي‌گفتي مي‌خواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، ‌ پس درست را بخوان، مي‌داني مردم مي‌گويند شما براي فرار از درس به مي‌رويد» گفت:« به ما نياز دارد، ‌ و ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشا‌الله که تمام شد با خيال راحت درس مي‌خوانم. 🍃⚘🍃 وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به نمي‌رود اما دوباره به رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون دانشگاه آماده نبرد شد. 🍃⚘🍃 وقتي کارنامه سازمان سنجش به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء است و او با اين کار نشان داد که يک مي‌تواند در دو مبارزه کند. 🍃⚘🍃 در والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به بازگردي مرگت حتميه» اما پاسخ داد: «من در اين نمي شوم من در عمليات ديگري به مي رسم.😭😭 🍃⚘🍃
صبح همان روز هم باید اطلاعات جمع‌آوری شده را به سلیمانی گزارش می‌كرد. شب‌ها را این‌گونه می‌گذراندیم و روز را هم باید به نوبت دیده‌بانی می‌دادیم 🍃⚘🍃 با توجه به همین گزارشات، سلیمانی نقطه و ساعت آغاز را تعیین می کرد ، عملیات و نقطه رهایی مشخص شد، بچه‌های اطلاعات جلو و حدود 400 نفر غواص هم پشت سرشان حركت كردند و رفتند. 🍃⚘🍃 چند عدد چراغ گردان كه به آن‌ها چراغ آمبولانسی هم می‌گفتند داخل یک گونی به گردنم آویخته بودم و با خودم می‌بردم و قرار بود هر جا كه موانع برداشته و معبری باز می‌شد من یكی از آن‌ها را كه داخل پلاستیک پرس شده بود را آن‌جا روشن كنم تا قایق‌های بعدی كه نیروهای جدید را می‌آورند، مسیرشان را بر این اساس مشخص كنند. دشمن حدود 100 متر جلوتر از نیروهایش را با خاردار، موانع سختی درست كرده بود. پشت این هم حد فاصل هر 300 یا 400 متر ساخته و روی آن را چهارلول نصب كرده بودند تا بتوانند روی آب را كاملاً پوشش بدهند و امنیت روی آب را برای خودشان برقرار كنند.
اما همچنان فریاد می‌زد: «زود باشید! عجله كنید! رد شید! معطل نشید! از روی كمرم بپرید! بپرید و خودتان را به خشكی برسانید وگرنه همه تلف می‌شویم." 🍃⚘🍃 گردان، صدایش را بلند كرد و گفت:‌ «! خجالت بكش! كی می‌تونه پا روی تو بذاره و بگذره. مگه كار راحتی است.»😭 🍃⚘🍃 ولی همچنان می‌كرد كه معطل نشوید. صبح روز بعد، بی جان را در حالی كه خاردار را در داشت و دشمن نازنینش را شكافته بود، در همان پیدا كردیم و به برگرداندیم.😭 🍃⚘🍃 سرانجام حسینعلی عالی هم در سال #۱۳۶۵ در کربلای پنج به آرزویش که همانا در راه♡ بود رسید. 🍃⚘🍃 #شهید ایشان روستای جهانگیر، شهر زابل 🍃⚘🍃
، شهدای دفاع مقدس، محمد و ابراهیم عاکفی🍃⚘🍃 ابراهیم عاکفی ۲۴ آبان‌ماه ۱۳۴۶ در تهران متولد شد. #۱۵ سالگی به جبهه رفت و در #۱۶ سالگی به رسید. 🍃⚘🍃 محمد عاکفی بعد از ، برادر کوچکتر به رسید. 🍃⚘🍃 به روایت از مادر : ۱۰ فرزند داشتم، ۴ پسر و ۶ دختر كه به همراه در سال‌هاي مقدس شركت داشتند و و هم در پشت فعاليت مي‌كردیم. 🍃⚘🍃 بچه هام در خانواده‌اي به دنيا آمدند كه رزق مون و حاصل از دسترنج بود، پدر شون خياط بود و به و بسيار بود. هم مجيد خالصي هستم كه در سن سالگي، در# سال 64 در فاو با اصابت گلوله‌اي به سرش به رسيد😭 🍃⚘🍃