#یڪروایتعاشقانہ
زهرا هاشمے همسر شهید
جلیل خلیلے:
سال¹³⁷⁶ یکے از زیباترین
خاطرات زندگیم رقم خورد🎈
و ما عقد ڪردیم
یکهفتہ از عقدمآن گذشتہ بود.
زنگِخانه بہ صدا در آمد
و جلیل با ڪاغذے در دست بہ
منزلمان آمد ، خیلے ناراحت بود
پرسیدم چہ شده؟🥺
گفت: ماموریتے بہمن محول شده
و باید بہ جزیره بروم.
ما آن زمان خیلےوابسته هم بودیم
و این خیلے ناراحت کننده بود.
چهلروز ماموریت جلیل براے من
⁴⁰سال گذشت ، هر روزم پر مےشد
از دلتنگےهای عاشقانہ ، بغض ،
اشک های بےدلیل..مثل الان💔
اصلا انگار باید از همان اوایلزندگیم
به این دور بودن ها
خودم را وفق میدادم
تا در این روزها ڪمتر نبودنش
را بهانہ کـنم و صبوربآشم..🙃
#یڪروایتعاشقانہ
.
.
همسرشون مےگُفتند:↓
بعضے از روزهاے جمعہ
تلفنِ همراهش خاموش بود📲
وقتے دلیلش رو مےپرسیدم
مےگفت:
ارتباطم رو با دنیآ کمتر میکُنم
تا امروز کہ متعلق
بہ امامزمانم -عج- هست
بیشتر با امامزمان باشم
بیشتر بہ یاد امامزمان باشم.. :)💕
#شهید_حججے
.
.
#یڪروایتعاشقانہ💍
خواستگارها آمده و نیامده
پرس و جو مےکردم
کہ اهل نماز و روزه هستند یا نہ
باقے مسائل برایم مهم نبود☺️
حمید هم مثل بقیہ
اصلا برایم مهم نبود کہ
خانہ دارد یا نہ
وضع زندگیش چطور است
اینها معیار اصـلیم نبود
شڪرخدا حمید از نظر دین و ایمان
کم نداشت و این خصوصیتش مرا
بہ ازدواج با او دلگرم مےکرد♥️
حمید هم بہ گفتہ خودش حجاب
و عفت من را دیده بود
و بہ اعتقادم درباره امام
و ولایت فقیہ و انقلاب
اطمینان پیدا ڪرده بود
در تصمیمش براے ازدواج
مصمم تر شده بود🍃
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید حمید ایرانمنش
🌿✾ • • • • •
#یڪروایتعاشقانہ💍
در زدند ، پیك بود
نامہ آورده بود قلبم ریخت
فکر کردم شهید شده
وصیت نامہ اش را آورده اند
نامہ را گرفتم باز کردم
یك انگشتر عقیق برایم فرستاده بود
از جبهہ نوشته بود
این انگشتر را فرستادم
بہ پاس صبرها و تحمل هاے تو
بہ پاس زحمتهایے کہ کشیده اے
این را بہ تو هدیہ کردم
آرام شـدم🙃💜
شهید صیاد شیرازے
یادگاران ج¹¹، ص³⁷
🌿✾