eitaa logo
۰﴿پِلاكِ۳۱۳ــــ﴾۰
193 دنبال‌کننده
369 عکس
67 ویدیو
3 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام عشق یعنی استخوان و یك پلاك سالها تنهای تنها زیر خاك .... ✅مرگ تاجرانه... در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، شهادت یعنی برگ برنده..🌱🌷 منتظر نظرات و کتب پیشنهادی شما هستیم... @ia_zahra_j12
مشاهده در ایتا
دانلود
|فرازی از وصیت نامه|• شهید حمید محمد رضایی🕊🥀 ●وصیت من به برادران و فرماندهان و همکاران عزیزم این است که شما را به خدا قسم می دهم که در شناخت وظیفه تان قصور و در انجام آن کوتاهی نکنید و در ایثار و گذشت دریغ نکنید و حق را فدای مصلحت نکنید که حق باقی است و مصلحت زود بگذرد...🌱 https://eitaa.com/shahadat31312
کلام شهدا|•🌱 اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است باید پیام شهدا را به‌ داخل شهرها ببریم هر روز ورود زبانش بود و می گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون،کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوانها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.» یکبار به او گفـتم: «خب! اگـه این کـار رو بکنیم چـی ميـشه!؟» برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج .» بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! مانمیتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خـاطرات کوتاه و زیبای شهــدا رو جمع کنیم و منـتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهــدا نباشیم، بی فایده است؛ کـلام ما تأثیر نخواهد داشت.» شهید سید مجتبی علمدار 🕊🥀
|آرزوی شهادت|•🌱 گرما گرمِ عملیات والفجر ۸ بود که در میان نخلستان فاو در راس البیشه ، مرتضی را با یکی دیگر از بچه های گردان دیدم. با دیدن لباس های خونی من ، جا خورد. فکر کرد زخمی شده ام ، اما به او اطمینان دادم که خون مجروحی است که حمل کرده ام. احوالش را گرفتم با شوق گفت :"دوست دارم از این دنیای خاکی جدا و به دوستانم شهیدم ملحق شوم." گفتم برادر ، خداوند شما را نگه داشته است تا همچنان به اسلام خدمت کنی. گفت : شاید ، ولی دوستانم از من جلو زده اند و به سعادت ابدی رسیده اند و ما همچنان سردر گم در این دنیای خاکی بایستی نفس بکشیم و راه برویم و زندگی کنیم. از خداوند متعال میخواهم هر چه زودتر شهادت را نصیبم کند. فهمیدم که دیگر مرتضی در این دنیا جایی ندارد و دیر یا زود به دوستان شهیدش ، به حاج محمود ستوده ، جلیل و حسین اسلامی و کیهان پور و دیگر شهدای لشکر می پیوندد... شهید مرتضی جاویدی|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|حفظ حرمت ولایت فقیه-اقامه حق|•🌱 شهید مجید پازوکی🕊🥀
کتاب علمدار شهید سید مجتبی علمدار سید مجتبی در سحرگاه۱۱دی ماه ۱۳۴۵در خانواده ای مذهبی و عاشق اهل بیت در شهرستان ساری دیده به جهان گشود.دوران تحصیلاتش را در ساری طی نمود و برای اولین بار در حالی که تنها۱۷سال داشت به عضویت بسیج درآمد و در اواخر سال۱۳۶۲به کردستان رفت.سید برای اولین بار در عملیات کربلای یک شرکت کرد و مدتی پس از آن وارد گردان مسلم بن عقیل در لشکر۲۵کربلا شد و تا پایان جنگ در آنجا ماند. او در عملیات کربلای۴و۵حضور داشت، در کربلای۸مجروح شد و مدتی بعد به جبهه بازگشت و در عملیات کربلای۱۰در جبهه شمالی محور سلیمانیه-ماووت شرکت نمود.سید مجتبی علمدار در سال۱۳۶۶مسئولیت فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل-از گردان های خط شکن لشکر۲۵کربلا را برعهده گرفت و در عملیات والفجر۱۰نقش آفرینی موثری داشت. شهید علمدار در سه راهی خرمال،سید صادق، دوجیله در منطقه کردستان عراق رشادت های فراوانی را ازخود نشان داد و از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بشدت مجروح شد. سید مجتبی بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر۲۵کربلا در ساری مشغول خدمت شد و در دی ماه سال۱۳۷۰با خانم سیده فاطمه موسوی ازدواج کرد که ثمره آن دختری به نام زهرا بود. حاج سید مجتبی علمدار در اوایل دی ماه سال۱۳۷۵به دلیل جراحت شیمیایی روانه بیمارستان شد و بعد از یک هفته بی هوشی کامل هنگام اذان مغرب روز یازدهم دی ماه نماز عشق را با اذان ملکوتیان قامت بست و به یاران شهیدش پیوست.🕊🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۴
پوستری از حاج همت با این جمله در اتاقش بود : « با خدای خود پیمان بسته‌ام که در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم »🌱 او حقیقتا همت کرد تا شبیه همت شد... شهید محمودرضا بیضایی|•🕊🥀
کتاب آخرین نماز در حلب شهید عباس دانشگر عباس متولد اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ از شهرستان سمنان است. حضور او در پایگاه و بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی آراسته شود. رابطه‌ای صمیمی و عاطفی با دوستانش پیدا می‌کرد. در سال ۱۳۹۰ در کنکور سراسری شرکت کرد و با رتبۀ عالی در دانشگاه سمنان و در رشتۀ مهندسی کامپیوتر(نرم افزار) قبول شد؛ اما به‌خاطر دوراندیشی و البته علاقه‌ای که به سپاه پاسداران داشت، در آزمون دانشگاه امام‌حسین(علیه السلام) هم شرکت کرد و قبول شد. ۵مهرماه۱۳۹۰ وارد دانشگاه امام‌حسین(علیه السلام) شد و پس از گذشت یک سال دورۀ آموزش عمومی افسری را پشت‌سر گذاشت. ۲اردیبهشت۱۳۹۵ به جبهۀ مقاومت در سوریه پیوست و سرانجام در ۲۰خرداد در روستای هویز حومۀ جنوبی شهر حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید.🕊🥀 ﴿🔶روی قلبم حک گشته این کلام🔶﴾ ﴿🔶با ولایت تا شهادت والسلام🔶﴾ https://eitaa.com/shahadat31312 ۱۵
به سوریه که اعزام‌ شده‌ بود بعضۍ‌شب‌ها‌ به هم‌ در‌ فضای مجازۍ‌ پیام می دادیم بیشتر‌ حرفهایمان احوالپرسۍ‌ بود او چیزی می نوشت و من چیزی می نوشتم و‌اندڪ‌ اشکی می‌ریختیم‌ بر‌ آتش دلتنگۍ‌مان... روزهای آخر ماموریتش بود گوشۍ‌ تلفن‌ همراهم‌ را‌ که روشن‌ کردم دیدم‌ عباس‌ برایم‌ کلۍ پیام فرستاده‌ است...! وقتۍ‌ دیده‌ بود‌ که‌ من‌ آنلاین نیستم نوشته بود: آمدم‌ نبودۍ؛‌ وعده‌ۍ‌ ما‌ بهشت..🌱 به روایت همسر شهید عباس دانشگر🕊🥀 https://eitaa.com/shahadat31312
ڪلام شهید|•🌱 خدا ، بہ صاحب الزمان صبر دهد زیرا او منتظر ماست نہ اینڪہ ما منتظر او باشیم هـنگامی میشـود گفت منتظریم ڪہ خود را اصلاح ڪنیم شهـیداحمدمحمد مشلب🕊🥀
کلام شهدا|•🍃 همہ‌می‌گويندخوش به حـٰال‌فلانۍشھیدشد امـٰاهیچڪس‌حواسش‌نیسـت کہ‌فلانۍبرای شھیدشـدن شھیدبودن‌را یـٰادگرفـت..🌱 شرطِ‌شھیدشـدن‌شھیدبودن‌اسـت...)) شهید محسن حججی🕊🥀